وقتی تازه‌ترین فیلم رومن پولانسکی «کاخ» (The Palace) در هشتادمین جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد، جمعی از منتقدان و اهالی سینما به دبیر جشنواره خرده گرفتند که چرا فیلمی از این فیلمساز لهستانی با سابقه پرونده تعرض قدیمی‌ای که دارد، باید در این جشنواره باشد. آلبرتو باربرا، دبیر جشنواره خطاب به این اشخاص گفت همین که کارگردانی همچون پولانسکی در نود سالگی هنوز فیلم می‌سازد، مایه خوشحالی است. و لازم است زندگی شخصی هنرمند را از کارش جدا کنیم. با این مقدمه به نقد فیلم «کاخ» رومن پولانسکی می‌پردازیم.

چارسو پرس: کسی در بزرگ بودن پولانسکی و اهمیت جایگاهش در سینما شکی ندارد؛ او فیلمساز مهمی است، صرف‌نظر از هر آنچه در زندگی شخصی‌اش اتفاق افتاده و تاوانش را پس داده است. مثلاً سال‌هاست اجازه ورود به امریکا را ندارد، حتی اگر اسکار بگیرد نمی‌تواند در مراسم حضور پیدا کند تا جایزه‌اش را شخصاً دریافت کند. فیلم‌هایش در امریکا، انگلیس یا استرالیا، گاهی هم در فرانسه اجازه اکران نمی‌گیرند و تقریباً به‌خصوص در سال‌های اخیر هر بار فیلمی می‌سازد، خوب یا بد، با حواشی این چنینی مواجه می‌شود. به هر حال، جهان امروز به سادگی انسان‌ها را، ولو نود ساله و تاوان‌داده، به خاطر اعمال ناپسند و غیراخلاقی‌شان، ولو در گذشته، نمی‌بخشد و خواهان اشدّ مجازات برایشان است.

هشدار: در نقد فیلم «کاخ» رومن پولانسکی خطر لو رفتن داستان وجود دارد

پولانسکی، وودی آلن، فرقی نمی‌کند؛ هر کس بر اساس معیارهای اخلاقی/سیاسی/اجتماعی امروز خطایی در زندگی‌اش مرتکب شده باشد، باید تاوان بدهد. اینکه فیلمسازانی مثل پولانسکی یا وودی آلن با وجود این حواشی و حملات در این سن و سال همچنان فیلم می‌سازند، برای کسانی که کار هنرمند را از زندگی شخصی‌اش جدا می‌دانند، امری مبارک است. این یعنی امید به زندگی در هر دو طرف. مخاطبان این فیلمسازان هنوز معتقد و امیدوارند که شاید این اشخاص همچنان چیزی، نکته‌ای، خردی، تفسیری که ممکن است از نظرها پنهان بماند، داشته و در اثرشان گنجانده باشند.

نقد فیلم «کاخ» رومن پولانسکی؛ سال سقوط عاطفه تا بی‌نهایت زیر صفر

تازه‌ترین فیلم رومن پولانسکی «کاخ» یک کمدی سیاه درباره اجتماعی از ثروتمندان است که در شب سال نو ۱۹۹۹، یعنی در آستانه ورود به قرن بیست‌ویکم، در هتل گشتاد، که هتلی معروف در سوئیس است و پیست اسکی معروفی دارد، دور هم جمع می‌شوند. کارکنان هتل با استرس فراوان نهایت تلاش خود را می‌کنند تا میان حجم زیاد مهمانان و مسافران هتل و شلوغی و همهمه، به این جماعت الیت پرتوقع خدمات لازم را بدهند. در همان دقایق اول، فیلم یادآور برنده سال ۲۰۲۲ جشنواره کن «مثلث غم» (Triangle of Sadness) است، البته بدون مانیفست چپگرایی در برابر سرمایه‌داری.

