چارسو پرس: در سالهای اخیر به خصوص جنبشهای #metoo و ضد تبعیض جنسیتی باعث شده که کارگردانان زن را در سینما جدیتر بگیرند. اما واقعا تعداد بهترین فیلمسازان زن چهقدر است و چه مقدار از پتانسیل سینمای روی دوش بهترین کارگردانان زن است؟
سایت imdb یک فهرست پنجاه تایی از بهترین کارگردانان زن دارد که خیلیهایشان را نمیشناسیم. بعضیهایشان مثل لنی ریفنشتال کلاسیک هستند و البته تاثیر به سزایی در تاریخ سینما داشتهاند. اما وقتی بخواهیم به فیلمسازان زنی اشاره بکنیم که در سالهای اخیر از آنها فیلمهای مهم دیدهایم واقعیت این است که فهرست چندان طولانی نخواهد بود. این فهرست از روی بهترین فیلمسازان زن به انتخاب imdb تلخیص و گزیده شده است. این فیلمسازان زن به جز پتی جنکینز در محدودهی سینمای مستقل کار میکنند. آنها کمتر وارد بازی بیگ پروداکشنها میشوند. در پایان مطلب مقالهای از ایندی وایر را به مناسبت روز زن آوردهایم که توضیح میدهد چرا زنان در هالیوود بلاک باستر نمیسازند.
آنیس واردا
فیلمهای مشهور: کلئو از ۵ تا ۷، چهرهها مکانها
متولد ماه می ۱۹۲۸ در بلژیک بیشتر عمرش را در فرانسه فیلم ساخت و عموما او را به عنوان یک فیلمساز فرانسوی میشناسند. زنی که مادربزرگ موج نوی سینمای فرانسه لقب گرفت. او در دههی ۵۰ و ۶۰ میلادی تاثیر زیادی در گسترش و توسعه و تاثیرگذاری موج نوی سینمای فرانسه داشت. او در دههی ۵۰ از نابازیگران در فیلمهایش استفاده میکرد. کاری که معمول نبود.
به آدمها و زندگی نگاه ویژهی خودش را داشت. بخشی از این نگاه از عقبهاش به عنوان عکاس میآمد. چندین مستند کوتاه ساخت تا نوبت به اولین فیلم مطرحش «کلئو از ۵ تا ۷» رسید. داستان دو ساعت از زندگی یک خوانندهی پاپ که منتظر نتیجهی بیوپسیاش است.
نکتهی جالب دربارهی واردا این است که تا پایان عمر به تجربهگرایی ادامه داد. یکسال پیش از درگذشتش در سن ۹۰ سالگی در سال ۲۰۱۹ به همراه جی.آر عکاس بشردوست فیلم مستند «چهرهها، مکانها» را ساخت که در محافل منتقدان با استقبال و تحسین زیادی روبهرو شد.
واردا نامزدی اسکار برای فیلم مستند در کارنامهاش دارد و برندهی شیر طلای ونیز و نخل افتخاری جشنوارهی کن هم بوده است.
نانسی مهیرز
فیلمهای مشهور: پیچیده است، کارآموز
متولد ۱۹۴۹ در آمریکا. این فیلمساز ۷۰ ساله چند تا از بهترین و بامزهترین کمدیهای سالهای اخیر را ساخته است و البته بیشتر از این که با کارگردانی شهرت کسب کند اول به عنوان فیلمنامهنویس مطرح شد.
هم فیلمنامههایش و هم فیلمهایی که کارگردانی کرده در گیشه موفقیتهای زیادی کسب کردهاند. کارش را به عنوان دستیار تولید در شبکهی CBS شروع کرد. بعد به عنوان ویراستار فیلمنامه مشغول به کار شد و کمکم فیلمنامههای خودش را نوشت. اولین فیلمش «تلهی والدین» را سال ۱۹۹۸ ساخت. کمدی خانوادگی براساس کتاب «خواهران غریب» اریش کستنر که نسبتا هم با موفقیت روبهرو شد. با کمدی-رمانتیک «پیچیده است» با بازی مریل استریپ و الک بالدوین نشان داد که چه ذهن خلاقی در کمدیسازی دارد. آخرین فیلمش «کارآموز» با بازی رابرت دنیرو و آن هاتاوی که سال ۲۰۱۵ ساخت یکی از بامزهترین فیلمهای دوستداشتنی یک دههی اخیر است.
