فیلم «پنجه آهنی» جدیدترین ساخته‌ی شان دورکین، روایتی مبتنی بر سرگذشت واقعی یک خاندان کشتی‌کج‌کار است. خانواده‌ای مصیبت‌دیده از تراژدی‌های مداوم که طبق باور عامه در نفرینی چندساله به دام افتاده است. در ادامه با نقد فیلم «پنجه آهنی» همراه باشید.
چارسو پرس: کوین فون اریش، کشتی‌گیر معروف در جواب سوال یکی از طرفداران دوآتشه‌اش پم (که قرار است دوست‌دخترش هم باشد) می‌گوید: «هیچ چیز ساختگی در کاری که ما انجام می‌دهیم وجود ندارد.» و با تمام وجود به آنچه می‌گوید اعتقاد دارد. پم به طور منطقی از او می‌پرسد که چگونه کسی می‌تواند خود را یک کشتی‌گیر قهرمان جهان بنامد، در حالی که بخش اعظم از آنچه در رینگ اتفاق می‌افتد یک سناریوی از پیش تعیین‌شده است؟ کوین استدلال می‌کند که نکته مهم عملکرد او است. عملکردی که تفاوت آن از یک پرمدعای شلوارک‌پوش که در مسابقه‌ی استانی عرق می‌ریزد و یک قهرمان با حسن نیت و خودباور و کیفیت نمایشی که برای تماشاگران اجرا می‌کنند خلاصه می‌شود.
 
* هشدار: در ادامه بخشی از داستان فیلم فاش می‌شود.
و این تماما ایده اصلی سومین فیلم نویسنده و کارگردان شان دورکین است. برای کوین، بزرگ‌ترین پسر از چهار پسری که زیر سایه‌ی متحجرانه و سرسخت پدر و مربیشان، کشتی‌گیر سابق فریتز فون اریش (هولت مک‌کالانی) بزرگ شده است، عملکرد او از نظر عاطفی فراتر از شخصیت کشتی‌گیر او بر اساس مبانی نظریات پدرش از مردانگی است. همانطور که فریتز از بدو تولد به پسرانش القا می‌کند، یک مرد واقعی باید سرسخت‌ترین، قوی‌ترین و موفق‌ترین باشد. در غیر این صورت حداقل باید نقش چنین شخصیتی را ایفا کنند. پسرها هرگز نمی‌توانند ضعف نشان دهند و هرگز نباید گریه کنند. اگر واقعا نفرینی وجود داشت که باعث رنج مردان فون اریش می‌شد، مسلما همین بود.

برادران فون اریش در اوایل دهه 1980 ستاره‌های کشتی تگزاس بودند؛ دوره‌ای که در فیلم با درخششی خیره‌کننده و مایل به قهوه‌ای بازآفرینی می‌شود، گویی کل داستان درون یک دستگاه غول‌پیکر سولاریوم برنزه شده است. حداقل برای مدتی به نظر می‌رسد که جاه‌طلبی سرسخت فریتز (برخاسته از یک احساس ناچیز طولانی مدت در طول دوران حرفه‌ای او) مبنی بر اینکه پسرانش همگی قهرمان خواهند شد، دست‌یافتنی به نظر می‌رسد. به نظر می‌رسد کوین، محافظ خودمنصوب برادرهای کوچک‌ترش و راوی فیلم، گزینه‌ی آشکاری برای آوردن کمربند قهرمانی جهان به خانه باشد. اما سپس برادرش دیوید (هاریس دیکینسون) با اجراهای هیجان‌انگیزش در طول مصاحبه‌های پس از مسابقه، درخشش او را می‌دزدد. کری (جرمی آلن وایت) قرار است اولین قهرمان المپیک خانواده باشد، چون او را در حال تمرین پرتاب دیسک برای تیم آمریکا می‌بینیم، تا زمانی که آمریکایی‌ها از المپیک 1980 مسکو خارج می‌شوند.

فریتز پنهان نمی‌کند که کری پسر مورد علاقه‌اش است (مثل وقتی که در وعده صبحانه می‌گوید: رتبه‌بندی می‌تواند تغییر کند. یا وقتی که می‌گوید: هر کسی می‌تواند خودش را بالا یا پایین بکشد)، و برای وارد کردن کری به این تجارت خانوادگی وقت تلف نمی‌کند. در نهایت، مایکل (استنلی سیمونز)، جوان‌ترین پسر خانواده، یک نوازنده مشتاق که علاقه چندانی به کشتی گرفتن ندارد را می‌بینیم. اما هنگامی که نفرین برادران بزرگ‌ترش را می‌بلعد، مایکل بیچاره دیگر حق انتخاب چندانی ندارد. شایان ذکر است که برادر دیگری به نام کریس هم وجود داشت که به خاطر گستردگی فاجعه‌هایی که خانواده را تحت تاثیر قرار داده بود، از داستان حذف شد.


شخصیت‌های فیلم «پنجه آهنی» چندان قانع‌کننده نیستند. آن‌ها نسبت به شخصیت اصلی فیلم کشتی کج سال 2023 یعنی «کاساندرو» (Cassandro)، پرتره‌ای از لوچادور واقعی کاساندرو اگزوتیکو با بازی گائل گارسیا برنال، بافت و پیچیدگی کمتری دارند. اما دورکین به اندازه خود شخصیت‌ها توجه ما را به رابطه بین آن‌ها جلب می‌کند. مثل رابطه و عشقی که علی‌رغم استراتژی تفرقه‌افکنی فریتز برای قرار دادن پسرانش در مقابل یکدیگر بین برادران جاری است.

مک‌کالانی در نقش فریتز هولناک و بی‌رحم، به اندازه آلامو تگزاسی استوار و غیرقابل نفوذ است. با چهره سنگی و در هم رفته و شانه‌های مربعی‌اش حتی در ظاهر هم کمی شبیه او به نظر می‌رسد. مک‌کالانی از بدن خود به طرز درخشانی استفاده می‌کند؛ حصار بازوهای تنومند و ضربدری او نشان‌دهنده نارضایتی او از شکست کوین در مبارزه است. اخم او از بی‌توجهی پسران وقتی توسط طرفدارانشان احاطه شده‌اند به خوبی گویای این موضوع است. با وجود تمام صحبت‌های او درباره خانواده، در نهایت همه چیز درباره خود او است. فریتز پدری است که می‌خواهد آرزوهای به بن‌بست رسیده‌ی خودش را توسط پسرانش به‌دست بیاورد.

این نیروی خفقان‌آور و خردکننده اقتدار مردانه موضوع مشترک بین «پنجه آهنی» و دو فیلم قبلی دورکین است؛ فیلم «مارتا مارسی می مارلین» (Martha Marcy May Marlene) زن جوانی را دنبال می‌کند که در میان گروهی فرقه‌مانند به دام افتاده است و فیلم «لانه» (The Nest) که جود لا در آن نقش یک شوهر و پدر تشنه‌ی موقعیت را بازی می‌کند که ثبات خانواده‌اش را در برابر شهوت موفقیت به خطر می‌اندازد. از میان سه فیلم دورکین، «پنجه آهنین» تاکنون متعارف‌ترین بوده است و با صحنه‌ی دیدار مجدد خیالی اعضای خانواده فون اریش که درگذشته‌اند، مطمئنا تنها فیلم احساسی او است. اما حتی اگر «پنجه آهنی» با اصالت دو فیلم دیگر همخوانی نداشته باشد، همچنان جایگاه دورکین را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین کارگردانان آمریکایی نسل خود تثبیت می‌کند.


منبع: گیمفا