در ادامه به ۱۰ پدیده مهم امسال از دریچه سینما و موسیقی نگاه خواهیم کرد.
چارسو پرس: سال ۱۴۰۲ اگرچه به لحاظ آمارهای فرهنگی، سال رونق و غافلگیری بود اما اتفاق‌های ناگوار بسیاری نیز در آن رخ داد تا کام فرهنگ‌دوستان سرزمین، حسابی تلخ شود. اگر در روزهای واپسین سال گذشته به یک مخاطب سینما و موسیقی اعلام می‌کردیم که در سال ۱۴۰۲، رونق به بازار مخاطبان سینما و موسیقی برمی‌گردد یا مهرجویی بزرگ در فرآیندی غیرانسانی، به قتل می‌رسد، دهان همه ما از تعجب بازمی‌ماند. اما برخی از این اتفاق‌ها درنتیجه مدیریت‌های فرهنگی و برخی دیگر نیز در اثر جبر روزگار رقم خوردند تا حالا چیدمان اتفاق‌های فرهنگی ۱۴۰۲، ما را با ملغمه‌ای از اشک‌ها و لبخندها مواجه کند. 

در ادامه به ۱۰ پدیده مهم امسال از دریچه سینما و موسیقی نگاه خواهیم کرد. 

قتل داریوش مهرجویی
قطعا فجیع‌ترین اتفاق فرهنگی امسال ایران، قتل داریوش مهرجویی و همسرش است. ۲۲ مهرماه، خبرگزاری‌ها خبری روی خروجی خود قرار دادند مبنی‌بر کشته شدن داریوش مهرجویی و همسرش. بهت سنگین این خبر در کنار منگی همه ما در برابر این پرسش که چه کسی به خود جرات داده که به یکی از تاریخ‌سازترین کارگردان‌های این سرزمین چنین جسارتی کند، روان فرهنگ‌دوستان این سرزمین و بسیاری از مردم عام را جریحه‌دار کرد. در انتها نیز مشخص شد چهار تبعه  در این جنایت سهمگین نقش داشتند. همین رمزگشایی، خشم دوستداران مهرجویی را چندبرابر کرد. بر فرض که این چهار تبعه اعدام شوند اما آیا این مجازات با آن وزنه سنگینی که در حوزه فرهنگ از دست دادیم، هم‌کفو است؟ فقدان مهرجویی فارغ از تمام تبعاتی که با خود به همراه دارد، زمینه حفظ میراث‌داران فرهنگ و هنر این سرزمین را بیشتر می‌کند. 

حضور ارگانی‌ها در جشنواره فجر
یکی از اتفاق‌هایی که در جشنواره فیلم فجر امسال رخ داد، تعدد آثار ارگانی در بخش مسابقه و نگاه نو بود. اتفاقی که البته دور از ذهن نبود و همین رویکرد سبب شد تا عده‌ای به جشنواره حمله کنند. البته که در این دوره، برخی خوش‌ذوقی‌ها اجازه نداد تا مفهوم اثر ارگانی، در همان تعریف کلاسیک همیشگی محدود شود. مثلا اوج، «پرویزخان» را ساخت که مفهوم وحدت ملی را در زیرلایه یک درام ورزشی به مخاطب منتقل می‌کرد. همچنان که «باغ کیانوش» موفق شد تا با همین فرمول، به یک روایتگری نو در این زمینه دست یابد. وجود چنین آثاری سبب شد تا تجربه تعدد آثار ارگانی، چندان حوصله‌سربر نباشد. البته که حالت مفید این اتفاق آنجایی است که سایر نهادها و ارگان‌ها، چنین رویه‌ای را در دستور خود قرار دهند تا آنکه بخواهند با همان فرمول‌های قدیمی، صحنه‌هایی از نبرد را به تصویر بکشند و تولیداتی به دور از اقبال مخاطب را به جشنواره بفرستند. 

رسیدن آمار کنسرت به ۵۰۰۰
امسال در حوزه موسیقی، اتفاق بسیار مغتنمی رخ داد و تعداد نوبت‌های اجرا طی ۱۰ ماه مجاز امسال به عدد ۵۰۰۰ رسید. متوسط ماهی ۵۰۰ نوبت اجرا که قطعا آمار خوبی در این حوزه به حساب می‌آید. هرچند که بخش عظیمی از این آمار در اختیار اجراهای پاپ قرار دارد اما این آمار، بیانگر دو نکته مهم است. نخست آنکه تصور می‌شد افزایش بهای بلیت کنسرت که در پایتخت تا ۷۹۵ هزار تومان افزایش یافته، منجر به ریزش مخاطب خواهد شد که این اتفاق هیچ‌گاه رخ نداد به‌طوری‌که اجرای شش خواننده پاپ، در کمتر از نیم‌ساعت سولداوت می‌شود. یعنی طی سال جاری، ۴۰۰۰ تا ۴۵۰۰ بلیت (بسته به سالن اجرا) در کمتر از نیم ساعت به فروش می‌رسد که یک استقبال خوب محسوب می‌شود. روند استقبال برای دیگر خوانندگان نیز قابل‌قبول است. همچنین نکته مهم دیگر، گسترش مفهوم عدالت فرهنگی در سراسر کشور است؛ چراکه طی ماه‌های اخیر، تقریبا در هر شب در چند شهر استان‌های کشور، برنامه‌های زنده موسیقی اجرا می‌شد که اتفاق بسیار مغتنمی به حساب می‌آید. 

