اسپایک لی را می‌توان نقطه‌ی عطف سینمای سیاه‌پوستان دانست. کارگردان‌های سیاه‌پوستی مانند ملوین ون پیبلس، گوردون پارک و سیدنی پوآتیه طی دهه‌ی ۷۰ میلادی راه را باز کردند تا لی بتواند چند دهه بعد تبدیل به فیلم‌سازی موفق شود. یک تفاوت اساسی اما بین آثار کارگردان‌های نام برده و فیلم‌های اسپایک لی وجود دارد. فیلم‌های آن‌ها صرفا برای مخاطبان سیاه‌پوست تولید می‌شد، در حالی که فیلم‌های اسپایک لی برای مخاطبان وسیع‌تری مناسب هستند.
چارسو پرس: حالا بیش از سی سال است که اسپایک لی مشغول ساختن فیلم است. او طی سال‌های فعالیت‌اش ده‌ها فیلم بسیار خوب ساخته و انتخاب بهترین فیلم‌های اسپایک لی کاری است دشوار. طی سال‌های ابتدایی‌اش به اسپایک لی لقب جیم جارموش سیاه‌پوست را داده بودند و بعدتر او توانست نام خودش را تبدیل به لقبی برای سایر فیلم‌سازان کند. آن‌چه باعث شد منتقدان سرتاسر جهان اسپایک لی را بشناسند، فیلم «می‌خواهد به دستش بیاورد» (She’s Gotta Have It) بود که برای نخستین بار در جشنواره‌ی فیلم کن فرانسه‌ی سال ۱۹۸۶ به اکران درآمد. حالا بعد از گذشت ده‌ها سال، لی هنوز هم فیلم‌های اعتراضی و متفاوتی می‌سازد که باعث شده است مخاطبان سرتاسر دنیا برای سبک سینمایی او احترام زیادی قائل شوند.

شلتون جکسون لی متولد سال ۱۹۵۷ در جورجیای ایالات متحده‌ی آمریکا است. لی مدرک تحصیلی فیلم‌سازی خود را از دنشگاه هنرهای زیبای آمریکا گرفت و بعد از این که با ساخت فیلم دانشجویی «آرایشگاه بد-ستای جو: ما سر ها را می‌بریم» (Joe’s Bed-Stuy Barbershop: We Cut Heads) توانست توجه استادان خود را جلب کند، مشغول ساختن نخستین فیلم سینمایی بلند خود، «می‌خواهد به دستش بیاورد» شد. او تا به امروز علاوه بر ساخت ۲۵ فیلم سینمایی،‌ ۱۰ فیلم کوتاه و ۵ مستند هم ساخته است. علاوه بر این‌ها لی در تلویزیون هم فعالیت‌های زیادی کرده و ۷ تئاتر هم روی صحنه برده است. لی یکی از فعال‌ترین هنرمندان سینمایی معاصر است و در ادامه قرار است بهترین فیلم‌های اسپایک لی را انتخاب کنیم.

پیش از این که به سراغ فیلم‌ها برویم لازم است بدانیم، اسپایک لی کارگردانی است مصمم که همواره با فیلم‌هایش تلاش کرده نابرابری‌ها را از بین ببرد. درون‌مایه‌ی فیلم‌های اسپایک لی همواره عدالت بوده است. او به دنبال کودکی سختی که در محله‌های نیویورکی کشیده است، به خوبی از نابرابری‌های نژادی آگاه است و در بیشتر مواقع سعی کرده با دقت، آن‌چه دیده است را به تصویر بکشاند. لی حس شوخ‌طبعی تندی دارد و با فیلم‌هایش از طریق نگاه انتقادی، همواره از این حس شوخ‌طبعی بهره برده است تا بتواند تغییری در جهان اطراف خودش پدید بیاورد.

لی از فیلم‌های «در بارانداز» (On the Waterfront) الیا کازان با بازی مارلون براندو و «خیابان‌های پایین شهر» (Mean Streets) مارتین اسکورسیزی به عنوان فیلم‌های تاثیرگذار زندگی‌اش یاد کرده است. حرکت دوربین همواره بخش مهمی از سبک فیلم‌سازی لی بوده است. او با گذشت سال‌ها همواره سعی کرده است سینما و توانایی‌های بالقوه‌ی آن را در جهت روایت داستان‌های اجتماعی‌اش کشف کند. لی بر فرهنگی وسیع تسلط دارد و همواره در جهت نجات دادن آن فرهنگ کوشیده است.

