ژانر ترسناک و کمدی شباهت‌های زیادی باهم دارند. بله این دو ژانر در پشت صحنه ارتباط مستقیمی با یک‌دیگر دارند. ژانر کمدی و فیلم‌های ترسناک دو ژانر مجزا اما به هم پیوسته هستند. هر دو ژانر در اثر ترکیب با یک‌دیگر از تاریکی، وحشت و هیجان، برای به چالش کشیدن مخاطبان و القا حس ترس و اضطراب استفاده می‌کنند.
چارسو پرس: در این بین، شخصیت‌های طناز در فیلم‌های ترسناک نقشی کلیدی را ایفا می‌کنند. یکی از بارزترین وظایف شخصیت‌های طناز در فیلم‌های ترسناک، تزریق طنز و لحظات مفرح در فضایی آکنده از وحشت است. شوخی‌ها و حرکات این کاراکترها، به عنوان تنفس‌هایی کوتاه در میان تعلیق و ترس عمل می‌کنند و از شدت بار روانی تماشاگر می‌کاهند. در این مقاله، سفری در میان تعدادی از شخصیت‌های کمیک شاخص در دنیای وحشت خواهیم داشت.

10. بوستا رایمز – هالووین: رستاخیز (Halloween: Resurrection)


  • سال انتشار: 2002
  • کارگردان: ریک روزنتال
  • مدت زمان: 94 دقیقه
قاتل مخوف بار دیگر راه خود را به خانه‌ی خود باز کرده است و خود را برای یک سلاخی بزرگ آماده می‌کند. هالووین رستاخیز، هشتمین قسمت از مجموعه فیلم‌های ترسناک هالووین است که شما را به سفری هیجان‌انگیز و پر از وحشت در اعماق تاریکی می‌برد. در این فیلم، شاهد بازگشت قاتل بی‌رحم، مایکل مایرز، هستیم که تشنه‌ی خون و انتقام است.
داستان فیلم حول محور گروهی از نوجوانان می‌چرخد که برای ساخت یک برنامه تلویزیونی اینترنتی به خانه‌ی دوران کودکی مایکل مایرز می‌روند. اما آنها به زودی متوجه می‌شوند که در دام یک کابوس وحشتناک گرفتار شده‌اند. جایی که مایکل مارز در سایه‌ها پنهان شده است و آن‌ها را یکی پس از دیگری شکار می‌کند.
مایکل مایرز، شخصیت محوری سری فیلم‌های هالووین به عنوان یکی از شناخته‌شده‌ترین آنتاگونیست‌های تاریخ سینما، جایگاه برجسته‌ای در ژانر وحشت دارد. مایرز با اعمال خشونت‌های بی‌رحمانه و هدفمند، تصویری هولناک از یک قاتل بی‌رحم را به نمایش می‌گذارد. شخصیت مایکل مایرز با ویژگی‌های منحصر به فرد و حضور در آثار ماندگار، به عنوان یکی از ارکان ژانر وحشت شناخته می‌شود و تجربه‌ای دلهره‌آور و به یاد ماندنی را برای مخاطبان رقم می‌زند.

9. جان گودمن – آراکنوفوبیا (Arachnophobia)


  • سال انتشار: 1990
  • کارگردان: فرانک مارشال
  • مدت زمان: 103 دقیقه
خانواده‌ای به تازگی به شهری کوچکی نقل مکان کرده‌اند. همه چیز عادی است تا این‌که فردی به طور مشکوکی فوت می‌کند. این آغاز یک ماجرای هولناک است. پزشک شهر، به همراه دیگر ساکنین به دنبال علت این مرگ و میرها می‌گردند. اما هیچ‌کس انتظار وحشت پنهان در این شهر را ندارد. راس به زودی متوجه می‌شود که عامل این قتل‌ها، گونه‌ای عنکبوت سمی و مرگبار از آمریکای جنوبی است که به طور تصادفی به این شهر راه یافته است.
عنکبوت‌های قاتل به سرعت تکثیر می‌شوند و وحشت را به جان اهالی شهر می‌اندازند. راس که خود از عنکبوت‌ها به شدت هراس دارد، باید شجاعت خود را جمع کند و با این موجودات خطرناک روبرو شود.
جان گودمن نقش دلبرت تامپسون را بازی می‌کند. او شوهر آرلین ( جولیان سندز ) و پدر بزرگ استفانی ( کریستین ریچ ) است. دلبرت مردی خوش‌برخورد و شوخ‌طبع است که به تازگی به همراه همسرش به شهر دل مونته نقل مکان کرده است. نقش‌آفرینی جان گودمن در این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. آنها طنز و ظرافت او در به تصویر کشیدن ترس و اضطراب دلبرت را ستوده‌اند.

