مشکل اینجاست که با تعطیل کردن سیمرغی که اختیار آن در دست‌مان نیست، هرگز نمی‌توانیم وضع را مدیریت کنیم و هر چیزی که حذف می‌شود، جایگزینی می‌خواهد. بدون شک سامان دادن به این وضعیت تنها با معطوف کردن نگاه‌ها به یک مورد خاص مثل سیمرغ مردمی امکان‌پذیر نیست و مدیری که می‌خواهد قضیه‌ای مثل این را حل کند، باید برگردد و با تدبیر و ظرافت و هوشمندی، بعضی مسائل بنیادین دیگر را هم حل کند.

چارسو پرس: «همه ما این جایزه را دوست داریم، به عنوان یک مخاطب و فیلمساز این را می‌گویم هنوز هیچ استاندارد فنی در ناوگان اکران وجود ندارد بتواند محقق کند که خطایی در این موضوع رخ ندهد.» این پاسخ مجتبی امینی بود به پرسشی که درباره حذف سیمرغ بلورین بهترین فیلم مردمی از سبد جوایز جشنواره مطرح شد.

امینی برای دومین بار است که دبیری جشنواره فجر را عهده‌دار شده و در فجر چهل‌ویکم هم سیمرغ مردمی وجود نداشت. از طرف دیگر این سومین سالی که سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران حذف شده و می‌شود گفت در دوره مدیریت جدید فرهنگی که همزمان با روی کار آمدن دولت سیزدهم بوده، هرگز این سیمرغ به کسی اهدا نشده است.

سیمرغ بهترین فیلم جشنواره از نگاه تماشاگران جایزه‌ای است که از سال ۷۶ و همزمان با روی کار آمدن دولت اصلاحات به جشنواره فجر اضافه شد. این مربوط به دوره‌ای می‌شود که مرحوم سیف‌الله داد، معاونت سینمایی وزارت ارشاد را عهده‌دار بود و خودش دبیر جشنواره هم شد. او از بانیان خانه سینما در سال ۶۸ بود و سازوکاری تنظیم کرد تا سیمرغ مردمی جشنواره، نه توسط بنیاد فارابی که فجر را برگزار می‌کرد، بلکه توسط خانه سینما اهدا شود‌. گذشته از تمام خدماتی که شخصیتی مثل مرحوم داد به سینمای ایران کرد و از آن سو انتقاداتی که به مدیران فعلی حوزه سینما وارد است، باید بی‌‌تعارف بود و به این نکته اشاره کرد که مرحوم داد در حقیقت هم با تاسیس خانه سینما و هم در دوره‌ای دیگر با انجام کارهایی از قبیل تعبیه جایزه مردمی در فهرست جوایز فجر سعی داشت سینمای ایران را طوری مهندسی کند که در دوره‌های بعد از حضور هم‌قطارانش در مسئولیت‌های فرهنگی هم همچنان نفوذ و تاثیرگذاری‌شان در سینمای ایران باقی بماند.

همین دست مسائل بود که در دوران تصدی جواد شمقدری در معاونت و سپس سازمان سینمایی وزارت ارشاد، تنش‌های بزرگی ایجاد کرد؛ چون شمقدری دقیقا به گروهی از سینماگران تعلق داشت که به عنوان طیف مقابل مرحوم داد و محمدمهدی عسگرپور تعریف می‌شدند و از آن به‌بعد هم بارها چالش‌های دیگری درست کرد چون هر کس در هر دولتی مسئولیتی پیدا می‌کرد، با عده‌ای آدم با نفوذ مواجه می‌شد که امکان داشت سیاست‌هایی مغایر با دولت وقت داشته باشند.

این است که باعث می‌شود مدیران فرهنگی دولت جدید حس کنند این جایزه که معمولا مهندسی هم می‌شد، چیزی است که دارد از بیرون ساختارهای مدیریتی‌شان و ریل‌گذاری‌هایی که می‌کنند، به آنها تحمیل می‌شود و نظم فرماندهی را به هم می‌ریزد. اما آیا راه‌حل این قضیه حذف سیمرغ مردمی آن هم برای سه دوره متوالی است؟ آیا در این سه سال مدیران فرهنگی جدید به سمت طراحی سازوکاری رفته‌اند که جایگزینی برای ساختار پیشین اهدای سیمرغ مردمی باشد و ما را مطمئن کند که سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، برای چهارمین سال پیاپی حذف نخواهد شد و دامنه این وضع به پنجمین بار، ششمین بار و...نمی‌رسد؟

