برای دهه‌ها فیلمسازان آثار زیادی را بر اساس طرح‌های اصلی این رمان‌ها ساخته‌اند و از نویسندگان داستان‌های کلاسیک گوتیک الهام گرفته‌اند. به تصویر درآوردن تمام جزییات دلخراش رمان‌های گوتیک ممکن است دشوار یا حتی غیر ممکن باشد، اما فیلم‌های اقتباسی که در ادامه نام بردیم نمونه‌های کاملی از نحوه اقتباس از ادبیات گوتیک به شمار می‌روند.

چارسو پرس: در سال‌های اخیر کارگردان‌های ژانر وحشت به محبوبیت داستان‌های کلاسیک گوتیک کمک زیادی کرده‌اند. رمان‌های گوتیک معمولا بر روی تسخیر توسط نیروهای مرموز تمرکز دارند و بر انتقال وحشت واقعی تاکید می‌کنند. این ژانر ادبی در قرن هجدهم با رمان‌هایی مانند «دراکولا» (Dracula) و «سخت‌تر شدن اوضاع» (The Turn of the Screw) رواج پیدا کرد که هنوز هم به عنوان داستان‌های خلاق و پرطرفدار مورد توجه و علاقه‌ی خواندگان و صنایع سرگرمی هستند. در واقع برای دهه‌ها فیلمسازان آثار زیادی را بر اساس طرح‌های اصلی این رمان‌ها ساخته‌اند و از نویسندگان داستان‌های کلاسیک گوتیک الهام گرفته‌اند. به تصویر درآوردن تمام جزییات دلخراش رمان‌های گوتیک ممکن است دشوار یا حتی غیر ممکن باشد، اما فیلم‌های اقتباسی که در ادامه نام بردیم نمونه‌های کاملی از نحوه اقتباس از ادبیات گوتیک به شمار می‌روند.


۱۰. زن سیاه‌پوش (The Woman in Black)


  • محصول: ۲۰۱۲
  • کارگردان: جیمز واتکینز
  • بازیگران: دنیل ردکلیف، کیارا هیندز، جنت مکتیر
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰

«زن سیاه‌پوش» در سال ۲۰۱۲ اکران شد و یکی از اولین فیلم‌های مهم دنیل رادکلیف پس از «هری پاتر» (Harry Potter) بود. این درام ترسناک که لحظه به لحظه وحشت را به مخاطب منتقل می‌کند بسیار شبیه به یک رمان انگلیسی است که برای تلقین حضور یک موجود مرموز به شدت بر توصیفات فیزیکی تمرکز دارد. ردکلیف نقش آرتور کیپس، وکیلی که به تازگی همسرش را از دست داده است بازی می‌کند که آخرین پرونده‌‌اش او را به دهکده‌ای دورافتاده می‌برد که راز تاریک و ترسناکی دارد. کیپس که از حضور زنی سیاه‌پوش آزرده‌خاطر شده است، بیشتر از آنچه انتظار داشت در مورد اقامتگاه خود کشف می‌کند.

محیط و لحن دو مورد از مهم‌ترین جنبه‌های ادبیات گوتیک هستند. اغلب اوقات، نویسندگانی مانند امیلی برونته یا چارلز دیکنز، توصیف‌های محیط را بیش از حد بسط می‌دهند، زیرا مکان نه تنها در مرکز داستان قرار دارد، بلکه دارای شخصیت است. این موضوع در مورد رمان «زن سیاه‌پوش» کاملا صدق می‌کند. انتقال این جنبه در فیلم نه تنها وفاداری آن را به منبع خود اثبات می‌کند، بلکه باعث می‌شود بیننده خود را در مرکز هر صحنه احساس کند.