در فیلم پولانسکی عناصر گل‌درشت از همان ابتدا، مثل دخترکان زیبای مستانه با ظاهر و پوشش پرزرق و برق، زنان مسن با عمل جراحی زیبایی متعدد، مردان شیک‌پوش ازخودراضی و بددهن، محموله‌ای بزرگ از خاویار، سرآشپزی که از کار زیردستانش راضی نمی‌شود و … در برابر پرسنل مضطرب و هراسان هتل که تمام خرده‌فرمایش‌ها و توهین‌های این جماعت رنگ‌به‌رنگ را باید تحمل کنند چون هتل مهم و لوکسی را می‌گردانند، به ما می‌گوید که با نمایشی هجوآمیز از مفهوم طبقه، غنی در برابر فقیر، مواجهیم.

پولانسکی فیلمنامه «کاخ» را با همکاری یژی اسکولیموفسکی نوشته است. او فیلم اولش «چاقو در آب» (Knife in the Water) را هم با این هنرمند لهستانی نوشته بود. همچون بسیاری از آثار این کارگردان، «کاخ» هم ارجاعات و نشانه‌های زیادی در خود دارد که فیلمساز عامدانه هیچ توضیحی درباره آن‌ها نمی‌دهد. مثلاً ما هیچ پس‌زمینه‌ای از شخصیت‌هایی که در هتل گشتاد حضور دارند، نمی‌دانیم. هیچ‌کس نقش اول را ندارد و تنها چیزی که از همه می‌بینیم و می‌دانیم این است که ثروتمندند، نمی‌دانند با ثروتشان چه کار باید بکنند، طماع‌، ازخودراضی، شرور، غافل از جهان اطراف، ترسو و … هستند و همچون تمام ثروتمندان رده‌بالا که نمونه‌هایشان را در «مثلث غم» و فیلم‌های دیگر هم دیده‌ایم، دائم شامپاین به دست دارند، طلا و جواهرات و خز و ابریشم در افراطی‌ترین شکل ممکن بر تنشان است، حیوانات خانگی دکوری دارند که از جانشان برایشان عزیزتر است و علاقه‌ زیادی به خاویار دارند.

نقد فیلم «کاخ» رومن پولانسکی؛ سال سقوط عاطفه تا بی‌نهایت زیر صفر

تصویر و هدف به قدری واضح است که نیازی به توضیح اضافه ندارد. همان‌طور که در «مثلث غم» المان بزرگ‌نمایی موجود است، در فیلم پولانسکی هم هست. مثل پیرمرد الیت نود ساله‌ رو ویلچری که به همسر بیست و اندی ساله آشکارا بی‌عقلش به مناسبت اولین سالگرد ازدواجشان، پنگوئن هدیه می‌دهد. و پنگوئن بعد از این برای خودش در هتل می‌چرخد و مهمانان را وحشت‌زده می‌کند. یا زن ثروتمند تنهایی که سگش عادت دارد فقط روی چمن اجابت مزاج کند و چون مکان هتل سراسر برفی است، برای اتاقش چمن می‌آورند تا در دستشویی‌اش جا دهند و جناب سگ بتواند کارش را بکند. یا همین خانم به سگش خاویار می‌دهد و سگ بیچاره به تشخیص پزشک جراح زیبایی به انگل مبتلا شده و حالا شک دارد که خود صاحب سگ هم به انگل مبتلا شده باشد. یا زنان مسنی که با صورت‌های جراحی‌شده دفرمه کار دست همین پزشک جراح دورش می‌چرخند و بابت کار بسیار خوب دکتر روی صورتشان از او تشکر می‌کنند و مشتری تازه به او معرفی می‌کنند.

همه این‌ها دست‌به‌دست هم می‌دهد که «کاخ» فیلم شلوغی باشد؛ که این شلوغی مشخصاً عامدانه است. همین‌طور دوبله ایتالیایی‌ای که برای فیلم در نظر گرفته شده است. بازیگران و شخصیت‌های فیلم با ملیت‌های مختلف از آلمانی تا ایتالیایی تا پرتغالی، روسی و فرانسوی همه به ایتالیایی حرف می‌زنند. و مشخص است که در زمان فیلمبرداری دیالوگ‌هایشان را به ایتالیایی نگفته‌اند. به‌خصوص میکی رورک که انتخابش با جراحی‌هایی زیبایی که روی صورتش انجام داده، انتخاب هوشمندانه‌ای است (و جالب است که او پذیرفته این نقش را بازی کند؛ گرچه برای بازیگر فراموش‌شده‌ای چون او حضور در هر فیلمی حتماٌ غنیمت است، چه برسد به فیلمی از پولانسکی). رورک مشخص است که دیالوگ‌هایش را به انگلیسی گفته و بعد به ایتالیایی دوبله شده است. اینکه پولانسکی تصمیم گرفته است زبان فیلم به ایتالیایی باشد، شاید به این خاطر بوده که می‌دانسته فیلم با توجه به پذیرفته شدنش در جشنواره ونیز در ایتالیا مخاطبان بیشتری خواهد داشت. یا این زبان را برگزیده تا به میزان ابهام فیلم و فاصله‌گذاری میان شخصیت‌های خودمحور و فضای بیگانه هتل با مخاطبان بیفزاید.

