هفتادوهفتمین دوره جشنواره فیلم کن روز گذشته ۱۴ می ۲۰۲۴ با فیلم «پرده دوم» (The Second Act) ساختهی کوئنتین دوپیو رسما آغاز شد. این فیلم کمدی سورئال با بازی لئا سیدو در نقدها و نمرات اولیه متوسط ظاهر شد و منتقدان نقشآفرینی بازیگران و کارگردانی دوپیو را از نقاط قوت فیلم عنوان عنوان کردند.
چارسو پرس: طرح کلی فیلم «پرده دوم» درباره چند بازیگر است که در یک فیلم ضعیف بازی میکنند. داستان زنی به نام فلورانس (لئا سیدو) را دنبال میکند که قصد دارد دیوید (لویی گارل)، مردی که دیوانهوار عاشق او است را به پدرش گیوم (ونسان لندون) معرفی کند. اما دیوید به فلورانس علاقهای ندارد و میخواهد با انداختن او در آغوش دوستش ویلی (رافائل کنراد) از شرش خلاص شود. این چهار شخصیت در رستورانی در وسط ناکجاآباد با هم ملاقات میکنند.
«پرده دوم» پانزدهمین فیلم بلند کوئنتین دوپیو موسیقیدان و کارگردان فرانسوی است. او که از هجدهسالگی به ساخت موسیقی الکترونیک و ویدیوکلیپ مشغول بود با نام موسیو وزو شناخته میشد. او در سال ۲۰۱۰ با فیلم «لاستیک» (Rubber) به جشنواره فیلم کن راه پیدا کرد و فیلمش علیرغم شکست در گشیه با نقدها و نظرات مثبتی از سوی منتقدان مواجه شد. دوپیو در سال ۲۰۱۹ هم با فیلم «پوست گوزن» (Deerskin) در بخش دوهفته کارگردانان جشنواره کن شرکت کرد که این فیلم هم با استقبال منتقدان مواجه شد.
فیلمهای دوپیو به شدت سورئالیستی هستند و با فیلمسازانی مانند چارلی کافمن و لوئیس بونوئل مقایسه میشود که خود این کارگردان هم از آنها به عنوان فیلمسازان الهامبخش یاد کرده است. استفادهی پرشمار از رویاها در فیلمهای او همچنین باعث مقایسهی او با کارگردان دیوید لینچ شده است، هرچند خود دوپیو این مقایسه را نمیپسندد. دوپیو علاوه بر کارگردانی در تمامی فیلمهایش به عنوان فیلمبردار و تدوینگر نیز فعالیت میکند. همسرش ژان لو بورو، به عنوان طراح صحنه اصلی و مدیر هنری فیلمهایش با او همکاری میکند.
درست شبیه به تروفو، دوپیو هم به تمسخر خودبزرگبینی بازیگران سرشناس فرانسوی میپردازد. اما او همچنین به موضوعات معاصر بیشتری مانند ظهور هوش مصنوعی به عنوان ابزاری برای کاهش هزینه و فرهنگ کنسل کردن و جنبش میتو در صنعت سینمای فرانسه میپردازد. همین موضوعات باعث میشود فیلم «پرده دوم» به یک اثر فرامتنی تبدیل شود و حتی فراتر از حدی که دوپیو انتظار داشت برود و همین موضوعات کنایهآمیز توجه بیشتری را به فیلم جلب میکند.
«پرده دوم» به احتمال زیاد قویترین فیلم دوپیو تا به امروز است و مطمئنا اولین فیلمی است که میتواند جنجالبرانگیز شود. فیلمنامه نه تنها به طور هوشمندانهای نوشته شده است، بلکه جنبههای فنی نیز استادانه هستند، از جمله فیلمبرداری با چهار برداشت بلند دوربین که سوژه را دنبال میکند و تدوین با زمانبندی عالی برای لحظات کمدی. این واقعیت که دوپیو تمام این کارها را به تنهایی انجام داده قطعا سزاوار تحسین است.
