اسپایک لی را میتوان نقطهی عطف سینمای سیاهپوستان دانست. کارگردانهای سیاهپوستی مانند ملوین ون پیبلس، گوردون پارک و سیدنی پوآتیه طی دههی ۷۰ میلادی راه را باز کردند تا لی بتواند چند دهه بعد تبدیل به فیلمسازی موفق شود. یک تفاوت اساسی اما بین آثار کارگردانهای نام برده و فیلمهای اسپایک لی وجود دارد. فیلمهای آنها صرفا برای مخاطبان سیاهپوست تولید میشد، در حالی که فیلمهای اسپایک لی برای مخاطبان وسیعتری مناسب هستند.
چارسو پرس: حالا بیش از سی سال است که اسپایک لی مشغول ساختن فیلم است. او طی سالهای فعالیتاش دهها فیلم بسیار خوب ساخته و انتخاب بهترین فیلمهای اسپایک لی کاری است دشوار. طی سالهای ابتداییاش به اسپایک لی لقب جیم جارموش سیاهپوست را داده بودند و بعدتر او توانست نام خودش را تبدیل به لقبی برای سایر فیلمسازان کند. آنچه باعث شد منتقدان سرتاسر جهان اسپایک لی را بشناسند، فیلم «میخواهد به دستش بیاورد» (She’s Gotta Have It) بود که برای نخستین بار در جشنوارهی فیلم کن فرانسهی سال ۱۹۸۶ به اکران درآمد. حالا بعد از گذشت دهها سال، لی هنوز هم فیلمهای اعتراضی و متفاوتی میسازد که باعث شده است مخاطبان سرتاسر دنیا برای سبک سینمایی او احترام زیادی قائل شوند.
شلتون جکسون لی متولد سال ۱۹۵۷ در جورجیای ایالات متحدهی آمریکا است. لی مدرک تحصیلی فیلمسازی خود را از دنشگاه هنرهای زیبای آمریکا گرفت و بعد از این که با ساخت فیلم دانشجویی «آرایشگاه بد-ستای جو: ما سر ها را میبریم» (Joe’s Bed-Stuy Barbershop: We Cut Heads) توانست توجه استادان خود را جلب کند، مشغول ساختن نخستین فیلم سینمایی بلند خود، «میخواهد به دستش بیاورد» شد. او تا به امروز علاوه بر ساخت ۲۵ فیلم سینمایی، ۱۰ فیلم کوتاه و ۵ مستند هم ساخته است. علاوه بر اینها لی در تلویزیون هم فعالیتهای زیادی کرده و ۷ تئاتر هم روی صحنه برده است. لی یکی از فعالترین هنرمندان سینمایی معاصر است و در ادامه قرار است بهترین فیلمهای اسپایک لی را انتخاب کنیم.
پیش از این که به سراغ فیلمها برویم لازم است بدانیم، اسپایک لی کارگردانی است مصمم که همواره با فیلمهایش تلاش کرده نابرابریها را از بین ببرد. درونمایهی فیلمهای اسپایک لی همواره عدالت بوده است. او به دنبال کودکی سختی که در محلههای نیویورکی کشیده است، به خوبی از نابرابریهای نژادی آگاه است و در بیشتر مواقع سعی کرده با دقت، آنچه دیده است را به تصویر بکشاند. لی حس شوخطبعی تندی دارد و با فیلمهایش از طریق نگاه انتقادی، همواره از این حس شوخطبعی بهره برده است تا بتواند تغییری در جهان اطراف خودش پدید بیاورد.
لی از فیلمهای «در بارانداز» (On the Waterfront) الیا کازان با بازی مارلون براندو و «خیابانهای پایین شهر» (Mean Streets) مارتین اسکورسیزی به عنوان فیلمهای تاثیرگذار زندگیاش یاد کرده است. حرکت دوربین همواره بخش مهمی از سبک فیلمسازی لی بوده است. او با گذشت سالها همواره سعی کرده است سینما و تواناییهای بالقوهی آن را در جهت روایت داستانهای اجتماعیاش کشف کند. لی بر فرهنگی وسیع تسلط دارد و همواره در جهت نجات دادن آن فرهنگ کوشیده است.