8. فران کرانز – کلبه‌ای در جنگل (The Cabin in the Woods)


  • سال انتشار: 2011
  • کارگردان: درو گدارد
  • مدت زمان: 95 دقیقه
داستان فیلم حول محور پنج دوست می‌چرخد که برای گذراندن تعطیلات به کلبه‌ای دورافتاده در جنگل می‌روند. اما خیلی زود متوجه می‌شوند که این کلبه معمولی نیست و اتفاقات عجیب و غریبی در آن رخ می‌دهد. آنها در این کلبه با موجودات ترسناکی روبرو می‌شوند و به دام توطئه‌ای هولناک می‌افتند. در این میان، رازهای تاریکی در مورد این مکان و سرنوشت شوم دوستانمان برملا می‌شود.
کلبه‌ای در جنگل صرفاً یک فیلم ترسناک معمولی نیست، بلکه ادای احترامی به ژانر وحشت و ژانرهای دیگر سینمایی است. این فیلم پر از اشارات و تلمیحات به فیلم‌های کلاسیک و مدرن ترسناک است و از کلیشه‌های این ژانر به شکلی خلاقانه و سرگرم‌کننده استفاده می‌کند.
هر فیلم ترسناکی به سنگربان گروه نیاز دارد، و فرن کرانز آن نقش را بی عیب و نقص بازی می‌کند. به نظر می رسد مواد شیمیایی که توسط اعضای The Facility بر روی دیگران استفاده می‌شود تاثیر کمی بر مارتی داشته باشد. زیرا او تحمل بالایی در برابر موادی که ذهن را تغییر می‌دهد، دارد. این یکی از جالب ترین و خنده دارترین طرح‌های فرعی فیلم است. بیشتر شخصیت‌های کمیک دارای جنبه‌ای هستند که تحت تاثیر آنتاگونیست قرار نمی‌گیرد، که دلیل بیشتری برای دوست داشتن مارتی و روش‌های سنگ‌ترش است.

7. راه راه – گرملینز (Gremlins)


  • سال انتشار: 1984
  • کارگردان: جو دنت 
  • مدت زمان: 102 دقیقه
این فیلم داستان موجودی شیطانی به نام Stripe را دنبال می‌کند که از قفس خود در آزمایشگاه فرار می‌کند و به شهر نیویورک می‌رود. در این شهر، Stripe با موجودات شرور دیگری به نامMowgli  متحد می‌شود و با هم نقشه‌های شوم خود را برای نابودی شهر و ساکنانش اجرا می‌کنند. در این میان بیلی‌پلتزر با شخصیت اصلی فیلم گرملینز به مبارزه با این موجود شیطانی می‌روند.
 استرایپ اگرچه یک شخصیت انسانی نیست، اما باید این موجود را از Gremlins تایید کنیم. شخصیت ترسناک و در عین حال خنده دار فیلم را از نیمه راه به بعد در دست می‌گیرد. استرایپ ( همان طور که او را موهاوک می نامند ) شخصیت منفی اصلی فیلم و دنباله آن است. با این حال گاهی اوقات شما نمی‌توانید به شیطنت های او بخندید. خیلی‌ها این را نمی‌دانند؛ اما کسی به نام هوی مندل، صدا گذار استرایپ است. این یک حرفه‌ای واقعی را در پشت صحنه اضافه می‌کند که می‌داند چگونه زمان‌بندی کمیک عالی ارایه دهد نه این‌که شخصیت فقط یک عروسک احمقانه باشد.