«پرده دوم» از بعضی جهات فیلم عجیبی است. با وجود تمام رویکردهای آگاهانه و کنایهآمیز، بهطور عجیبی فاقد ظرافت و حتی سطحی است؛ سطحیتر از کمدیهای قبلی دوپیو مانند «سیگار باعث سرفه میشود» (Smoking Causes Coughing) و «باورنکردنی اما واقعی» (Incredible But True). موضوع طنز جاری در «پرده دوم» این است که اساسا چیز بسیار احمقانهای در مورد بازیگری در فیلمها وجود دارد؛ وانمود کردن به اینکه افراد غیرواقعی در داستانهای ساختگی هستید، در حالی که اتفاقات مهمی در دنیا در جریان است که نیاز به آدمهای بزرگ با مشاغل درست و حسابی دارد. شاید «پرده دوم» چیز زیادی برای عرضه نداشته باشد، اما تلاش خودآگاه کارگردان برای ساخت اثری سرگرمکننده به نتایج خوبی ختم میشود.
بعد از اینکه مفهوم اصلی «پرده دوم» مشخص میشود، برای مدت کوتاهی میتوان از تماشای چگونگی بسط یافتن مفهوم داستان دوپیو لذت برد. دوپیو شیطنت خاص خود را این بار تنها به صورت پراکنده به کار میگیرد و برخی آکوردهای کمدی را بسیار فراتر از نقطهی اوجشان کش میدهد. به طور کلی، اظهارات ترنسستیزانه، همجنسگراستیزانه و جنبش میتو شخصیتها بیاثر واقع میشوند زیرا هرگز مشخص نیست که آیا دوپیو در حال نقد و تمسخر این طرز فکرهای زننده است یا صرفا از طنز سیاسی نابجا لذت میبرد. قوانین مربوط به فیلم درون فیلم تمایل به سرسامآور بودن دارند و مشاهدات دوپیو در مورد بازیگران خودخواه و سینمای فرمولزده به ندرت موفق از آب درمیآیند.
فیلم به لطف بازی فوقالعادهی بازیگرانش که هرگز به ماهیت متای این داستان نزدیک هم نمیشود و با وجود بنیان لرزانش، انسجام خود را حفظ میکند. سیدو به شکل ویژهای دوستداشتنی است و نقش بازیگری را ایفا میکند که مرتبا عصبانی میشود چون تنها کسی است که این پروژه را جدی میگیرد. فاش شدن اینکه فیلمی که تماشا میکنیم اولین فیلم ساختهشده توسط هوش مصنوعی است، «پرده دوم» را به قلمرویی ناراحتکننده و در عین حال خندهدار میفرستد، جایی که بازیگران باید شروع به تعامل با فیلمساز کنند.
در نهایت، این اثر بیهدف دوپیو به جای کمدی بودن، بیشتر ناامیدکننده است و از اینکه شکوه سینما از همه طرف مورد هجوم قرار گرفته است مینالد؛ از تماشاگران بیتفاوت تا بازیگران فرانسوی که ترجیح میدهند در آمریکا کار کنند یا فناوری بیروحی که جایگزین انسان میشود. اما بیننده آرزو میکند این کارگردان میتوانست اعتراض بهتری طراحی کند. فیلم او که در واقع قرار است به کمبود ایدههای جدید در سینما بپردازد، ناامیدکننده است، چرا که خود فاقد همان ایدههای جدید است.
درست است، شکستن دیوار چهارم چیز جدیدی نیست. الیور هاردی دائما این کار را انجام میداد. در همین حال، در فیلم «پرده دوم» حیرتانگیز است که این استراتژی برای خندهدار شدن چقدر طول میکشد. نقطه عطف زمانی فرا میرسد که بازیگر نقش ساقی در «پرده دوم» (میخانهای کنار جاده که بیشتر فیلم در آنجا میگذرد) با دستپاچگی و یک بطری شراب به سمت میز نزدیک میشود. شوخیها زمانی بهترین کارایی را دارند که غافلگیرکننده باشند، بنابراین تنها میتوان گفت که دوپیو برای ۲۰ دقیقه موفق میشود از این موقعیت استفاده کند.
