به شخصه انتظار یک کمدی هدفمند که معضلات انسان را با جلوه‌ای طنز نمایان می‌کند، نداشتم؛ اما آن‌چه که به تماشایش نشستم یک مضحکه پیش پا افتاده بیش نبود. در واقع یک مسخرگی نابالغانه در سراسر فیلم وجود دارد که خنده بر لب نمی‌آورد.
چارسو پرس: Anyone but You یک فیلم عاشقانه و کمدی محصول سال ۲۰۲۳ آمریکا است. ویل گلاک (Will Gluck) به عنوان کارگردان، فیلمنامه Anyone but You را با همراهی ایلانا ولپرت (Ilana Wolpert) به رشته تحریر درآورده. این فیلم پر فروش توانست حدود ۲۱۶ میلیون دلار به دست آورد. منتقدان نظرات متفاوتی راجع به این فیلم داشتند. عده‌ای نیز آن را توصیه کردند به ویژه در بحبوحه ولنتایتن! با این وجود Anyone but You نتوانست به یک فیلم درخشان تبدیل شود.

سیدنی سوئینی (Sydney Sweeney) در نقش بی و گلن پاول (Glen Powell) به عنوان بن دو کاراکتر اصلی Anyone but You می‌باشند. الکساندرا شیپ (Alexandra Shipp)، هدلی رابینسون (Hadley Robinson)، چارلی فریزر (Charlee Fraser)، جو دیویدسون (Joe Davidson)، ریچل گریفیتث (Rachel Griffiths)، درموت مورونی (Dermot Mulroney) و درن بارنت (Darren Barnet) در این فیلم به ایفای نقش می‌پردازند.

مسیر داستان


بی دانشجوی حقوق، با عجله به یک کافه مراجعه می‌کند تا از سرویس بهداشتی آن استفاده کند اما کارمند کافه می‌گوید که باید مشتری آن‌جا باشد تا بتواند از خدمات کافه بهره‌مند شود. بن که در کافه حضور دارد، سریعا نقش همسرش را بازی می‌کند تا او بتواند از دست‌شویی استفاده کند. این شروع آشنایی بن و بی است. این دو یک شب را با هم می‌گذرانند و صبح بی از هیجان بیرون می‌رود؛ بین راه دلیل خروج بی‌‌خداحافظی خود را پیدا نمی‌کند، بنابراین دوباره به خانه بن بازمی‌گردد اما پشت در صدای بن را حین صحبت با دوستش پیت می‌شنود که بی را فاجعه بار خطاب می‌کند. پس بدون حرفی می‌رود.

خواهر بی، هال با خواهر پیت، کلودیا آشنا می‌شوند و این شروع دوباره ماجرا می‌باشد. چرا که شش ماه بعد بی و بن در یک کلاب شبانه به دعوت خواهر بی و پیت با یکدیگر روبه رو می‌شوند. هر دو نسبت به اتمام رابطه یکدیگر را مقصر می‌دانند و سرزنش می‌کنند. کلودیا و هال تصمیم می‌گیرند که ازدواج کنند؛ بنابراین بی و بن به عنوان دوستان و آشنایان نزدیک باید در این مراسمات حضور داشته باشند، با وجود تنفری که نسبت به هم دارند! در نهایت دیگر کاراکترها تلاش می‌کنند که این دو را به یکدیگر نزدیک کنند. بن و بی از نقشه باخبر می‌شوند و وانمود می‌کنند که با یکدیگر رابطه دارند.

برای باورپذیری نقشه گول زدن اعضای خانواده، روی کشتی سکانس معروف فیلم تایتانیک را به بازی می‌گیرند؛ اما بی سقوط می‌کند و بن برای نجات بی به درون آب می‌پرد. بعد از عملیات نجات این دو یک شب دیگر را باهم می‌گذرانند اما در نهایت دوباره یکدیگر را ناامید کرده و با اختلافاتشان در جریان عروسی اختلال ایجاد می‌کنند. با این وجود حین عروسی بن معشوقه قبلی خود را می‌بوسد و بی از جمعیت خارج می‌شود. بن به دنبالش می‌رود و پس از ‌عذرخواهی، در نهایت این دو اختلافات را کنار گذاشته و به عنوان یک زوج واقعی به مراسم بازمیگردند.

تکرار مکررات


از کاور فیلم Anyone but You گرفته تا عنوان آن، همه چیز آشنا می‌آید. در اولین مواجه با پلات فیلم، بدون این که Anyone but You را دیده باشید، متوجه می‌شوید که قرار نیست به تماشای یک اثر خوب بنشینید. به گمانم هدف کلی از ساخت چنین فیلم‌هایی بروز خلاقیت و اشاره به موضوع پر اهمیتی نیست؛ بلکه تنها، درآمدی که قرار است این فیلم کسب کند، اهمیت دارد! چنین فیلم‌هایی، سازندگان و حتی بازیگران را به یک ابزار تبلیغاتی بی‌هدف بدل می‌کند.

یک عاشقانه ضعیف بین دو کاراکتر احمق، در فضایی بهشت گونه بین اقیانوس (استرالیا)، تنها ایده داستانی سازنده به شمار می‌رود. فیلم‌نامه آن‌قدر پیش پا افتاده است که حتی ارزش بررسی نیز ندارد! Anyone but You داستانی بدون اوج و فرود، بدون مسئله سازی خاصی و بدون مسیری هیجان انگیز است، بین دختر و پسری که تنها یک شب را باهم گذراندند. این فیلم تقریبا هیچ بار سرگرم کننده‌ای ندارد! به نظر می‌رسد نویسندگان در یک بعد از ظهر که حوصلشان سر رفته، داستان یک عشق بی‌اهمیت را بدون هیچ تعلیق و فراقی به رشته تحریر درآوردند.


