چارسو پرس: تینا میرکریمی نویسنده و کارگردان مستند «خیالباز» سالهاست بهعنوان گوینده و گزارشگر رادیو مشغول به کار است. او از سال ۱۳۹۲ به عنوان پژوهشگر، فعالیت خود را در سینمای مستند آغاز کرد و از سال ۱۳۹۹ به فیلمسازی روی آورد.
«خیال باز» دومین تجربه کارگردانی اوست که متقاضی حضور در جشنواره «سینماحقیقت» است. «خیالباز» روایتی است از زندگی شخصی و هنری حسن طاهریزاده یکی از هنرمندان هنر نمایش سایهبازی که به «خیالباز» نیز مشهور است. او نخستین هنرمند ایرانی است که روش هنر سایه بازی با انگشتان دست را خلق کرد و با تکیه بر هنر بداههگویی و طنزپردازی ذاتی خود موفق شد در این زمینه بیشتر شناخته شود.
جرقهای از جنس خاطرات کودکی
این کارگردان در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره چگونگی شکلگیری ایده این مستند بیان کرد: در سال ۱۴۰۰ و به دعوت یکی از استادان موسیقی اصفهان (استاد عابدی)، برای ضبط گزارشی رادیویی به منطقه دولت آباد اصفهان رفتم و مهمان آموزشگاه موسیقی وی شدم. استاد طاهریزاده نیز به آنجا آمده بود و برای نخستین بار با او در آنجا ملاقات کردم. وی مرا به اجرای کوتاهی از هنر خود مهمان کرد؛ اجرایی تماشایی که مرا به یاد خاطرات کودکی انداخت چرا که در سالهای کودکی و نوجوانی من، اجراهای بسیاری از او در تلویزیون پخش میشد و مخاطبان بسیاری داشت.
وی ادامه داد: آن روز فرصتی فراهم شد تا با آقای طاهریزاده هم گفتوگویی برای رادیو ضبط کنم و پس از پایان مصاحبه و شنیدن تلاشهایش برای خلق این هنر دریافتم که تاکنون هیچ فیلمی جز تعدادی گزارش خبری از او و فعالیتهایش ساخته نشده است و هنر ویژهای که میآفریند پس از دوران کرونا دیگر دیده نشده است. همین موضوع سبب شد تا پژوهش روی زندگی او را آغاز و شروع به نگارش فیلمنامهای درباره هنر، شخصیت و زندگی آقای طاهریزاده کنم. این اتفاق در حالی بود که هنوز در حال سپری کردن مراحل پس تولید فیلم پیشینم بودم و مسائل مالی آن نیز به پایان نرسیده بود ولی جذابیت این سوژه آن قدر زیاد بود که من را به شروع آن مشتاق میکرد.
میرکریمی درباره مدت زمانی که صرف تحقیق و نگارش فیلمنامه این اثر کرده است، توضیح داد: حدود ۶ ماه پس از اولین دیدارم با استاد، در نوروز ۱۴۰۱ به دیدارش رفتم و مهمان خانه و خانواده گرم و مهربانش شدم. همسرش (رضوانه خانم) از همان ابتدا با روی باز پذیرای من شد و تا پایان فیلمبرداری این فیلم همراهی خود را به تمام نثارمان کرد. من همیشه قدردان این موضوع هستم. حدود شش ماه زمان صرف تحقیق و نوشتن فیلمنامه شد و اولین جلسه فیلمبرداری در مهر ماه ۱۴۰۱ رقم خورد. مسیر ساخت این فیلم پس از طی سه مرحله فیلمبرداری در مقاطع زمانی مختلف به مدت یک سال ادامه پیدا کرد که جا دارد از زحمات علیرضا اسلامی که هم در بخش تدوین و هم تصویر بی دریغ مرا یاری کرد، تشکر کنم.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که کار ساخت آثار مستندی از این دست که به نوعی به میراث فرهنگی معنوی ما برمیگردد تا چه اندازه لازم و ضروری است و تا چه اندازه حمایت میشود، گفت: شاید گفتن این حرف دیگر تکراری شده است ولی چارهای به جز تکرارش نیست و آن هم اینکه بودجههای محدودی در اختیار فیلمسازان فیلم مستند قرار میگیرد و بسیاری از فیلمسازان نیز به دلایل مختلف از این حمایتهای ناچیز مالی بیبهره هستند. من هم تولید این فیلم را واقعاً با دست خالی شروع کردم و جز حمایتهای مالی محدود تعدادی از دوستانم که به واسطه علاقه خود به فیلم مستند، من را در این مسیر یاری کردند، حامی مالی دیگری نداشتم و تأمین بخش بیشتری از بودجه تولید این فیلم بر عهده خودم بود که از طریق وام و یا حقوق خودم تأمین شد که بسیار دشوار بود.