۹. دیگران (The Others)


  • محصول: ۲۰۰۲
  • کارگردان: آلخاندرو آمنابار
  • بازیگران: نیکول کیدمن، فیونولا فلانگان، کریستوفر اکلستون
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰

«دیگران» یک درام ترسناک محصول ۲۰۰۱ است که بر اساس رمانی نوشته‌ی هنری جیمز به نام «سخت‌تر شدن اوضاع» ساخته شده است. نیکول کیدمن نقش گریس، مادر دو فرزند خردسال در دوران جنگ جهانی دوم را بازی می‌کند که در انتظار بازگشت همسر گمشده‌اش است. همانطور که حوادث فراطبیعی خانواده سه‌نفره آن‌ها را احاطه می‌کند، گریس از حقیقت تکان‌دهنده‌ای آگاه می‌شود که همه چیز را توضیح می‌دهد.

«دیگران» یکی از بزرگ‌ترین پیچش‌های ترسناک اوایل دهه ۲۰۰۰ را ارائه کرد و با فهمیدن این که تسخیرشدگان در واقع همان‌هایی بودند که تسخیر می‌کردند، تماشاگران را شوکه کرد. فیلم اگرچه گاهی کند است، اما بر اساس طرح داستانی ساخته شده است تا بیش از پیش مخاطب را غافلگیر کند. این موضوع به تنهایی کمک بزرگی به فیلم کرد تا کمبودهایش را جبران کند.


۸. نوسفراتو (Nosferatu)


  • محصول: ۱۹۲۲
  • کارگردان: فردریش ویلهلم مورنائو
  • بازیگران: ماکس شرک، گرتا شرودر، یان گوتوفت
  • امتیاز متاکریتیک:
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰

«نوسفراتو» یک فیلم صامت سیاه و سفید است که در سال ۱۹۲۲ اکران شد. این فیلم یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های ترسناکی است که تا کنون ساخته شده و اقتباسی از رمان کلاسیک «دراکولا» خون‌آشام برام استوکر است. واژه‌ی «نوسفراتو» ترجمه رومانیایی خون‌آشام است. «نوسفراتو» طرحی مشابه رمان و اقتباس دیگری در سال ۱۹۳۱ را دنبال می‌کند، که در آن یک کنت خون‌آشام با احضار یک مشاور بزرگ املاک برای انجام دستورات خود به دنبال نقل مکان به منطقه جدیدی است.

«نوسفراتو» ایده خون‌آشام را به روشی کاملا متفاوت با «دراکولا» سال ۱۹۳۱ بررسی می‌کند. این فیلم یکی از شناخته‌شده‌ترین فیلم‌های جنبش اکسپرسیونیستی آلمانی در فیلم‌سازی است، اما چیزی که واقعا آن را به یک فیلم اقتباسی فوق‌العاده از رمان‌های گوتیک تبدیل می‌کند، نحوه ترکیب فانتزی و واقعیت است. استفاده از نور، فضا و دستکاری سایه‌ها برخی از جذاب‌ترین عناصر در اقتباس از یک رمان گوتیک هستند. «نوسفراتو» با راعایت تمام این چهارچوب‌ها یک خون‌آشام متفاوت خلق می‌کند که در واقع به نظر می‌رسد که به دنیای فانتزی تعلق دارد.


۷. در چنگ ارواح (The Haunting)


  • محصول: ۱۹۶۳
  • کارگردان: رابرت وایز
  • بازیگران: جولی هریس، کلیر بلوم، ریچارد جانسون
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰

فیلم «در چنگ ارواح» بر اساس رمان «تسخیرشدگی خانه هیل» (The Haunting of Hill House) در سال ۱۹۵۹ ساخته شده است. این یکی از فیلم‌های اقتباسی از رمان «خانه هیل» است که مدت‌ها به عنوان یکی از ترسناک‌ترین رمان‌های گوتیک شناخته می‌شد. این فیلم به کارگردانی رابرت وایز، یک پزشک و دو زن را دنبال می‌کند که به خانه هیل می‌رسند، که احتمالا تسخیر شده است. در تلاش‌های او برای مطالعه عناصر فراطبیعی، این دو زن (مخصوصا النور) از اینکه عمارت در واقع چقدر زنده است تحت تاثیر قرار می‌گیرند.