کار به همین جا منتهی نمی‌شود چرا که تقریبا هیچ دیالوگ مهم، تکان دهنده و یا حتی سرگرم کننده و کمدی نیز از دهان کاراکتر‌ها خارج نمی‌شود. دیالوگ‌های پینگ پونگی حین دعوای بی و بن کلمات ساده و بی‌فکری هستند که حذفشان لطمه‌ای به فیلم وارد نمی‌کند چرا که خود فیلم یک مشت بزرگ است و شما را در این فکر که چرا زمان خود را به پای Anyone but You هدر دادید فرو می‌برد. هیچ نوآوری در سرتاسر این فیلم رمانتیک وجود ندارد. حتی از این هم پیش تر می‌رود. در واقع شما با دیدن یک ربع ابتدایی فیلم می‌توانید آینده این دو نفر را به خوبی حدس بزنید.

کارگردانی اثر نیز چنگی به دل نمی‌زند. نه اکت خاصی و نه میزانسن فکر شده‌ای در این فیلم وجود ندارد. یک فیلم آمریکایی قابل حدس و لوس را به تماشا می‌نشینید که حرفی برای گفتن ندارد و حتی قصدی هم برای ساختن آن به نظر نمی‌رسد وجود داشته باشد. همه چیز تکرار است. از این قبیل فیلم‌ها هر ساله بیش از آن‌چه که نیاز باشد به بازار سینما ارائه می‌شوند. استفاده از چند بازیگر نا‌توان اما خوش‌ قیافه، یک داستان آبکی بی‌مضمون از جدایی و دوباره به هم پیوستن و مقدار قابل توجهی سرمایه برای کرایه یک هلیکوپتر و یک قایق تفریحی برای ساخت چنین فیلمی کفایت می‌کند!

حاشیه‌ها


چیزی که بیش‌تر از داستان اصلی و کاراکتر‌های حیاتی فیلم را نادیدنی می‌کند، دست و پا زدن سازنده برای اضافه کردن حاشیه و فرعیات است. چرا که یک داستان احمقانه خیلی زود به سرانجام می‌رسد بنابراین برای طولانی کردن و اصطلاحا عمق دادن به چنین فیلمی نیاز است که دست به دامن چیز‌های غیر ضروری شد. مثل صرف کردن زمان فیلم برای یک کوآلا! یا ترس از یک عنکبوت بزرگ! یا حتی اضافه کردن کاراکتر‌های غیر ضروری! همه این‌ها وقتی وارد صحنه می‌شوند که فیلم چیزی برای ارائه نداشته باشد.

حاشیه در این فیلم به کرات دیده می‌شود. زنده شدن عشق قدیمی یا دیدن نامزد سابق و حتی زمانی که صرف تزیئن میز غذا می‌شود، از دست آویز‌های کارگردان برای رنگ و لعاب دادن به فیلمی است که خودش نمی‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. علاوه بر این گاهی این فرعیات در چیز‌هایی دخالت می‌کنند که برایشان مهم نیست. مثلا شخصیت‌های فرعی شروع می‌کنند به نقشه چیدن برای وصال بی و بن! باور پذیر نیست که مثلا مادر و پدر کلودیا که به تازگی با بی آشنا شدند بخواهند چنین کاری کنند! هرچند خود سازندگان موارد این چنینی را به پای بخش کمدی فیلم می‌گذارند.

به هر جهت باید گفت که هر آنچه که در گوشه و کنار روایت اصلی جریان دارد، بی ربط، بی‌هدف و کوته فکرانه می‌باشد. این نیرو‌های کمکی تنها بر ابتذال Anyone but You افزودند نه بر جنبه کمدی آن. آن‌چه که شفاف است در تنگنا ماندن کارگردان می‌باشد. که برای آب و تاب دادن به داستان محکوم است که از حاشیه و پانویس‌های مبتذل برای ادامه و دامن دادن به فیلم بهره بگیرد.

کلام انتهایی


این بازاریابی بی‌رحمانه سینما باید به انتها برسد! استفاده از ستاره‌های سینمایی بلوند مثل سیدنی سوئینی برای کشاندن مخاطبین به پای گیشه‌ها حرکتی شرافتمندانه نیست. علاوه بر این، دوره این دسته از سرگرمی‌ها به پایان رسیده؛ چرا که دیگر وقت آن رسیده عاشقانه‌های مستهجن و بی‌هدفی مثل Anyone but You که حتی باور پذیر هم نیستند از سینما به طور کل حذف شوند. هرچند که به نظر می‌رسد سود اصلی در این نوع فیلم خلاصه می‌شود. با این وجود نباید فراموش کرد که هنر سینما، به علاوه در نظر گرفتن شعور مخاطب، بسیار بیش از سود این گونه فیلم‌ها می‌ارزد.

راجع به ژانر کمدی هم باید گفت که مرز واضحی بین خندیدن به یک جوک مستهجن و یک کمدی با هدف وجود دارد. به شخصه انتظار یک کمدی هدفمند که معضلات انسان را با جلوه‌ای طنز نمایان می‌کند، نداشتم؛ اما آن‌چه که به تماشایش نشستم یک مضحکه پیش پا افتاده بیش نبود. در واقع یک مسخرگی نابالغانه در سراسر فیلم وجود دارد که خنده بر لب نمی‌آورد. چرا که Anyone but You یک فیلم لوس با کاراکتر‌های لوس است؛ بنابراین فیلم مورد نظر را به هیچ کس پیشنهاد نمی‌کنم. این فیلم یک اتلاف وقت و انرژی می‌باشد. علاوه بر این شدت بی‌مزه بودن آن چنان زیاد است که برای هیچ گروه سنی مناسب نیست.


منبع: ویجیاتو