چارسو پرس: جدیدترین فیلم مارتین اسکورسیزی که با نام «قاتلان ماه کامل» یا «قاتلان ماه گل» ترجمه شده است، از مناقشهبرانگیزترین فیلمهای سال است که موافقان و مخالفان سرسختی پیدا کرده است. فیلم به دلیل شهرت اسکورسیزی و بودجه 200 میلیون دلاری که صرف ساخت آن شده، تبلیغات فراوانی داشته و از بختهای اصلی اسکار 2024 در رشتههای مختلف به حساب میآید. «استیون اسپیلبرگ»، کارگردان سرشناس آمریکایی نیز تعریف و تمجید زیادی از فیلم کرده که مزید بر علت شده تا فیلم بیشتر دیده شود.
از عنوان فیلم که شروع کنیم، «قاتلان ماه کامل»، عنوانی استعاری و جذاب است که به تضاد میان انسانهای شریف رنگینپوست فیلم و سفیدپوستانی اشاره دارد که به خاطر پول نفت و ثروت آنها، دست به جنایت و کشتار این مردم زدهاند. ایده فیلم از تاریخ معاصر آمریکا و سرنوشت مظلومانه سرخپوستان اوسیج در ایالت اوکلاهاما نشئت گرفته است، جایی که مردم فقیر این منطقه یکباره با کشف نفت نهتنها از فقر درمیآیند بلکه تبدیل به ثروتمندترین مردم جهان میشوند. بهگونهای که سفیدپوستها برای نزدیکشدن به آنها نقشههایی را طراحی میکنند و از هیچ تلاشی برای رسیدن به اموال هنگفت آنها فروگذار نمیکنند.
آغاز فیلم با تصاویر مستند و سیاه و سفیدی است که به نمای نزدیک ارنست با بازی «لئوناردو دی کاپریو» منتهی میشود، یکی از سه شخصیت اصلی داستان که قرار است بهواسطه او به دنیای سرخ پوستها نزدیک شویم و قصه زندگی و ازدواج او در این شهر، بهنوعی ماجرای اصلی فیلم جدید مارتین اسکورسیزی بهشمار میآید.
مسئله اصلی فیلم «قاتلان ماه کامل»، بیان نابرابری میان سفیدها و سرخپوستها و پایمالشدن حق و حقوقی است که بهواسطه طمع و شرارت عدهای سفیدپوست در یکی از ایالتهای آمریکا، صورت گرفته است؛ مضمونی که از محبوبترین مقولات مورد علاقه اعضای آکادمی اسکار است و بیراه نیست اگر این فیلم را از همین حالا از پرشانسترین فیلمهای اسکار در زمینههای مختلف بازیگری، کارگردانی، طراحی صحنه و لباس، بهترین فیلم و... بدانیم؛ چراکه رفتار و سیاستهای اسکار در سالهای اخیر بهشدت در حمایت از رنگینپوستها و در تضاد با هرگونه نژادپرستی بوده و اسکورسیزی با تیزهوشی از این مقطع تاریخ در دهه 1920 استفاده کرده و ضمن روایت یک داستان انساندوستانه، تمایل خود را برای تصاحب رأی آکادمی و جوایز اسکار بروز داده است.
درباره مدتزمان طولانی فیلم نیز بهراحتی میتوان ادعا کرد بسیاری از شخصیتها و خردهپیرنگهایی که در مسیر اصلی درام نقشی ندارند، قابل حذف بودند بدون آنکه ضربهای به کلیت مضمون و قصه وارد کند. از سوی دیگر، جاهطلبی فیلمساز در ساختن فیلمی سنگین و طولانی از نظر اجرائی، سبب شده تمرکز و دقت روی فیلمنامه به طرز محسوسی کم شود و کاراکترهای اصلی فیلم تنها بهعنوان ابزار پیشبرنده فیلمساز به نظر برسند و همراهی و باورپذیری چندانی برای آنها نتوان متصور شد. حالت صورت دیکاپریو که شمایل «مارلون براندو» را در پدرخوانده تداعی میکند، تنها شمایلی از یک شخصیت سست و وابسته است و شخصیت کینگ با بازی نهچندان جذاب دنیرو که قرار است تداعیگر یک مافیای حیلهگر، ریاکار و درعینحال قدرتمند و طماع باشد، تنها در بستر برخی دیالوگها به ثمر نشسته است و نمیتوان مابازای تصویری و درونی این ویژگیها را در یکی از مهمترین کاراکترهای فیلم مشاهده کرد.
درنهایت میتوان «قاتلان ماه گل» را در امتداد دغدغههای اسکورسیزی درباره تاریخ معاصر آمریکا طبقهبندی کرد که با تِمهای مورد علاقه او از جنایت و کشتار تا عشق و خیانت تعریف شده است و از اینرو بیشترین شباهت بین این فیلم و اثری مانند رفقای خوب در اوایل دهه 90 میلادی وجود دارد. فیلم اگرچه توانسته در برخی لحظات تأثیرگذار باشد اما در تعریفکردن درام در زمانی طولانی، لکنتها و حفرههای زیادی دارد و بیشترین ضربه را از شخصیتپردازی میخورد.
منبع: شبکه شرق
نویسنده: محمد تقیزاده