اسپایک لی را میتوان نقطهی عطف سینمای سیاهپوستان دانست. کارگردانهای سیاهپوستی مانند ملوین ون پیبلس، گوردون پارک و سیدنی پوآتیه طی دههی ۷۰ میلادی راه را باز کردند تا لی بتواند چند دهه بعد تبدیل به فیلمسازی موفق شود. یک تفاوت اساسی اما بین آثار کارگردانهای نام برده و فیلمهای اسپایک لی وجود دارد. فیلمهای آنها صرفا برای مخاطبان سیاهپوست تولید میشد، در حالی که فیلمهای اسپایک لی برای مخاطبان وسیعتری مناسب هستند. لی هرگز گذشتهی خود و خانوادهاش را فراموش نمیکند. در واقع میتوان گفت تمام فیلمهای لی آیینهای هستند که او در مقابل کودکی و تجربیات خودش گرفته است.
در خط داستانی دیگر این فیلم، به زندگی برادر معتاد به مواد مخدر معمار (ساموئل ال. جکسون) پرداخته میشود. نقش این برادر را ال. جکسون با نبوغ بینظیر خود به بهترین شکل ممکن ایفا کرده است. «تب جنگل» به عنوان یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی، با بودجهی ۱۴ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه به فروش ۴۳.۹ میلیون دلاری دست پیدا کند. ساموئل ال. جکسون برای بازی در این فیلم توانست جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنوارهی فیلم کن فرانسه و حلقهی منتقدان فیلم نیویورک دریافت کند. خود فیلم هم علاوه بر این که جایزهی ویژهی هیأت داوران را از جشنوارهی فیلم کن دریافت کرد، توانست در بین ۱۰ فیلم برتر سال ۱۹۹۱ به انتخاب هیأت ملی بازبینی قرار بگیرد.
آهنگهای کلاسیک دههی ۷۰ میلادی که در این فیلم از آنها استفاده میشود، باعث میشوند مخاطبان هر چه بیشتر خودشان را در فضای فیلم احساس کنند. در این فیلم که یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است، آلفی وودار نقش یک معلم مدرسهی متعهد را ایفا میکند و دلروی لیندو یک موزیسین تحت فشار است. این دو شخصیت، والدین چهار فرزند نوجوان هستند که فیلمنامه بیش از هر چیز به آنها میپردازد. تجربهها و ماجراجوییهای آنها زمانی قابل لمستر میشوند که بدانید لی، پنج سال پیش از این، فیلمی با نام «کار درست را بکن» (Do the Right Thing) ساخت و در آن به بررسی تجربههای خشونتآمیز زندگی در همین محله پرداخت.
نقش مغز متفکر این سرقت را کلایو اوون ایفا میکند؛ او بعد از این فیلم تبدیل به یکی از نمادهای ژانر سرقت در سینمای مدرن شد. کریستوفر پلامر در این فیلم نقش بنیانگذار بانک را ایفا میکند؛ مردی که چند راز کثیف را در صندوق بانکش مخفی کرده است. جودی فاستر هم در این فیلم که یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است، نقش یک مذاکرهکنندهی خصوصی را ایفا میکند؛ او در حالی که با روشهای پلیس مخالفت میکند و با آنها میجنگد، سعی می کند بیش از هر چیز از منافع بانک محافظت نماید. «نفوذی» موفقترین فیلم گیشهای کارنامهی هنری اسپایک لی است. این فیلم با بودجهی ۴۵ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه توانست بیش از ۱۸۴ میلیون دلار بفروشد.
جیسوس یک بسکتبالیست حرفهای و صاحبنام است که تبدیل به یکی از ستارههای انبیای شده. رابطهی این پدر و پسر به خوبی آغاز نمیشود و برای مدتی طولانی هیچ اتفاق مثبتی بین آنها رخ نمیدهد. لی در «او بازی را برد» که یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است، موفق میشود با مهارتهای کارگردانی درخشان خود، لحظه به لحظه تنش و تعلیق را افزایش دهد و در کنار آن با هدایت درست بازیگران، یک ستارهی همیشگی به نام دنزل واشنگتن را در مقابل یک ستارهی نوظهور به نام ری آلن قرار دهد. باید به نقشآفرینی میلا یوویچ در این فیلم هم اشاره کرد؛ او در این فیلم نقش زن بدکارهای را ایفا میکند که به کمک جیک نیاز دارد. «او بازی را برد» در گیشه موفق نبود و با بودجهی ۲۵ میلیون دلاری، تنها ۲۲.۴ میلیون دلار فروخت.