با وجود زمان اجرای کوتاه فیلم، به طرز عجیبی تقریبا هر صحنهای بیش از حد طول میکشد، از جمله آخرین برداشت هوشمندانه و دیرهنگام. استراتژی دوپیو وارونه کردن یا تکرار ضربالمثلهای خاص برای تاثیرگذاری تازه است که برای مدتی خوب کار میکند، تا اینکه متوجه میشوید که نه «پرده دوم» و نه آن تفاسیر درجه دوم چیز زیادی برای گفتن ندارند.
«پرده دوم» پانزدهمین فیلم بلند کوئنتین دوپیو موسیقیدان و کارگردان فرانسوی است. او که از هجدهسالگی به ساخت موسیقی الکترونیک و ویدیوکلیپ مشغول بود با نام موسیو وزو شناخته میشد. او در سال ۲۰۱۰ با فیلم «لاستیک» (Rubber) به جشنواره فیلم کن راه پیدا کرد و فیلمش علیرغم شکست در گشیه با نقدها و نظرات مثبتی از سوی منتقدان مواجه شد. دوپیو در سال ۲۰۱۹ هم با فیلم «پوست گوزن» (Deerskin) در بخش دوهفته کارگردانان جشنواره کن شرکت کرد که این فیلم هم با استقبال منتقدان مواجه شد.
فیلمهای دوپیو به شدت سورئالیستی هستند و با فیلمسازانی مانند چارلی کافمن و لوئیس بونوئل مقایسه میشود که خود این کارگردان هم از آنها به عنوان فیلمسازان الهامبخش یاد کرده است. استفادهی پرشمار از رویاها در فیلمهای او همچنین باعث مقایسهی او با کارگردان دیوید لینچ شده است، هرچند خود دوپیو این مقایسه را نمیپسندد. دوپیو علاوه بر کارگردانی در تمامی فیلمهایش به عنوان فیلمبردار و تدوینگر نیز فعالیت میکند. همسرش ژان لو بورو، به عنوان طراح صحنه اصلی و مدیر هنری فیلمهایش با او همکاری میکند.
نقدها و نمرات فیلم «پرده دوم» چندان خوب نیست
فیلم «پرده دوم» با نقدها و نمرات متوسطی از سوی منتقدان مواجه شد و بالاترین امتیاز (۸۰ از ۱۰۰) را از هالیوود ریپورتر دریافت کرد و به طور کل در متاکریتیک امتیاز ۶۰% را به خود اختصاص داد.هالیوود ریپورتر – جوردن مینتزر | ۸۰ از ۱۰۰
اگر یک ایراد بر آثار دوپیو وارد باشد، این است که تمام فیلمهای او زمان اجرای بسیار کوتاهی دارند، چون هیچ پیچیدگی کلاسیکی در آنها دیده نمیشود. او فیلمهای خوشساخت و مفهومی میسازد که به شیوهای سرگرمکننده ژانرهای کمدی، علمی-تخیلی، ترسناک و غیره را با هم ترکیب میکنند، اما اغلب به واسطهی پرده دوم طولانی، بدون پایان واقعی به نظر میرسند. دوپیو شاید از این نقص آگاه بوده که آخرین اثر بلند خود را «پرده دوم» نامیده است، هرچند مشخص نیست که او کنایه میزند یا قصد دیگری دارد. اما مسلم است که این اولین اثر او محسوب میشود که به طور مستقیم حرفه خودش را هدف قرار میدهد. این فیلم در فیلم شبیه برداشتی عجیب و غریب و خندهدار از فیلم محبوب فرانسوا تروفو یعنی «روز برای شب» (Day for Night) است.درست شبیه به تروفو، دوپیو هم به تمسخر خودبزرگبینی بازیگران سرشناس فرانسوی میپردازد. اما او همچنین به موضوعات معاصر بیشتری مانند ظهور هوش مصنوعی به عنوان ابزاری برای کاهش هزینه و فرهنگ کنسل کردن و جنبش میتو در صنعت سینمای فرانسه میپردازد. همین موضوعات باعث میشود فیلم «پرده دوم» به یک اثر فرامتنی تبدیل شود و حتی فراتر از حدی که دوپیو انتظار داشت برود و همین موضوعات کنایهآمیز توجه بیشتری را به فیلم جلب میکند.
