فصل انیمههای بهار سال ۲۰۲۴ میلادی از راه رسیده است و در کنار مجموعههای قدیمیتر که منتظر بازگشتشان بودیم، انیمههای تازهای نیز آمدهاند و برای ربودن گوی سبقت در این صنعت رقابت میکنند. این تازهواردها پتانسیل آن را دارند که به انیمههای ماندگار موفقی تبدیل شوند و باتوجه به آنکه احتمالا خبر ساخت دنبالههایشان را خواهیم شنید، بهتر است نام این انیمههای تازهی بهار ۲۰۲۴ را نیز به خاطر بسپارید.
چارسو پرس: انیمههای بهار ۲۰۲۴ ژانرهای مختلفی را دربرمیگیرند که از ژانرهای محبوب تا موضوعات عجیبوغریبتر همه را پوشش میدهند. طرفداران انیمههای محبوب مثل «مدرسهی قهرمانانهی من»، «خادم سیاه» و «زمانی که به عنوان یک اسلایم تناسخ پیدا کردم» که دلشان را برای دیدن فصل بعدی این مجموعهها صابون زده بودند بالاخره میتوانند در بهار ۲۰۲۴ میلادی شاهد فصل بعدی این انیمههای جذاب باشند.
در مقابل، رقبای تازهای برای این انیمههای قدیمیتر قد علم کردهاند؛ برای مثال، «کایجو شماره ۸» یکی از انیمههای اکشن با هیجان بالا است که میتواند برای طرفداران ژانر کایجو پیشنهاد مناسبی باشد. در این میان، بسیاری انیمههای آشنا و تازه در ژانر برشی از زندگی نیز داریم که برخی با طنز سادهی خود و برخی دیگر با حالوهوای دبیرستانی تنوع انیمههای امسال را بلا بردهاند. با این همه گزینه، بالاخره هر انیمهبازی میتواند داستانی پیدا کند که مطابق علایقش باشد. اما اگر مطمئن نیستید کدام انیمههای بهار ۲۰۲۴ به مذاق شما بیشتر خوش میآید، میتوانید به فهرست زیر رجوع کنید.
داستان این انیمهی علمی-تخیلی از یک واقعهی خانمانخرابکن آغاز میشود که مردم نام آن را «زلزلهی فضایی» (Spacequake) گذاشتهاند؛ زلزلهای که تمام اوراسیا را با خاک یکسان میکند. این زلزلههای فضایی توسط موجودات مرموزی به نام روحها ایجاد میشوند. از سی سال پیش، این زلزلههای عجیب، جهان و آرامش آن را تحتالشعاع قرار دادهاند.
برای آنکه از نتایج وحشتناک این فجایع جلوگیری شود، شخصیت اصلی شیدو ایتسوکا روی کار میآید که وظیفه دارد قدرت این روحها را محدود کند؛ اما مسئله اینجاست که تنها راه بستن قدرت این روحها، این است که آنها باید عاشق شکارچی خود شوند. بنابراین، شیدو با این ارواح سر قرار میرود و خلاصه میخواهد هر طور که شده آنها را عاشق خود کند تا بتواند دنیا را نجات دهد.
به این ترتیب مأموریت شیدو آغاز میشود و باید با ارواح مختلفی سروکله بزند که هر کدام شخصیت خاص خودشان را دارد و شیدو باید بفهمد هر کدام به چه دلیلی زمینلرزهها را ایجاد میکند. با اینکه «دیت اِ لایو» از بیرون شبیه انیمههای رمانتیک آبکی است، اما نباید فراموش کنید که هدف قهرمان داستان از برقراری روابط عاشقانه با این ارواح جلوگیری از فجایع قریبالوقوعی است که آیندهی بشریت را تهدید میکنند.
بااینکه نمیتوان انیمهای را که چهار فصل از آن گذشته به تازهواردها توصیه کرد، اما اگر طرفدار انیمههای برشی از زندگی هستید، میتوانید ردی از آن را در فصل پنجم این انیمه هم پیدا کنید. هرچند مسیر این فصل «دیت اِ لایو» بیشتر به سمت انیمههای اکشن رفته است، اما ترکیب تمام این ژانرها نتیجهی قوی در این مجموعهی بهار به نمایش میگذارد که برای سال ۲۰۲۴ میلادی منتظر فصل بعدیاش بودیم. در این فصل بیشتر دربارهی گذشتهی شیدو و ارتباط ویژهای که با ارواح دارد میفهمیم که زمینهی یک پایانبندی درستودرمان را فراهم میکند.
شخصیت اصلی، شیزورو چیکورا، مصمم است که دوست گمشدهاش، یوکا را، که شایعه شده در شهری دوردست به نام ایکبوکورو زنده است، پیدا کند. شیزورو با همراهی سه دختر دیگر تصمیم میگیرند سوار قطار متروکهای شوند که آنها را به سمت جهان ناشناختهی پساآخرالزمانی میبرد؛ با این امید که بتوانند بالاخره به شهر ایکبوکورو رسیده و یوکا را پیدا کنند.
«قطاری به ته دنیا» یک انیمهی جذاب با ایدهای تازه است و سوالاتی که مطرح میکند به یکی دو فصل دیگر نیاز دارند تا به خوبی پاسخ داده شوند؛ مثلا علت این پدیدهی عجیب چیست؟ چه چیزی در ته دنیا، در آخرین ایستگاه قطار در انتظارشان است؟
شرکت انیمهی EMT Squared با این مجموعه خنده، دلهره و تعلیق را همزمان سر سفره میآورد؛ برای مثال، با اینکه دخترها میخواهند به یک مقصد مشخص بروند، اما تمام جذابیت ماجرا در این است که آنها در طول سفرشان با شهرهای مختلفی مواجه میشوند که هر یک از دیگری عجیب و غریبتر است؛ از فرقههایی که قارچ میزنند، تا شهرهایی که در آنها جنگهای مینیاتوری در جریان است، هر ایستگاه برای خودش یک ماجراجویی تازه به دنبال دارد.
«خادم سیاه: آرک مدرسه عمومی» پس از تقریبا یک دهه همین روند کیفی خوب را ادامه میدهد و شرکت انیمهی CloverWorks هم خوب میداند چگونه استایل انیمیشن خود را برای «خادم سیاه» به کار بگیرد که ماهیت گوتیک داستان حفظ شود. این فصل، که فصل چهارم انیمهی «خادم سیاه» به حساب میآید، بر اساس هفتمین مانگای یانا توبوسو برای این سری ساخته شده است.
داستان این فصل از این قرار است که به دستور ملکه ویکتوریا، شیو فانتومهایو مأمور شده که به عنوان نفوذی به کالجی برود که اغلب فرزندان قدرتمندترین و ثروتمندترین خانوادههای بریتانیا در آن درس میخوانند. اخیرا بسیاری از دانشآموزان این کالج از خانوادههایشان فاصله گرفته و حتی حاضر نمیشوند کالج را ترک کنند. در نتیجه، شیل باید علت این ماجرا را دریابد و این کار را با نزدیک شدن به چهار دانشآموز مهم انجام خواهد داد که در مرکزیت این ماجرای پررمز و راز قرار گرفتهاند. البته که سباستین هم در کنار اوست تا در این مسیر به شیل کمک کند.
مثل همیشه شیل و سباستین ستارههای «خادم سیاه» هستند. بااینکه شیل از بچههای همسن خودش یک سروگردنی از نظر هوشی بالاتر است، اما همچنان قرار گرفتن در چنین کالجی با سیاستهای خاص خود شیل را از منطقهی امناش خارج میکند. در مقابل، خادم شیطانی او، سباستین، از دیدن تقلاکردن شیل لذت میبرد که انیمهای خندهدار و سرگرمکننده تحویل مخاطب میدهد.
همانطور که به مرور این دو نفر به اسرار آکادمی پی میبرند، چندتایی دشمن یا متحد غیرمنتظره هم جلوی پایشان سبز میشود. منتظر ترکیبی از رمز و راز، دسیسه و طنز سیاه باشید تا شیل و سباستین در محافل اجتماعی و اسرار پنهان کالج پیشروی کرده و حقیقت پشت ناپدیدشدنها را کشف کنند. در یک صحنهی بهخصوص شیل فرصت آن را پیدا میکند که یک پسر متکبر را حسابی سرجایش بنشاند که دیدنش برای ما هم لذتبخش بود.
این فصل استار و استرایپ را به عنوان قهرمان شمارهی اول امریکا معرفی میکند که برای مقابله با تهدید فزایندهی تومورا شیگاراکی وارد میدان شده است. در یک اتفاق غیرمنتظره هم سروکلهی خائنی در دبیرستان «یو-ای» پیدا میشود که حسابی کار قهرمانان را سخت میکند. با افزایش قدرت شیگاراکی، تمام قهرمانان و دانشآموزان دبیرستان یو-ای خودشان را برای یک جنگ تمامعیار علیه جبههی آزادی ماورای طبیعی آماده کرده و نقشه میکشند و نیروهای قهرمانان حرفهای از سراسر جهان به آنها میپیوندند.
در این مرحله از انیمه قهرمانان میخواهند از ژاپنی محافظت کنند که زیر سایهی شرورها دچار آشوب شده است و در عین حال، هیچ قهرمانی هم وجود ندارد که بتواند به تودههای وحشتزدهی مردم عادی امید دهد. در مقایسه با بخش اعظم داستان فصل ششم، دکو با بقیهی بچههای کلاس الف-یک همکار شده و این وضعیت کمک میکند که شخصیتهای فرعی داستان بتوانند بالاخره بعد از مدتها خودی نشان دهند.