یکی از ستونهای اصلی این فیلم، نقشآفرینی درخشان دنزل واشنگتن است. او در نقش مالکوم ایکس، فعال حقوق مدنی سیاهپوستان میدرخشد. از آن جایی که لی در این فیلم چندین سال از زندگی مالکوم ایکس را به تصویر میکشاند، دنزل واشنگتن توانسته است یکبار دیگر تواناییهای خارقالعادهی خود به عنوان یک بازیگر را به تمام دنیا نشان دهد. «مالکوم ایکس» با بودجهی ۳۵ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه به فروش ۷۳ میلیون دلاری رسید. با وجود این که «مالکوم ایکس» یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است، تنها در دو بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد و بهترین طراحی لباس نامزد اسکار شد و در نهایت این مراسم را دست خالی ترک کرد.
لی با «بلکککلنزمن» نشان میدهد که تا چه اندازه میتواند به واقعیت پایبند بماند و در کنار آن میتواند به سادگی، بازتاب دهندهی وقایع دردناکی باشد که شاید اثرات آنها حتی در جامعهی امروز آمریکا هم دیده میشود. در قلب این فیلم درخشان، دو نقشآفرینی هماهنگ وجود دارند؛ جان دیوید واشنگتن فرزند یکی از همکاران همیشگی لی، دنزل واشنگتن، در این فیلم نقش استالورث را ایفا میکند، مردی که موفق میشود ارتباطی جعلی از طریق تماس تلفنی با کو کلوکس کلان برقرار کند و آدام درایور در نقش فلیپ زیمرمن، همکار استالورث که در بین نژادپرستان حضور پیدا میکند و ادعا میکند که استالورث است.
مانتی به دو دوست خود اعتماد دارد و آنها وقتی که از حقیقت آگاه میشوند، خیلی هم تعجب نمیکنند. مانتی به اندازهای باهوش است که میداند مرتکب اشتباهات کوچک و بزرگی شده است، البته او برای مدتی تقریبا طولانی سعی میکند به دنبال یک مقصر بیرونی بگردد. او در یک مونولوگ به یادماندنی تمام گروههای نژادی مختلف را عامل بدبختی خودش معرفی میکند. فیلم لی که ۱۵ ماه بعد از فروریختن برجهای دو قلو به اکران درآمد، ما را به روزهایی میبرد که تمام نیویورک تحت تاثیر اندوه و ترس پس از صانحه بود. «ساعت بیست و پنجم» یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است؛ این فیلم با بودجهی ۵ میلیون دلاری، توانست در گیشه به فروش ۲۳.۹ میلیون دلاری برسد.
«کار درست را بکن» که یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است، توانست در دو بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی نامزد دریافت جایزهی اسکار شود. این فیلم در گلدن گلوب هم توانست ۴ نامزدی در رشتههای مختلف به دست بیاورد. لی با این فیلم نامزد نخل طلای جشنوارهی فیلم کن فرانسه هم شد. این فیلم با بودجهی ۶.۲ میلیون دلاری، توانست در گیشه به فروش ۳۷.۳ میلیون دلاری دست پیدا کند. «کار درست را بکن» حالا با گذشت زمان، تبدیل به یکی از فیلمهای کالت آمریکایی با هوادارن دو آتیشه شده است. این فیلم بیش از تمام فیلمهای دیگر لی نشان میدهد که او تا چه اندازه به جامعه و مردم میاندیشد و تا چه اندازه در تلاش است تا دنیا را به جای بهتری تبدیل کند.