6. LL Cool J – دریای عمیق آبی (Deep Blue Sea)


  • سال انتشار: 1999
  • کارگردان: رنی هارلین 
  • مدت‌ زمان: 105 دقیقه
فیلم دریای عمیق آبی به کارگردانی رنی هارلین، اثری در ژانرهای علمی تخیلی، وحشت و اکشن است که داستانی هیجان‌انگیز و پرماجرا را در دل اقیانوس روایت می‌کند. این فیلم با بهره‌گیری از جلوه‌های ویژه پیشرفته در زمان خود و موسیقی متن اثرگذار هانس زیمر، تجربه‌ای منحصر به فرد را برای مخاطب رقم می‌زند.
داستان فیلم در یک مرکز تحقیقاتی زیر آب اتفاق می‌افتد، جایی که گروهی از دانشمندان در حال انجام آزمایشاتی بر روی کوسه‌ها برای یافتن درمانی برای بیماری آلزایمر هستند. اما این آزمایشات طبق برنامه پیش نمی‌رود و هوش و قدرت این موجودات دریایی به طور غیرقابل کنترلی افزایش می‌یابد.
بسیاری فکر می‌کردند زمانی که ساموئل ال جکسون پا به روی صفحه نمایش گذاشت که هیچ راهی وجود ندارد که شخصیت او را بکشند. خب، این در نهایت درست نبود، زیرا جکسون یکی از دیوانه‌کننده‌ترین مرگ‌های تمام دوران را در هر فیلمی داشت. با این حال، شخصیت LL CoolJ پریچر، آشپز مرکز، به سرنوشت دیگری دچار شد.
او در تاسیسات زیر آب به تنهایی با یک کوسه مبارزه می‌کند و برنده می‌شود. و در حین انجام این کار، با صحبت‌های خنده‌دار زیادی شما را در طول فیلم همراهی می‌کند. رنی هارلین کارگردان ظاهرا می‌خواست پریچر را در فیلم بکشد؛ اما همه چیز را تغییر داد و او را مجبور به زنده ماندن در طول فیلم کرد.

5. کریسپین گلاور – جمعه‌ی سیزدهم: فصل نهایی (Friday the 13th: The Final Chapter)


  • سال انتشار: 1984
  • کارگردان: جوزف زیتو 
  • مدت زمان: 90 دقیقه
داستان این فیلم در ادامه قسمت سوم دنبال می‌شود، جایی که جیسون ورهیز، قاتل بی‌رحم نقابدار، پس از زنده شدن معجزه آسا، به دنبال انتقام از کسانی است که او را به کام مرگ فرستاده بودند. گروهی از نوجوانان بی‌گناه که برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به کلبه‌ای در نزدیکی جنگل کریستال لیک می‌روند، به طور ناگهانی خود را در معرض خطر مرگبار جیسون قرار می‌بینند. یکی پس از دیگری، آنها طعمه تله‌های مرگبار جیسون شده و به طرز وحشتناکی به قتل می‌رسند.
شخصیت جیمی مورتیمر به عنوان یکی از شخصیت های کلیدی فیلم، نقشی محوری در روایت داستان ایفا می کند. او در ابتدای فیلم به همراه دوست دخترش کریسی در جنگل قدم می زند و شاهد اولین قتل جیسون است. پس از فرار از صحنه جنایت، جیمی با گروهی از دوستان دیگر که در کابینی در همان نزدیکی اردو زده اند، ملاقات می کند.
مورتیمر یکی از نقش‌های مکمل برجسته این مجموعه است. او کمی دیوانه و عجیب و غریب است؛ اما حداقل می‌توان گفت دوست داشتنی است. صحنه ای که او بلد نیست چگونه برقصد تا به یکی از دختران گروه علاقه مند شود، یکی از خنده دارترین صحنه های فیلم های ترسناک است.
عملکرد کریسپین گلوور در نقش جیمی مورتیمر مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفت. او به خاطر به تصویر کشیدن ترس، آسیب پذیری و در نهایت شجاعت جیمی در برابر قاتلی بی رحم، مورد ستایش قرار گرفت.