«در چنگ ارواح» اقتباسی عالی است زیرا به طور موثر موضوعات اصلی رمان یعنی انزوا و حبس را بررسی می‌کند. استفاده از سایه‌ها، سبک‌های روایت عجیب و تغییر دیدگاه‌ها نیز کمک می‌کند تا به حس کلی ترسی که رمان در سرتاسر آن وجود دارد وفادار بماند. برخلاف بازسازی ۱۹۹۹، اقتباس ۱۹۶۳ سعی نمی‌کند به یک دوره زمانی مشخص پایبند باشد و به خانه و شخصیت‌ها اجازه می‌دهد در قلمرو فراطبیعی درام قرار بگیرند.


۶. اسلیپی هالو (Sleepy Hollow)


  • محصول: ۲۰۰۰
  • کارگردان: تیم برتون
  • بازیگران: جانی دپ، کریستینا ریچی، مایکل گمبون
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰

«افسانه اسلیپی هالو و سوار بی‌سر» (The Legend of Sleepy Hollow and the Headless Horseman) توسط واشنگتن ایروینگ در سال ۱۸۲۰ نوشته شد. در سال ۱۹۹۹ تیم برتون داستان کوتاه را برای پرده بزرگ اقتباس کرد و تا به امروز، این فیلم همچنان محبوب‌ترین اقتباس از این داستان است. «اسلیپی هالو» در دنیای تاریک تاری‌تاون واقع در نیویورک اتفاق می‌افتد، جایی که ایچابود کرین خود را در چهارراهی با اسب و سوار بی‌سر آن می‌بیند. یکی از بهترین جنبه‌های فیلم برتون این است که هسیان سوارکار با بازی کریستوفر واکن بیشتر از اینکه تنها یک شخصیت شوم باشد از پس‌زمینه برخوردار است. این فیلم قرار است توسط کارگردان لیندسی بیر بازآفرینی شود، که قول داده است که فیلم جدید با اقتباس برتون در سال ۹۹ متفاوت باشد.

«اسلیپی هالو» یکی از فیلم‌های اقتباسی بزرگ دهه ۹۰ از رمان‌های گوتیک است که یک بازیگر درخشان در خود دارد. توانایی برتون برای منزوی کردن قهرمان اصلی، همه در حالی که دنیای ایروینگ را در محیطی نمایشی بازآفرینی می‌کند، داستان «اسلیپی هالو» را کاملا در بر می‌گیرد. لحن‌های گوتیک آشکار، طراحی لباس‌های معتبر و مه غلیظ به فیلم کمک و آن را در دنیای یک رمان ترسناک گوتیک واقعی غرق می‌کنند.


۵. قله‌ای به رنگ خون (Crimson Peak)



  • محصول: ۲۰۱۵
  • کارگردان: گیرمو دل‌تورو
  • بازیگران: میا واشیکوفسکا، جسیکا چستین، تام هیدلستون
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰

«قله‌ای به رنگ خون» گیرمو دل‌تورو در واقع بر اساس یک داستان گوتیک نیست. با این حال، برخی از کاربران ردیت حدس می‌زنند که این فیلم با رمانی به نام «ربکا» (Rebecca) محصول سال ۱۹۳۸ ارتباط دارد. مانند بسیاری از رمان‌های گوتیک، «ربکا» با داستانی کلاسیک از یک قلعه‌ی تسخیرشده و شخصیتی بی‌خبر از همه جا خوانندگان را جذب می‌کند. پس از آشنایی با طرح کلی رمان، امضای دل‌تورو کاملا مشخص می‌شود. با این حال، به گزارش سینما بِلِند این فیلم روایتی از تخیل خود کارگردان است و از تجربه‌ای که مادرش در کودکی داشته الهام گرفته است.

فیلم «قله‌ای به رنگ خون» ادیت (با بازی میا واشیکوفسکا) را دنبال می‌کند که بعد از ازدواج با یک مجرد جذاب، همراه او به یک عمارت انگلیسی دورافتاده می‌رود. ادیت بعد از استقرار در خانه جدیدش متوجه می‌شود که آلردیل هال ساکنان دیگری دارد که اسرارشان تمایل زیادی برای فاش شدن دارند. علی‌رغم پیوند مشکوک فیلم با یک رمان گوتیک، «قله‌ای به رنگ خون» بدون نقص به این ژانر می‌پردازد. رویکرد گیرمو دل‌تورو تقریبا با آشکار شدن حقایق تاریک، مانند هر طرح گوتیک واقعی، به یک بازی ذهنی تبدیل می‌شود.