«پرده دوم» به احتمال زیاد قویترین فیلم دوپیو تا به امروز است و مطمئنا اولین فیلمی است که میتواند جنجالبرانگیز شود. فیلمنامه نه تنها به طور هوشمندانهای نوشته شده است، بلکه جنبههای فنی نیز استادانه هستند، از جمله فیلمبرداری با چهار برداشت بلند دوربین که سوژه را دنبال میکند و تدوین با زمانبندی عالی برای لحظات کمدی. این واقعیت که دوپیو تمام این کارها را به تنهایی انجام داده قطعا سزاوار تحسین است.
گاردین – پیتر بردشا | ۶۰ از ۱۰۰
دوپیو در فیلم «پرده دوم» با شیطنت خاص خود حساسیتهای صنعت فیلم را مسخره میکند. یکی از شخصیتها همجنسگراهراس و ترنسستیز به نظر میرسد، تا اینکه فیلم با یک چشمک به ما میگوید که این فقط یک رویا است. یا شاید هم نه؟ «پرده دوم» حتی با همان مبنای موقت و غیر قابل اعتماد، جنبش میتو را مسخره میکند، موضوعی که صنعت سینما واقعا آن را جدی میگیرد.«پرده دوم» از بعضی جهات فیلم عجیبی است. با وجود تمام رویکردهای آگاهانه و کنایهآمیز، بهطور عجیبی فاقد ظرافت و حتی سطحی است؛ سطحیتر از کمدیهای قبلی دوپیو مانند «سیگار باعث سرفه میشود» (Smoking Causes Coughing) و «باورنکردنی اما واقعی» (Incredible But True). موضوع طنز جاری در «پرده دوم» این است که اساسا چیز بسیار احمقانهای در مورد بازیگری در فیلمها وجود دارد؛ وانمود کردن به اینکه افراد غیرواقعی در داستانهای ساختگی هستید، در حالی که اتفاقات مهمی در دنیا در جریان است که نیاز به آدمهای بزرگ با مشاغل درست و حسابی دارد. شاید «پرده دوم» چیز زیادی برای عرضه نداشته باشد، اما تلاش خودآگاه کارگردان برای ساخت اثری سرگرمکننده به نتایج خوبی ختم میشود.
اسکرین دیلی – تیک گریرسون | ۵۰ از ۱۰۰
فیلم جدید و سرگرمکنندهی نویسنده-کارگردان کوئنتین دوپیو، نگرانیهای عمیق او را در مورد آیندهی سینما نقض میکند. «پرده دوم» ظاهرا دربارهی رابطهی عاشقانهی پر فراز و نشیب بین یک مرد و یک زن است – مرد میخواهد از دست زن خلاص شود و امیدوار است او را به دوست صمیمیاش قالب کند – اما به زودی مشخص میشود که شخصیتها میدانند که در یک فیلم هستند، آن هم یک فیلم کلیشهای و پیشپا افتاده. لئا سیدو، ونسان لندون، لویی گارل و رافائل کنارد کاملا خود را وقف این تمرین پستمدرن گستاخانه کردهاند، اما نه طنز و نه نقد فیلم به اندازهی کافی تیز نیستند که بتوانند چنین حشو بیمحتوایی را سرپا نگه دارند.بعد از اینکه مفهوم اصلی «پرده دوم» مشخص میشود، برای مدت کوتاهی میتوان از تماشای چگونگی بسط یافتن مفهوم داستان دوپیو لذت برد. دوپیو شیطنت خاص خود را این بار تنها به صورت پراکنده به کار میگیرد و برخی آکوردهای کمدی را بسیار فراتر از نقطهی اوجشان کش میدهد. به طور کلی، اظهارات ترنسستیزانه، همجنسگراستیزانه و جنبش میتو شخصیتها بیاثر واقع میشوند زیرا هرگز مشخص نیست که آیا دوپیو در حال نقد و تمسخر این طرز فکرهای زننده است یا صرفا از طنز سیاسی نابجا لذت میبرد. قوانین مربوط به فیلم درون فیلم تمایل به سرسامآور بودن دارند و مشاهدات دوپیو در مورد بازیگران خودخواه و سینمای فرمولزده به ندرت موفق از آب درمیآیند.