منبع: دیجیمگ
شلتون جکسون لی متولد سال ۱۹۵۷ در جورجیای ایالات متحدهی آمریکا است. لی مدرک تحصیلی فیلمسازی خود را از دنشگاه هنرهای زیبای آمریکا گرفت و بعد از این که با ساخت فیلم دانشجویی «آرایشگاه بد-ستای جو: ما سر ها را میبریم» (Joe’s Bed-Stuy Barbershop: We Cut Heads) توانست توجه استادان خود را جلب کند، مشغول ساختن نخستین فیلم سینمایی بلند خود، «میخواهد به دستش بیاورد» شد. او تا به امروز علاوه بر ساخت ۲۵ فیلم سینمایی، ۱۰ فیلم کوتاه و ۵ مستند هم ساخته است. علاوه بر اینها لی در تلویزیون هم فعالیتهای زیادی کرده و ۷ تئاتر هم روی صحنه برده است. لی یکی از فعالترین هنرمندان سینمایی معاصر است و در ادامه قرار است بهترین فیلمهای اسپایک لی را انتخاب کنیم.
پیش از این که به سراغ فیلمها برویم لازم است بدانیم، اسپایک لی کارگردانی است مصمم که همواره با فیلمهایش تلاش کرده نابرابریها را از بین ببرد. درونمایهی فیلمهای اسپایک لی همواره عدالت بوده است. او به دنبال کودکی سختی که در محلههای نیویورکی کشیده است، به خوبی از نابرابریهای نژادی آگاه است و در بیشتر مواقع سعی کرده با دقت، آنچه دیده است را به تصویر بکشاند. لی حس شوخطبعی تندی دارد و با فیلمهایش از طریق نگاه انتقادی، همواره از این حس شوخطبعی بهره برده است تا بتواند تغییری در جهان اطراف خودش پدید بیاورد.
لی از فیلمهای «در بارانداز» (On the Waterfront) الیا کازان با بازی مارلون براندو و «خیابانهای پایین شهر» (Mean Streets) مارتین اسکورسیزی به عنوان فیلمهای تاثیرگذار زندگیاش یاد کرده است. حرکت دوربین همواره بخش مهمی از سبک فیلمسازی لی بوده است. او با گذشت سالها همواره سعی کرده است سینما و تواناییهای بالقوهی آن را در جهت روایت داستانهای اجتماعیاش کشف کند. لی بر فرهنگی وسیع تسلط دارد و همواره در جهت نجات دادن آن فرهنگ کوشیده است.
اسپایک لی را میتوان نقطهی عطف سینمای سیاهپوستان دانست. کارگردانهای سیاهپوستی مانند ملوین ون پیبلس، گوردون پارک و سیدنی پوآتیه طی دههی ۷۰ میلادی راه را باز کردند تا لی بتواند چند دهه بعد تبدیل به فیلمسازی موفق شود. یک تفاوت اساسی اما بین آثار کارگردانهای نام برده و فیلمهای اسپایک لی وجود دارد. فیلمهای آنها صرفا برای مخاطبان سیاهپوست تولید میشد، در حالی که فیلمهای اسپایک لی برای مخاطبان وسیعتری مناسب هستند. لی هرگز گذشتهی خود و خانوادهاش را فراموش نمیکند. در واقع میتوان گفت تمام فیلمهای لی آیینهای هستند که او در مقابل کودکی و تجربیات خودش گرفته است.
۱۰. تب جنگل (Jungle Fever)
- سال تولید: ۱۹۹۱
- بازیگران: وسلی اسنایپس، آنابلا شورا، اوسی دیویس، روبی دی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
در خط داستانی دیگر این فیلم، به زندگی برادر معتاد به مواد مخدر معمار (ساموئل ال. جکسون) پرداخته میشود. نقش این برادر را ال. جکسون با نبوغ بینظیر خود به بهترین شکل ممکن ایفا کرده است. «تب جنگل» به عنوان یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی، با بودجهی ۱۴ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه به فروش ۴۳.۹ میلیون دلاری دست پیدا کند. ساموئل ال. جکسون برای بازی در این فیلم توانست جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنوارهی فیلم کن فرانسه و حلقهی منتقدان فیلم نیویورک دریافت کند. خود فیلم هم علاوه بر این که جایزهی ویژهی هیأت داوران را از جشنوارهی فیلم کن دریافت کرد، توانست در بین ۱۰ فیلم برتر سال ۱۹۹۱ به انتخاب هیأت ملی بازبینی قرار بگیرد.
