یکی از پیشکسوتان مکتب موسیقی و آواز اصفهان با بیان اینکه جنس صدای هرکسی مُعرف آن شخص است، گفت: یکبار از تاج اصفهانی پرسیدم که در زمان فراغت خود به آواز چه کسی گوش می‌دهد و او در پاسخ، «نام اسماعیل ادیب خوانساری» را گفت.
چارسو پرس: اسماعیل ادیب خوانساری، خواننده، ردیف‌دان و از چهره‌های نامی مکتب آوازی اصفهان در سال ۱۲۸۰ خورشیدی در شهر خوانسار اصفهان به دنیا آمد پدرش محمودابن ابی القاسم الخوانساری از روحانیون و خوشنویسان بزرگ زمانش بود. او ۱۸ ساله بود که برخلاف میل پدر برای پرداختن به موسیقی رهسپار اصفهان شد و مدت دو سال هر روز به مکتب سید عبدالرحیم، از اساتید آواز در مکتب اصفهان رفت و گوشه‌ها و دستگاه‌های مکتب آوازی اصفهان را از وی فرا گرفت. ادیب همچنین سال ۱۳۰۰ خورشیدی به محضر نایب اسدالله استاد یگانۀ نی‌نوازی رفت و با شیوه‌های مختلف همراهی ساز با آواز آشنا شد. اسماعیل ادیب خوانساری که نخستین خوانندۀ مرد در رادیوی ملی ایران نیز بود ششم فروردین‌ماه ۱۳۶۱ درگذشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

سیدرضا طباطبایی، آوازخوان برجستهٔ مکتب موسیقی و آواز اصفهان درخصوص تأثیر اسماعیل ادیب خوانساری در آواز اصفهان چنین گفت: اسماعیل ادیب خوانساری از همکلاسی‌های استاد جلال‌الدین تاج اصفهانی بود. هردوی آن‌ها معمم بوده و نزد سید رحیم اصفهانی شاگردی کرده‌اند، اگرچه سبک هردو، مکتب اصفهان است البته ادیب خوانساری سبک متفاوتی از تاج اصفهانی را انتخاب کرد و خوانش او دارای متانت لطیفی است.

او با بیان اینکه آواز هر کس باید در زمینه خوانش خود مورد بررسی قرار گیرد، ادامه داد: یکبار از تاج اصفهانی پرسیدم که در زمان فراغت خود به آواز چه کسی گوش می‌دهد و او در پاسخ، نام ادیب خوانساری را گفت. هرکدام از این دو هنرمند در سبک جدایی فعالیت داشتند و هیچ‌وقت کسی جلوتر از ادیب خوانساری بدین سبک نمی‌خواند. انتخاب ادیب این بود که به طور ملایم با شعر پیش رود تا اینکه فریاد بزند، و تاج به دلیل اینکه دریای آواز بود، زیاد به پایین توجه نداشت و با بالا خواندنِ خود، جهان آن روز در ایران را دیوانه کرده بود.

این پیشکسوت هنر آواز ایرانی، با بیان اینکه ادیب خوانساری معقولِ مقبول می‌خواند و ملاحت خاصی در صدای خود داشت که بسیار زیبا بود، گفت: تاج اصفهانی همیشه در آوازهای خود اوجی داشته که ورای اوج ادیب خوانساری بود، ولی هرکدام باید در حال و هوا و زمینه مربوط به خود مورد سنجش قرار گیرند و نمی‌توانیم برتری تعریف کنیم. اگرچه آن‌گونه که تاج اصفهانی می‌خواند، ادیب نمی‌توانست و اگر بخواهیم نمره لحاظ کنیم، تاج در اوج‌خوانی برتری دارد و آوازها در اوج جلوه می‌کنند و نمودار می‌شوند. اوج را در آوازهای ادیب کمتر دیده‌ام.