نقد فیلم «کاخ» رومن پولانسکی؛ سال سقوط عاطفه تا بی‌نهایت زیر صفر

اینکه داستان فیلم در شب سال نو ۱۹۹۹ و در آستانه ورود به قرن بیست‌ویکم می‌گذرد، تصمیم عجیبی است. هجو کردن طبقه الیت، امروز که سودای ثروت و لذت‌گرایی عمومی شده است، بیشتر دلالت دارد. اما حتماً آقای پولانسکی منظوری از این انتخاب داشته است. زمان را در سال ۲۰۰۰ در نظر گرفته است تا آینه‌ای از آنچه جهان در قرن بیست‌ویکم به سمتش حرکت کرد باشد. یا تأکید کند که همه‌چیز از همین سال سیاه ۲۰۰۰ شروع شد. یا شاید حتی دیروز یا امروز، این طبقه همیشه همین‌طور مصرف‌گرا، لذت‌جو به افراطی‌ترین شکل ممکن، خودمحور، غافل و حریص بوده است و البته خرافاتی. در آستانه سال ۲۰۰۰ گمانه‌زنی‌هایی درباره پایان جهان وجود داشت که در این فیلم چند جا از زبان شخصیت‌ها به‌خصوص زن‌ها اشاراتی به آن می‌شود.

یا من باب طماعی این جماعت، شخصیت میکی رورک، آقای کراش می‌خواهد با سوء‌استفاده از یک کارمند بانک ضعیف‌النفس از مشکل سال ۲۰۰۰ که به مسئله Y2K معروف است، به ثروت فراوان خودش بیفزاید. (باگ Y2K اشاره به وقایع مربوط به قالب‌بندی و ذخیره‌سازی داده‌های تقویم برای تاریخ‌های آغازشده از سال ۲۰۰۰ دارد. به خاطر این باگ، مشکلاتی پیش‌بینی شدند و افزایش پیدا کردند، چرا که بسیاری از برنامه‌های نمایانگر سال‌های چهار رقمی فقط با دو رقم آخر در نظر گرفته شده بودند – و این باعث می‌شد سال ۲۰۰۰ از سال ۱۹۰۰ غیرقابل تشخیص باشد. این مشکل، یک مشکل نرم‌افزاری برای سیستم‌های کامپیوتری بود که در آن چون سیستم برنامه‌نویسی مثل کارت‌های اعتباری از دو عدد تشکیل شده بود (مثل: ۹۹/۰۸/۳۰) با شروع سال ۲۰۰۰ نرم‌افزار کامپیوتر نمی‌دانست ۰۰ انتهایی را چگونه تفسیر کنند؛ به صورت سال ۱۹۰۰ یا سال ۲۰۰۰!)

نقد فیلم «کاخ» رومن پولانسکی؛ سال سقوط عاطفه تا بی‌نهایت زیر صفر

پولانسکی از هر آنچه می‌تواند استفاده می‌کند تا این جماعت را دست بیندازد. شکل مرگ پیرمرد نود ساله در کنار همسرش دقایقی پیش از آغاز سال نو و بعد زنده جلوه دادن او به کمک پرسنل هتل به درخواست همسر جوانش، چون اگر مشخص شود که او پیش از آغاز سال نو مرده است، هیچ ارثیه‌ای به این دختر تعلق نمی‌گیرد؛ چرا که شرط ارث بردن از او این بود که دقیقاً یک سال از ازدواجشان بگذرد. آن شکلی که پرسنل هتل پیرمرد مرده را آماده می‌کنند تا میان مهمانان ببرند تا کسی از مرگش باخبر نشود و دختر مستأصل به ارثیه‌اش برسد. همه این‌ها که تا حد زیادی سرسام‌آور و گیج‌کننده است، چکیده نگاهی است که پولانسکی در نود سالگی به طبقه الیت دارد.

