چارسو پرس: نکتهای که این روزها و پس از برگزاری اختتامیه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر مورد انتقاد بسیاری از اهالی سینما و منتقدان قرار گرفته، ضعف شدید فیلمنامههای این دوره از جشنواره بود که در نهایت منجر شد تا هیات داوران هم نتواند حتی یک اثر را در حد دریافت سیمرغ بلورین تشخیص بدهد، حالا اینکه چطور یک جشنواره که حتی یک فیلمنامه در حد برگزیده شدن ندارد، چطور جایزه بهترین فیلم و … را اهدا میکند به کنار، اما این اتفاق که صدای کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران را هم درآورد، 36 سال بود که در جشنواره فیلم فجر رخ نداده بود و از این حیث میتوان مجتبی امینی و تیم تصمصمگیر مرتبط با چنین افتضاحی را رکورددار دانست که توانستند مهمترین جشنواره سینمایی کشور را که به هر حال هر ساله چند فیلمنامه خوب و قابل تامل در آن مشاهده میشد را به چنین حال و روزی بیاندازد.
جشنواره فیلم فجر پیش از این در تمام تاریخ خود در سه دوره دیگر هم برگزیده فیلمنامه نداشته است. سال 1361 که اولین دوره این جشنواره برگزار شد، در شرایط آن روزهای کشور و سالهای اوایل انقلاب اسلامی بود که حسین وخشوری اولین دبیر این رویداد سینمایی لقب گرفت و آن دوره تصمیم بر آن شد تا جشنواره رقابتی برگزار نشود و طبیعی بود که جایزه و برگزیدهای هم در کار نباشد. حالا این اتفاق در حالی رخ داد که در آن دوره از جشنواره فیلمنامههایی چون «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی، «حاجی واشنگتن» علی حاتمی و «خط قرمز» مسعود کیمیایی و فیلمنامههای قابل توجه دیگری حضور داشتند و صرفا به دلیل حذف رقابت از جشنواره بود که برگزیدهای وجود نداشت.
اما دو سال بعد و در سومین دوره جشنواره فیلم فجر که در بهمن سال ۱۳۶۳ به دبیری سید محمد بهشتی شیرازی برگزار شد، باز هم این اتفاق صورت گرفت و باز هم با وجود فیلمنامههایی که تا به امروز جزو بهترین آثار آن فیلمسازان محسوب میشوند، هیچکس جایزه اصلی فیلمنامه را دریافت نکرد و در این دوره هم از علی حاتمی برای فیلمنامه «کمالالملک»، مهدی معدنیان برای فیلمنامه «مترسک» و حسن هدایت و جمال امید برای فیلمنامه «مردی که زیاد میدانست» تقدیر به عمل آمد. نکتهای هم که در این مورد باید اشاره کرد، این است که در آن دوران جامعه تحت تاثیر فضای جنگ قرار داشت و با وجود آثاری که در حوزه سینمای موسوم به دفاع مقدس ساخته شده بود، هیچکدام مورد توجه هیات داوران جشنواره قرار نگرفت و این یکی از چالشهایی بود که در آن دوران برای جشنواره و دبیر آن پیش آمد. به هر صورت باز هم میتوان گفت که جنس اهدا نکردن سیمرغ به فیلمنامه در این دوره، به نوعی شاید نزدیکبودن کیفیت فیلمهای کاندیدا شده در این رشته بوده است که در نهایت منجر به تقدیر از سه فیلمنامه شده است. فیلم سینمایی «کمالالملک» ساخته علی حاتمی پرمخاطبترین فیلم این دوره بود و «تاتوره» از کیومرث پوراحمد، «پایگاه جهنمی» از اکبر صادقی، «ریشه در خون» از سیروس الوند، «سردار جنگل» از امیر قویدل، «سناتور» از مهدی صباغ زاده، «گلهای داوودی» از رسول صدرعاملی، «مردی که زیاد میدانست» از یدالله صمدی مهمترین فیلمهای جشنواره سوم بودند.
اما سومین مرتبه از جشنواره فیلم فجر که در آن جایزه فیلمنامه به هیچ اثری اهدا نشد، مربوط به ششمین دوره است که 36سال پیش باز هم به دبیری سید محمد بهشتی شیرازی برگزار شد و در این دوره هم سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به هیچ فیلمی تعلق نگرفت، در حالی که هیات داوران در این بخش سه فیلمنامه «پرنده کوچک خوشبختی» سیروس تسلیمی، «ترن» امیر قویدل، «وکیل اول» محمدهادی سیف و جمشید حیدری و «سرزمین آرزوها» به قلم مجید قاریزاده را شایسته تقدیر دانست و این اتفاق در حالی صورت گرفت که در ان دوره هیچ فیلمی هم لایق دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم تشخیص داده نشد.
حالا پس از گذشت 36 دوره از آخرینباری که جشنواره فیلم فجر هیچ فیلمنامهای را برای اهدا سیمرغ بهترین فیلمنامه شایسته ندانست، مجتبی امینی در چهل و دومین دوره این فستیوال رکوردی از خود به جا گذاشته که به نوعی پاشنه آشیل جشنوارهای است که او و تیم هیات انتخاب و هیات داوران آن باید پاسخگو باشند که بر چه اساسی چنین فیلمهایی با سناریوهای ضعیف توانستهاند در جشنواره حضور پیدا کنند و مهمتر اینکه با چه متر و معیاری در این وضعیت سیمرغ بلورین بهترین فیلم هم اهدا شده است؟
با این اوصاف، این مورد در کنار ضعفهای مشهود دیگری که در برگزاری کمی و کیفی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر وجود داشت و صدای اغلب منتقدان از طیفهای مختلف را درآورد، مجتبی امینی را به یکی از بدترین و ضعیفترین دبیران ادوار مختلف جشنواره بدل کرده که باید دید با چنین عملکردی رییس سازمان سینمایی برای دوره آتی جشنواره او را در سمت خود ابقاء خواهد کرد یا اینکه برای افزایش کیفیت جشنواره در دورههای بعد با سیاستی متفاوت و با فردی اصلحتر کار را ادامه خواهد داد؟ هر چند که عملکرد سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد دولت سیزدهم هم جای نقد و بررسی فراوان دارد و همین ضعف فیلمنامه و آثار قابل توجه را میتوان در کلیت سینمای ایران در دوران ریاست محمد خزاعی در سازمان سینمایی شاهد بود.
منبع: سینما اعتماد
نویسنده: میثم محمدی