دو قسمت اول این انیمه به طور کامل به نبرد استار و استرایپ با شیگاراکی اختصاص داده شده بود که بااینکه یک رویارویی کوتاه بود، اما میتوان آن را به عنوان دنبالهای برای مبارزهی فصل سه « All Might and All for One» در نظر گرفت.
یک مرد معمولی را تصور کنید که روزی چاقو میخورد اما در دنیایی دیگر از خواب بیدار میشود، اما نه به عنوان انسان! این مرد که ساتورو نام دارد میفهمدد به یک اسلایم تبدیل شده که ممکن است در ابتدا به نظرتان بیش از حد عجیب باشد، اما نکتهی جالب ماجرا اینجاست که این اسلایم قابلیتهای خاص خود را دارد. پس از این تحول، ساتورو که دیگر ریمورو نامیده میشود، تواناییهای فوقالعادهای پیدا کرده و حتی میتواند قدرت هیولاهای دیگر را جذب کند. در دو فصل گذشته ریمورو یک شهر جذاب در جنگل ساخته و نامش را «تمپست» گذاشته که در آن انواع هیولاها به شادی و خوشی کنار هم زندگی میکنند.
اگرچه فصل دوم این انیمه لحظههای تکاندهنده و پرتنش خودش را داشت، اما تقریبا همهچیز به خوبی و خوشی در آن تمام شد. فصل سوم «زمانی که به عنوان یک اسلایم تناسخ پیدا کردم» دربارهی قدمهای بعدی ریمورو است که دیگر آنقدر قوی شده که تقریبا هیچ هیولایی حریفش نمیشود. شهر او هم بزرگتر از پیش شده است. نکته اینجاست که برخی از انسانها از هیولاها میترسند و شایعات عجیبی هم دربارهی ریمورو ساختهاند.
حالا این وسط شوالیهی قدرتمندی به نام هیناتا وجود دارند که فکر میکند ریمورو آدمبد ماجراست و همین اوضاع را حسابی به هم میریزد. ریمورو باید ثابت کند که دنبال آزار مردم نیست و در این میان شاید چندتایی رفیق آدمیزاد هم پیدا کند. این یکی از بهترین انیمههای بهار ۲۰۲۴ است که روند داستانی پرآبوتاب خود را با اکشنهای تند و استایل برش زندگی حفظ میکند و میخواهد ماجرای ریمورو برای رسیدن به یوتوپیایی را نشان دهد که در آن انسانها و هیولاها در صلح با هم زندگی میکنند.
برنامههای ریمورو در فصل سوم مجموعه با یک مانع بزرگ همه به هم میریزند؛ این مانع در قالب ده قدیس بزرگ از امپراتوری مقدس آشفتگی زیادی را به تمپست میآورند. ریمورو برای سربلند بیرون آمدن از این چالش باید تمام قدرت استراتژیک خود را به کار بگیرد و متحدین و دشمنانش را خوب انتخاب کند.
مثل دو فصل قبلی، آن چیزی که داستانها و کاراکترهای عجیب این انیمه را به هم مرتبط میکند قهرمان داستان است که مجموعهای از شخصیتهای جذاب و کاریزماتیک را گرد هم میآورد. همچنین هر چه داستان جلوتر میرود، انیمه بیشتر بر کاراکتر هیناتا تمرکز میکند که میخواهد به تعادلی بین مسئولیتهای خودش و تقابلش با ریمورو برسد.
این واقعهی تلخ حس انتقام را در تانجیرو برمیانگیزاند و همین انگیزهی لازم را به او میدهد تا بخواهد تمرین کرده و به یک شیطانکش تبدیل شود که میتواند این شیطان را شکار کند. تانجیرو و نزوکو، که البته همچنان ردی از انسانیت در او مانده، سفر پرمخاطرهی خود برای مواجه با شیاطین را آغاز میکنند و این مسیر، با شیاطین وحشتناکی مواجه میشوند، با دیگر شیطانکشها همکاری میکنند و به دنبال راهی برای بازگرداندن نزوکو به شکل اولیه میگردند.
«شیطانکش» با فصل چهارم خود وارد آرک «تمرین هاشیرا» میشود. این فصل روی تانجیرو کامادو و شیطانکشهایی تمرکز کرده که میخواهند خود را برای یک رویارویی مهیج آماده کنند. موزان کیبوتسوجی، شاه شیطان دنبال خواهر تانجیرو یعنی نزوکو است. موزان فکر میکند اگر قدرتهای نزوکو را مال خودش کند میتواند به جاودانگی برسد. تانجیرو و سایر شیطانکشها باید برای مبارزه با موزان و محافظت از نزوکو خودشان را قویتر کنند. در این میان قدرتمندترین شمشیرزن بین تمام این شیطانکشها هاشیرا است که مسئولیت آموزش تانجیرو و دیگران را بر عهده میگیرد.
تانجیرو تحت آموزشهای هاشیرا تمرینات خاص خود را شروع میکند تا تکنیکها و مشخصا شمشیرزنیاش بهتر شود. همین روزنهی امیدی است تا شاید تانجیرو بتواند نزوکو را نجات دهد. این آرک صحنه را برای یک رویارویی مهم فراهم میکند تا شیطانکشها بالاخره با شاه شیاطین و زیردستان او مواجه شوند.
«شیطانکش» از بسیاری جهات شبیه «مدرسه قهرمانانه من» است و اینکه هر دوی این انیمههای جذاب در بهار ۲۰۲۴ آمدهاند احتمالا دست تقدیر بوده که میخواسته به طرفداران انیمههای شونن حالی داده باشد و توقع داریم «شیطانکش» هم فرمول موفق قبل را ادامه دهد. با سکانسهای مبارزهی نفسگیر، انیمیشن عالی و لحظات احساسی تأثیرگذار، «شیطانکش» در این فصل هم روایتی حماسی و خیرهکننده دارد که با آرک تمرین هاشیرا به مرحلهی نهایی داستان نزدیکتر میشود.
وقتی هاروکا وارد مدرسه میشود میفهمدد که در سالهای اخیر تحولات زیادی در این دبیرستان اتفاق افتاده و همه چیز آنطور که انتظار داشت پیش نمیرود. با اینکه همچنان دعواهای هرازگاهی بین بچهها شکل میگیرد، اما هاروکا میفهمدد که نمیتواند مثل یک جزیره در تنهایی خودش سیر کند.
هاروکا متوجه میشود که یک گروه مخفی در این دبیرستان وجود دارد که خودشان را «بوفورین» مینامند. اعضای این گروه به جای آنکه دعواهای الکی راه بیندازند میخواهند شهر را از دست تهبکاران و مردمآزارهای واقعی خلاص کنند. نکته اینجاست که گروه بوفورین یک شعار مهم دارند: خشونت علیه آدمهای بیگناه غیرقابل تحمل است. آنها از مهارتهای خود برای دعوا فقط برای حفظ نظم و صلح استفاده میکنند و نه خالی کردن خشمشان. هاروکا هم با اینکه علاقهی زیادی به حرف زدن با مشتهایش دارد میبیند که به طرز غیرقابل پیشبینی به سمت گروه بوفورین کشیده شده و شاید بتواند توانایی و خشم خود را در مسیر بهتری خرج بکند.
هاروکا، نقش اصلی «بادشکن»، رفتارهایی از خودش نشان میدهد که با تمام ویژگیهای یک انیمهی شونن خوب همخوانی دارد و داستان دعوا در دبیرستان هم چیز تازهای نیست. اما کلیشهها هم که بیدلیل کلیشه نشدهاند؛ این ویژگیهای تکراری هر بار جواب میدهند و مخاطبان هم هر بار با اشتیاق پای این انیمهها مینشینند. از همان اپیزودهای اول هاروکا تبدیل به کاراکتری دوستداشتنی و ملموس میشود و شخصیتهای فرعی کنار او هم وجود دارند تا به جوشآوردنهای لحظهای هاروکا جهت دهند.
«بادشکن» یکی از تازهترین انیمههای ۲۰۲۴ است که فصل اولش همین بهار امسال آمده و استودیوی سازندهی آن، CloverWork، در ساخت انیمیشنهای مجموعه به خوبی ظاهر شده است، هم صحنههای آرام و هم سکانسهای اکشن. حتی از همان اولین درگیریهای هاروکا میتوانید پتانسیل مجموعه را ببینید که قهرمان داستان را در برابر یکی از قویترین بچههای دبیرستان قرار میدهد. این دعواها میتوانند نقاط قوت شخصیتهای اصلی را برجسته کنند و حتی به کاراکترهایی مثل کوتارو و هایاتو هم فرصت دیده شدن بدهند و تا جایی که دیدهایم این کاراکترها هر دو فوقالعاده بودهاند.
هیماری و یوری هر دو شخصیتهای کاریزماتیک و دوست داشتنی هستند و رابطهی آنها هم قند در دل آدم آب میکند. هیماری اعتمادبهنفس بالایی دارد و در هر صحنهای که میآید، چشمها را به سمت خودش جذب میکند؛ یوری هم یک کاراکتر خجالتی مهربان است که زمینه را برای یک داستان رمانتیک زیبا و ساده آماده کرده است.
شزکت «HIDIVE» شاید خیلی اهل ساخت انیمههای فصلی نباشد، اما تا همین بهار ۲۰۲۴ با دو انیمهی «برام یک آهنگ عاشقانه زمزمه کن» و «عروس دریایی نمیتواند در شب شنا کند» به سرعت نشان داد که چندی از بهترین انیمههای ۲۰۲۴ سال میلادی برای این شرکت است.