مشکل اینجاست که با تعطیل کردن سیمرغی که اختیار آن در دست‌مان نیست، هرگز نمی‌توانیم وضع را مدیریت کنیم و هر چیزی که حذف می‌شود، جایگزینی می‌خواهد. بدون شک سامان دادن به این وضعیت تنها با معطوف کردن نگاه‌ها به یک مورد خاص مثل سیمرغ مردمی امکان‌پذیر نیست و مدیری که می‌خواهد قضیه‌ای مثل این را حل کند، باید برگردد و با تدبیر و ظرافت و هوشمندی، بعضی مسائل بنیادین دیگر را هم حل کند. از ابتدای روی کار آمدن تیم مدیریتی جدید در حوزه فرهنگ و سینما، اگرچه بعضی چالش‌ها و معضلات آنها قابل درک به نظر می‌رسد اما رفتارها طوری نبوده که به نظر برسد در بسیاری از حوزه‌ها سازوکارهای جدید در حال طراحی هستند و این مشکلات در فرصت مقتضی حل خواهند شد.

سیمرغ مردمی جشنواره از کجا آمد و چه سرنوشتی دارد؟

 در دوره شانزدهم یعنی در بهمن‌ماه سال 1376 اولین باری بود که سیمرغ بلورین «بهترین فیلم از نگاه تماشاگران» به جشنواره‌‌ فجر آمد. ورود این عنوان به مثابه‌ رنگی جدید در بین چهارچوب‌های مشخص‌شده از سمت داوران بود. این سیمرغ، نظرات را از محدوده‌‌ داوران خارج و صورتی تعاملی‌ با مخاطبان سینما می‌ساخت. 
این جایزه به مرور به درجه‌ای از ارزشمندی رسید که صاحبان فیلم‌ها برایشان کسب این جایزه از اهمیت بسیاری قرار گرفت و جزء مهم‌ترین جوایز جشنواره شد. اهمیت این جایزه از این منظر است که از سویی به دستگاه پخش و معرفی فیلم برای فروش در گیشه سینما کمک می‌کند و از سوی دیگر از دردسر رقابت برای نمایش در بهترین فصل اکران یعنی عید نوروز می‌کاهد. البته این موضوع براساس فرمول مشخصی نیست اما بین سینماداران و صاحبان فیلم‌ها، به دست آوردن جایزه‌‌ مردمی مساوی است با دستیابی به اکران نوروزی. در این بین استثنا هم وجود دارد؛ فیلم «مغزهای کوچک زنگ‌زده» در سال 1397 به دلیل همزمانی با جام جهانی، از سوی عواملش تصمیم گرفته شد تا به تعویق بیافتد و شش ماه بعد، در شهریورماه اکران شد تا مخاطبان بیشتری به دست آورد. 

  ‌نظر مردم یا نظر داوران؟ 
یکی از مهم‌ترین نکته‌هایی که درباره سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران وجود داشته است، میزان انطباق آرای مردمی جشنواره با رای هیات داوران بود. در اولین سالی که این سیمرغ پا به جشنواره گذاشت، اتفاق نظر بین مردم و داوران کاملا وجود داشت و هر دو دسته، فیلم «آژانس شیشه‌ای» از ابراهیم حاتمی‌کیا را انتخاب کردند. بعد از 12 سال این اشتراک نظر بر انتخاب بهترین فیلم، در جشنواره‌‌ بیست و هشتم و دوباره با ابراهیم حاتمی‌کیا و فیلم‌سینمایی «به رنگ ارغوان» رقم خورد. فیلم «رخ دیوانه» با ابوالحسن داوودی در جشنواره‌‌ سی‌ و سوم، سومین فیلمی بود که بین داوران و مردم در نقطه‌‌ اشتراک قرار گرفت. دو سال بعد از آن، در جشنواره‌ سی و پنجم، «ماجرای نیمروز» از محمدحسین مهدویان دو سیمرغ بلورین داوران و مردم را کسب کرد. در تمام سال‌های اهدای سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران تنها همین چهار فیلم بود که همزمان توانستند نظر هیات داوران را هم جلب کنند و در باقی دوره‌ها شاهد اختلاف سلیقه و رای میان داوران و تماشاگران جشنواره فجر در انتخاب بهترین فیلم بوده‌ایم. نکته قابل توجه این است که در دوره بیست و یکم فجر، فیلم سینمایی «فرش باد» هیچ جایزه‌ای از داوران جشنواره دریافت نکرد اما از سوی تماشاگران برگزیده شد. 
دلیل اهمیت این موضوع به این جهت است که‌ سیمرغ بهترین فیلم جشنواره از نگاه تماشاگران به رغم اهمیتی که برای تعیین سرنوشت اقتصادی یک فیلم در چرخه اکران دارد، اساسا یک جایزه فنی به‌حساب نمی‌آید و فیلم‌هایی که این سیمرغ را تا به امروز شکار کرده‌اند، الزاما از نظر استانداردهای سینمایی بهترین‌های فجر نبوده‌اند. 