۹. کروکلین (Crooklyn)
- سال تولید: ۱۹۹۴
- بازیگران: آلفی وودار، دلروی لیندو، زلدا هریس، دیوید پاتریک کلی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
آهنگهای کلاسیک دههی ۷۰ میلادی که در این فیلم از آنها استفاده میشود، باعث میشوند مخاطبان هر چه بیشتر خودشان را در فضای فیلم احساس کنند. در این فیلم که یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است، آلفی وودار نقش یک معلم مدرسهی متعهد را ایفا میکند و دلروی لیندو یک موزیسین تحت فشار است. این دو شخصیت، والدین چهار فرزند نوجوان هستند که فیلمنامه بیش از هر چیز به آنها میپردازد. تجربهها و ماجراجوییهای آنها زمانی قابل لمستر میشوند که بدانید لی، پنج سال پیش از این، فیلمی با نام «کار درست را بکن» (Do the Right Thing) ساخت و در آن به بررسی تجربههای خشونتآمیز زندگی در همین محله پرداخت.
۸. ۴ دختر کوچک (۴ Little Girls)
- سال تولید: ۱۹۹۷
- بازیگران: آلفی وودار، دلروی لیندو، زلدا هریس، دیوید پاتریک کلی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
۷. نفوذی (Inside Man)
- سال تولید: ۲۰۰۶
- بازیگران: دنزل واشنگتن، جودی فاستر، کلایو اوون، دامینیک کارتر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
نقش مغز متفکر این سرقت را کلایو اوون ایفا میکند؛ او بعد از این فیلم تبدیل به یکی از نمادهای ژانر سرقت در سینمای مدرن شد. کریستوفر پلامر در این فیلم نقش بنیانگذار بانک را ایفا میکند؛ مردی که چند راز کثیف را در صندوق بانکش مخفی کرده است. جودی فاستر هم در این فیلم که یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است، نقش یک مذاکرهکنندهی خصوصی را ایفا میکند؛ او در حالی که با روشهای پلیس مخالفت میکند و با آنها میجنگد، سعی می کند بیش از هر چیز از منافع بانک محافظت نماید. «نفوذی» موفقترین فیلم گیشهای کارنامهی هنری اسپایک لی است. این فیلم با بودجهی ۴۵ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه توانست بیش از ۱۸۴ میلیون دلار بفروشد.
۶. او بازی را برد (He Got Game)
- سال تولید: ۱۹۹۸
- بازیگران: دنزل واشنگتن، ری آلن، میلا یوویچ، رزاریو داوسن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
جیسوس یک بسکتبالیست حرفهای و صاحبنام است که تبدیل به یکی از ستارههای انبیای شده. رابطهی این پدر و پسر به خوبی آغاز نمیشود و برای مدتی طولانی هیچ اتفاق مثبتی بین آنها رخ نمیدهد. لی در «او بازی را برد» که یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است، موفق میشود با مهارتهای کارگردانی درخشان خود، لحظه به لحظه تنش و تعلیق را افزایش دهد و در کنار آن با هدایت درست بازیگران، یک ستارهی همیشگی به نام دنزل واشنگتن را در مقابل یک ستارهی نوظهور به نام ری آلن قرار دهد. باید به نقشآفرینی میلا یوویچ در این فیلم هم اشاره کرد؛ او در این فیلم نقش زن بدکارهای را ایفا میکند که به کمک جیک نیاز دارد. «او بازی را برد» در گیشه موفق نبود و با بودجهی ۲۵ میلیون دلاری، تنها ۲۲.۴ میلیون دلار فروخت.