اسپایک لی را می‌توان نقطه‌ی عطف سینمای سیاه‌پوستان دانست. کارگردان‌های سیاه‌پوستی مانند ملوین ون پیبلس، گوردون پارک و سیدنی پوآتیه طی دهه‌ی ۷۰ میلادی راه را باز کردند تا لی بتواند چند دهه بعد تبدیل به فیلم‌سازی موفق شود. یک تفاوت اساسی اما بین آثار کارگردان‌های نام برده و فیلم‌های اسپایک لی وجود دارد. فیلم‌های آن‌ها صرفا برای مخاطبان سیاه‌پوست تولید می‌شد، در حالی که فیلم‌های اسپایک لی برای مخاطبان وسیع‌تری مناسب هستند. لی هرگز گذشته‌ی خود و خانواده‌اش را فراموش نمی‌کند. در واقع می‌توان گفت تمام فیلم‌های لی آیینه‌ای هستند که او در مقابل کودکی و تجربیات خودش گرفته است.

۱۰. تب جنگل (Jungle Fever)



  • سال تولید: ۱۹۹۱
  • بازیگران: وسلی اسنایپس، آنابلا شورا، اوسی دیویس، روبی دی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
می‌توانید این فیلم را دو فیلم گنجانده شده در یک فیلم بنامید و اگر چنین کنید کسی از شما ایراد نخواهد گرفت. در این فیلم سرگرم‌کننده دو خط داستانی هم‌زمان روایت می‌شوند. این فیلم درام، گاهی خشمگین کننده است و گاهی دلهره‌آور. اگرچه جابه‌جا شدن بین دو خط داستانی در این فیلم همیشه به بهترین شکل ممکن صورت نمی‌گیرد، با این حال سرعت دیوانه‌وار فیلم همواره حفظ می‌شود. در یکی از داستان‌های این فیلم که به مشکلات روابط عاشقانه‌ی بین نژادی می‌پردازد، یک معمار آفریقایی-آمریکایی متاهل (وسلی اسنایپس) و یک منشی ایتالیایی-آمریکایی (آنابلا شورا) وارد رابطه‌ای محکوم به نابودی با یک‌دیگر می‌شوند و با تنش دیوانه‌کننده‌ای که ایجاد می‌کنند، «تب جنگل» را تبدیل به یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی می‌نمایند.

در خط داستانی دیگر این فیلم، به زندگی برادر معتاد به مواد مخدر معمار (ساموئل ال. جکسون) پرداخته می‌شود. نقش این برادر را ال. جکسون با نبوغ بی‌نظیر خود به بهترین شکل ممکن ایفا کرده است. «تب جنگل» به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی، با بودجه‌ی ۱۴ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه به فروش ۴۳.۹ میلیون دلاری دست پیدا کند. ساموئل ال. جکسون برای بازی در این فیلم توانست جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنواره‌ی فیلم کن فرانسه و حلقه‌ی منتقدان فیلم نیویورک دریافت کند. خود فیلم هم علاوه بر این که جایزه‌ی ویژه‌ی هیأت داوران را از جشنواره‌ی فیلم کن دریافت کرد، توانست در بین ۱۰ فیلم برتر سال ۱۹۹۱ به انتخاب هیأت ملی بازبینی قرار بگیرد.

۹. کروکلین (Crooklyn)



  • سال تولید: ۱۹۹۴
  • بازیگران: آلفی وودار، دلروی لیندو، زلدا هریس، دیوید پاتریک کلی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
این فیلم را هنگام اکران، یک درام احساسی خیابانی و شیرین نامیدند. «کروکلین» یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی است و گذشت زمان توانسته این نکته را به اثبات برساند. این فیلم را باید فیلمی معرفی کرد مناسب مخاطبانی که فیلم‌های اسپایک لی را دوست ندارند. وقایع این فیلم در محله‌های بروکلین طی تابستان ۱۹۷۳ رخ می‌دهند. این فیلم یک درام چندقسمتی نیمه‌خودزندگی‌نامه‌ای است که فیلم‌نامه‌ی آن را لی همراه با برادر و خواهر خودش چینکویی و جویی لی نوشته است. این فیلم سرشار از اتفاقاتی است که بعد از یک‌بار تماشای «کروکلین» آن‌ها را فراموش نخواهید کرد، صحنه‌هایی که با گذشت این همه سال، هنوز هم می‌توانند مخاطبان امروزی را غافلگیر کنند.

