وقتی فندریکس وارد پروژه بیچارگان شد، طراحی صحنه و میزانسنهای فیلم دقیقا مشخص شده بودند. او به لطف دید دقیق لانتیموس، بیشتر موسیقی را قبل از شروع فیلمبرداری نوشت. اگرچه این فیلم بر اساس رمانی از آلاسدیر گری ساخته شده، اما به فندریکس دستور داده شده بود که قبل از به ثمر رساندن فیلم، رمان را نخواند.
چارسو پرس: جهان فیلم بیچارگانجهانی است پر از فردیت و نمایش لجام گسیختۀ امیال و آمال انسان. انسانی که در نهایت به خودش رجوع میکند و جواب تمام سوالهایی که از جهان و دیگران دارد را در خود پیدا میکند. در راه رسیدن به جوابهای غایی، شخصیت اصلی داستان بیچارگان، همه راههایی را که تصور میکند منتهی به لذت و آزادی میشوند را امتحان میکند و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. برای این جهانِ آغشته به پرسشهای دنیوی که گاه رنگ لذتهای زودگذر میگیرند و گاه رنگ پرسشهای بزرگ، موسیقیای از جنسی متفاوت نیاز است. این تفاوت همان رنگ فلسفیای است که فیلم دارد و میبایست در موسیقی هم به عنوان لایه صوتی فیلم نقش متجلی شود. و شما بگویید چه سبکی از موسیقی بیانگر این سوالهای وجودی بیش از موسیقی کلاسیک و موسیقی مدرن است؟
جرسکین فندریکس آهنگساز جوانی که سراغ ساخت موسیقی متن بیچارگان رفته است دقیقا در همین دو ژانر موسیقیاش را پیش برده. این اولین همکاری فندریکس با یورگوس لانتیموس، کارگردان فیلم است و اتفاقاً اولین باری است که لانتیموس از اساس با یک آهنگساز همکاری میکند. اما داستان برای آهنگساز ما جذابتر از این حرفهاست. جرسکین فندریکس در حالی برای ساخت موسیقی بیچارگان نامزد اسکار شد که ساخت این موسیقی فیلم اولین کار او به عنوان آهنگساز سینما بود! و او با اولین موسیقی فیلمش به عنوان جوانترین نامزد جایزه اسکار بای دریافت جایزه بهترین موسیقی متن اصلی در سال ۲۰۲۴ با تنها ۲۹ سال سن در جهان شناخته شد. او قبلاً در حوزه موسیقی پاپ فعالیت کرده بود و البته که یک اپرا هم نوشته بود، اما ساخت موسیقی برای این فیلم، یک تجربه کاملاً جدید برایش محسوب میشد. خودش میگوید: «من هیچ ایدهای برای هیچ یک از فرآیندهای ساخت موسیقی فیلم نداشتم! نمیدانستم باید چه کار کنم و این واقعا وحشتناک بود. هر دوی ما (من و کارگردان) نسبت به همه چیز خیلی نگران و خجالتی بودیم، اما میدانید اتفاق خوب آنجا بود که هر دویمان در این موضوع بسیار تازهکار بودیم و شاید همین تازهکاری به کمکمان آمد.»
حالا بیایید با هم بگذریم از خوششانسیهای فندریکس جوان! برویم سراغ یورگوس لانتیموس که پیش از این از حضور آهنگسازها استفادهای نکرده بود. و بیچارگان اولین فیلم بلندی است که این فیلمساز با همکاری یک آهنگساز ساخته است، هرچند موسیقی همیشه نقش ویژهای در آثار او داشته است اما او معمولا سراغ موسیقی کلاسیک میرفت و ترجیح میداد از قطعات آماده استفاده کند.او در فیلم خرچنگ از آثار بتهوون برای ارکستر مجلسی زهی، اشنیتکه، استراوینسکی، شوستاکوویچ و بریتن استفاده کرد، در حالی که در مورد علاقه از آثار باروک از آهنگسازانی چون پورسل، ویوالدی، هندل و باخ، آثار رمانتیک شوبرت و رابرت شومان، و آثار قرن بیستم و معاصر از آهنگسازانی چون مسیان، فراری و آنا مردیت بهره برد.
اما در مقایسه با این دو فیلم، موسیقی متن فندریکس برای بیچارگان واقعاً در نوع خود بینظیر است و دنیای عجیب و شگفتانگیز و تا حدودی فانتزی لانتیموس را کاملاً به تصویر میکشد. جهان صوتی بیچارگان همچون جهان تصویریاش دنیاییست پر از ملودیهای عجیب و غریب و سازهای در هم گره خورده. موسیقی نیز همچون تصاویر به شکل سوررئال پیش میرود و فانتزیهای فیلم را برجسته میکند تا جایی که قطعات ناب فیلم را برای مخاطبان جدی موسیقی و سینما بیادماندنی میکند. آنهایی که سینمای لانتیموس را با سبک منحصربهفرد فیلمسازی و زیباییشناسیاش و جهان ابزوردی که پیش روی مخاطبش میگشاید میشناسند، میدانند که برای پردازش دقیق و درست این تصاویر ناب در ذهن، تا چه اندازه موسیقی میتواند کمککننده باشد.