   روند اخذ نظر مردم
سیمرغ مردمی همان‌طور که همراه با محبوبیت بود، در دوره‌هایی اعتراض برخی از سینماگران را هم برمی‌انگیخت و باعث می‌شد که گروهی متهم به رعایت نکردن اخلاق شوند و در روند عادی آن، اختلال پیش بیاید. در دوره‌هایی صاحبان فیلم‌هایی که آمار رضایت مخاطبان‌شان خیلی نزدیک به هم بود راه‌های میانبری را می‌آزمودند تا این ‌جایزه را از‌آن خود کنند. این روند چه در زمانی که این آرا به صورت دستی و توسط خانه سینما جمع‌آوری می‌شد و چه زمانی که به صورت مکانیزه ثبت می‌شد، ادامه داشت. 
تا دوره سی و پنجم جشنواره فیلم فجر متولی اخذ آرا، خانه سینما بود به طوری که در دوره‌های آخری که این نهاد مسئولیت ثبت و ضبط این آرا را بر عهده داشت برای آنکه شبهات به حداقل برسد مسئولان، آرا را به تفکیک و به تعداد در سن اختتامیه جشنواره قرائت می‌کردند. آنچه اما اعتراض سینماگران را نسبت به روند رای‌گیری برمی‌انگیخت شفاف نبودن مراحلش بود تا جایی که در دوره‌هایی صاحبان آثار صندوق‌های رای را عاری از صداقت و مملو از تقلب می‌دانستند. این یعنی دخل و تصرف در این صندوق و وارونه کردن رای مردم.» 
سینماگران، دخالت در رای مردم را تا جایی می‌دانستند که گاه مستندانی از خرید بلیت‌ها به صورت عمده و هدایت آنها در جهت یک فیلم خاص ارائه می‌کردند همین موضوع مسئولان سازمان سینمایی را بر آن داشت تا شکلی تازه از رای‌گیری را بیازمایند. به همین واسطه بساط فرایند اخذ رای به شکل فیزیکی برچیده و رای‌گیری مکانیزه توسط سامانه‌ سمفا جایگزین آن شد اما این شیوه هم تنها چهار دوره دوام آورد و با گذر زمان همان اتهاماتی که متوجه روش سنتی بود در شیوه جدید هم عنوان شد؛ باز هم همان قصه تکراری خرید بلیت‌های عمده و بر هم زدن خط جاری آرای مردم. این موضوع در دوره چهلم به اوج خود رسید و در نهایت به کوتاه ماندن دست و نظر مردم از جشنواره ختم شد. 

   گام‌های لرزان یک سیمرغ
در کشاکش شروع چهل و دومین جشنواره‌‌ فیلم فجر، این سیمرغ برای سومین سال متوالی حذف شد. مجتبی امینی، دبیر این رویداد درباره حذف سیمرغ مردمی در نشست خبری که روز سه‌شنبه 10 بهمن تشکیل شد، توضیح داد: «همه ما این جایزه را دوست داریم، به عنوان یک مخاطب و فیلمساز این را می‌گویم، هنوز هیچ استاندارد فنی در ناوگان اکران وجود ندارد که بتواند محقق کند خطایی در این موضوع رخ ندهد. چندین ماه دوستان شرایط را بررسی کردند اما شرایط آن فراهم نشده است، اما کدام جشنواره الف دنیا این جایزه را دارد؟ هیچ جای جهان چنین جایزه‌ای ندارد! همه مخاطبان و صاحبان آثار این جایزه را دوست دارند، اما هنوز ساختار منسجمی برای آن نداریم. اتفاقا هر سال هم بر سرش دعوا می‌شود اما هنوز شرایط آن فراهم نیست و زیرساخت فنی لازم را نداریم و عوامل مختلفی دارد که یکی از آنها اکران عدالت است.»


منبع: روزنامه فرهیختگان
نویسنده: میلاد جلیل‌زاده - مریم فضائلی