کارنامهی «HIDIVE» نشان داده که این انیمهسازان تقریبا دست خود را در هر ژانری امتحان کنند سربلند از آن بیرون میآیند؛ برای نمونه از دیگر انیمههای مهم این شرکت میتوان به «حماسه وینلند» (Vinland Saga) اشاره کرد که یک انیمهی درام و اکشن تاریخی است و داستانش در عصر وایکینگها در اروپا اتفاق میافتد؛ یا «ساختهشده در آبیس» (Made in Abyss) مجموعهی ماجراجویی فانتزی است که ویژگیهای انیمههای کودکانه را با عناصر تاریکی درهممیآمیزد.
این انیمه نمایندهی خوبی برای ژانر ایسکای (Isekai) است که یعنی دنیای دیگر. با این گونه داستانها اغلب یک شخصیت اصلی داریم که ناگهان از زندگی عادی خود به دنیای دیگری منتقل شود؛ قلمروهای فانتزی، سرزمینهای جادویی و جهانهای موازی همه میتوانند قلمروهای دیگری به حساب بیایند که در ژانر ایسکای بیش از همه مورد استفاده قرار میگیرند. «زمانی که به عنوان یک اسلایم تناسخ پیدا کردم» نمونهی خوبی برای این ژانر است. اما «موشوکی تنسی» نیز یکی از این انیمههاست که بیننده را با خودش به دنیای دیگری میبرد.
«موشوکی تنسی» داستان رودیوس گریرت را روایت میکند که مرگی غمانگیز داشت و به قول خودمان ناکام از دنیا رفت. پس از مرگ، رودیوس در یک دنیای فانتزی دوباره متولد میشود و تمام خاطراتش هم باقی ماندهاند و این رودیوس را مصمم میکند تا بخواهد این بار یک زندگی درستودرمان داشته باشد.
در «موشوکی تنسی: تناسخ بیکار» میبینیم که رودیوس دیگر نوجوانی شده که قدرتهای جادوییاش به شدت پیشرفت کرده است. اما تواناییهای جادویی نمیتوانند به تنهایی برای یک زندگی رضایتمند کفایت کنند؛ پس، رودیوس راهی سفری میشود تا مادر گمشدهاش را یافته و با خانوادهاش ارتباط بگیرد. سفر خارقالعادهی او مملو از خطرات، تهدیدات و موجودات جادویی است که شاید برخی از این موجودات به خون رودیوس تشنه باشند.
در بخش دوم فصل دوم «موشوکی تنسی» رودیوس و سیلفی در خانهی خودشان مستقر شدهاند و در عین حال، رودیوس باید مثل یک والد از دو خواهر خود نگهداری کند. این اتفاق مسئولیتهای تازهای را بر دوش او میگذارد. همچنین در این فصل بیشتر به تاریخ و اسطورههای این دنیای فانتزی پرداخته میشود که اساسا یکی از مهمترین نقاط قوت این انیمه نیز به حساب میآید. حتی یکی از بهترین اپیزودهای انیمههای بهار ۲۰۲۴ به اپیزودی برمیگردد که در آن گذشتهی رودیوس برای بیننده آشکار میشود.
یکی از اعضای این گروه هنری یک آهنگساز و آیدل سابق به نام کانو است که میخواهد خاطرات گذشتهاش را از ذهنش پاک کرده و زندگی تازهای به عنوان یک خوانندهی درست و درمان آغاز کند. دختر دیگر این گروه کیمورا نام دارد که یکی از بزرگترین طرفداران کانو در گذشته بوده و اتفاقا خودش هم آهنگساز خوبی است.
ماهیرو عضو سوم گروه است که با وجود استعداد بالایش برای نقاشی، به خاطر مسخرهشدن از سمت دوستان قدیمیاش خیلی وقت است که دیگر دست به نقاشی نزده است. کانو به ماهیرو کمک میکند تا اشتیاق گذشتهاش را بازیابد و از نقاشی یک عروس دریایی، که ماهیرو در بچگی کشیده بود، به عنوان مشوق اصلی او استفاده میکند. ناکس ریوگاساکی هم میخواهد بخت خود را در دنیای آنلاین امتحان کرده و به عنوان یک ویتیوبر به بازار یوتیوبرهای مجازی وارد شود.
«عروس دریاییها نمیتوانند در شب شنا کنند» بیشتر زمان مجموعه را به معرفی کردن کاراکترها، گذشتهی آنها و ویژگیهای شخصیتیاشان اختصاص داده است. اگرچه پسزمینهی هر دختر متفاوت است، اما همهی آنها در نهایت میخواهند هویت خودشان را پیدا کنند و همه به یکدیگر در این مسیر یاری میرسانند. باید به این نکته اشاره کرد که با وجود آنکه کانو در گذشته آیدل بوده است، اما این انیمه محوریت داستان و ژانر خود را بر این قرار نداده و بیشتر یک انیمه در سبک برش زندگی یا انیمهی مدرسهای به حساب میآید.
نویسندگی قوی و انیمیشن خوب چیزهایی است که با این شرکت انیمهسازی میتوانید توقعشان را داشته باشید؛ اما «عروس دریاییها شنا نمیکنند» شوخطبعی ویژهای دارد و کاراکترهایی معرفی میکند که برای همهی ما ملموس هستند و میتوانند بخشهایی از وجود خودمان را که شاید فراموششان کرده بودیم قلقلک دهند؛ مشخصا ماهیرو یکی از بهترین کاراکترهای انیمههای بهار ۲۰۲۴ است. یکی دیگر از خوبیهای این انیمه تازگی موضوعش است که از فرهنگ آیدل و دشواریهای آن، تا صنعت تازهی ویتیوبرها همه را دربرمیگیرد.
این انیمه در ژانر فانتزی تاریخی قرار میگیرد و شاید باورش سخت باشد، اما ماجراهای عاشقانه را با تجارت داد و ستد درهممیآمیزد. قهرمان داستان کرافت لارنس ۲۵ ساله است که از شهری به شهر دیگر سفر کرده و برای امرار معاش تجارت کالا میکند. او هفت سالی هست که همین شغل را دارد، اما آرزویش باز کردن مغازهی خودش است. یک شب لارنس با زن جوان زیبایی روبهرو میشود که دم و گوشهای گرگ دارد! این زن جوان هولو است که آنطور که توضیح میدهد به عنوان یک خدای گرگ چندصدساله میتواند خود را به شکل انسان هم دربیاورد.
هولو که از زندگی تکراریاش به عنوان یک گرگخدا خسته شده به لارنس پیشنهاد همکاری میدهد؛ پیشنهادی مبنی بر اینکه هولو دانش خود را در زمینهی اقتصاد و مبادله در اختیار لارنس بگذارد و در مقابل، لارنس هم او را به سلامت به سرزمینهای شمالی برساند. انیمهی «ادویه و گرگ» توقعات شما را، از تصاویر خیرهکننده و موسیقی متن عالی بگیر، تا اقتباسی خوب از داستان کلاسیک لایتناول و ماجراجوییهای لارنس و هولو همه را برآورده میکند.
با اینکه داستان «ادویه و گرگ» در نهایت دربارهی مبادلات تجاری و سفر لارنس برای رسیدن به سود بیشتر است، اما این انیمه عناصری از محیطهای تاریخی اروپایی را هم دربرمیگیرد و نگاهی به زندگی بازرگانان دورهگرد و فضای اقتصادی این دوره هم میاندازد. تازه ممکن است عاشقانههایی هم بین لارنس و هولو اتفاق بیفتد که هر دو یکدیگر را تکمیل میکنند؛ لارنس عملگرایی حسابگر است و هولو یک موجود ماورایی بازیگوش که به سرعت مثل دوستهای قدیمی با هم خو میگیرند.
دولت ژاپن برای محافظت از کشور در برابر تهدید دائمی کایجوها از یک نیروی نظامی ویژه به نام نیروی دفاعی استفاده میکند که سلاحهای مخصوص شکار کایجو دارند. سربازهای عضو این نیرو هر روز جان خودشان را به خطر میاندازند تا شهروندان عادی را از دست کایجوها نجات داده و این هیولاها را از بین ببرند.
نقش اصلی داستان کافکا نام دارد که از کودکی خود آرزوی پیوستن به نیروی دفاعی را داشته و حتی به دوست خود قول داده بود در کنار او با کایجوها خواهد جنگید. اما از آنجا که این کافکا هرگز نتوانسته در امتحان ورودی نیروهای نظامی قبول شود مجبور است به شغل سطح پایین خود، یعنی تمیز کردن خرابههای پس از جنگ راضی باشد. در مقابل، دوست صمیمی دوران کودکیاش به یکی از بهترین کاپیتانهای گروه نظامی ضدکایجو تبدیل شده است.
روزی او یک کایجوی کوچک را قورت میدهد و این کافکا را تبدیل به یکی از همین هیولاها میکند. بلعیدن کایجو قدرت زیادی به کافکا میدهد، اما این قدرت فایدهای برای کافکا ندارد؛ مگر اینکه او بتواند یاد بگیرد چگونه از قدرتهای تازهاش در جهت پذیرفته شدن در نیروی دفاعی استفاده کند و بتواند به قول دوران کودکیاش به دوستش وفادار بماند.
از همان اپیزود اول «کایجو شماره ۸» با قدرت شروع کرده و اطلاعات زیادی به بیننده میدهد: از وضعیت فعلی جهان، اهمیت نیروهای نظامی، نارضایتی کافکا از زندگیاش همه در همان اپیزود اول پایهریزی میشوند؛ یک دوستی خوب هم بین قهرمان داستان و کاراکتر دیگری به نام رنو داریم. چندین سکانس اکشن عالی نیز در همان صحنههای ابتدایی میبینید و پسزمینهی ماهیت کایجوها هم همه از همان ابتدا توضیح داده میشوند. «کایجو شماره ۸» با شروعی طوفانی خود به سرعت به یکی از بهترین انیمههای بهار ۲۰۲۴ میلادی تبدیل شده است.