آهنگ‌های کلاسیک دهه‌ی ۷۰ میلادی که در این فیلم از آن‌ها استفاده می‌شود، باعث می‌شوند مخاطبان هر چه بیش‌تر خودشان را در فضای فیلم احساس کنند. در این فیلم که یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی است، آلفی وودار نقش یک معلم مدرسه‌ی متعهد را ایفا می‌کند و دلروی لیندو یک موزیسین تحت فشار است. این دو شخصیت، والدین چهار فرزند نوجوان هستند که فیلم‌نامه بیش از هر چیز به آن‌ها می‌پردازد. تجربه‌ها و ماجراجویی‌های آن‌ها زمانی قابل لمس‌تر می‌شوند که بدانید لی، پنج سال پیش از این، فیلمی با نام «کار درست را بکن» (Do the Right Thing) ساخت و در آن به بررسی تجربه‌های خشونت‌آمیز زندگی در همین محله پرداخت.

۸. ۴ دختر کوچک (۴ Little Girls)



  • سال تولید: ۱۹۹۷
  • بازیگران: آلفی وودار، دلروی لیندو، زلدا هریس، دیوید پاتریک کلی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
لی برای این مستند که یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی است، توانست نامزد اسکار شود. این فیلم درباره‌ی اتفاقی تراژیک است که تبدیل به واقعه‌ای ماندگار و نقطه عطفی در زمینه‌ی حقوق شهروندی ایالات متحده‌ی آمریکا شد. در صبح روز پانزدهم سپتامبر ۱۹۶۳ یک بمب در زیرزمین یک کلیسای باپتیست در خیابان شانزدهم شهر بیرمنگهام منفجر شد. این واقعه، یک حمله‌ی تروریستی علیه سیاه‌پوستان فعال مدنی‌ای بود که به آن کلیسا می‌رفتند. این عملیات شنیع توسط یک گروه نظامی نژادپرست سازماندهی شده بود. نتیجه‌ی این عمل وقیحانه و مرگ‌بار تروریست‌ها که ناشی از ترس آن‌ها بود، نه تنها باعث کم شدن تعداد فعالان حقوق شهروندی نشد، بلکه آن‌ها را بیش از پیش مصمم کرد تا به اهداف افتخارآمیز خود دست پیدا کنند. این انفجار به خصوص از آن‌جایی که جان چهار جوان بی‌گناه را گرفت، توانست تاثیر کم‌نظیری بر یک‌پارچه شدن مردم بگذارد؛ کرول دنیس مک‌نیر ۱۱ ساله، ادی می کالینس، سینتیا وزلی و کرول رازموند ۱۴ ساله از قربانیان این حادثه‌ی تروریستی بودند.

۷. نفوذی (Inside Man)



  • سال تولید: ۲۰۰۶
  • بازیگران: دنزل واشنگتن، جودی فاستر، کلایو اوون، دامینیک کارتر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
آیا در کارنامه‌ی هنری اسپایک لی به دنبال فیلمی مخاطب‌پسند و گیشه‌ای هستید؟ او چنین فیلمی برای شما ساخته است و این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی است. «نفوذی» یک فیلم دلهره‌آور در ژانر سرقت است که با شخصیت‌های به یادماندنی و چرخش‌های داستانی ناگهانی‌اش شما را میخ‌کوب خواهد کرد. البته که لی حال و هوای نیویورکی را مانند تمام فیلم‌های دیگرش، به «نفوذی» هم اضافه کرده است. علاوه بر تمام این‌ها، تیم بازیگری «نفوذی» تیمی خارق‌العاده است که باید مورد توجه قرار بگیرد. دنزل واشنگتن در این فیلم نقش یک پلیس نیویورکی را ایفا می‌کند که مسئول مذاکره با گروگان‌گیرها است و باید در این فیلم با هفت‌تیرکشی سر و کله بزند که کنترل بانک منهتن را به دست گرفته است.