۴. فروپاشی خانمان آشر (The Fall of the House of Usher)



  • محصول: ۲۰۲۳
  • سازنده: مایک فلنگن
  • بازیگران: کارلا گوجینو، بروس گرینوود، مری مک‌دانل
  • امتیاز متاکریتیک:
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰

ادگار آلن پو یکی از مشهورترین نویسندگان داستان‌های ترسناک تمام دوران است. طیف پویای آثار پو همیشه بر مضامین اصلی مرگ، هبوط به جنون و کاستی‌های انسانیت متمرکز است. مایک فلنگن هفت اثر اصلی پو را به اپیزودهای منحصربفرد تبدیل می‌کند که به دقت متناسب با سقوط یک شخصیت طراحی شده است. هر قسمت زیر طاق داستان اصلی یکی از داستان‌های کوتاه پو به نام «فروپاشی خانمان آشر» قرار دارد. فلنگن از هر زمینه، ابزار داستانی و عناصر ترسناک به نفع خود استفاده می‌کند تا یک سریال کوتاه زیبا را ارائه دهد که به راحتی بهترین اقتباس از ادگار آلن پو است.

خاندان آشر یک تجارت دارویی را مدیریت می‌کند که برای چندین دهه از عواقب داروهای بسیار اعتیادآور خود طفره رفته است. با این حال، در حالی که هر شش کودک آشر شروع به تسلیم شدن در برابر مرگ‌های وحشتناک می‌کنند، رودریک آشر (با بازی بروس گرین‌وود) باید با نتیجه اعمالش که سال‌ها از آن‌ها چشم‌پوشی می‌کرد مواجه شود.

واقعا چه چیزی گوتیک‌تر از مرگ تجسم‌یافته است؟ ورنا با بازی کارلا گوگینو به عنوان فرشته یا منادی مرگ برای هر یک از اعضای خانواده آشر عمل می‌کند. با این حال حتی در پایان مشخص نیست که او واقعا در جهان فلنگن چیست. ماهیت موهوم او و توانایی تغییر شکل به عنوان هر خواهر یا برادر، به برجسته کردن عناصر فراطبیعی او کمک می‌کند. با این حال تنها حضور او به خصوص در داستان ادگار آلن پو است که زیر و بم‌های گوتیک را در طرح سریال قرار می‌دهد.


۳. فرانکنشتاین (Frankenstein)


  • محصول: ۱۹۳۲
  • کارگردان: جیمز ویل
  • بازیگران: کالین کلایو، می کلارک، جان بولز
  • امتیاز متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰

«فرانکنشتاین» یکی از اولین فیلم‌های اقتباسی مجموعه هیولای جهانی است که بر اساس یکی از محبوب‌ترین رمان‌های گوتیک نوشته‌ی مری شلی ساخته شده است. این رمان در جریان جنبش ادبیات رمانتیک نوشته شده و دارای مضامین گوتیک است. فیلم بر اساس همین زیرمایه‌ها بازی می‌کند و بازی بوریس کارلوف در نقش هیولا یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های ترسناک تمام دوران است.

«فرانکنشتاین» درباره یک دانشمند دیوانه است که برای ساختن یک انسان، اجزای مرده‌های مختلف را به هم پیوند می‌زند. هنگامی که او یک مغز کامل را برای موجودش پیدا می‌کند، به هدفش می‌رسد. با این حال، پزشک بعد از پایان پروژه‌اش بیشتر از اینکه مورد تشویق و تحسین قرار بگیرد، به خاطر خلق موجودی ترسناک مورد سرزنش قرار می‌گیرد.