۵. مالکوم ایکس (Malcolm X)
- سال تولید: ۱۹۹۲
- بازیگران: دنزل واشنگتن، آنجلا باست، آلبر هال، ال فریمن جونیور
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
یکی از ستونهای اصلی این فیلم، نقشآفرینی درخشان دنزل واشنگتن است. او در نقش مالکوم ایکس، فعال حقوق مدنی سیاهپوستان میدرخشد. از آن جایی که لی در این فیلم چندین سال از زندگی مالکوم ایکس را به تصویر میکشاند، دنزل واشنگتن توانسته است یکبار دیگر تواناییهای خارقالعادهی خود به عنوان یک بازیگر را به تمام دنیا نشان دهد. «مالکوم ایکس» با بودجهی ۳۵ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه به فروش ۷۳ میلیون دلاری رسید. با وجود این که «مالکوم ایکس» یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است، تنها در دو بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد و بهترین طراحی لباس نامزد اسکار شد و در نهایت این مراسم را دست خالی ترک کرد.
۴. کلاکرز (Clockers)
- سال تولید: ۱۹۹۵
- بازیگران: هاروی کایتل، جان تورتورو، دلروی لیندو، مکای فایفر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
۳. بلکککلنزمن (BlacKkKlansman)
- سال تولید: ۲۰۱۸
- بازیگران: جان دیوید واشنگتن، آدام درایور، لورا هریر، توفر گریس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
لی با «بلکککلنزمن» نشان میدهد که تا چه اندازه میتواند به واقعیت پایبند بماند و در کنار آن میتواند به سادگی، بازتاب دهندهی وقایع دردناکی باشد که شاید اثرات آنها حتی در جامعهی امروز آمریکا هم دیده میشود. در قلب این فیلم درخشان، دو نقشآفرینی هماهنگ وجود دارند؛ جان دیوید واشنگتن فرزند یکی از همکاران همیشگی لی، دنزل واشنگتن، در این فیلم نقش استالورث را ایفا میکند، مردی که موفق میشود ارتباطی جعلی از طریق تماس تلفنی با کو کلوکس کلان برقرار کند و آدام درایور در نقش فلیپ زیمرمن، همکار استالورث که در بین نژادپرستان حضور پیدا میکند و ادعا میکند که استالورث است.
۲. ساعت بیست و پنجم (۲۵th Hour)
- سال تولید: ۲۰۰۲
- بازیگران: ادوارد نورتون، بری پپن، آنا پاکوین، فیلیپ سیمور هافمن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
مانتی به دو دوست خود اعتماد دارد و آنها وقتی که از حقیقت آگاه میشوند، خیلی هم تعجب نمیکنند. مانتی به اندازهای باهوش است که میداند مرتکب اشتباهات کوچک و بزرگی شده است، البته او برای مدتی تقریبا طولانی سعی میکند به دنبال یک مقصر بیرونی بگردد. او در یک مونولوگ به یادماندنی تمام گروههای نژادی مختلف را عامل بدبختی خودش معرفی میکند. فیلم لی که ۱۵ ماه بعد از فروریختن برجهای دو قلو به اکران درآمد، ما را به روزهایی میبرد که تمام نیویورک تحت تاثیر اندوه و ترس پس از صانحه بود. «ساعت بیست و پنجم» یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است؛ این فیلم با بودجهی ۵ میلیون دلاری، توانست در گیشه به فروش ۲۳.۹ میلیون دلاری برسد.
۱. کار درست را بکن (Do the Right Thing)
- سال تولید: ۱۹۸۹
- بازیگران: ساموئل ال. جکسون، جان تورتورو، دنی آیلو، رزی پرز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
«کار درست را بکن» که یکی از بهترین فیلمهای اسپایک لی است، توانست در دو بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی نامزد دریافت جایزهی اسکار شود. این فیلم در گلدن گلوب هم توانست ۴ نامزدی در رشتههای مختلف به دست بیاورد. لی با این فیلم نامزد نخل طلای جشنوارهی فیلم کن فرانسه هم شد. این فیلم با بودجهی ۶.۲ میلیون دلاری، توانست در گیشه به فروش ۳۷.۳ میلیون دلاری دست پیدا کند. «کار درست را بکن» حالا با گذشت زمان، تبدیل به یکی از فیلمهای کالت آمریکایی با هوادارن دو آتیشه شده است. این فیلم بیش از تمام فیلمهای دیگر لی نشان میدهد که او تا چه اندازه به جامعه و مردم میاندیشد و تا چه اندازه در تلاش است تا دنیا را به جای بهتری تبدیل کند.
منبع: دیجیمگ
https://teater.ir/news/58342