وقتی فندریکس وارد پروژه بیچارگان شد، طراحی صحنه و میزانسنهای فیلم دقیقا مشخص شده بودند. او به لطف دید دقیق لانتیموس، بیشتر موسیقی را قبل از شروع فیلمبرداری نوشت. اگرچه این فیلم بر اساس رمانی از آلاسدیر گری ساخته شده، اما به فندریکس دستور داده شده بود که قبل از به ثمر رساندن فیلم، رمان را نخواند. فندریکس خودش اینطور توضیح میدهد که «ما هیچ ارجاعی در جهانِ خارج از فیلم نداشتیم. در واقع این روشی بسیار عجیب اما مفید برای ساخت موسیقی یا هر کار خلاقه دیگری بود. من هر آنچه را که نیاز داشتم داشتم از فیلمنامۀ فوقالعادهای که در اختیارم بود تامین میکرد. به خصوص اینکه به شدت تحت تأثیر شخصیتها و نحوه بیان احساساتشان قرار گرفته بودم. برای من جهان فیلمنامه، جهانی عالی و کامل برای شکلگیری موتیفها و ملودیها بود. مثلا وقتی شخصیت بلا عاشق میشود، میخواستم که موسیقی عاشق او شود.»
آهنگساز جوان ما، در بیچارگان، موسیقی را به سبک اکثر موسیقیهای مدرن، گاه به سمت طنز برده است و صداهای دیستورتشده را روی تصاویر نشانده است تا این جهان سورئال را صداسازی کرده باشد. او برای بازنمایی این جهان جذاب، زیبا و پر از رنگ، سراغ انبوهی صداهای زنده رفت، آنها را ضبط کرد و در قالب موسیقی از آنها استفاده کرد. او این صداهای زنده را با ابزار دیجیتال ترکیب میکرد و بعد رویشان موسیقی میگذاشت. فندریکس تمام لاینهای صوتی را برای هر ساز به صورت جداگانه ضبط کرد. اتفاقی که در سینمای جهان اصلا رایج نیست. به این معنی که اصالت موسیقیهای خوب فیلم اغلب به این صورت تائید میشود که ارکستر قطعات را به صورت زنده اجرا میکند و آهنگساز از اجرای زنده آنها روی سکانسهای مختلف استفاده میکند. اما فندریکس میخواست که روی تک تکم صداها تسلط داشته باشد. بنابراین آنها را به صورت تک تک ضبط کرد.
علی ایحال همچون شخصیت بلا که هرکاری دلش میخواست از ابتدا تا انتهای فیلم کرد، فندریکسِ فیلم اولی هم تمام آنچه را که طی سالیان برای خود در موسیقی اندوخته بود، به بیچارگان آورد و موسیقیای ساخت که کمتر کسی میتواند فیلم را بدون آن بیاد بیاورد.
منبع: فیلیمو شات
نویسنده: نسیم قاضیزاده
معرفی فیلم بیچارگان با بازی اما استون
جرسکین فندریکس آهنگساز جوانی که سراغ ساخت موسیقی متن بیچارگان رفته است دقیقا در همین دو ژانر موسیقیاش را پیش برده. این اولین همکاری فندریکس با یورگوس لانتیموس، کارگردان فیلم است و اتفاقاً اولین باری است که لانتیموس از اساس با یک آهنگساز همکاری میکند. اما داستان برای آهنگساز ما جذابتر از این حرفهاست. جرسکین فندریکس در حالی برای ساخت موسیقی بیچارگان نامزد اسکار شد که ساخت این موسیقی فیلم اولین کار او به عنوان آهنگساز سینما بود! و او با اولین موسیقی فیلمش به عنوان جوانترین نامزد جایزه اسکار بای دریافت جایزه بهترین موسیقی متن اصلی در سال ۲۰۲۴ با تنها ۲۹ سال سن در جهان شناخته شد. او قبلاً در حوزه موسیقی پاپ فعالیت کرده بود و البته که یک اپرا هم نوشته بود، اما ساخت موسیقی برای این فیلم، یک تجربه کاملاً جدید برایش محسوب میشد. خودش میگوید: «من هیچ ایدهای برای هیچ یک از فرآیندهای ساخت موسیقی فیلم نداشتم! نمیدانستم باید چه کار کنم و این واقعا وحشتناک بود. هر دوی ما (من و کارگردان) نسبت به همه چیز خیلی نگران و خجالتی بودیم، اما میدانید اتفاق خوب آنجا بود که هر دویمان در این موضوع بسیار تازهکار بودیم و شاید همین تازهکاری به کمکمان آمد.»