با اینکه پسزمینهی داستانی «کایجو شماره ۸» در دنیایی پساآخرالزمانی و با طیف متنوعی از هیولاها اتفاق میافتد، اما قهرمان داستان یعنی کافکا یک کاراکتر کاملا آشنا است، با دغدغههای آدمهای معمولی که باید از صبح تا بعدازظهر کار کنند و انگیزهی دیگری برایشان نمانده است. کافکا تنها راه نجات خود از زندگی بیخاصیتش را در پیوستن به نیروهای نظامی میبیند. همانطور که کافکا و رنو تلاش میکنند که به نیروهای نظامی بپیوندند، باید به شدت بکوشند تا راز کافکا مخفی بماند و در عین حال، آنقدری هم به چشم رؤسایشان بیایند که آنها را برای نیروی نظامی انتخاب کنند.
مثل همیشه، در فصل سوم «کمپ آرام» نیز اعضای «باشگاه فعالیتهای خارج از خانه» بیصبرانه منتظر سفر کمپینگ بعدی خود هستند. اگرچه مرحلهی ایدهپردازی برای اینکه کجا بروند و چگونه بروند خودش یک پروسهی طولانی است. در این میان، رین خاطرات پدربزرگش را به یاد میآورد که عشق به کمپ زدن در طبیعت را به او آموخت. «کمپ آرام» انیمهای شیرین، خندهدار و سبک است که برای روزهایی که دغدغههای مختلفی ذهنتان را درگیر کرده میتواند مثل آب روی آتش عمل کند.
انیمهی «کمپ آرام» بیشتر روی تجربیات و روابط روزمرهی شخصیتهای باشگاه تمرکز میکند و با به تصویر کشیدن سفرهای این دختران، گفتگوهای آنها دور آتش و لحظات شادیهای کوچکشان در طبیعت نمایندهی بسیار خوبی برای ژانر «برشی از زندگی» است. به طور کلی میتوان گفت هیچ خط داستانی ویژهای وجود ندارد و مجموعه تنها میخواهد تصویر آرامی از زندگی این افراد نشان دهد. اگرچه میتوانید انتظار کمدی و ماجراجویی هم از «کمپ آرام» داشته باشید که در قالب تعاملات شخصیتهای دوستداشتنی و گاه عجیب و غریبش نمود پیدا میکند.
دربارهی این کاراکترها باید گفت که به جز رین، کاراکترهای آشنا مثل نادشیکو، هانایو، آئوی و چیاکی هم برای ماجراجوییهای کمپینگ خود بازگشتهاند و آیاتو توکی، دوست دوران کودکی نادشیکو نیز در برخی از این گردشها به آنها ملحق میشود. اعضای باشگاه بندوبساط کمپینگ خود را به یاماناشی و شیزوئوکا هم میبرند و در زیبایی طبیعت این مکانهای بکر غوطهور میشوند. مثل همیشه این انیمه بر همین ماجراجوییها و لذتهای ساده و کوچک تمرکز میکند؛ مثل چادر زدن، غذا پختن، دور آتش نشستن و تماشای ستارگان در شب.
۲. آوای یوفونیوم (Sound! Euphonium)
این شرکت تمرکز زیادی روی انیمههای سبک برشی از زندگی دارد و تجربیات و روابط سادهی شخصیتها را به تصویر میکشد. داستانهای انیمههایی که محصول کیوتو انیمیشن هستند اغلب روی حال و هوای نوجوانی، دوستیها، خودشناسی و گذار به بزرگسالی تمرکز میکنند که میتوانید علاوه بر «آوای یوفونیوم»، رد اینها را در انیمههایی مثل «کی-اون!» (K-On)، «وایولت اورگاردن» (Violet Evergarden) و «نون نون بیوری» (Non Non Biyori) نیز ببینید.
فصل سوم انیمهی «آوای یوفونیوم» از همان جایی داستان را پی میگیرد که فصل دوم تمام شد؛ یعنی گروه موسیقی دبیرستان کیتایوجی همچنان در تلاشاند تا قلههای موفقیت را یکی پس از دیگری فتح کنند؛ اعضای باشگاه جاز این دبیرستان میخواهند در یک رقابت کشوری برنده شوند. از آنجایی که کومیکو آخرین سال دبیرستان خود را میگذارند، این آخرین فرصت او برای رسیدن به رویای خود خواهد بود.
کومیکو اومائه شخصیت اصلی این مجموعه است که قبلا با شکوتردید نسبت به قابلیتهای خودش از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکرد؛ اما حالا به بلوغ رسیده و نقش رئیس گروه را عهدهدار شده است که چالشهای خاص خودش را هم برای کومیکو و هم دیگر اعضای گروه به دنبال دارد. مخصوصا که سال آخر دبیرستان با فشار تحصیلی و امتحانات نهایی و کنکور همراه است که یک اضطراب مضاعف روی همهی دانشآموزان میگذارد.
تااینجای کار «آوای یوفونیوم» در معرفی کاراکترهای جدید انیمه بسیار موفق بوده است؛ با اینکه شخصیتهای زیادی به باشگاه موسیقی آنها اضافه شدهاند، اما نگران نباشید که قرار نیست با انبوه اسامی دانشآموزان گیج شوید. دانشآموزان سال اولی چهرههای تازهای هستند که به گروه موسیقی جاز پیوستهاند و کومیکو به عنوان رئیس گروه باید بتواند بالانس بین اعضای تازه و اعضای قدیمی گروه را هماهنگ کند.
در کنار کومیکو، رینا همچنان به عنوان نایبرئیس باشگاه فعالیت میکند که این هم طبیعتا دردسرهای خاص خودش را به دنبال دارد. هر دو شخصیت در طول سه فصل دچار تغییر و تحولات زیادی شدهاند که با نویسندگی پختهی انیمه یکی از بهترین مجموعههای کیوتو انیمیشن را تحویلتان میدهد.
پس از نبردهای طاقتفرسا با ژنرال شیطان، کازوما قهرمان داستان، که فقط میخواهد یک زندگی آرام عادی داشته باشد، از ماجراجوییهایش سرخورده شده و فکر میکند اگر کلاس کاری خود را تغییر دهد شاید زندگی آرامتری نصیبش شود. آکوا، الههی بیفایده، مگومین که جادوگری است عاشق انفجار، و دارکنس که یک شوالیهی صلیبی است، خواب آرام را از کازوما گرفتهاند و به راحتی وظایف خودشان را نادیده میگیرند. اما تمام تلاششان را میکنند تا کازوما در این ماجراجویی باقی بماند.
این وسط سروکلهی یک شاهزاده خانم پیدا میشود که از اعضای این گروه میخواهد تا داستانهایشان را برای او بازگو کنند و کازوما که فرصتطلب خوبی است پا پیش میگذارد تا بلکه به شهرت و ثروتی برسد و همین برای متقاعد کردن او به ماندن در سفر کافی است.
«کونوسوبا» در عین حال که ویژگیهای ژانر خودش را به مسخره میگیرد، آنقدر خوب است که مخاطبان نمیتوانند دست از دیدنش بکشند. این انیمه خیلی اعتقادی به مرزها ندارد و بیادبیها و شخصیتهای عجیبش همان چیزهایی هستند که شما را به دیدن «کونوسابا» وادار میکنند. چه این تهدیدات تازه باشند که جان کازوما و دیگران را به خطر میاندازند، چه درخواست شاهزاده خانم، یا حتی مسخرهبازیهای اعضای گروه، فصل سوم «کونوسابا» از همان ابتدا نشان میدهد که موقعیتهای دیوانهوار دیگری در راه هستند
«کونوسوبا» یکی از انیمههای بیقیدوبند است و از بهترین انیمههای کمدی بهار ۲۰۲۴ است که همیشه طنز عجیبی دارد و اتفاقا خودش را هم جدی نمیگیرد. اما از آنجا که این احتمال وجود دارد که فصل سوم آخرین فصل «کونوسابا» باشد، امیدواریم پایانبندی خوبی هم برای سه فصل طنز بیملاحظهاش ارائه دهد.
منبع: دیجیمگ
در مقابل، رقبای تازهای برای این انیمههای قدیمیتر قد علم کردهاند؛ برای مثال، «کایجو شماره ۸» یکی از انیمههای اکشن با هیجان بالا است که میتواند برای طرفداران ژانر کایجو پیشنهاد مناسبی باشد. در این میان، بسیاری انیمههای آشنا و تازه در ژانر برشی از زندگی نیز داریم که برخی با طنز سادهی خود و برخی دیگر با حالوهوای دبیرستانی تنوع انیمههای امسال را بلا بردهاند. با این همه گزینه، بالاخره هر انیمهبازی میتواند داستانی پیدا کند که مطابق علایقش باشد. اما اگر مطمئن نیستید کدام انیمههای بهار ۲۰۲۴ به مذاق شما بیشتر خوش میآید، میتوانید به فهرست زیر رجوع کنید.
۱۵. دیت اِ لایو (Date A Live)
- سال پخش: ۲۰۱۳ – تاکنون
- تعداد اپیزودها: ۱۲
- کارگردان: کوشی تاچیبانا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۷.۲ از ۱۰
داستان این انیمهی علمی-تخیلی از یک واقعهی خانمانخرابکن آغاز میشود که مردم نام آن را «زلزلهی فضایی» (Spacequake) گذاشتهاند؛ زلزلهای که تمام اوراسیا را با خاک یکسان میکند. این زلزلههای فضایی توسط موجودات مرموزی به نام روحها ایجاد میشوند. از سی سال پیش، این زلزلههای عجیب، جهان و آرامش آن را تحتالشعاع قرار دادهاند.
