اینکه عیاری به دلایلی که خود شرح داده به سراغ ساخت ویلای ساحلی رفته قابل درک است اما به زعم نگارنده، فیلمسازی در این سطح در چنین تجربه‌ای نیز می‌تواند باز هم از همان مرحله ایده و سوژه‌یابی و گسترش خط داستان و شخصیت‌پردازی نیز از ذهن غنی و پربار خود بهره گیرد اما متاسفانه و با اغماض ویلای ساحلی در نهایت به فیلم متوسطی بدل شده که در ابتدا و معرفی شخصیتها و موقعیت با ریتمی کند و فاقد جذابیت پیش می‌رود و اگرچه در میانه‌ها و با ورود مهمانان ویلا رنگ و بویی می‌گیرد اما باز هم کافی و وافی نیست.

چارسو پرس: نگریستن به آخرین ساخته‌ی کیانوش عیاری ما را با دو رویکرد طرف می‌کند؛ یکی اینکه چرا عیاری با توانایی‌های بالا و انتظاراتی که از او سراغ داریم در مقطع کنونی به سراغ ساخت چنین فیلمی رفته؟ و دوم اینکه خود فیلم صرف نظر از علت ساخته شدنش، تا چه اندازه موفق از کار در آمده است؟ در اولین بخش می‌توان گفتگوی اخیر فیلمساز را منبع خوبی جهت تحلیل علت ساخت فیلم در نظر گرفت؛ مشکلات دنباله‌دار عیاری در اکران ساخته‌های پیشین‌اش که از ۲۶ سال قبل و اکران معمول ولی محدود “بودن و نبودن” امتداد داشته و درگیری‌های مالی و اقتصادی ناشی از آن، چیزی نیست که نتواند فیلمسازی حتی  مثل عیاری را نیز همچنان در ادامه‌ی مسیر پیشین  ثابت قدم نگاه دارد و بالاخره او را به صرافت تغییر مسیر وادار کرده؛ اما آیا ماحصل کار فیلمساز با تجربه و خلاقی چون عیاری در ویلای ساحلی اغنا کننده است و انتظارات را برآورده می‌کند؟

نقد فیلم ویلای ساحلی

اینکه عیاری به دلایلی که خود شرح داده به سراغ ساخت ویلای ساحلی رفته قابل درک است اما به زعم نگارنده، فیلمسازی در این سطح در چنین تجربه‌ای نیز می‌تواند باز هم از همان مرحله ایده و سوژه‌یابی و گسترش خط داستان و شخصیت‌پردازی نیز از ذهن غنی و پربار خود بهره گیرد اما متاسفانه و با اغماض ویلای ساحلی در نهایت به فیلم متوسطی بدل شده که در ابتدا و معرفی شخصیتها و موقعیت با ریتمی کند و فاقد جذابیت پیش می‌رود و اگرچه در میانه‌ها و با ورود مهمانان ویلا رنگ و بویی می‌گیرد اما باز هم کافی و وافی نیست. از عطاران  و باقی بازیگران هم چیزی فراتر از آنچه درحالت استاندارد از آنها سراغ داریم، نمی‌بینیم.

نقد فیلم ویلای ساحلی

یکی از نواقص فیلم تدوین آن است که مشخص است به دلیل حجم بالای راش‌ها، تدوینگر (یعنی همان فیلمساز) را با چالش درانتخاب روبه‌رو کرده و در اکثر موارد با عدم اتمام قصه‌های فرعی و نوعی ابهام در ورود مهمانان روبه‌رو هستیم که نمونه بارز آن گروه فیلمسازی و کارگردانش زنده یاد کیومرث پوراحمد است که عیاری برای این منظور از نریشن استفاده کرده که همچون شروع و پایان فیلم اساسا فاقد کارکرد لازم است و اضافه می‌نماید.
می‌توان این فیلم را زنگ تفریحی برای استراحت و کسب قوای بیشتر عیاری تلقی کرد و در انتظار آثار جدی این فیلمساز بزرگ باقی ماند.

///.


منبع: سینما سینما
نویسنده: حمید عبدالحسینی