فیلم به لطف بازی فوقالعادهی بازیگرانش که هرگز به ماهیت متای این داستان نزدیک هم نمیشود و با وجود بنیان لرزانش، انسجام خود را حفظ میکند. سیدو به شکل ویژهای دوستداشتنی است و نقش بازیگری را ایفا میکند که مرتبا عصبانی میشود چون تنها کسی است که این پروژه را جدی میگیرد. فاش شدن اینکه فیلمی که تماشا میکنیم اولین فیلم ساختهشده توسط هوش مصنوعی است، «پرده دوم» را به قلمرویی ناراحتکننده و در عین حال خندهدار میفرستد، جایی که بازیگران باید شروع به تعامل با فیلمساز کنند.
در نهایت، این اثر بیهدف دوپیو به جای کمدی بودن، بیشتر ناامیدکننده است و از اینکه شکوه سینما از همه طرف مورد هجوم قرار گرفته است مینالد؛ از تماشاگران بیتفاوت تا بازیگران فرانسوی که ترجیح میدهند در آمریکا کار کنند یا فناوری بیروحی که جایگزین انسان میشود. اما بیننده آرزو میکند این کارگردان میتوانست اعتراض بهتری طراحی کند. فیلم او که در واقع قرار است به کمبود ایدههای جدید در سینما بپردازد، ناامیدکننده است، چرا که خود فاقد همان ایدههای جدید است.
ورایتی – پیتر دبروج | ۴۰ از ۱۰۰
مشکل کنایه در هر سطحی این است که قضاوت در مورد صداقت را تقریبا غیرممکن میکند. ابهام حاصل از آن، سنگ بنای طنز نسل زِد به حساب میآید، جایی که مفاهیم فراکنایهای و پساکنایهای هدف نویسنده را به طور کامل پنهان میکنند و مخاطبان میتوانند محتوا را به هر نحوی که دوست دارند تفسیر کنند. برخی دلخور میشوند، در حالی که برخی دیگر عناصر افراطی را به عنوان وارونهسازی عمدی مفاهیم ناراحتکننده میبینند. افسوس، دوپیو به هیچ یک از اینها بیش از حد تکیه نمیکند. در هر صورت، او به نتیجه نمیرسد و در حلقه بیپایان زیرکی خودش گیر میکند.درست است، شکستن دیوار چهارم چیز جدیدی نیست. الیور هاردی دائما این کار را انجام میداد. در همین حال، در فیلم «پرده دوم» حیرتانگیز است که این استراتژی برای خندهدار شدن چقدر طول میکشد. نقطه عطف زمانی فرا میرسد که بازیگر نقش ساقی در «پرده دوم» (میخانهای کنار جاده که بیشتر فیلم در آنجا میگذرد) با دستپاچگی و یک بطری شراب به سمت میز نزدیک میشود. شوخیها زمانی بهترین کارایی را دارند که غافلگیرکننده باشند، بنابراین تنها میتوان گفت که دوپیو برای ۲۰ دقیقه موفق میشود از این موقعیت استفاده کند.
با وجود زمان اجرای کوتاه فیلم، به طرز عجیبی تقریبا هر صحنهای بیش از حد طول میکشد، از جمله آخرین برداشت هوشمندانه و دیرهنگام. استراتژی دوپیو وارونه کردن یا تکرار ضربالمثلهای خاص برای تاثیرگذاری تازه است که برای مدتی خوب کار میکند، تا اینکه متوجه میشوید که نه «پرده دوم» و نه آن تفاسیر درجه دوم چیز زیادی برای گفتن ندارند.
https://teater.ir/news/61071