نقش مغز متفکر این سرقت را کلایو اوون ایفا می‌کند؛ او بعد از این فیلم تبدیل به یکی از نمادهای ژانر سرقت در سینمای مدرن شد. کریستوفر پلامر در این فیلم نقش بنیان‌گذار بانک را ایفا می‌کند؛ مردی که چند راز کثیف را در صندوق بانکش مخفی کرده است. جودی فاستر هم در این فیلم که یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی است، نقش یک مذاکره‌کننده‌ی خصوصی را ایفا می‌کند؛ او در حالی که با روش‌های پلیس مخالفت می‌کند و با آن‌ها می‌جنگد، سعی می کند بیش از هر چیز از منافع بانک محافظت نماید. «نفوذی» موفق‌ترین فیلم گیشه‌ای کارنامه‌ی هنری اسپایک لی است. این فیلم با بودجه‌ی ۴۵ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه توانست بیش از ۱۸۴ میلیون دلار بفروشد.

۶. او بازی را برد (He Got Game)



  • سال تولید: ۱۹۹۸
  • بازیگران: دنزل واشنگتن، ری آلن، میلا یوویچ، رزاریو داوسن
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
خیلی کم به این نکته اشاره می‌شود؛ لی علاوه بر این که توانسته است طی سال های فعالیت‌اش با هنرمندان مخنتلفی همکاری نماید، بلکه هم‌چنین توانسته است با تیم ثابتی از بازیگران هم همکاری کند. برای این که بتوانیم به طور کامل از این ویژگی او تقدیر نماییم، کافی است نگاهی بیاندازیم به این درام تاثیرگذار و جریان‌ساز که در همان حال بسیار قدرنادیده است. در این فیلم، دنزل واشنگتن نقش جیک شاتلورث را ایفا می‌کند؛ مجرمی که به جرم قتل همسرش محکوم شده است. جیک به دستور مقامات دولتی یک هفته از زندان مرخص می‌شود تا بتواند فرزندش جیسوس را قانع کند تا در مسابقات بسکتبال دولتی حضور پیدا کند.

جیسوس یک بسکتبالیست حرفه‌ای و صاحب‌نام است که تبدیل به یکی از ستاره‌های ان‌بی‌ای شده. رابطه‌ی این پدر و پسر به خوبی آغاز نمی‌شود و برای مدتی طولانی هیچ اتفاق مثبتی بین آن‌ها رخ نمی‌دهد. لی در «او بازی را برد» که یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی است، موفق می‌شود با مهارت‌های کارگردانی درخشان خود، لحظه به لحظه تنش و تعلیق را افزایش دهد و در کنار آن با هدایت درست بازیگران، یک ستاره‌ی همیشگی به نام دنزل واشنگتن را در مقابل یک ستاره‌ی نوظهور به نام ری آلن قرار دهد. باید به نقش‌آفرینی میلا یوویچ در این فیلم هم اشاره کرد؛ او در این فیلم نقش زن بدکاره‌ای را ایفا می‌کند که به کمک جیک نیاز دارد. «او بازی را برد» در گیشه موفق نبود و با بودجه‌ی ۲۵ میلیون دلاری، تنها ۲۲.۴ میلیون دلار فروخت.

۵. مالکوم ایکس (Malcolm X)



  • سال تولید: ۱۹۹۲
  • بازیگران: دنزل واشنگتن، آنجلا باست، آلبر هال، ال فریمن جونیور
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
این فیلم بعد از ماه‌ها پیش تولید بحث برانگیز، بالاخره با تلاش‌های زیاد ساخته شد. این فیلم حماسی آفریقایی-آمریکایی وقتی که به اکران رسید توسط خیلی‌ها مورد ستایش قرار نگرفت و خیلی از منتقدان، «مالکوم ایکس» را که یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی است، فیلمی معمولی نامیدند. با این حال هیچ شکی نیست که لی به تمام نماهای این فیلم مدت‌ها فکر کرده است و هر شخصیت در فیلم او درست به موقع وارد عمل می‌شود. لی توانست با سبک مخصوص خودش یک فیلم زندگینامه‌ای خاص و متفاوت خلق کند که در آن، هر شخصیت به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است. فیلم او نه چیزی شبیه به «جی‌اف‌کی» (JFK) است و نه به سبک «هوفا» (Hoffa)  ساخته شده؛ این فیلم مخصوص لی است.