او از آن فیلمسازان زنی است که بیشتر از این که جایزه برده باشد در گیشه موفق بوده است.
جین کمپیون
فیلمهای مشهور: پیانو
در کتاب فیلمسازان معاصر آمده که او یکی از اریجینالترین و بااستعدادترین کارگردانان نسل خودش است. یکی از معدود زنانی که مرزها را کنار زد و به معبد فیلمسازان بزرگ پیوست. این فیلمساز ۶۵ سالهی متولد نیوزیلند در تاریخ اسکار دومین زنی است که نامزد دریافت جایزهی اسکار شد. اتفاقی که تا به حال برای پنج فیلمساز زن افتاده است. و از آنجایی که اولینها همیشه مهم هستند او اولین زنی است که اواخر دههی نود نخل طلای کن را برای ساختن فیلم «پیانو» به خانه برد.
کن همیشه رابطهی خوبی با کمپیون داشته است. اولین فیلم کوتاهش سال ۱۹۸۶ برندهی نخل طلای بهترین فیلم کوتاه از این جشنواره شد. اولین فیلمی که ساخت «عزیزدلم» (SWEETIE) برندهی چندین جایزه از فستیوالهای بینالمللی شد و با سومین فیلمش یعنی «پیانو» نامش را در بین بهترین کارگردانان سینمای جهان ثبت کرد. فیلمی با محوریت یک زن که در سبعیت جهان مردانه گیر افتاده و موسیقی پناهش میشود و البته رابطهی پیچیدهای هم بین او و یکی از اهالی وحشی روستایی که انگار به آن تبعید شده شکل میگیرد.
سوفیا کوپولا
فیلمهای مشهور: گمشده در ترجمه
فیلمساز آمریکایی ۴۸ ساله از یک خانوادهی سینمایی میآید. او دختر فرانسیس فورد کوپولا فیلمساز بزرگ و سازنده «پدرخوانده» است و در فیلم «پدرخوانده ۳» جلوی دوربین پدرش رفت که بازی خیلی بدی هم داشت!
سوفیا کوپولا اولین فیلمش «خودکشی باکرهها» را سال ۱۹۹۹ ساخت. اولین همکاری او با کریستن دانست که بعدها ادامه پیدا کرد. اما شهرتش را برای دومین فیلمش «گمشده در ترجمه» با بازی بیل موری و اسکارلت جوهانسون به دست آورد. فیلمی که در فضای توکیو اتفاق میافتاد و دربارهی یک بازیگر پا به سن گذاشتهی آمریکایی در فرهنگ ژاپنی بود و گمگشتیهایی که داشت. فیلم خیلی زود مورد توجه منتقدان قرار گرفت و سوفی کوپولا هم اسکار بهترین فیلمنامهی اریجینال را برای آن به دست آورد و هم تبدیل به سومین زنی شد که نامزد جایزهی اسکار بهترین کارگردانی میشود. سال ۲۰۱۰ با فیلم «جایی» (somewhere) اولین زن آمریکایی و چهارمین فیلمساز آمریکایی شد که شیر طلای جشنوارهی ونیز را به خانه میبرد.
آخرین فیلم سوفیا کوپولا بازسازی فیلم «فریب خورده» کلینت ایستوود با گروه ستارههای سینمای از نیکول کیدمن گرفته تا کالین فارل و کریستن دانست هم اثر موفقی بود. از آن فیلمسازانی است که هم بین تماشاگران محبوب است و هم منتقدان.
نورا افرون
فیلمهای مشهور: بی خواب در سیاتل
سینمای کمدی-رمانتیک آمریکا در دههی نود و هزارهی سوم، تا سال ۲۰۱۲ که این فیلمسازی آمریکایی در سن ۷۱ سالگی از دنیا رفت، به نورا افرون هم بابت فیلمنامههایش و هم فیلمهایی که کارگردانی کرده مدیون است.
افرون کارش را با روزنامهنگاری آغاز کرد. سه بار برای نوشتن فیلمنامههای کمدی-رمانتیک فیلمهای «سیلک وود»، «وقتی هری سالی را ملاقات میکند» و «بیخواب در سیاتل» نامزد دریافت جایزهی اسکار شد. فیلمنامهی «وقتی هری سالی را ملاقات میکند» و فیلم «بیخواب در سیاتل» که خودش کارگردانی کرد موفقترین کارهای کارنامهی افرون هستند. او کارش را با نوشتن فیلمنامههای کمدی برای تلویزیون آغاز کرد و فیلمنامهی «سیلک وود» اولین کارش بود که سال ۱۹۸۳ نوشت.