4. جک دیلن گریزر – قسمت اول فیلم آن (It Chapter One)


  • سال اتشار: 2017
  • کارگردان: آندرس موشیتی
  • مدت‌ زمان: 135 دقیقه
در شهر خیالی دِری در ایالت مین، موجودی شیطانی به نام پنی وایز که در قالب یک دلقک ترسناک ظاهر می‌شود. کودکان بی‌گناه را طعمه شکار خود قرار می‌دهد. گروهی از نوجوانان به نام باشگاه بازندگان که هر یک با ترس‌ها و آسیب‌های روحی خود دست و پنجه نرم می‌کنند، برای مقابله با این موجود هولناک متحد می‌شوند. هر کدام از اعضای باشگاه بازندگان با چالش‌های منحصر به فرد خود روبرو می‌شوند و در این مسیر، مجبور به رویارویی با تاریکی درون خود و ترس‌های ریشه‌دارشان می‌شوند.
یکی از مهم‌ترین نکات برجسته: آن قسمت اول، طنز غیرمنتظره است. آن هم مدیون جک دیلن گریزر در نقش ادی هستیم. زمان کمدی او بسیار جلوتر از سنش است و او همچنین با همبازی خود، فین ولفهارد، که نقش ریچی را در این فیلم بازی می‌کند، ضربات کمیک بسیار خوبی می‌زند. ادی حتی یک لاینر را در مقابل پنی وایز ( دلقک مخوف ) تحویل داد که باعث خنده شد. شاید او رهبر باشگاه بازنده ها نبود، اما در واقع خنده دارترین بود. که باعث شد در لیست ما جای بگیرد.

3. لیل ری هاوری – برو بیرون (Get Out)


  • سال انتشار: 2017
  • کارگردان: جردن پیل
  • مدت زمان: 103 دقیقه
فیلم برو بیرون به نویسندگی و کارگردانی جردن پیل، اثری درخشان در ژانر وحشت روانشناختی است که در سال ۲۰۱۷ به روی پرده سینماها رفت و طوفانی از تحسین و نقد را به همراه داشت. این فیلم با ظرافت و هوشمندی، لایه‌های پنهان نژادپرستی سیستماتیک در جامعه آمریکا را به تصویر می‌کشد و داستانی تکان‌دهنده و نفس‌گیر را روایت می‌کند.
داستان فیلم حول محور کریس واشینگتن، عکاس جوان سیاه‌پوستی می‌چرخد که به همراه رز آرمیتاژ، دختر سفیدپوستی که دوستش دارد، به سفری به ملک خانوادگی رز می‌رود. در نگاه اول، همه چیز عادی به نظر می‌رسد، اما دیری نمی‌گذرد که کریس متوجه رفتارهای عجیب و غریب خانواده رز و خدمتکاران سیاه‌پوست آنها می‌شود.
لیل رل هاوری در فیلم ترسناک برو بیرون نقش راد، بهترین دوست شخصیت اصلی، کریس واشینگتن، بازی کرده است. نقش راد، یک نقش مکمل ولی مهم در فیلم است. او به عنوان یک کمدین استندآپ، لحظات طنز و سبکی به فیلم اضافه می‌کند و در عین حال، حامی و همدم کریس در طول تجربیات وحشتناکش در خانه خانواده آرمیتاژ است. او در نهایت تبدیل به کسی می شود که قهرمان ما را از یک موقعیت ترسناک خارج می‌کند.

2. بیل هیدر – قسمت دوم فیلم آن (It Chapter Two)


  • سال انتشار: 2019
  • کارگردان: اندی موشیتی
  • مدت زمان: 165 دقیقه
27 سال پس از نبرد حماسی با موجود اهریمنی پنی‌وایز، آرامش ظاهری شهر دری بار دیگر توسط کابوسی هولناک درهم شکسته می‌شود. ندای تاریکی، بازندگان را که اکنون بزرگ شده‌اند، به زادگاهشان فرا می‌خواند. گویی تاریکی در اعماق وجودشان ریشه دوانده و خاطرات وحشتناک دوران کودکی، دوباره جان می‌گیرند.
هر یک از اعضای باشگاه بازندگان در این سال‌ها مسیر متفاوتی را در زندگی خود پیموده‌اند. اما زخم‌های گذشته التیام نیافته و سایه ترس‌های درونی هم‌چنان بر آن‌ها سنگینی می‌کند. بیل به نویسنده‌ای مشهور تبدیل شده، بورلی به زادگاهش بازگشته، ریچی به دنیای کمدی استندآپ پا گذاشته، ادی به بیماری لاعلاج مبتلا شده، بن به معمار معتبری تبدیل شده، استنلی مدیریت یک شرکت بزرگ را بر عهده دارد و مایک به تنها بازنده‌ای بدل شده که منتظر بازگشت یارانش بوده است.
بیل هیدر در نقش ریچی توژیر، یکی از اعضای باشگاه بازندگان بزرگ شد. او یک استندآپ کمدین موفق است که هنوز از تجربیات خود در کودکی آزرده است. هنگامی که  پنی وایز دوباره شروع به کشتن کودکان در شهر دری می‌کند. ریچی با بقیه بازندگان دوباره متحد می‌شود تا آن را برای همیشه شکست دهد. عملکرد هیدر در این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. رسانه‌ی تنوع نوشت: هیدر به عنوان ریچی، بهترین عملکرد خود را تا به امروز ارایه می‌دهد و طنز و قلب را به طور یکپارچه ترکیب می‌کند. هالیوود ریپورتر نوشت: هیدر یکی از خنده دارترین و دوست داشتنی ترین شخصیت‌های فیلم است.