برای آنکه از نتایج وحشتناک این فجایع جلوگیری شود، شخصیت اصلی شیدو ایتسوکا روی کار میآید که وظیفه دارد قدرت این روحها را محدود کند؛ اما مسئله اینجاست که تنها راه بستن قدرت این روحها، این است که آنها باید عاشق شکارچی خود شوند. بنابراین، شیدو با این ارواح سر قرار میرود و خلاصه میخواهد هر طور که شده آنها را عاشق خود کند تا بتواند دنیا را نجات دهد.
به این ترتیب مأموریت شیدو آغاز میشود و باید با ارواح مختلفی سروکله بزند که هر کدام شخصیت خاص خودشان را دارد و شیدو باید بفهمد هر کدام به چه دلیلی زمینلرزهها را ایجاد میکند. با اینکه «دیت اِ لایو» از بیرون شبیه انیمههای رمانتیک آبکی است، اما نباید فراموش کنید که هدف قهرمان داستان از برقراری روابط عاشقانه با این ارواح جلوگیری از فجایع قریبالوقوعی است که آیندهی بشریت را تهدید میکنند.
بااینکه نمیتوان انیمهای را که چهار فصل از آن گذشته به تازهواردها توصیه کرد، اما اگر طرفدار انیمههای برشی از زندگی هستید، میتوانید ردی از آن را در فصل پنجم این انیمه هم پیدا کنید. هرچند مسیر این فصل «دیت اِ لایو» بیشتر به سمت انیمههای اکشن رفته است، اما ترکیب تمام این ژانرها نتیجهی قوی در این مجموعهی بهار به نمایش میگذارد که برای سال ۲۰۲۴ میلادی منتظر فصل بعدیاش بودیم. در این فصل بیشتر دربارهی گذشتهی شیدو و ارتباط ویژهای که با ارواح دارد میفهمیم که زمینهی یک پایانبندی درستودرمان را فراهم میکند.
۱۴. قطاری به ته دنیا (Train to the End of the World)
- سال پخش: ۲۰۲۴
- تعداد اپیزودها: ۱۲
- کارگردان: آکیهیرو سوتوکاوا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۷.۵ از ۱۰
شخصیت اصلی، شیزورو چیکورا، مصمم است که دوست گمشدهاش، یوکا را، که شایعه شده در شهری دوردست به نام ایکبوکورو زنده است، پیدا کند. شیزورو با همراهی سه دختر دیگر تصمیم میگیرند سوار قطار متروکهای شوند که آنها را به سمت جهان ناشناختهی پساآخرالزمانی میبرد؛ با این امید که بتوانند بالاخره به شهر ایکبوکورو رسیده و یوکا را پیدا کنند.
«قطاری به ته دنیا» یک انیمهی جذاب با ایدهای تازه است و سوالاتی که مطرح میکند به یکی دو فصل دیگر نیاز دارند تا به خوبی پاسخ داده شوند؛ مثلا علت این پدیدهی عجیب چیست؟ چه چیزی در ته دنیا، در آخرین ایستگاه قطار در انتظارشان است؟
شرکت انیمهی EMT Squared با این مجموعه خنده، دلهره و تعلیق را همزمان سر سفره میآورد؛ برای مثال، با اینکه دخترها میخواهند به یک مقصد مشخص بروند، اما تمام جذابیت ماجرا در این است که آنها در طول سفرشان با شهرهای مختلفی مواجه میشوند که هر یک از دیگری عجیب و غریبتر است؛ از فرقههایی که قارچ میزنند، تا شهرهایی که در آنها جنگهای مینیاتوری در جریان است، هر ایستگاه برای خودش یک ماجراجویی تازه به دنبال دارد.
۱۳. خادم سیاه: آرک مدرسه عمومی (Black Butler: Public School Arc)
- سال پخش: ۲۰۲۴
- تعداد اپیزودها: ۱۱
- کارگردان: یوئیچی فوکوشیما
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸.۱ از ۱۰
«خادم سیاه: آرک مدرسه عمومی» پس از تقریبا یک دهه همین روند کیفی خوب را ادامه میدهد و شرکت انیمهی CloverWorks هم خوب میداند چگونه استایل انیمیشن خود را برای «خادم سیاه» به کار بگیرد که ماهیت گوتیک داستان حفظ شود. این فصل، که فصل چهارم انیمهی «خادم سیاه» به حساب میآید، بر اساس هفتمین مانگای یانا توبوسو برای این سری ساخته شده است.
داستان این فصل از این قرار است که به دستور ملکه ویکتوریا، شیو فانتومهایو مأمور شده که به عنوان نفوذی به کالجی برود که اغلب فرزندان قدرتمندترین و ثروتمندترین خانوادههای بریتانیا در آن درس میخوانند. اخیرا بسیاری از دانشآموزان این کالج از خانوادههایشان فاصله گرفته و حتی حاضر نمیشوند کالج را ترک کنند. در نتیجه، شیل باید علت این ماجرا را دریابد و این کار را با نزدیک شدن به چهار دانشآموز مهم انجام خواهد داد که در مرکزیت این ماجرای پررمز و راز قرار گرفتهاند. البته که سباستین هم در کنار اوست تا در این مسیر به شیل کمک کند.
مثل همیشه شیل و سباستین ستارههای «خادم سیاه» هستند. بااینکه شیل از بچههای همسن خودش یک سروگردنی از نظر هوشی بالاتر است، اما همچنان قرار گرفتن در چنین کالجی با سیاستهای خاص خود شیل را از منطقهی امناش خارج میکند. در مقابل، خادم شیطانی او، سباستین، از دیدن تقلاکردن شیل لذت میبرد که انیمهای خندهدار و سرگرمکننده تحویل مخاطب میدهد.
همانطور که به مرور این دو نفر به اسرار آکادمی پی میبرند، چندتایی دشمن یا متحد غیرمنتظره هم جلوی پایشان سبز میشود. منتظر ترکیبی از رمز و راز، دسیسه و طنز سیاه باشید تا شیل و سباستین در محافل اجتماعی و اسرار پنهان کالج پیشروی کرده و حقیقت پشت ناپدیدشدنها را کشف کنند. در یک صحنهی بهخصوص شیل فرصت آن را پیدا میکند که یک پسر متکبر را حسابی سرجایش بنشاند که دیدنش برای ما هم لذتبخش بود.
پرفروشترین انیمههای سینمایی
۱۲. مدرسه قهرمانانه من (My Hero Academia)
- سال پخش: ۲۰۱۶ – تاکنون
- تعداد اپیزودها: ۱۴۰
- کارگردان: کوهی هوریکوشی
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸.۳ از ۱۰
این فصل استار و استرایپ را به عنوان قهرمان شمارهی اول امریکا معرفی میکند که برای مقابله با تهدید فزایندهی تومورا شیگاراکی وارد میدان شده است. در یک اتفاق غیرمنتظره هم سروکلهی خائنی در دبیرستان «یو-ای» پیدا میشود که حسابی کار قهرمانان را سخت میکند. با افزایش قدرت شیگاراکی، تمام قهرمانان و دانشآموزان دبیرستان یو-ای خودشان را برای یک جنگ تمامعیار علیه جبههی آزادی ماورای طبیعی آماده کرده و نقشه میکشند و نیروهای قهرمانان حرفهای از سراسر جهان به آنها میپیوندند.
در این مرحله از انیمه قهرمانان میخواهند از ژاپنی محافظت کنند که زیر سایهی شرورها دچار آشوب شده است و در عین حال، هیچ قهرمانی هم وجود ندارد که بتواند به تودههای وحشتزدهی مردم عادی امید دهد. در مقایسه با بخش اعظم داستان فصل ششم، دکو با بقیهی بچههای کلاس الف-یک همکار شده و این وضعیت کمک میکند که شخصیتهای فرعی داستان بتوانند بالاخره بعد از مدتها خودی نشان دهند.
دو قسمت اول این انیمه به طور کامل به نبرد استار و استرایپ با شیگاراکی اختصاص داده شده بود که بااینکه یک رویارویی کوتاه بود، اما میتوان آن را به عنوان دنبالهای برای مبارزهی فصل سه « All Might and All for One» در نظر گرفت.
۱۱. زمانی که به عنوان یک اسلایم تناسخ پیدا کردم (That Time I Got Reincarnated as a Slime)
- سال پخش: ۲۰۱۹ – تاکنون
- تعداد اپیزودها: ۴۸
- کارگردان: آتسوشی ناکایاما
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸.۱ از ۱۰
یک مرد معمولی را تصور کنید که روزی چاقو میخورد اما در دنیایی دیگر از خواب بیدار میشود، اما نه به عنوان انسان! این مرد که ساتورو نام دارد میفهمدد به یک اسلایم تبدیل شده که ممکن است در ابتدا به نظرتان بیش از حد عجیب باشد، اما نکتهی جالب ماجرا اینجاست که این اسلایم قابلیتهای خاص خود را دارد. پس از این تحول، ساتورو که دیگر ریمورو نامیده میشود، تواناییهای فوقالعادهای پیدا کرده و حتی میتواند قدرت هیولاهای دیگر را جذب کند. در دو فصل گذشته ریمورو یک شهر جذاب در جنگل ساخته و نامش را «تمپست» گذاشته که در آن انواع هیولاها به شادی و خوشی کنار هم زندگی میکنند.