«فرانکشتاین» ۱۹۳۲ به پیام و خط داستانی رمان وفادار می‌ماند. با این حال، فیلم به عنوان صدایی بصری برای هیولا عمل می‌کند که می‌تواند احساسات او را روی صفحه نمایش دهد. یکی از مضامین متعدد در ادبیات گوتیک، ایده تعلق یا عدم تعلق است. تمام ارواح تهدیدکننده یا دوست، در قلمرویی هستند که دیگر به آن تعلق ندارند. اغلب اوقات به دام می‌افتند و به آن‌ها اطلاعات نادرست داده می‌شود، وسوسه‌ها هم روی دیده‌ها و نادیده‌ها تاثیر می‌گذارند. همین را می‌توان در مورد این هیولا و تمایل او برای یافتن جایی در جامعه‌ای که به آن تعلق ندارد گفت.


۲. دراکولای برام استوکر (Bram Stoker’s Dracula)


  • محصول: ۱۹۹۳
  • کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
  • بازیگران: گری اولدمن، ویونا رایدر، آنتونی هاپکینز
  • امتیاز متاکریتیک: ۵۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰

«دراکولای برام استوکر» یکی از فیلم‌های اقتباسی از رمان‌های گوتیک است که تمام عناصر داستان را به طور کامل زنده می‌کند. بازیگران درخشان به هیجان فیلم می‌افزایند، چرا که تعداد زیادی از بازیگران مشهور دهه ۹۰ در نقش‌های اصلی این فیلم ظاهر می‌شوند. با این حال، این اقتباس عناصر رمانتیک خود کنت را به گونه‌ای به تصویر می‌کشد که نسخه سال ۱۹۳۱ به آن توجهی نکرده است.

در این اقتباس یک کنت دراکولای عاشق برای نقل مکان به لندن از جاناتان هارکر (با بازی کیانو ریوز) کمک می‌گیرد. با این حال، هنگامی که کنت متوجه می‌شود عروس آینده هارکر شبیه زنی است که او عاشقش بوده و از دستش داده است، عهد می‌بندد که برای به دست آوردن او هر کاری که می‌تواند انجام بدهد.

یک عنصر کلیدی در «دراکولای برام استوکر» که آن را به مضامین گوتیک گره می‌زند در خود کنت وجود دارد. تفسیر گری اولدمن از دراکولا روح شکنجه‌شده‌ی کنت و اشتیاق او برای پیوستن دوباره به عشق گمشده‌اش را که مینا (وینونا رایدر) بسیار شبیه به اوست، به تصویر می‌کشد. عناصر پیرامون اشتیاق او برای رسیدن به عشقش با دست یافتن به جاودانگی که فرانسیس فورد کاپولا در طول فیلم عمیقا آن را بررسی می‌کند در تعارض است.


۱. تسخیرشدگی خانه هیل


  • محصول: ۲۰۱۸
  • سازنده: مایک فلنگن
  • بازیگران: میخیل هایسمان، کارلا گوجینو، هنری توماس
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰

«تسخیرشدگی خانه هیل» برای اولین بار در سال ۲۰۱۸ به نمایش درآمد و به خاطر ماهیت وحشتناکش بسیار مورد توجه قرار گرفت. سریال کوتاه مایک فلنگن بر اساس رمانی به همین نام ساخته شد، اما طرح آن را بر روی رابطه یک خانواده در خانه تسخیرشده دوران کودکیشان متمرکز کرد. خانواده کرین، که به شدت توسط ارواح واقعی گذشته خود عذاب می‌کشند، حتی در زندگی بزرگسالی خود به سختی می‌توانند از خانه هیل فرار کنند. توانایی فلنگن در ترکیب احساسات، درام خانوادگی و ترسناک به سریال کمک کرد تا به شاهکاری مدرن تبدیل شود.

«تسخیرشدگی خانه هیل» با ریشه‌یابی در عواقب پس از یک اتفاق، جنبه‌های یک تسخیر فراطبیعی را مدرن جلوه می‌دهد. خواهر و برادرهای کرین که از طریق یک سری فلاش بک دیده می‌شوند، در زندگی گذشته و حال خود با ارواح سنتی روبرو می‌شوند. فلنگن در ویژگی‌های گوتیک سنتی شباهتی ایجاد و آن‌ها را به یک سریال کوتاه درام ترسناک مدرن تبدیل می‌کند.

 
منبع: دیجی‌مگ