1. جیمی کندی – جیغ (Scream)

  • سال انتشار: 1996
  • کارگردان: وس کریون 
  • مدت زمان: 111 دقیقه
داستان فیلم در شهر وودزبرو روایت می‌شود، جایی که وقوع قتل‌های سریالی توسط قاتلی نقابدار، رعب و وحشت را در میان اهالی شهر گسترانده است. سیدنی پرسکات، دختری نوجوان که در گذشته شاهد مرگ مادرش در دستان یک قاتل سریالی بوده، بار دیگر خود را در مرکز این کابوس هولناک می‌بیند. جیغ در ورای روایت ظاهری خود، به واکاوی مفاهیمی عمیق‌تر همچون ماهیت خشونت، تاثیر رسانه بر جامعه و بازی‌های هویتی نوجوانان می‌پردازد. کریون با ظرافت تمام، به کلیشه‌های رایج ژانر وحشت می‌پردازد و آنها را به چالش می‌کشد. در این فیلم، تماشاگر نه تنها با یک داستان هیجان‌انگیز و پر از تعلیق روبرو می‌شود، بلکه به تأمل در مورد مفاهیمی عمیق‌تر نیز دعوت می‌شود.
ترکیب کمدی در حالی که هنوز به شدت پرتنش است، نبوغ وس کریون است. جیمی کندی نقش کن پارکر، یک خبرنگار را بازی می‌کند. او به شهر وودزبرو می‌رود تا در مورد قتل‌های سریالی که در حال وقوع است، تحقیق کند. کن شخصیتی باهوش، کنجکاو و شوخ طبعی دارد. او به سرعت متوجه می‌شود که چیزی در مورد این قتل‌ها درست نیست و مصمم است که به ته ماجرا برسد. کن در طول فیلم با سیدنی پرسکات دوست می‌شود و به او در تلاش برای زنده ماندن از قاتل نقابدار کمک می‌کند.
نقش آفرینی جیمی کندی در فیلم جیغ مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و او به خاطر طنز و شوخ طبعی‌اش مورد توجه تماشاگران قرار گرفت. حتی در تاریک‌ترین لحظات فیلم، کن حس شوخ طبعی خود را حفظ می‌کند و به کاهش تنش کمک می‌کند.

سخن آخر

در دنیای امروزه ژانرهای زیادی باهم ترکیب شده‌اند و گاه به یک اثر زیبای بی بدیل تبدیل می‌شوند. یکی از این ترکیبات هیجان‌انگیز، حضور شخصیت‌های کمیک در فیلم‌های ترسناک است. این کاراکترها که غالباً با شوخ طبعی و لحنی طنزآلود شناخته می‌شوند، در دنیای وحشت و دلهره، نقشی غیرقابل پیش‌بینی و جذاب ایفا می‌کنند. این کاراکترها با ایجاد تعادل بین ترس و شوخ طبعی، تجربه‌ای منحصر به فرد برای تماشاگر خلق می‌کنند و به عمق و غنای داستان می‌افزایند. بدون شک، شخصیت‌های کمیک به عنوان چاشنی‌ای خاص، به طعم دلچسب فیلم‌های ترسناک می‌افزایند و آن‌ها را به یادماندنی‌تر می‌کنند.
 
منبع: مایکت