اگرچه فصل دوم این انیمه لحظههای تکاندهنده و پرتنش خودش را داشت، اما تقریبا همهچیز به خوبی و خوشی در آن تمام شد. فصل سوم «زمانی که به عنوان یک اسلایم تناسخ پیدا کردم» دربارهی قدمهای بعدی ریمورو است که دیگر آنقدر قوی شده که تقریبا هیچ هیولایی حریفش نمیشود. شهر او هم بزرگتر از پیش شده است. نکته اینجاست که برخی از انسانها از هیولاها میترسند و شایعات عجیبی هم دربارهی ریمورو ساختهاند.
حالا این وسط شوالیهی قدرتمندی به نام هیناتا وجود دارند که فکر میکند ریمورو آدمبد ماجراست و همین اوضاع را حسابی به هم میریزد. ریمورو باید ثابت کند که دنبال آزار مردم نیست و در این میان شاید چندتایی رفیق آدمیزاد هم پیدا کند. این یکی از بهترین انیمههای بهار ۲۰۲۴ است که روند داستانی پرآبوتاب خود را با اکشنهای تند و استایل برش زندگی حفظ میکند و میخواهد ماجرای ریمورو برای رسیدن به یوتوپیایی را نشان دهد که در آن انسانها و هیولاها در صلح با هم زندگی میکنند.
برنامههای ریمورو در فصل سوم مجموعه با یک مانع بزرگ همه به هم میریزند؛ این مانع در قالب ده قدیس بزرگ از امپراتوری مقدس آشفتگی زیادی را به تمپست میآورند. ریمورو برای سربلند بیرون آمدن از این چالش باید تمام قدرت استراتژیک خود را به کار بگیرد و متحدین و دشمنانش را خوب انتخاب کند.
مثل دو فصل قبلی، آن چیزی که داستانها و کاراکترهای عجیب این انیمه را به هم مرتبط میکند قهرمان داستان است که مجموعهای از شخصیتهای جذاب و کاریزماتیک را گرد هم میآورد. همچنین هر چه داستان جلوتر میرود، انیمه بیشتر بر کاراکتر هیناتا تمرکز میکند که میخواهد به تعادلی بین مسئولیتهای خودش و تقابلش با ریمورو برسد.
۱۰. شیطانکش (Demon Slayer: Kimetsu No Yaiba Hashira Training Arc)
- سال پخش: ۲۰۱۹ – تاکنون
- تعداد اپیزودها: ۲۷
- کارگردان: هاروئو سوتوزاکی
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۶ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸.۴ از ۱۰
این واقعهی تلخ حس انتقام را در تانجیرو برمیانگیزاند و همین انگیزهی لازم را به او میدهد تا بخواهد تمرین کرده و به یک شیطانکش تبدیل شود که میتواند این شیطان را شکار کند. تانجیرو و نزوکو، که البته همچنان ردی از انسانیت در او مانده، سفر پرمخاطرهی خود برای مواجه با شیاطین را آغاز میکنند و این مسیر، با شیاطین وحشتناکی مواجه میشوند، با دیگر شیطانکشها همکاری میکنند و به دنبال راهی برای بازگرداندن نزوکو به شکل اولیه میگردند.
«شیطانکش» با فصل چهارم خود وارد آرک «تمرین هاشیرا» میشود. این فصل روی تانجیرو کامادو و شیطانکشهایی تمرکز کرده که میخواهند خود را برای یک رویارویی مهیج آماده کنند. موزان کیبوتسوجی، شاه شیطان دنبال خواهر تانجیرو یعنی نزوکو است. موزان فکر میکند اگر قدرتهای نزوکو را مال خودش کند میتواند به جاودانگی برسد. تانجیرو و سایر شیطانکشها باید برای مبارزه با موزان و محافظت از نزوکو خودشان را قویتر کنند. در این میان قدرتمندترین شمشیرزن بین تمام این شیطانکشها هاشیرا است که مسئولیت آموزش تانجیرو و دیگران را بر عهده میگیرد.
تانجیرو تحت آموزشهای هاشیرا تمرینات خاص خود را شروع میکند تا تکنیکها و مشخصا شمشیرزنیاش بهتر شود. همین روزنهی امیدی است تا شاید تانجیرو بتواند نزوکو را نجات دهد. این آرک صحنه را برای یک رویارویی مهم فراهم میکند تا شیطانکشها بالاخره با شاه شیاطین و زیردستان او مواجه شوند.
«شیطانکش» از بسیاری جهات شبیه «مدرسه قهرمانانه من» است و اینکه هر دوی این انیمههای جذاب در بهار ۲۰۲۴ آمدهاند احتمالا دست تقدیر بوده که میخواسته به طرفداران انیمههای شونن حالی داده باشد و توقع داریم «شیطانکش» هم فرمول موفق قبل را ادامه دهد. با سکانسهای مبارزهی نفسگیر، انیمیشن عالی و لحظات احساسی تأثیرگذار، «شیطانکش» در این فصل هم روایتی حماسی و خیرهکننده دارد که با آرک تمرین هاشیرا به مرحلهی نهایی داستان نزدیکتر میشود.
۹. بادشکن (Wind Breaker)
- سال پخش: ۲۰۲۴
- تعداد اپیزودها: ۶
- کارگردان: توشیهیرو مائدا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۷.۹ از ۱۰
وقتی هاروکا وارد مدرسه میشود میفهمدد که در سالهای اخیر تحولات زیادی در این دبیرستان اتفاق افتاده و همه چیز آنطور که انتظار داشت پیش نمیرود. با اینکه همچنان دعواهای هرازگاهی بین بچهها شکل میگیرد، اما هاروکا میفهمدد که نمیتواند مثل یک جزیره در تنهایی خودش سیر کند.
هاروکا متوجه میشود که یک گروه مخفی در این دبیرستان وجود دارد که خودشان را «بوفورین» مینامند. اعضای این گروه به جای آنکه دعواهای الکی راه بیندازند میخواهند شهر را از دست تهبکاران و مردمآزارهای واقعی خلاص کنند. نکته اینجاست که گروه بوفورین یک شعار مهم دارند: خشونت علیه آدمهای بیگناه غیرقابل تحمل است. آنها از مهارتهای خود برای دعوا فقط برای حفظ نظم و صلح استفاده میکنند و نه خالی کردن خشمشان. هاروکا هم با اینکه علاقهی زیادی به حرف زدن با مشتهایش دارد میبیند که به طرز غیرقابل پیشبینی به سمت گروه بوفورین کشیده شده و شاید بتواند توانایی و خشم خود را در مسیر بهتری خرج بکند.
هاروکا، نقش اصلی «بادشکن»، رفتارهایی از خودش نشان میدهد که با تمام ویژگیهای یک انیمهی شونن خوب همخوانی دارد و داستان دعوا در دبیرستان هم چیز تازهای نیست. اما کلیشهها هم که بیدلیل کلیشه نشدهاند؛ این ویژگیهای تکراری هر بار جواب میدهند و مخاطبان هم هر بار با اشتیاق پای این انیمهها مینشینند. از همان اپیزودهای اول هاروکا تبدیل به کاراکتری دوستداشتنی و ملموس میشود و شخصیتهای فرعی کنار او هم وجود دارند تا به جوشآوردنهای لحظهای هاروکا جهت دهند.
«بادشکن» یکی از تازهترین انیمههای ۲۰۲۴ است که فصل اولش همین بهار امسال آمده و استودیوی سازندهی آن، CloverWork، در ساخت انیمیشنهای مجموعه به خوبی ظاهر شده است، هم صحنههای آرام و هم سکانسهای اکشن. حتی از همان اولین درگیریهای هاروکا میتوانید پتانسیل مجموعه را ببینید که قهرمان داستان را در برابر یکی از قویترین بچههای دبیرستان قرار میدهد. این دعواها میتوانند نقاط قوت شخصیتهای اصلی را برجسته کنند و حتی به کاراکترهایی مثل کوتارو و هایاتو هم فرصت دیده شدن بدهند و تا جایی که دیدهایم این کاراکترها هر دو فوقالعاده بودهاند.
۸. برام یک آهنگ عاشقانه زمزمه کن (Whisper Me A Love Song)
- سال پخش: ۲۰۲۴
- تعداد اپیزودها: ۱۲
- کارگردان: آکیرا مانو
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۶ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۷.۷ از ۱۰
هیماری و یوری هر دو شخصیتهای کاریزماتیک و دوست داشتنی هستند و رابطهی آنها هم قند در دل آدم آب میکند. هیماری اعتمادبهنفس بالایی دارد و در هر صحنهای که میآید، چشمها را به سمت خودش جذب میکند؛ یوری هم یک کاراکتر خجالتی مهربان است که زمینه را برای یک داستان رمانتیک زیبا و ساده آماده کرده است.
شزکت «HIDIVE» شاید خیلی اهل ساخت انیمههای فصلی نباشد، اما تا همین بهار ۲۰۲۴ با دو انیمهی «برام یک آهنگ عاشقانه زمزمه کن» و «عروس دریایی نمیتواند در شب شنا کند» به سرعت نشان داد که چندی از بهترین انیمههای ۲۰۲۴ سال میلادی برای این شرکت است.
کارنامهی «HIDIVE» نشان داده که این انیمهسازان تقریبا دست خود را در هر ژانری امتحان کنند سربلند از آن بیرون میآیند؛ برای نمونه از دیگر انیمههای مهم این شرکت میتوان به «حماسه وینلند» (Vinland Saga) اشاره کرد که یک انیمهی درام و اکشن تاریخی است و داستانش در عصر وایکینگها در اروپا اتفاق میافتد؛ یا «ساختهشده در آبیس» (Made in Abyss) مجموعهی ماجراجویی فانتزی است که ویژگیهای انیمههای کودکانه را با عناصر تاریکی درهممیآمیزد.