کارگردانی را از اواسط دههی نود آغاز کرد. آخرین فیلم او «جولی و جولیا» که دربارهی زندگی جولیا چایلد آشپز مشهور و نویسندهی کتاب مشهور آشپزی بود سال ۲۰۰۹ ساخته شد. فیلمی که مریل استریپ در آن نقش جولیا چایلد را بازی کرد.
شانتال آکرمن
فیلمهای مشهور: ۱۰۸۰ بروکسل، ژان دیلمن
در دایرهالمعارف فیلمسازان آمده: «او کارگردانی است که از سینمای آوانگارد به سمت سینمای هنری رفت. از تجربههای فمینیستی عبور کرد و تبدیل به یک فیلمساز مولف اروپایی شد. او کارگردانی است که پیشفرضهای ما دربارهی این که سینما چیست یا چه باید باشد را به چالش کشید.»
آکرمن متولد ۱۹۵۰ در بروکسل بلژیک کارگردان، فیلمنامهنویس، هنرمند و استاد سینما بود. او یکی از فیلمسازانی بود که تاثیر فوقالعادهای روی سینمای فمینیستی و آوانگارد گذاشت. او در ۱۵ سالگی وقتی فیلم «پیرو خله» ژان لوک گدار را دید تصمیم گرفت وارد سینما شود. شش سال بعد اولین فیلم کوتاهش را ساخت و به نیویورک نقل مکان کرد. فیلم کوتاهش در جشنوارههای مختلف تحسین شد. اولین فیلم بلندش «هتل مونتری» علاقهی او به برداشتهای بلند و ساختارهای ویژهی فیلمهایش را آشکار کرد. «ژان دیلمن» فیلم ساختهی آکرمن را شاهکار سینمای فمینیستی میدانند. جی هوبرمن منتقد مشهور ویلج وویس نام این فیلم را جزو ۱۹ فیلم برتر قرن بیستم قرار داد.
آکرمن سال ۲۰۱۵ آخرین مستند را به نام «هیچ فیلم خانگی» ساخت و همان سال در پاریس در سن ۶۵ سالگی خودکشی کرد. امتیازهای فیلمهای او پیش منتقدان اکثرا بالاست اما تماشاگران عادی کمتر فیلمهایش را دیدهاند.
کاترین بیگلو
فیلمهای مشهور: گنجهی رنج
اولین زنی که جایزهی کارگردانی اسکار را به دست آورد و تاریخ را رقم زد. هنوز هم تنها زنی است که توانسته این جایزه را کسب کند. نام بیگلو سال ۲۰۱۰ در فهرست صد شخصیت تاثیرگذار نشریهی تایمز قرار گرفت.
کاترین بیگلو نقاشی بااستعداد است که در انستیتو هنری سانفرانسیسکو تحصیل میکرد. بعد از گرفتن لیسانس وارد دانشگاه کلمبیا شد و از اساتیدی مثل سوزان سونتاگ و اندرو ساریس تئوریهای سینما را آموخت. سال ۱۹۸۱ اولین فیلمش را به نام «بی عشق» ساخت. اما او فیلمسازی است که در دههی نود شکوفا شد. « Point Break» و «کی ۱۹: ویدومیکر» تریلرهایی بودند که هر چند هیچکدام چندان مورد توجه منتقدان واقع نشدند اما در واقع او را برای ساخت شاهکارش در سال ۲۰۰۸ یعنی «گنجه رنج» یا همان «Hurt Locker» آماده کردند. «گنجه رنج» با بازی جرمی رنر فیلمی دربارهی بخش عملیات خنثا کردن بمب سربازان آمریکایی در عراق بود. فیلمی با ساختاری شبه مستند و به شدت تاثیرگذار و تعلیقبرانگیز.
بیگلو همان رویه را ادامه داد و حتی با حرکتهای شدید دوربین روی دست و فیلمبرداری کل فیلم در تاریکی «۳۰ دقیقهی نیمهشب» را دربارهی عملیات دستگیری و کشتن بن لادن ساخت. آخرین فیلم بیگلو به نام «دیترویت» درام تاریخی دربارهی شورشهای ضدنژادپرستی سال ۱۹۶۷ در دیترویت بود. بیگلو یکی از چیرهدستترین فیلمسازان این سالهاست.
