آنا د آرماس بازیگر و مدل ۳۶ ساله کوبایی مسیر غیرقابل پیش بینی بازیگری را در پیش گرفت و به موفقیتی غیرمنتظره در سطح سینمای هالیوود دست یافته است.
چارسو پرس: آنا سلیا د آرماس کاسو در تاریخ ۳۰ آوریل ۱۹۸۸ (۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۷) در پایتخت کشور کوبا یعنی شهر هاوانا چشم به جهان گشوده است. والدین او را رامون و آنا تشکیل داده‌اند که به ترتیب در شغل‌های دولتی همچون بانک و تدریس سابقه حضور داشته و صاحب برادر بزرگتری نیز می‌باشد که خاویر نام داشته و به عنوان یک عکاس در شهر نیویورک فعالیت می‌کند. دختری که دوران کودکی خود را با قحطی و بدبختی سپری کرد و اصلیتی از کشور اسپانیا دارد که اجدادش از آنجا به کوبا مهاجرت کرده بودند.

همانطور که اشاره کردیم، دوران کودکی آنا د آرماس با قحطی و بدبختی در دوران ویژه کشور کوبا همراه شده بود که غذا و دارو برای مردم عادی در دست نبود و به مرگ بسیاری از کودکان و نوجوانان منجر شده است. با این حال او به عنوان بازمانده‌ای از شرایط دیوانه‌وار روحیه خود را حفظ کرده بود و علی‌رغم زیستن در چنین شرایطی توانسته بود تا زندگی شاد و خوشحالی را در کنار والدینش سپری نماید. خانواده او به حدی در شرایط طاقت فرسایی زندگی می‌کردند که حتی از یک دی‌وی‌دی پلیر ساده نیز برای تماشای فیلم برخوردار نبودند و تنها تفریح دخترشان به تماشای ۲۰ دقیقه کارتون در روزهای شنبه و یکشنبه خلاصه شده بود.

در چنین شرایطی تنها دلخوشی او که می‌توانست روحیاتش را حفظ نماید، علاقه به بازیگری بود که در مقابل آینه به اجرا می‌پرداخت تا این که بالاخره در سن ۱۴ سالگی عزم خود را جزم نمود و به تئاتر ملی کشور کوبا ورود کرد و گذراندن دوره‌های بازیگری را از همان سنین کم از سر گرفت تا بتواند نه تنها علاقه کودکی‌اش را محقق نماید، بلکه چه بسا شرایط زندگی خود و خانواده‌اش را نیز متحول کرده و از فلاکت و بدبختی نجات پیدا کند.


علی‌رغم این که همگان او را به عنوان بازیگر و مدل شناخته‌اند اما علاقه به حوزه سینما و بازیگری آنا د آرماس را در همان دوران تحصیل مجاب کرد تا به ساخت ۳ فیلم کوتاه روی بیاورد؛ دستاورد قابل توجهی که چندان مورد توجه عموم طرفدارانش قرار نگرفته است. در دوران دانشگاه نیز پیش از آن که بتواند تحصیل خود را به اتمام برساند، از این حوزه کناره‌گیری کرد زیرا زندگی در کوبا دیگر برایش غیرقابل تحمل شده بود و در عین حال جوانان فارغ‌التحصیل شده اجازه خروج از کشور نداشته مگر آن که ۳ سال خدمت اجباری به جامعه را پشت سر بگذارند.

بیوگرافی چاد استاهلسکی/ از بدلکاری تا تحول ژانر اکشن


مسئله‌ای که این دختر جوان را مجبور کرد تا در عین کناره گیری از تحصیل، به سبب برخورداری از تابعیت اسپانیایی مادربزرگ و پدربزرگش، زادگاه خود را برای همیشه ترک کرده و به مادرید نقل مکان نماید تا بتواند رویای بازیگری را ادامه دهد. البته که نخستین تجربه بازیگری وی پیش از مهاجرت در فیلم کوبایی Una rosa de Francia در سال ۲۰۰۶ میلادی رقم خورد تا طعم قرار گرفتن در مقابل دوربین را چشیده باشد. فیلمی که شرایط مهاجرت وی را مهیا کرد و در تور تبلیغاتی‌اش بود که مادرید را برای ادامه زندگی خود برگزید.

پس از نقل مکان به مادرید، به ملاقات مدیر بازیگران Una rosa de Francia رفت که پیشتر با او همکاری کرده بود تا بتواند پروژه‌های کاری را برایش به ارمغان بیاورد. مسئله‌ای که سبب گشت تا بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ به ایفای نقش در مجموعه تلویزیونی درام El Internado بپردازد؛ یک سریال نوجوان پسند که درون یک مدرسه شبانه روزی جریان داشت و حتی در یکی از شبکه‌های فارسی زبان نیز به پخش در آمده است. نقش آفرینی که به سبب ظاهر جذاب و قدرت بازیگری‌اش با استقبال مخاطبین روبرو شد و به محبوبیتی غیرمنتظره دست پیدا کرد.


آنا د آرماس علی‌رغم پتانسیل بازیگری بسیاری که از خود به معرض نمایش گذاشته بود اما عموماً ایفای نقش در قامت شخصیت‌های سطحی و صرفاً زیبا به او پیشنهاد می‌شد؛ رویکردی که باب میلش نبود و از وروند در پیش گرفته شده احساس رضایت نمی‌کرد. در همین حین به یادگیری زبان انگلیسی مشغول شده بود و چند ماهی را در شهر نیویورک سپری می‌کرد تا بتواند بیش از پیش با مردم آمریکا در ارتباط باشد و سپس با بازگشت به اسپانیا تا پایان سال ۲۰۱۴ میلادی به ایفای نقش در آثاری نظیر Blind Alley، Perrito chino، Por un puñado de besos و Hispania, la leyenda پرداخت.