یکی از ستون‌های اصلی این فیلم، نقش‌آفرینی درخشان دنزل واشنگتن است. او در نقش مالکوم ایکس، فعال حقوق مدنی سیاه‌پوستان می‌درخشد. از آن جایی که لی در این فیلم چندین سال از زندگی مالکوم ایکس را به تصویر می‌کشاند، دنزل واشنگتن توانسته است یک‌بار دیگر توانایی‌های خارق‌العاده‌ی خود به عنوان یک بازیگر را به تمام دنیا نشان دهد. «مالکوم ایکس» با بودجه‌ی ۳۵ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه به فروش ۷۳ میلیون دلاری رسید. با وجود این که «مالکوم ایکس» یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی است، تنها در دو بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد و بهترین طراحی لباس نامزد اسکار شد و در نهایت این مراسم را دست خالی ترک کرد.

۴. کلاکرز (Clockers)



  • سال تولید: ۱۹۹۵
  • بازیگران: هاروی کایتل، جان تورتورو، دلروی لیندو، مکای فایفر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
عنوان این فیلم به معنای فروشندگان خرده‌پای مواد مخدر است، اما فیلم لی که اقتباسی هنرمندانه و هوشمندانه از رمان طولانی ریچارد پرایس می‌باشد، از درام‌های معمولی درباره‌ی پلیس‌ها، مجرمان و زندگی و مرگ در سطوح پایین شهر فاصله می‌گیرد. چهار شخصیت اصلی در این فیلم وجود دارند؛ یک پلیس گوشت‌تلخ (هاروی کایتل) که می‌خواهد هرطور که شده، پیش از بازنشستگی‌اش، یک کار درست انجام دهد. یک مافیای مواد مخدر (دلروی لیندو) که کلاکرهای جوان محله‌اش را با جنون و جذابیت خیره‌کننده‌ی خودش گمراه می‌کند و دو برادر که یکی از آن‌ها یک کلاکر است (مکای فایفر) و دیگری یک مرد خانواده (ایسایا واشنگتن)؛ دو برادر که مسیر زندگی‌هایشان از یک‌دیگر جدا شده است. در «کلاکرز» هر کدام از شخصیت‌ها در دنیای مخصوص خودشان زندگی می‌کنند و در نقطه‌ای مشخص زندگی تمام آن‌ها با یک‌دیگر گره می‌خورد. چگونگی برخورد این شخصیت‌ها با موقعیت‌های پیش آمده است که این فیلم را تبدیل به یک نمایش درباره‌ی اخلاقیات دنیای مدرن می‌کند و آن را به یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی تبدیل می‌نماید.

۳. بلکککلنزمن (BlacKkKlansman)



  • سال تولید: ۲۰۱۸
  • بازیگران: جان دیوید واشنگتن، آدام درایور، لورا هریر، توفر گریس
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
به نظر نمی‌آید حتی کارگردانی به بی‌باکی اسپایک لی هم جرأت آن را داشته باشد که فیلمی بر اساس زندگی واقعی ران استالورث بسازد. استالورث یک مامور مخفی کلرادو اسپرینگز است که طی اوایل دهه‌ی ۷۰ میلادی موفق می‌شود به یکی از شعبه‌های محلی کو کلوکس کلان نفوذ کند. کو کلوکس کلان گروهی از نژادپرستان دوآتیشه هستند که هدفشان از بین بردن تمام سیاه‌پوستان است. در یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی، او موفق می‌شود داستان واقعی بسیار عجیب استالورث را به فیلمی سرگرم‌کننده و جذاب تبدیل کند. علاوه بر این، لی موفق می‌شود به بلوغ رسیدن بسیاری از حقه‌های فیلم‌سازی مخصوص خودش را هم در این فیلم به نمایش بگذارد.

لی با «بلکککلنزمن» نشان می‌دهد که تا چه اندازه می‌تواند به واقعیت پایبند بماند و در کنار آن می‌تواند به سادگی، بازتاب دهنده‌ی وقایع دردناکی باشد که شاید اثرات آن‌ها حتی در جامعه‌ی امروز آمریکا هم دیده می‌شود. در قلب این فیلم درخشان، دو نقش‌آفرینی هماهنگ وجود دارند؛ جان دیوید واشنگتن فرزند یکی از همکاران همیشگی لی، دنزل واشنگتن، در این فیلم نقش استالورث را ایفا می‌کند، مردی که موفق می‌شود ارتباطی جعلی از طریق تماس تلفنی با کو کلوکس کلان برقرار کند و آدام درایور در نقش فلیپ زیمرمن، همکار استالورث که در بین نژادپرستان حضور پیدا می‌کند و ادعا می‌کند که استالورث است.

