نگاهی به زاویه‌های پنهان زندگی یکی از بازیگران محبوب این روز‌های سینمای جهان.
چارسو پرس:در روز‌های اخیر رابرت پتینسون ۳۸ ساله شد، اما کماکان به نظر می‌رسد انگار همین اخیراً بود که او نقش سدریک دیگوری را در مجموعه فیلم‌های هری پاتر بازی کرد. رابرت در طول دوران بازیگری خود، مخاطبان و کارشناسان صنعت سینما را متقاعد کرده است که او چیزی بیش از ایفای نقش یک خون آشام یا یک دانش آموز دبیرستانی جذاب مهارت دارد. با این حال، اطلاعات زیادی در مورد زندگی او وجود ندارد و حتی باور برخی از حقایق نیز سخت است.

خون آشام بودن تنها هنر رابرت پتینسون نیست!


رابرت پتینسون بارها گفته است که از بازی در فرنچایز «The Twilight Saga» ناراحت نیست، اما شخصیت خود را نیز دوست نداشته؛ در واقع او گفته است «هرچه بیشتر فیلمنامه را می‌خواندم، بیشتر از آن مرد متنفر بودم، بنابراین او را در نقش یک نفرت‌انگیز افسرده از خود بازی کردم.»!!! در واقع، رابرت پتینسون کاملاً معتقد است که در طول فیلمبرداری این فیلم‌ها حیثیت خود را از دست داده است. اما چرا؟ چون سازندگان فیلم از او خواسته‌اند که بازی مورد نظر خودش را نکند، بلکه سعی کند مردی جذاب و مرموز برای مخطبان جنس مخالفش باشد.

حتی به گفته این بازیگر، پتینسون می‌خواست پیشنهاد اضافه کردن چیزی خاص به شخصیتش را بدهد تا حس هنری به آن اضافه شود، اما این ایده نیز رد شد. با این حال، این بازیگر وقت را تلف نکرد و پس پشت سر گذاشتن اوقات فراغت خود در گرگ و میش برای حضور در پروژه‌هایی موافقت کرد که کاملاً مخالف این حماسه اروتیک خون آشامی بودند. به عنوان مثال نقش سالوادور دالی در «Little Ashes» و نقش یک دانش آموز ابدی در درام تاثیرگذار «مرا به خاطر بسپار» از آن دست آثار موفق او در امر بازیگری بودند.

فراری از هالیوود


به محض اینکه پتینسون با تصویر یک خون آشام خداحافظی کرد، شروع به ورود به سینمای مولف گونه کرد و با موفقیت بسیار زیاد این راه را دنبال کرد. رابرت پتینسون در پایان حضور در آم فرنچایز خون آشامی وضعیت خود را این گونه توضیح داد: «به نظر می‌رسد کسی مرا سوار قطاری خارج از کنترل کرده است، و من تقریباً به جایی رسیدم تا اکنون کنترل آن را در دست بگیرم». در سال 2012، زمانی که آخرین «گرگ و میش» اکران شد، این بازیگر نگرش جدی در انتخاب خود به آثار بعدی‌اش نشان داد و در فیلم «Cosmopolis» دیوید کراننبرگ نقش یک میلیونر را بازی کرد.

پتینسون سپس در فیلم پساآخرالزمانی «ولگرد» دیوید میشد ایفای نقش کرد و پس از آن در فیلم «کودکی یک رهبر» از برادی کوربت به یک روزنامه نگار سرخورده تبدیل شد. در یک نگاه کلی این بازیگر به همراه همکارش در گرگ و میش، یعنی کریستن استوارت، مجبور شدند بعد از حملات منتقدان و تماشاگران در هالیوود، از آن فرار کنند. بنابراین به نظر می‌رسید که پتینسون عمداً از هالیوود دور شد و سینمای مولف را برای ادامه کارش انتخاب کرد. خود رابرت پتینسون گفته است مطمئن بوده که دیگر دوران افسانه‌های ابدی مانند دی کاپریو به پایان رسیده و اکنون ناپدید شدن از صفحه نمایش بسیار آسان‌تر شده است.

تجربه دردناک پارانویا!


در سال 2009، رابرت گفت که محبوبیت او پس از دیده شدنش در فرنچایز «گرگ و میش» او را به پارانویا سوق داد؛ افزایش توجه به سادگی در زندگی او دخالت کرد و طرفداران در تمام زوایای مختلف زندگی او سرگردان شدند. یک سال بعد، پتینسون دوباره تجربیات عاطفی خود را به اشتراک گذاشت: بازیگر در میان جمعیت شروع به احساس اضطراب کرد و به طرفداران واکنش نشان داد که گویی آنها می‌توانند به او آسیب برسانند.