آوا دوورنی
فیلمهای مشهور: سلما
آوا دوورنی ۴۷ ساله جوانترین فیلمساز زن این فهرست است. فیلمسازی که با فیلم «میانهی ناکجا» از جشنوارهی ساندنس به جهان معرفی شد و تبدیل به اولین زن سیاهپوستی شد که جایزهی جشنوارهی ساندنس را به خانه میبرد.
او هم جزو فیلمسازانی است که اولینها را رقم زده. سال ۲۰۱۴ با فیلم «سلما» که دربارهی تظاهرات بزرگ مارتین لوترکینگ بود اولین زن سیاهپوستی شد که نامزدی کارگردانی گلدن گلوب را به دست آورد و اولین زن سیاهپوستی که فیلمش نامزد اسکار بهترین فیلم شد.
فیلم فانتزی که دوورنی سال ۲۰۱۸ ساخت به نام «چروکیدگی در زمان» بودجهی تولیدش بین ۱۵۰ میلیون دلار تا ۲۵۰ میلیون دلار تخمین زده شد و او اولین زن سیاهپوست آمریکایی شد که فیلمی با چنین بودجهای و در این ابعاد میسازد. در حقیقت دوورنی هم مرزهای تبعیض نژادی و هم تبعیض جنسیتی را از میان برداشت. فیلمسازی است که خیلی خوب احساسات تماشاگر را میتواند تحریک کند.
جودی فاستر
فیلمهای مشهور: تیت مرد کوچک
جودی فاستر، ستارهی دههی نود سینمای آمریکا از ۲ سالگی جلوی دوربینهای تبلیغاتی بازی کرد. با فیلم «راننده تاکسی» مارتین اسکورسیزی در دههی هفتاد نامش مطرح شد و با «سکوت برهها» درام دلهرهآور روانشناسانهی جاناتان دمی در دههی نود به ستارهای بزرگ بدل شد.
اما از اوایل دههی نود فاستر کارگردانی را هم تجربه کرد. اولین فیلمش «تیت مرد کوچک» درامی دربارهی یک پسربچهی باهوش اما تنها بود که همهی نیازهای عاطفیاش را مادرش برطرف میکند. خود جودی فاستر نقش مادر پسرک نابغه را بازی میکرد. فیلم با استقبال خوب منتقدان روبهرو شد. فاصلهی بین دومین فیلم فاستر در دههی نود و سومین فیلمش در هزارهی سوم زیاد بود. آخرین فیلمی که فاستر ساخته «هیولای پول» با بازی جورج کلونی محصول ۲۰۱۶ است. فیلمی دربارهی یک مجری برنامههای اقتصادی که توسط مردی در استودیو به گروگان گرفته میشود.
فاستر که ۵۷ سال دارد، شاید فیلمهایش در مقام کارگردان چندان کنجکاویبرانگیز نباشند اما به عنوان بازیگر ستارهای که به کارگردانی علاقه دارد و هر از چند گاهی سراغش میرود سوژهی جالبی است.
پتی جنکینز
فیلمهای مشهور: واندروومن (زن شگفتانگیز)
پتی جنکینز تنها فیلمساز این فهرست است که جزو فیلمسازان مستقل محسوب نمیشود. او برای استودیوی دی.سی فیلم بلاک باستر «زن شگفتانگیز» (واندروومن) را ساخت که با استقبال فوقالعادهی تماشاگران روبهرو شد و گیشهها را فتح کرد و منتقدان هم دوستش داشتند و حتی تا یک قدمی این ماجرا هم پیش رفت که یک بلاک باستر ابرقهرمانی نامزد جایزهی اسکار شود.
این فیلمساز آمریکایی ۴۸ ساله با نویسندگی و کارگردانی برای مدیوم تلویزیون کارش را آغاز کرد. جنکینز تازهوارد سینما محسوب میشود و سال ۲۰۰۳ اولین فیلم سینماییاش را به نام «هیولا» ساخت که چارلیز ترون را برندهی جایزهی اسکار کرد. اما آنقدر کارنامهی اقناعکنندهای در تلویزیون داشت که برای دومین فیلمش به او بودجهی ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون دلاری بدهند تا یک ابرقهرمان جدید را روی پرده ببرد.