غائله کنسرت علیرضا قربانی
برای سال‌های اخیر، برخوردی که شورای تامین با چند اجرای شهرستان به عمل آورد، اعتراض‌های بسیاری را رقم زد. برای امسال، تقریبا خاطر هنردوستان جمع بود که دیگر شاهد مواردی چون کنسل شدن اجرای موسیقی در شهرستان‌ها نخواهیم بود. اما در کمال ناباوری کنسرت مهرماه علیرضا قربانی که از یک تور فشرده داخلی و خارجی به اصفهان رسیده بود، لغو شد. بهانه اما غیرقابل‌باور بود؛ حضور نوازنده زن. این تحکم که زیر پا گذاشتن مجوز قانونی وزارت ارشاد تفسیر می‌شد، خشم بسیاری از مردم را در پی داشت، ‌طوری‌‌که حتی چند رسانه بین‌المللی نیز به این غائله ورود کردند. پس از هفته‌ها تلاش و رایزنی، بالاخره مجوز اجرای قربانی برای دهه پایانی اسفندماه صادر شد اما روز نخست، اجرای این خواننده نیز در نصف‌جهان کنسل شد و باز همان رجزخوانی‌ها تکرار شد که درنهایت با وساطت سنگین وزارت ارشاد، این غائله ختم به خیر شد و قربانی توانست به همراه تمام نوازندگان خود، در یکی از مهم‌ترین شهرهای فرهنگی کشور به اجرای برنامه بپردازد. 

نهضت سالن سازی
تعداد سالن‌هایی که در سال ۱۴۰۲ به چرخه نمایش فیلم افزوده شد، ۲۱۱ عدد بود که آمار مطلوبی در جهت رسیدن به چشم‌انداز هزار سالن سینمایی تا پایان عمر دولت است. تعداد سالن‌های سینمایی کشور با رشد بیش از ۴۸ درصدی به‌نسبت آغاز به کار دولت سیزدهم، به عدد ۸۴۶ رسید. تعداد سالن‌های سینما تا انتهای ۱۴۰۲ درحالی به ۸۴۶ باب رسیده که این آمار در زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم، ۵۷۰ سالن بود. با این آمار متوجه می‌شویم که به ازای هر ۱۰۴ هزار نفر، یک سالن سینما وجود دارد. این آمار در انتهای دولت دوازدهم، به ازای هر ۱۵۴ هزار نفر، یک سالن بوده است. استاندارد جهانی این حوزه، وجود یک سالن سینما، به ازای هر ۱۰ هزار نفر است که آمار کنونی نشان می‌دهد، علی‌رغم اینکه سازمان سینمایی فاصله قبلی را تا حدود بسیاری بهبود اما هنوز به راندمان مطلوب این حوزه نرسیده‌ایم. هم‌اکنون ۹۰ شهر بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار نفر و بیش از ۵۰ شهر بالای ۱۰۰ هزار نفر، فاقد سینما هستند و نشانه‌گذاری به ترتیبی است که درصد بالایی از این شهرها، طی یک‌سال‌ونیم آینده از امکان سینما برخوردار شوند. 

فروش ۱۱۰۰ میلیاردی سینما
برخی، فارغ از در نظر گرفتن میزان تورم، از امسال به‌عنوان پرفروش‌ترین سال تاریخ سینمای ایران نام می‌برند اما قطعا این گزاره چندان درست نیست. سینمای ایران درحالی تا اواخر امسال به فروش ۱۱٬۵۲۸٬۹۸۸٬۰۴۶٬۰۴ تومان رسید که کمتر کسی تصور می‌کرد گیشه امسال سینمای ایران، حتی به ۱۰۰۰ میلیارد تومان نیز برسد. ضمن اینکه افزایش قیمت بلیت برای امسال که به میزان ۳۳ درصد بود و در ادامه شناور شدن آن، این گمانه را تقویت می‌کرد که شاید مخاطبان، استقبال چندانی از فیلم‌های روی پرده نداشته باشند. با این تفاصیل اما استقبال مخاطبان از فیلم‌ها خوب بود. پیرو همین استقبال، چندان بعید نخواهد بود که بخواهیم برای گیشه سال آینده سینما به ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیارد تومان فکر کنیم. گرچه اگر افزایش قیمت بلیت برای سال آینده محقق شود که احتمال آن بسیار است، گیشه فراتر از ۲۰۰۰ میلیارد نیز چندان دور از انتظار نخواهد بود. 