۷. موشوکو تنسی: تناسخ بیکار (Mushoku Tensei: Jobless Reincarnation)
- سال پخش: ۲۰۲۱ – تاکنون
- تعداد اپیزودها: ۳۶
- کارگردان: تومویوکی اووادا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸.۴ از ۱۰
این انیمه نمایندهی خوبی برای ژانر ایسکای (Isekai) است که یعنی دنیای دیگر. با این گونه داستانها اغلب یک شخصیت اصلی داریم که ناگهان از زندگی عادی خود به دنیای دیگری منتقل شود؛ قلمروهای فانتزی، سرزمینهای جادویی و جهانهای موازی همه میتوانند قلمروهای دیگری به حساب بیایند که در ژانر ایسکای بیش از همه مورد استفاده قرار میگیرند. «زمانی که به عنوان یک اسلایم تناسخ پیدا کردم» نمونهی خوبی برای این ژانر است. اما «موشوکی تنسی» نیز یکی از این انیمههاست که بیننده را با خودش به دنیای دیگری میبرد.
«موشوکی تنسی» داستان رودیوس گریرت را روایت میکند که مرگی غمانگیز داشت و به قول خودمان ناکام از دنیا رفت. پس از مرگ، رودیوس در یک دنیای فانتزی دوباره متولد میشود و تمام خاطراتش هم باقی ماندهاند و این رودیوس را مصمم میکند تا بخواهد این بار یک زندگی درستودرمان داشته باشد.
در «موشوکی تنسی: تناسخ بیکار» میبینیم که رودیوس دیگر نوجوانی شده که قدرتهای جادوییاش به شدت پیشرفت کرده است. اما تواناییهای جادویی نمیتوانند به تنهایی برای یک زندگی رضایتمند کفایت کنند؛ پس، رودیوس راهی سفری میشود تا مادر گمشدهاش را یافته و با خانوادهاش ارتباط بگیرد. سفر خارقالعادهی او مملو از خطرات، تهدیدات و موجودات جادویی است که شاید برخی از این موجودات به خون رودیوس تشنه باشند.
در بخش دوم فصل دوم «موشوکی تنسی» رودیوس و سیلفی در خانهی خودشان مستقر شدهاند و در عین حال، رودیوس باید مثل یک والد از دو خواهر خود نگهداری کند. این اتفاق مسئولیتهای تازهای را بر دوش او میگذارد. همچنین در این فصل بیشتر به تاریخ و اسطورههای این دنیای فانتزی پرداخته میشود که اساسا یکی از مهمترین نقاط قوت این انیمه نیز به حساب میآید. حتی یکی از بهترین اپیزودهای انیمههای بهار ۲۰۲۴ به اپیزودی برمیگردد که در آن گذشتهی رودیوس برای بیننده آشکار میشود.
۱۵ انیمه برتر که بر اساس داستان واقعی ساخته شدند
۶. عروس دریاییها نمیتوانند در شب شنا کنند (Jellyfish Can’t Swim In The Night)
- سال پخش: ۲۰۲۴
- تعداد اپیزودها: ۱۲
- کارگردان: شینگو سایتو
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸.۲ از ۱۰
یکی از اعضای این گروه هنری یک آهنگساز و آیدل سابق به نام کانو است که میخواهد خاطرات گذشتهاش را از ذهنش پاک کرده و زندگی تازهای به عنوان یک خوانندهی درست و درمان آغاز کند. دختر دیگر این گروه کیمورا نام دارد که یکی از بزرگترین طرفداران کانو در گذشته بوده و اتفاقا خودش هم آهنگساز خوبی است.
ماهیرو عضو سوم گروه است که با وجود استعداد بالایش برای نقاشی، به خاطر مسخرهشدن از سمت دوستان قدیمیاش خیلی وقت است که دیگر دست به نقاشی نزده است. کانو به ماهیرو کمک میکند تا اشتیاق گذشتهاش را بازیابد و از نقاشی یک عروس دریایی، که ماهیرو در بچگی کشیده بود، به عنوان مشوق اصلی او استفاده میکند. ناکس ریوگاساکی هم میخواهد بخت خود را در دنیای آنلاین امتحان کرده و به عنوان یک ویتیوبر به بازار یوتیوبرهای مجازی وارد شود.
«عروس دریاییها نمیتوانند در شب شنا کنند» بیشتر زمان مجموعه را به معرفی کردن کاراکترها، گذشتهی آنها و ویژگیهای شخصیتیاشان اختصاص داده است. اگرچه پسزمینهی هر دختر متفاوت است، اما همهی آنها در نهایت میخواهند هویت خودشان را پیدا کنند و همه به یکدیگر در این مسیر یاری میرسانند. باید به این نکته اشاره کرد که با وجود آنکه کانو در گذشته آیدل بوده است، اما این انیمه محوریت داستان و ژانر خود را بر این قرار نداده و بیشتر یک انیمه در سبک برش زندگی یا انیمهی مدرسهای به حساب میآید.
نویسندگی قوی و انیمیشن خوب چیزهایی است که با این شرکت انیمهسازی میتوانید توقعشان را داشته باشید؛ اما «عروس دریاییها شنا نمیکنند» شوخطبعی ویژهای دارد و کاراکترهایی معرفی میکند که برای همهی ما ملموس هستند و میتوانند بخشهایی از وجود خودمان را که شاید فراموششان کرده بودیم قلقلک دهند؛ مشخصا ماهیرو یکی از بهترین کاراکترهای انیمههای بهار ۲۰۲۴ است. یکی دیگر از خوبیهای این انیمه تازگی موضوعش است که از فرهنگ آیدل و دشواریهای آن، تا صنعت تازهی ویتیوبرها همه را دربرمیگیرد.
۵. ادویه و گرگ: تاجر با گرگ دانا ملاقات میکند (Spice and Wolf: Merchant Meets the Wise Wolf)
- سال پخش: ۲۰۲۴
- تعداد اپیزودها: ۲۵
- کارگردان: آکیهیرو سوتوکاوا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸.۲ از ۱۰
این انیمه در ژانر فانتزی تاریخی قرار میگیرد و شاید باورش سخت باشد، اما ماجراهای عاشقانه را با تجارت داد و ستد درهممیآمیزد. قهرمان داستان کرافت لارنس ۲۵ ساله است که از شهری به شهر دیگر سفر کرده و برای امرار معاش تجارت کالا میکند. او هفت سالی هست که همین شغل را دارد، اما آرزویش باز کردن مغازهی خودش است. یک شب لارنس با زن جوان زیبایی روبهرو میشود که دم و گوشهای گرگ دارد! این زن جوان هولو است که آنطور که توضیح میدهد به عنوان یک خدای گرگ چندصدساله میتواند خود را به شکل انسان هم دربیاورد.
هولو که از زندگی تکراریاش به عنوان یک گرگخدا خسته شده به لارنس پیشنهاد همکاری میدهد؛ پیشنهادی مبنی بر اینکه هولو دانش خود را در زمینهی اقتصاد و مبادله در اختیار لارنس بگذارد و در مقابل، لارنس هم او را به سلامت به سرزمینهای شمالی برساند. انیمهی «ادویه و گرگ» توقعات شما را، از تصاویر خیرهکننده و موسیقی متن عالی بگیر، تا اقتباسی خوب از داستان کلاسیک لایتناول و ماجراجوییهای لارنس و هولو همه را برآورده میکند.
با اینکه داستان «ادویه و گرگ» در نهایت دربارهی مبادلات تجاری و سفر لارنس برای رسیدن به سود بیشتر است، اما این انیمه عناصری از محیطهای تاریخی اروپایی را هم دربرمیگیرد و نگاهی به زندگی بازرگانان دورهگرد و فضای اقتصادی این دوره هم میاندازد. تازه ممکن است عاشقانههایی هم بین لارنس و هولو اتفاق بیفتد که هر دو یکدیگر را تکمیل میکنند؛ لارنس عملگرایی حسابگر است و هولو یک موجود ماورایی بازیگوش که به سرعت مثل دوستهای قدیمی با هم خو میگیرند.
۴. کایجو شماره ۸ (Kaiju No. 8)
- سال پخش: ۲۰۲۴
- تعداد اپیزودها: ۱۲
- کارگردان: فومی موریهیرو
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸.۲ از ۱۰
دولت ژاپن برای محافظت از کشور در برابر تهدید دائمی کایجوها از یک نیروی نظامی ویژه به نام نیروی دفاعی استفاده میکند که سلاحهای مخصوص شکار کایجو دارند. سربازهای عضو این نیرو هر روز جان خودشان را به خطر میاندازند تا شهروندان عادی را از دست کایجوها نجات داده و این هیولاها را از بین ببرند.
نقش اصلی داستان کافکا نام دارد که از کودکی خود آرزوی پیوستن به نیروی دفاعی را داشته و حتی به دوست خود قول داده بود در کنار او با کایجوها خواهد جنگید. اما از آنجا که این کافکا هرگز نتوانسته در امتحان ورودی نیروهای نظامی قبول شود مجبور است به شغل سطح پایین خود، یعنی تمیز کردن خرابههای پس از جنگ راضی باشد. در مقابل، دوست صمیمی دوران کودکیاش به یکی از بهترین کاپیتانهای گروه نظامی ضدکایجو تبدیل شده است.
روزی او یک کایجوی کوچک را قورت میدهد و این کافکا را تبدیل به یکی از همین هیولاها میکند. بلعیدن کایجو قدرت زیادی به کافکا میدهد، اما این قدرت فایدهای برای کافکا ندارد؛ مگر اینکه او بتواند یاد بگیرد چگونه از قدرتهای تازهاش در جهت پذیرفته شدن در نیروی دفاعی استفاده کند و بتواند به قول دوران کودکیاش به دوستش وفادار بماند.