نگاهی به فیلم «بیچارگان»؛ وحشت همان دریای خروشانی که از درونش زاده شدهایم
حالا بیایید با هم بگذریم از خوششانسیهای فندریکس جوان! برویم سراغ یورگوس لانتیموس که پیش از این از حضور آهنگسازها استفادهای نکرده بود. و بیچارگان اولین فیلم بلندی است که این فیلمساز با همکاری یک آهنگساز ساخته است، هرچند موسیقی همیشه نقش ویژهای در آثار او داشته است اما او معمولا سراغ موسیقی کلاسیک میرفت و ترجیح میداد از قطعات آماده استفاده کند.او در فیلم خرچنگ از آثار بتهوون برای ارکستر مجلسی زهی، اشنیتکه، استراوینسکی، شوستاکوویچ و بریتن استفاده کرد، در حالی که در مورد علاقه از آثار باروک از آهنگسازانی چون پورسل، ویوالدی، هندل و باخ، آثار رمانتیک شوبرت و رابرت شومان، و آثار قرن بیستم و معاصر از آهنگسازانی چون مسیان، فراری و آنا مردیت بهره برد.
اما در مقایسه با این دو فیلم، موسیقی متن فندریکس برای بیچارگان واقعاً در نوع خود بینظیر است و دنیای عجیب و شگفتانگیز و تا حدودی فانتزی لانتیموس را کاملاً به تصویر میکشد. جهان صوتی بیچارگان همچون جهان تصویریاش دنیاییست پر از ملودیهای عجیب و غریب و سازهای در هم گره خورده. موسیقی نیز همچون تصاویر به شکل سوررئال پیش میرود و فانتزیهای فیلم را برجسته میکند تا جایی که قطعات ناب فیلم را برای مخاطبان جدی موسیقی و سینما بیادماندنی میکند. آنهایی که سینمای لانتیموس را با سبک منحصربهفرد فیلمسازی و زیباییشناسیاش و جهان ابزوردی که پیش روی مخاطبش میگشاید میشناسند، میدانند که برای پردازش دقیق و درست این تصاویر ناب در ذهن، تا چه اندازه موسیقی میتواند کمککننده باشد.
وقتی فندریکس وارد پروژه بیچارگان شد، طراحی صحنه و میزانسنهای فیلم دقیقا مشخص شده بودند. او به لطف دید دقیق لانتیموس، بیشتر موسیقی را قبل از شروع فیلمبرداری نوشت. اگرچه این فیلم بر اساس رمانی از آلاسدیر گری ساخته شده، اما به فندریکس دستور داده شده بود که قبل از به ثمر رساندن فیلم، رمان را نخواند. فندریکس خودش اینطور توضیح میدهد که «ما هیچ ارجاعی در جهانِ خارج از فیلم نداشتیم. در واقع این روشی بسیار عجیب اما مفید برای ساخت موسیقی یا هر کار خلاقه دیگری بود. من هر آنچه را که نیاز داشتم داشتم از فیلمنامۀ فوقالعادهای که در اختیارم بود تامین میکرد. به خصوص اینکه به شدت تحت تأثیر شخصیتها و نحوه بیان احساساتشان قرار گرفته بودم. برای من جهان فیلمنامه، جهانی عالی و کامل برای شکلگیری موتیفها و ملودیها بود. مثلا وقتی شخصیت بلا عاشق میشود، میخواستم که موسیقی عاشق او شود.»
نقد فیلم «بیچارگان» یورگوس لانتیموس؛ زائر افسونشده
آهنگساز جوان ما، در بیچارگان، موسیقی را به سبک اکثر موسیقیهای مدرن، گاه به سمت طنز برده است و صداهای دیستورتشده را روی تصاویر نشانده است تا این جهان سورئال را صداسازی کرده باشد. او برای بازنمایی این جهان جذاب، زیبا و پر از رنگ، سراغ انبوهی صداهای زنده رفت، آنها را ضبط کرد و در قالب موسیقی از آنها استفاده کرد. او این صداهای زنده را با ابزار دیجیتال ترکیب میکرد و بعد رویشان موسیقی میگذاشت. فندریکس تمام لاینهای صوتی را برای هر ساز به صورت جداگانه ضبط کرد. اتفاقی که در سینمای جهان اصلا رایج نیست. به این معنی که اصالت موسیقیهای خوب فیلم اغلب به این صورت تائید میشود که ارکستر قطعات را به صورت زنده اجرا میکند و آهنگساز از اجرای زنده آنها روی سکانسهای مختلف استفاده میکند. اما فندریکس میخواست که روی تک تکم صداها تسلط داشته باشد. بنابراین آنها را به صورت تک تک ضبط کرد.
علی ایحال همچون شخصیت بلا که هرکاری دلش میخواست از ابتدا تا انتهای فیلم کرد، فندریکسِ فیلم اولی هم تمام آنچه را که طی سالیان برای خود در موسیقی اندوخته بود، به بیچارگان آورد و موسیقیای ساخت که کمتر کسی میتواند فیلم را بدون آن بیاد بیاورد.
منبع: فیلیمو شات
نویسنده: نسیم قاضیزاده
https://teater.ir/news/61330