۲. ساعت بیست و پنجم (۲۵th Hour)



  • سال تولید: ۲۰۰۲
  • بازیگران: ادوارد نورتون، بری پپن، آنا پاکوین، فیلیپ سیمور هافمن
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
این درام جنون‌آمیز و جسورانه‌ی اسپایک لی درباره‌ی زندگی و وحشت‌های دنیای بعد از یازده سپتامبر نیویورک، موفق می‌شود جزئیات دقیقی را درباره‌ی آخرین ساعت‌های آزادی مانتی (ادوارد نورتون) در اختیار بینندگان بگذارد. مانتی که زمانی یک جوان با آینده‌ی درخشان بود، قرار است به زودی دوران محکومیت خود برای قاچاق مواد مخدر را از سر بگذراند و قرار است صبح فردای روزی که صرف مجموعه‌ای از وداع‌ها می‌شود، به زندان برود. مانتی با معشوقه‌ی مضطرب خود (روزاریو داوسن) و دو دوست قدیمی‌اش (فیلیپ سیمور هافمن و بری پپر) خداحافظی می‌کند.

مانتی به دو دوست خود اعتماد دارد و آن‌ها وقتی که از حقیقت آگاه می‌شوند، خیلی هم تعجب نمی‌کنند. مانتی به اندازه‌ای باهوش است که می‌داند مرتکب اشتباهات کوچک و بزرگی شده است، البته او برای مدتی تقریبا طولانی سعی می‌کند به دنبال یک مقصر بیرونی بگردد. او در یک مونولوگ به یادماندنی تمام گروه‌های نژادی مختلف را عامل بدبختی خودش معرفی می‌کند. فیلم لی که ۱۵ ماه بعد از فروریختن برج‌های دو قلو به اکران درآمد، ما را به روزهایی می‌برد که تمام نیویورک تحت تاثیر اندوه و ترس پس از صانحه بود. «ساعت بیست و پنجم» یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی است؛ این فیلم با بودجه‌ی ۵ میلیون دلاری، توانست در گیشه به فروش ۲۳.۹ میلیون دلاری برسد.

۱. کار درست را بکن (Do the Right Thing)


  • سال تولید: ۱۹۸۹
  • بازیگران: ساموئل ال. جکسون، جان تورتورو، دنی آیلو، رزی پرز
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۹۳ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
«کار درست را بکن» بعد از اکران شدن در جشنواره‌ی فیلم کن فرانسه سر و صدای زیادی به پا کرد و بسیاری اعتقاد داشتند که این فیلم می‌تواند باعث بالا گرفتن درگیری‌های نژادی در آمریکا شود. آن چه باعث می‌شود این فیلم لی یکی از تاثیرگذارترین و تراژیک‌ترین فیلم‌های او باشد، جامعه است؛ هنوز هم می‌توان دغدغه‌ها و مشکلات بین‌نژادی مد نظر لی را در خیابان‌های آمریکا مشاهده کرد. این فیلم، داستان یک اختلاف محلی کوچک بین یک پیتزافروشی ایتالیایی-آمریکایی و سیاه پوستان محله را روایت می‌کند؛ در گیری‌ای که به دنبال نصب نکردن عکس مشاهیر سیاه‌پوست بر دیوار رستوران آغاز می‌شود و منجر به کشته شدن یکی از همسایگان می‌گردد.

«کار درست را بکن» که یکی از بهترین فیلم‌های اسپایک لی است، توانست در دو بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین فیلم‌نامه غیر اقتباسی نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شود. این فیلم در گلدن گلوب هم توانست ۴ نامزدی در رشته‌های مختلف به دست بیاورد. لی با این فیلم نامزد نخل طلای جشنواره‌ی فیلم کن فرانسه هم شد. این فیلم با بودجه‌ی ۶.۲ میلیون دلاری، توانست در گیشه به فروش ۳۷.۳ میلیون دلاری دست پیدا کند. «کار درست را بکن» حالا با گذشت زمان، تبدیل به یکی از فیلم‌های کالت آمریکایی با هوادارن دو آتیشه شده است. این فیلم بیش از تمام فیلم‌های دیگر لی نشان می‌دهد که او تا چه اندازه به جامعه و مردم می‌اندیشد و تا چه اندازه در تلاش است تا دنیا را به جای بهتری تبدیل کند.
منبع: دیجی‌مگ