از همان اپیزود اول «کایجو شماره ۸» با قدرت شروع کرده و اطلاعات زیادی به بیننده میدهد: از وضعیت فعلی جهان، اهمیت نیروهای نظامی، نارضایتی کافکا از زندگیاش همه در همان اپیزود اول پایهریزی میشوند؛ یک دوستی خوب هم بین قهرمان داستان و کاراکتر دیگری به نام رنو داریم. چندین سکانس اکشن عالی نیز در همان صحنههای ابتدایی میبینید و پسزمینهی ماهیت کایجوها هم همه از همان ابتدا توضیح داده میشوند. «کایجو شماره ۸» با شروعی طوفانی خود به سرعت به یکی از بهترین انیمههای بهار ۲۰۲۴ میلادی تبدیل شده است.
با اینکه پسزمینهی داستانی «کایجو شماره ۸» در دنیایی پساآخرالزمانی و با طیف متنوعی از هیولاها اتفاق میافتد، اما قهرمان داستان یعنی کافکا یک کاراکتر کاملا آشنا است، با دغدغههای آدمهای معمولی که باید از صبح تا بعدازظهر کار کنند و انگیزهی دیگری برایشان نمانده است. کافکا تنها راه نجات خود از زندگی بیخاصیتش را در پیوستن به نیروهای نظامی میبیند. همانطور که کافکا و رنو تلاش میکنند که به نیروهای نظامی بپیوندند، باید به شدت بکوشند تا راز کافکا مخفی بماند و در عین حال، آنقدری هم به چشم رؤسایشان بیایند که آنها را برای نیروی نظامی انتخاب کنند.
۳. کمپ آرام (Laid-Back Camp)
- سال پخش: ۲۰۱۸ – تاکنون
- تعداد اپیزودها: ۲۵
- کارگردان: تومویوکی اووادا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸.۴ از ۱۰
مثل همیشه، در فصل سوم «کمپ آرام» نیز اعضای «باشگاه فعالیتهای خارج از خانه» بیصبرانه منتظر سفر کمپینگ بعدی خود هستند. اگرچه مرحلهی ایدهپردازی برای اینکه کجا بروند و چگونه بروند خودش یک پروسهی طولانی است. در این میان، رین خاطرات پدربزرگش را به یاد میآورد که عشق به کمپ زدن در طبیعت را به او آموخت. «کمپ آرام» انیمهای شیرین، خندهدار و سبک است که برای روزهایی که دغدغههای مختلفی ذهنتان را درگیر کرده میتواند مثل آب روی آتش عمل کند.
انیمهی «کمپ آرام» بیشتر روی تجربیات و روابط روزمرهی شخصیتهای باشگاه تمرکز میکند و با به تصویر کشیدن سفرهای این دختران، گفتگوهای آنها دور آتش و لحظات شادیهای کوچکشان در طبیعت نمایندهی بسیار خوبی برای ژانر «برشی از زندگی» است. به طور کلی میتوان گفت هیچ خط داستانی ویژهای وجود ندارد و مجموعه تنها میخواهد تصویر آرامی از زندگی این افراد نشان دهد. اگرچه میتوانید انتظار کمدی و ماجراجویی هم از «کمپ آرام» داشته باشید که در قالب تعاملات شخصیتهای دوستداشتنی و گاه عجیب و غریبش نمود پیدا میکند.
دربارهی این کاراکترها باید گفت که به جز رین، کاراکترهای آشنا مثل نادشیکو، هانایو، آئوی و چیاکی هم برای ماجراجوییهای کمپینگ خود بازگشتهاند و آیاتو توکی، دوست دوران کودکی نادشیکو نیز در برخی از این گردشها به آنها ملحق میشود. اعضای باشگاه بندوبساط کمپینگ خود را به یاماناشی و شیزوئوکا هم میبرند و در زیبایی طبیعت این مکانهای بکر غوطهور میشوند. مثل همیشه این انیمه بر همین ماجراجوییها و لذتهای ساده و کوچک تمرکز میکند؛ مثل چادر زدن، غذا پختن، دور آتش نشستن و تماشای ستارگان در شب.
معرفی ۱۰ انیمه مشهور که پایانی تلخ و سیاه دارند
۲. آوای یوفونیوم (Sound! Euphonium)
- سال پخش: ۲۰۱۵ – تاکنون
- تعداد اپیزودها: ۱۳
- کارگردان: شینیچی ناکامورا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸ از ۱۰
این شرکت تمرکز زیادی روی انیمههای سبک برشی از زندگی دارد و تجربیات و روابط سادهی شخصیتها را به تصویر میکشد. داستانهای انیمههایی که محصول کیوتو انیمیشن هستند اغلب روی حال و هوای نوجوانی، دوستیها، خودشناسی و گذار به بزرگسالی تمرکز میکنند که میتوانید علاوه بر «آوای یوفونیوم»، رد اینها را در انیمههایی مثل «کی-اون!» (K-On)، «وایولت اورگاردن» (Violet Evergarden) و «نون نون بیوری» (Non Non Biyori) نیز ببینید.
فصل سوم انیمهی «آوای یوفونیوم» از همان جایی داستان را پی میگیرد که فصل دوم تمام شد؛ یعنی گروه موسیقی دبیرستان کیتایوجی همچنان در تلاشاند تا قلههای موفقیت را یکی پس از دیگری فتح کنند؛ اعضای باشگاه جاز این دبیرستان میخواهند در یک رقابت کشوری برنده شوند. از آنجایی که کومیکو آخرین سال دبیرستان خود را میگذارند، این آخرین فرصت او برای رسیدن به رویای خود خواهد بود.
کومیکو اومائه شخصیت اصلی این مجموعه است که قبلا با شکوتردید نسبت به قابلیتهای خودش از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکرد؛ اما حالا به بلوغ رسیده و نقش رئیس گروه را عهدهدار شده است که چالشهای خاص خودش را هم برای کومیکو و هم دیگر اعضای گروه به دنبال دارد. مخصوصا که سال آخر دبیرستان با فشار تحصیلی و امتحانات نهایی و کنکور همراه است که یک اضطراب مضاعف روی همهی دانشآموزان میگذارد.
تااینجای کار «آوای یوفونیوم» در معرفی کاراکترهای جدید انیمه بسیار موفق بوده است؛ با اینکه شخصیتهای زیادی به باشگاه موسیقی آنها اضافه شدهاند، اما نگران نباشید که قرار نیست با انبوه اسامی دانشآموزان گیج شوید. دانشآموزان سال اولی چهرههای تازهای هستند که به گروه موسیقی جاز پیوستهاند و کومیکو به عنوان رئیس گروه باید بتواند بالانس بین اعضای تازه و اعضای قدیمی گروه را هماهنگ کند.
در کنار کومیکو، رینا همچنان به عنوان نایبرئیس باشگاه فعالیت میکند که این هم طبیعتا دردسرهای خاص خودش را به دنبال دارد. هر دو شخصیت در طول سه فصل دچار تغییر و تحولات زیادی شدهاند که با نویسندگی پختهی انیمه یکی از بهترین مجموعههای کیوتو انیمیشن را تحویلتان میدهد.
۱. کونوسوبا (KonoSuba: God’s Blessing on This Wonderful World)
- سال پخش: ۲۰۱۶ – تاکنون
- تعداد اپیزودها: ۲۰
- کارگردان: ریه اوگورا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز مایانیمهلیست به سریال: ۸.۵ از ۱۰
پس از نبردهای طاقتفرسا با ژنرال شیطان، کازوما قهرمان داستان، که فقط میخواهد یک زندگی آرام عادی داشته باشد، از ماجراجوییهایش سرخورده شده و فکر میکند اگر کلاس کاری خود را تغییر دهد شاید زندگی آرامتری نصیبش شود. آکوا، الههی بیفایده، مگومین که جادوگری است عاشق انفجار، و دارکنس که یک شوالیهی صلیبی است، خواب آرام را از کازوما گرفتهاند و به راحتی وظایف خودشان را نادیده میگیرند. اما تمام تلاششان را میکنند تا کازوما در این ماجراجویی باقی بماند.
این وسط سروکلهی یک شاهزاده خانم پیدا میشود که از اعضای این گروه میخواهد تا داستانهایشان را برای او بازگو کنند و کازوما که فرصتطلب خوبی است پا پیش میگذارد تا بلکه به شهرت و ثروتی برسد و همین برای متقاعد کردن او به ماندن در سفر کافی است.
«کونوسوبا» در عین حال که ویژگیهای ژانر خودش را به مسخره میگیرد، آنقدر خوب است که مخاطبان نمیتوانند دست از دیدنش بکشند. این انیمه خیلی اعتقادی به مرزها ندارد و بیادبیها و شخصیتهای عجیبش همان چیزهایی هستند که شما را به دیدن «کونوسابا» وادار میکنند. چه این تهدیدات تازه باشند که جان کازوما و دیگران را به خطر میاندازند، چه درخواست شاهزاده خانم، یا حتی مسخرهبازیهای اعضای گروه، فصل سوم «کونوسابا» از همان ابتدا نشان میدهد که موقعیتهای دیوانهوار دیگری در راه هستند
«کونوسوبا» یکی از انیمههای بیقیدوبند است و از بهترین انیمههای کمدی بهار ۲۰۲۴ است که همیشه طنز عجیبی دارد و اتفاقا خودش را هم جدی نمیگیرد. اما از آنجا که این احتمال وجود دارد که فصل سوم آخرین فصل «کونوسابا» باشد، امیدواریم پایانبندی خوبی هم برای سه فصل طنز بیملاحظهاش ارائه دهد.
منبع: دیجیمگ
https://teater.ir/news/61510