خانه جشنواره‌ها
قرار است فعالان سینما و دوستداران هنر هفتم پس از ۴۲ سال خانه‌نشینی و مستاجری، صاحب‌خانه شوند. آنها هیچ‌گاه این همه سال خانه‌به‌دوشی را فراموش نخواهند کرد. از سینما صحرا بگیرید که در سال ۱۳۶۳، یک ردیف برای اهالی رسانه در نظر گرفته شد تا سال ۱۳۷۱ که برای نخستین‌بار یک سالن به اهالی رسانه اختصاص داده شد. این داستان از صحرا آغاز شد و به سینما قدس، فلسطین و استقلال رسید. وقتی در سال ۱۳۸۸، برج میلاد برای نخستین‌بار به‌عنوان خانه رسانه اعلام شد، گویی اهالی سینما از پایین‌شهر به بالاشهر نقل مکان کردند. قرار است خانه جامع جشنواره‌ها که یک مجتمع چندجانبه بزرگ برای سینما، موسیقی و هنرهای تجسمی است در بخشی از پارک لاله تهران ساخته شود. این، یک خبر بسیارخوب است و برآورد آرزوی چندین‌دهه‌ای هنرمندان، سینماگران و اهالی رسانه. 

قاچاق فیلم‌ها
سال ۱۴۰۲، سال بسیار خوبی برای برادران قاچاقچی بود. آنها ۱۰ فیلم قاچاق کردند. از «برادران لیلا» بگیرید که در آخرین روزهای اسفندماه سال گذشته قاچاق شد تا «فسیل» که همین چند روز پیش، به‌شکلی ناگهانی، در کیفیت‌های مختلف، سر از کانال‌های تلگرامی درآورد. «جنگ جهانی‌سوم»، «خط فرضی»، «تفریق»، «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا»، «بی‌رویا»، «اورکا» و «شب، داخلی، دیوار» دیگر آثاری بودند که به‌ شکل قاچاق بیرون آمدند. البته منشا لو رفتن نسخه‌هایی از این فیلم‌ها که سر از اینترنت درآورد، عموما محل بحث بود. اکثر این فیلم‌ها در جشنواره‌های خارجی نمایش داده شدند و نسخه قاچاق‌شان با لوگوی همان جشنواره‌ها بیرون آمد. بعضی‌شان هم اکران خارجی داشتند و وقتی به پلتفرم‌های خارج از کشور آمدند، نسخه قاچاق آنها هم وارد بازار شد. فسیل هم به دلیل اینکه در پلتفرم‌های داخلی نمایش داده شد، امکان اینکه از آن کپی‌برداری شود را فراهم کرد. 

تغییر رئیس خانه سینما
شاید نحسی عدد ۱۳ بود که اجازه نداد سیزدهمین مدیرعامل خانه سینما، نتواند بیشتر از هفت ماه در سمت خود باقی بماند. دهم مهرماه امسال بود که مرضیه برومند به‌عنوان نخستین مدیرعامل خانه سینما، از سمت خود استعفا داد. احتمالا دلیل این اقدام، حاشیه‌هایی بود که برای وی در ارتباط با متن سخنرانی‌اش در مراسم داریوش مهرجویی درست شد. اگرچه خود وی در متنی که منتشر کرد، اشاره چندانی به این اتفاق نکرد و از نبود امکانات لجستیکی و مالی سخن گفت. استعفای او نیز شش روز بعد پذیرفته شد تا علی دهکردی، جانشین وی شود. اتفاقی که در دوره هر دو مدیرعامل رقم خورد این بود ‌که تقریبا هیچ اتفاقی برای صنوف و اعضای آنها رخ نداد تا این رفت و برگشت‌ها، چندان تاثیری بر احوال زار جماعت سینمایی کشور نداشته باشد. 

رونق نمایش‌های لاکچری
تئاتر کشور اگرچه همواره صورت خود را با سیلی سرخ نگه‌ داشته اما در همین سال ۱۴۰۲، چندین تئاتر لاکچری روی صحنه رفتند که با هزینه هر یک از آنها می‌شد ده‌ها نمایش را به روی صحنه برد. در زیرلایه، دلیل مهم این اتفاق، عدم‌حمایت‌های مالی دولت از گروه‌های مختلف تئاتری است. درنتیجه چنین رفتاری، گروه‌ها مجبور به پذیرش اسپانسرهای بی‌ربط به هنر نمایش می‌شوند و یا اینکه طبق آن چیزی که دیده شد، دست به دامن بلاگرها می‌شوند. در هر دو رویکرد، عایدی چندانی برای هنر نمایش کشور به دست نمی‌آید، چرا‌که تنها نتیجه چنین رفتاری، پول‌پاشی بی‌حساب در چند نمایش محدود و فقیرتر شدن دیگر گروه‌ها است. وقتی رقم حمایتی از تئاتر در سراسر کشور، چیزی کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان برای یک‌سال است، طبیعی است که وزارت ارشاد نتواند آن حمایت تاثیرگذار را از گروه‌های نمایشی به عمل آورد.