نگاه او به روس‌ها که پیش از این هم در آثارش دیده شده است، نتیجه‌اش تصویری کاریکاتوری و شیادانه‌تر از تمام مهمانان هتل است. آن ماجرای چمدان‌های پول که بین یک مشت روس الوات قلچماق و سفیر روسیه تقسیم می‌شود، همزمان با اعلام کناره‌گیری بوریس یلتسین از ریاست‌جمهوری روسیه با استفاده از تصاویر واقعی و بعد تصویر خودمظلوم‌نمای پوتین که از ساخت روسیه‌ای بهتر می‌گوید (که به نظر می‌آید یکی از دلایل اصلی انتخاب زمان فیلم است) و بعد گیر کردن سفیر روسیه در اتاق صندوق ذخیره هتل، با اینکه در هاله‌ای از ابهام است، حرفش را می‌رساند.

این مهمانی شب سال نو هرچه جلوتر می‌رود، جنون‌آمیزتر و افراطی‌تر می‌شود. کارمند بانک آن‌قدر مشروب می‌خورد و بعد بازیچه دست دخترکان روس می‌شود و چون فکر می‌کند قرار است ثروتمند شود، دیوانه‌وار دست و دلبازی می‌کند. همسر سفیر آن‌قدر مشروب می‌خورد که با سر در ظرف خاویار فرود می‌آید و غش می‌کند که این تصویر هوشمندانه، به عنوان پوستر فیلم هم انتخاب شده است. و آن پایان عجیب و غریب و ابسورد با حضور پنگوئن و سگ انگل‌دار روی زمین پر از گیلاس و ظرف شکسته و آشغال غذا و کفش و لباس که خیلی‌ها را عصبانی کرد اما برایند تمام بی‌معنای و پوچی‌ای است که پولانسکی قصد دارد در فیلمش نشان دهد. در سال به بن بست رسیدن، از معنویت گم شدن، تن به غریزه بخشیدن.

تقریباً تمام منتقدان نشریه‌های معتبر در نقد فیلم «کاخ» رومن پولانسکی آن را به‌شدت کوبیده‌اند. فیلم را بی‌معنا دانستند، شوخی‌هایش را تقبیح کردند، آن را بدترین فیلم سال و حتی دهه نامیدند و گفتند دست‌کم بیست‌وسه سال دیر ساخته شده است. عده‌ای به خاطر سابقه پرونده تعرض پولانسکی به فیلمش حمله کردند و فیلم را آن‌قدر بد دانستند که دیگر حتی به نظرشان نمی‌توان از نبوغ کارگردان دفاع کرد. «کاخ» با بودجه هفده میلیون یورویی فقط هشتصد هزار و اندی دلار فروخته است که با توجه به اکران نشدنش در امریکا، بریتانیا و استرالیا و تمام جوی که علیه پولانسکی وجود دارد، طبیعی است. فیلم مشخصاً شاهکار پولانسکی نیست؛ حرف تازه‌ای هم برای گفتن ندارد. عناصر به کارگرفته‌اش در طراحی صحنه و لباس هدف کارگردان را از نمایش افراطی این طبقه رسانده است. فیلمنامه عامدانه بی در و پیکر است، و پایان‌بندی طبعاً خیلی‌ها را اذیت خواهد کرد. اما کن سال ۲۰۲۲ به فیلمی تقریباً مشابه جایزه نخل طلا را داد. حرف «مثلث غم» و «کاخ» یکی است؛ اینکه به فیلم پولانسکی تا این اندازه حمله می‌شود اما به دیگری نخل طلا داده می‌شود، هیچ دلیلی جز قرض‌ورزی ندارد. پولانسکی در نود سالگی تصمیم گرفته هجونامه‌ای از جهان طبقه الیت و پوچی ثروتمندان غافل بسازد و ساخته است.

///.


منبع: دیجی‌مگ