به نظر می رسد رابرت همیشه نگران چیزی است که او را دچار افسردگی کرده است. در سال 2022، او در مورد لباس بتمن که می‌خواست برای فیلم مت ریوز امتحان کند، دوباره دچار پارانویا شده بود. او حتی پس از بازی در نقش بتمن گفته بود که «هر چه به فیلمبرداری نزدیک می‌شدیم، رفتن در لباس بتمن برای او مسخره‌تر به نظر می‌رسید.» در نتیجه او برای کنار آمدن با این نقش در خانه با یک تی شرت شوالیه تاریکی و سپس پوشیدن آن لباس ابرقهرمانی زمان زیادی را گذراند.

ترس و نفرت در هر کجا


با نگاهی به نقش‌های جدیدتر رابرت پتینسون، به نظر می‌رسد او احتمالاً تصمیم گرفته است که گرایش خود به پارانویا را در صفحه نمایش سینما نیز منعکس کند. در سال 2017، او نقش یک جنایتکار شکست خورده را در فیلم هیجان‌انگیز برادران سافدی بازی کرد که بخت و اقبالش مدت‌ها بود به پایان رسیده بود؛ سپس طولی نکشید که این اجرای رابرت پتینسون به عنوان بهترین نقش حرفه‌ای او شناخته شد. داستان آن فیلم یادآور کابوس‌های خود بازیگر این است. این یعنی در این نقش او هر ده دقیقه‌ای که نمی‌گذرد در دام دیگری قرار می‌گیرد.

این بازیگر اجرای چنین نقش‌هایی را در آثار مستقل دیگر نیز تکرار کرد. سرانجام، در سال 2019، رابرت سه حضور در آثار پارانوئیدی خود را تکمیل کرد و در فیلم ترسناک رابرت اگرز، فانوس دریایی، نقش فانوس بان جوانی با اتفاقات عجیب در پیرامونش را بازی کرد. این نقش به نقطه عطفی در کارنامه او تبدیل شد. سرانجام آمادگی این بازیگر برای نمایش جنون در نقش‌های خاص به طور غیرقابل برگشتی به چشم مخاطبان آمد. پتینسون گفته است برای رسیدن به چنین اجرایی در این فیلم، قبل از برخی صحنه‌ها از روی خواسته خود استفراغ کرده تا به حالت مناسب برسد، در کفش هایش سنگ گذاشته و به طور واقعی رفتاری ناپسند با بدن خود کرده است.

رمز و راز‌های پتینسون


به طور کلی باید گفت پتینسون فقط نقش یک خون آشام مرموز را در دوران کاری خود دریافت نکرده است، بلکه زندگی او نیز در هاله‌ای از رمز و راز است. برای مثال این بازیگر شبکه‌های اجتماعی را اداره نمی‌کند. حداقل، او حساب‌های رسمی ندارد. در سال 2017، او اعتراف کرد که فقط در تاریک ترین زمان‌ها به راه اندازی یک صفحه فکر می‌کرد و چند سال بعد اعتراف کرد که مخفیانه از توییتر (اکنون X) استفاده می‌کند.

اما نکته کمبود شبکه‌های اجتماعی نیست، بلکه این بازیگر چندین بار در حال دروغگویی دیده شده است. به عنوان مثال، پتینسون در گفتگو با یک برنامه ویژه، درباره چگونگی مرگ یک دلقک در مقابل چشمانش صحبت کرد که بازیگر برای اولین بار آن را در سیرک دیده بود؛ اما سپس خود او اعتراف کرد که داستانی که گفته ساخته شده در ذهن او بوده است. دروغ بعدی او بعدی نیز برایش چندان بی ضرر نبود؛ اما چرا؟ چون پتینسون یک بار در نمایش جیمی کیمل گفت که او در فیلم Good Time از سگی به شکل ویژه خوشش آمده و به فکر زندگی خاص با اوست.

در نتیجه، این خبر در سراسر اینترنت پخش شد و حتی سازمان PETA که برای رفتار اخلاقی با حیوانات مبارزه می‌کند، به آن پاسخ و واکنش نشان داد. اما پس از آن کارگردانان فیلم مجبور شدند در شبکه‌های اجتماعی خود توضیح دهند که این فقط یک شوخی یا دروغ از سمت پتینسون بوده است. معلوم نیست چه حقایق دیگری از زندگی رابرت پتینسون را نمی‌توان تأیید کرد! آیا به گفته خودش او واقعاً شش هفته موهای خود را نشست و مجلاتی با داستان‌های بزرگسالانه در یک مدرسه پسرانه نمی‌فروخت؟ با وجود شایعات فزاینده، ما یک چیز را به طور قطع پیرامون او می‌دانیم: رابرت پتینسون یک بازیگر شایسته است.


منبع: ویجیاتو