طباطبایی ضمن تأکید به ضرورت توجهِ خوانندگانِ امروز به آثار هنرمندانی مانند اسماعیل ادیب خوانساری و جلال‌الدین تاج اصفهانی و زنده نگه داشتن یادِ آن‌ها اضافه کرد: بعضی از خواننده‌ها از همان ابتدا که به میدان خوانندگی آمدند فقط برای تصنیف و ترانه بود؛ من نمی‌خواهم تصنیف و ترانه را رد کنم چراکه اکنون متداول است اما در قدیم این‌گونه نبود و فقط آواز می‌توانست آن عظمت را بیافریند ولی اکنون بعضی از تصنیف‌ها در حال سنجش موقعیت روز و اوضاع فعلی هستند.

برای مثال، «مرغ سحر» آهنگی ساخته مرتضی محجوبی است که طرفداران آن، عده‌ای بودند که همیشه از ظلم و ستم شاهان گله داشتند که با این شعر، حال آن‌ها بهتر می‌شد. نوارها و صفحه گرامافون به این دلیل مورداستفاده قرار می‌گرفت که حال دل مردم را بهتر می‌کرد و شرح حال آن‌ها بود.

او ادامه داد: به هر جهت، جنس صدای هرکسی معرف آن شخص می‌شود. بعضی از صداها آن جنسیت را ندارد. گوش می‌خواهد صدایی که جنسیت دارد را بشنود و از شنیدن آن سیر نمی‌شود چراکه این صدا، گرم، طنین‌انداز، بم و رسا است و از آن آتش بیرون می‌آید. صدای ایرج، گلپایگانی، بنان و.. که هیچ‌کدام مانند دیگری نیست، نمونه‌ای از این‌ها است. اکنون نیز باید این‌گونه باشد. خواننده باید تصرف و دخالتی کند تا شکل و شمایلی به آواز دهد تا مربوط به خودش باشد و مشخص نباشد که در چه کلاسی دوره دیده است.

این آوازخوان سبک موسیقی اصفهان به ضرورت ترغیب جوانان به گوش دادن آوازهای بزرگان موسیقی و آواز ایران، گفت: رسانۀ قَدَری به نام تلویزیون و رادیو داریم که به آرامی در حال از بین بردن موسیقی سنتی ما است. با روشن کردن رادیو، آواز سنتی نمی‌شنویم؛ پاپ می‌خوانند. من که در ایران بزرگ شده‌ام به دنبال موسیقی چندین هزارساله‌ای به نام موسیقی ملی و میهنی و به نام ردیف و آوازهای قدیمی هستم که از بزرگان بر جای مانده است. اما می‌بینیم که برای نسل جدید با عنوان «پاپ سنتی» موسیقی‌هایی ساخته شده که معنایی ندارد؛ درحالی‌که یا باید تماماَ سنتی باشد و یا پاپ باشد و بیرون از میدان موسیقیِ ما؛ اما درواقع بویی از موسیقی سنتی دارند ولی قابل قیاس با موسیقی سنتی نیستند. 

طباطبایی اضافه کرد: متأسفانه رسانه ملی آنطور که باید و به طور مداوم موسیقی سنتی ما را پخش نمی‌کنند یا حداقل نیمی از زمان پخش موسیقی را به موسیقی‌های سنتی اختصاص نمی‌دهد و اکثر مواقع موسیقی پاپ در حال پخش است. پاپ در منزلگاه ایرانی جایی ندارد. جوانی که این موسیقی را می‌پسندد، پذیرای موسیقی سنتی نخواهد بود. آیا این کار به صورت آگاهانه در رادیو و تلویزیون در حال انجام است؟! بسیاری از شاگردانِ من پاپ می‌خوانند و خودم نیز خیلی به این موضوع فکر می‌کنم که چگونه موسیقی سنتی را پا بر جای نگه داریم؟ ولی رسانه ملیِ ما از اشاعۀ موسیقی سنتی خودداری کرده است! 


منبع: ایسنا