جنکینز هم سرمایهگذاران را ناامید نکرد و نشان داد که چه فیلمساز خوبی در قصهپردازی و صحنههای اکشن است. او در فیلمش گل گدو را هم به عنوان یک ابرقهرمان زن به سینمای جهان معرفی کرد.
چرا بهترین کارگردانان زن در هالیوود بلاک باستر نمیسازند؟
سوال جالبی بهنظر میرسد که پرسیدنش احتمالا ضرری ندارد. چرا در سیستم هالیوود که قرار است همه چیز مبتنی بر استعداد فردی و چرخش مالی باشد، فیلمسازان زن به طرف ساخت فیلمهای بزرگ نمیروند؟ این سوالی است که سایت ایندیوایر مطرح کرده. چندی پیش مقالهای در این سایت مورد توجه قرار گرفت که فهرستی از فیلمسازان زنی مثل رز مکگوان یا نیکول هولفسنر منتشر کرده بود. کارگردانانی که فیلمهای جاهطلبانهی مستقل میسازند. در کنارش نام ۲۵ کارگردان زن درج شده بود که از نظر منتقدان در حال حاضر کارنامهشان نشان میدهد آمادگی ساخت بلاکباستر دارند. یعنی استودیوهای هالیوودی میتوانند سرمایههای هنگفت برای ساخت فیلمهای پرخرج در اختیارشان قرار دهند تا آنها فیلمهای پرفروش بسازند. خیلی از خوانندگان آن مقاله این سوال را مطرح کرده بودند که آیا اصلا کارگردانان زن تمایلی به ساخت بلاکباستر دارند؟
شاید سوال عجیبی باشد ولی آیا کارگردانان مرد واقعا خودشان علاقمند به ساخت بلاکباستر هستند؟ ایندیوایر سراغ تعدادی از کارگردانان زن فهرستش رفت تا پاسخ این سوالات را بدهند. تقریبا همهی آنها در پاسخ به این سوال متفقالقول بودند که علاقمند به ساخت بلاکباستر هستند و این که این اولینباری نیست که این سوال را جواب میدهند. در صحبت با آنها به دلایلی رسیدند که چطور ممکن است در تصمیمشان مصممتر شوند:
۱) رویاها جنسیتی نمیشوند.
بسیاری از فیلمسازان این آرزو را دارند که با ساخت یک فیلم کوتاه یا فیلم مستقل وارد هالیوود بشوند و موردتوجه قرار بگیرند. آنها کمتر این رویا را میبافند که توسط استودیوها برای ساخت فیلمهای بزرگتر استخدام شوند.
برخلاف تصور عمومی قصههای ابرقهرمانی یا بلاکباسترها جنسیتی نیستند. فیلمسازان زن هم به اندازه کافی جاهطلبند. خیلی از آنها رویاهای بزرگی دارند و عاشق ژانر ابرقهرمانی یا بلاکباسترهای جنگی هستند. در طول این سالها کارگردانان مردی مثل گرت ادواردز هم داشتهایم که از یک فیلم مستقل کوچک به جهان بزرگ بلاکباستر پریدهاند. بدون اینکه حتی کار خاصی انجام بدهند اما این اتفاقی است که کمتر برای زنان رخ میدهد.
آوا دوورنی با اقتباساش از روی «چروکی در زمان» جزو آن دسته از فیلمسازان زنی است که با بودجهی ۱۰۰ میلیون دلاری کار کرده. کاترین بیگلو و پتی جنکینز هم همراه او در این طبقه قرار میگیرند. این وظیفه استودیوهاست که همانطور که به کارگردانان مرد این فرصت را میدهند از زنان هم بخواهند بعد از فیلمهای مستقلشان روی بلاکباسترها کار کنند.
۲) ریسک بازی برد و باخت
خیلی از کارگردانان زن فکر ساختن بلاکباسترها را از سرشان بیرون کردهاند چون تجربه ساخت فیلمهای بزرگتر به آنها نشان داده که ریسک خیلی زیادی در ماجرای سرمایهگذاری وجود دارد. از طرف دیگر سرمایهگذارها هم کمتر به آنها اعتماد میکنند.