مردی که با سایهها سروکار دارد
این کارگردان جوان افزود: جالب است که هیچکدام از کارآفرینان یا مدیران شهر اصفهان نیز تمایلی به حمایت از این فیلم که درباره یکی از مشاهیر شهرشان است، نشان ندادند و من هر بار با پاسخ منفی آنها نسبت به حمایت از این فیلم روبهرو شدم. هنرمندانی چون استاد طاهریزاده سرمایههایی هستند که جایگزین نمیشوند. هنرشان بی تکرار و ویژه خودشان است. او با سایهها سر و کار دارد و با تکیه بر ذوق و خلاقیت فردی خود قصهها را میآفریند. مگر چند نفر مثل او داریم که بی توجه از کنارشان رد شویم؟ و چند نفر پس از او توانایی خلق این نمایشها و حوصله آفرینش آنها را دارند؟ هنری که فقط با دستان یک نفر جان میگیرد و معنا مییابد. فقط میتوانم آرزو کنم که در آینده و پیش از آنکه دیر شود برای ساخت چنین آثاری از هنرمندان بی تکرار سرزمینمان حمایتی شود تا حداقل تصویر هنر نماییهایشان در قاب تصویر برای آیندگان بماند.
میرکریمی در ادامه به سینمای مستند اشاره و تاکید کرد: سینمای مستند هر روز مشتاقان بسیاری پیدا میکند. شاخهای جذاب در فیلمسازی است که این روزها طرفداران بسیاری در دنیا پیدا کرده و همین موضوع بسیاری را به ساخت آثاری خلاقانه در این زمینه تشویق کرده است. تا جایی که میدانم بسیاری از فیلمسازان این حوزه هم چون من با بودجههای شخصی فیلمسازی میکنند، تعدادی موفق به فروش فیلم خود میشوند و بخشی از سرمایه خود را باز مییابند و بسیاری دیگر نیز موفق به بازگشت سرمایه خود نمیشوند و همین موضوع مسیر فیلمسازیشان را با مشکلاتی روبهرو میکند.
وی یادآور شد: بسیاری از سرمایهگذاران میگویند به دلیل عدم بازگشت سرمایه از همکاری با فیلمسازان مستند معذور هستند، اما مگر سرمایه بسیاری از فیلمهای سینمای داستانی بازگشتی دارد؟ بسیاری از این فیلمها که با بودجههای فراوان ساخته میشوند، دیده نمیشوند و از داستانهای ضعیف رنج میبرند. حال آنکه سینمای مستند این روزها اعتبار فراوان یافته و تماشاگران بسیاری را با خود همراه کرده است. فکر میکنم وقت آن رسیده است تا سرمایهگذاران و مدیران مراکز دولتی مختلف، نگاهی متفاوت به سینمای مستند کنند و در سادهسازی فرایند تولید آثار یاریگر فیلمسازان باشند. در حال حاضر شرایط تولید فیلمهای مستند بسیار دشوار است و چه بسیار طرحهای خوبی که به دلیل نبود بودجه تولید به نتیجه نمیرسند.