در مورد پخش فیلمهای کارگردانان زن همیشه تبعیض وجود دارد و پخش فیلمهایی که فیلمسازانشان مرد هستند گستردهتر است. حتی قضاوت در مورد نتیجهی کار هم با توجه به جنسیتتان فرق خواهد کرد. اگر فیلمتان بد شود مثل بمبی عمل میکند که مستقیم شما را به زندان کارگردانان خواهد فرستاد و در بهترین حالت اگر نتیجه خوب شود همهی آن سر و کله زدنها با تهیهکنندهها باعث میشود در نهایت آنها بگویند شما آدم لجباز و سرسختی هستید. البته که زنان دوست دارند بلاکباستر کارگردانی کنند اما همزمان نمیخواهند وقتی سر صحنه میروند این حس را داشته باشند که قرار است روی زمین پر از مین راه بروند.
۳) تجربههای فروپاشی عصبی
یکی از کارگردانان زن از داستانهایی میگوید که دربارهی فروپاشی عصبی موقع تحویل نهایی فیلم برایش تعریف کرده بودند. این که این فروپاشیها باعث میشود قوه خلاقیتتان به طرز قابل توجهی کاهش پیدا کند. به عقیدهی این کارگردان، تلویزیون میتواند کمک بزرگی برای پیدا کردن اعتماد به نفس برای ساختن بلاکباسترها باشد.
آنجا شما با گروه بزرگتری از بازیگران طرف هستید و بودجهی بیشتری هم در اختیار دارید اما همزمان فرصت ارائه قوه خلاقانهتان را هم دارید. آنجا میتوانید ریلکستر و آرامتر باشید و اعتماد به نفس بیشتری هم پیدا کنید. در حقیقت خیلی از کارگردانان زن میترسند وقتی پای پول زیاد در میان باشد جلوی خلاقیتهایشان و ایدههای جسورانهشان گرفته شود.
۴) شور شخصی
البته خیلی از کارگردانان زن هم هستند که بهخاطر زمان زیادی که صرف ساخت بلاکباسترها میشود از این ماجرا انصراف میدهند. آنها ترجیح میدهند سالی یک فیلم مستقل جالب توجه بسازند تا این که دو سال را صرف این کنند که بلاکباستری تولید کنند و بعد اسمشان به فهرست کارگردانهای سازندهی فیلمهای پرهزینه و پرفروش اضافه شود.
ساختن بلاکباستر نیاز به انرژی و زمان بیشتری دارد. اگر قرار است بلاکباستر بسازید باید ارتباط شخصیتان با قصه خیلی زیاد باشد. باید نسبت به آن یک شور شخصی داشته باشید. البته بعضی از این فیلمسازان زن مثل هولفسنر نظریهی جالبی دارند: من باید آنقدر کمدیهای خوب و ویژه بسازم و آنها آنقدر پرفروش شوند که اینطوری نام من با بلاکباستر پیوند بخورد. البته فکر نمیکنم این اتفاق به این زودیها بیفتد.
کارگردانان زن میگویند از ساخت هر فیلمی که احساسات و جهانشان را بازتاب بدهد استقبال میکنند میخواهد یک فیلم بلاکباستر باشد یا یک فیلم مستقل کمهزینه.
۵) مرزها را محو کنید
این بخش فقط مربوط به استودیوهای فیلمسازی نیست. این وظیفهای است که برعهدهی فیلمسازان زن است. آنها باید به استودیوها نشان بدهند که قادر به کارگردانی فیلمهای بزرگتر هستند بدون اینکه از هزینهها و عواقبش بترسند. باید مرز بین رویا و واقعیت را محو کرد.
تواناییها را ارزیابی کرد و طبق آنها جلو رفت. خیلی از فیلمسازان زن علاقمند به ساخت فیلمهای علمی-تخیلی هستند اما در نهایت خودشان به این نتیجه میرسند که تواناییاش را ندارند. پس باید سراغ حوزهای بروند که میتوانند در آن با اعتماد به نفس بیشتری پول خرج کنند.
یکی از فیلمسازان زن که دوست ندارد اسمش فاش شود میگوید: «من دوست دارم «یازده یار اوشن» زنانه را بسازم. یا هر کدام از فیلمهایی که دیزنی رویش کار میکند مثل «ملفیسنت». هر چیزی که مربوط به جهان «جنگ ستارگان» یا بتمن و سوپرمن باشد. اما حالا «یازده یار اوشن زنانه» را گری راس میسازد و راب مارشال هم سراغ پروژه «بازگشت مری پاپینز» میرود. ما الان در چنین نقطهای قرار داریم. نقطهای که باید همه را متقاعد کنیم به عنوان فیلمسازان زن توانایی قصه گفتن داریم.»
منبع: دیجیمگ