اینجا بود که تصمیم گرفت تا برای مدتی از نقش آفرینی در پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی کنار کشیده و زمان خود را به حضور در دوره‌های بازیگری اختصاص دهد تا بلکه بتواند دانش و مهارت خود را گسترش داده و برای حضور در هالیوود آماده شود. دورانی که بار روانی شدیدی برایش به همراه داشت و شرایط را غیرقابل تحمل جلوه کرده بود. در چنین شرایطی بود که یک نماینده هالیوود را پیدا کرد و توانست با او ارتباط برقرار نموده و بتواند برای ورود به کشور ایالات متحده آمریکا آماده شود.

در سال ۲۰۱۴ میلادی این اتفاق رقم خورد و رسماً شهر لس آنجلس را برای ورود خود انتخاب کرد که البته شرایط چندان باب میل وی پیش نرفت؛ زیرا مجبور بود که تمام رزومه بازیگری خود را پشت سر گذاشته و اساساً همه چیز را از صفر شروع نماید. برای آن که خود را به ایفای نقش در قامت زنان لاتین زبان محدود نکند، یادگیری زبان انگلیسی را در پیش گرفت و طی دوره فشرده ۴ ماهه این زبان را تمام و کمال فرا گرفت. نخستین فیلم هالیوود او به کارگردانی الی راث در سال ۲۰۱۵ میلادی با فیلم Knock Knock رقم خورد تا ایفای نقش در مقابل کیانو ریوز را بر عهده بگیرد. اثری که با نقدهای ضعیفی روبرو شد و عموم منتقدین آن را یک ابتذال به تمام معنا خطاب کردند.


کیانو ریوز اما پس از همکاری ناموفق با همکارش در سال ۲۰۱۵ باری دیگر به سراغ وی رفت تا متقاعدش نماید که ایفای نقش در فیلم دلهره‌آور Daughter of God را قبول نماید. اثری که ستاره ۳ گانه ماتریکس نیز در آن به ایفای نقش پرداخته بود. با این حال در هنگام تدوین به حدی این فیلم دچار تغییر و تحول شد که نه تنها نقش آنا د آرماس شدیداً کاهش یافت، بلکه حتی عنوانش نیز تغییر کرد و Exposur لقب گرفت که در سال ۲۰۱۶ میلادی اکران شد . فیلمی به کارگردانی دکلان دیل که آنا د آرماس علی‌رغم عدم برخورداری از فرصتی ارزشمند موفق شده بود تا نظر مثبت منتقدین را جلب نماید.

او تا سال ۲۰۱۷ میلادی در فیلم‌های مختلفی نظیر Hands of Stone، War Dogs و Overdrive به نقش آفرینی پرداخت و موفق گشت تا با نام‌های شناخته شده‌ای نظیر تاد فیلیپس، اسکات ایستوود، جونا هیل و مایلز تلر به همکاری بپردازد تا این که در نهایت نظر مثبت کارگردان بزرگ و ارزشمند سینمای هالیوود یعنی دنی ویلنوو را جلب کرد و در فیلم Blade Runner 2049 با رایان گاسلینگ به همکاری پرداخت و نخستین پروژه سینمایی پرهزینه و جاه‌طلبانه‌اش را تجربه کرد. اثری که علی‌رغم دریافت نقدهای بسیار مثبت اما با فروش ناامید کننده‌ای در گیشه روبرو شد. بسیاری از منتقدین نقش آفرینی این بازیگرو کوبایی را قلب تپنده ساخته دنی ویلنوو خطاب کردند.

در این دوران بود که آنا د آرماس تصمیم گرفت تا پس از سال‌ها باری دیگر به زادگاهش در کوبا بازگردد؛ جایی که او یک خانه خرید و دوران سخت و طاقت‌فرسای دوران کودکی‌اش را به خاطر آورد. نقش آفرینی در فیلم Blade Runner 2049 سبب شد تا او برای نخستین‌بار در فصل جوایز حضور پیدا کرده و نامزد دریافت جایزه بهترین بایگز زن مکمل در جشنواره ساترن شود. او همچنین با شهرتی در سطح بی‌ المللی روبرو شده بود که می‌توانست فرصت‌های جدیدی را در زندگی برایش هموار نماید.


تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی به ایفای نقش در فیلم‌هایی اعم از The Informer، Wasp Network، Knives Out و Sergio پرداخت و عملاً دیگر به بازیگر کارکشته و بسیار محبوبی تبدیل شده بود که می‌توانست با ظاهر زیبا و توانایی چشمگیر بازیگری‌اش، سکانس‌ها را از آن خود نماید. رویکرد مثبتی که نه تنها کسب جایزه در جشنواره ساترن و همچنین نامزدی در گلدن گلوب را برایش به همراه داشت، بلکه تهیه‌کنندگان فرنچایز جیمز باند را مجاب نمود تا او را در آخرین فیلم دنیل کریگ به نام No Time to Die جای دهند. حضور کوتاه مدتی که با استقبال دیوانه‌وار مخاطبین روبرو شد و توانست تا سکانس‌های اکشن جذابی را به ارمغان بیاورد. او برای ضبط این مجموعه سکانس کوتاه ماه‌ها به تمرین تیراندازی و یادگیری فنون مبارزات پرداخت تا بتواند بهترین عملکرد ممکن را از خود به معرض نمایش بگذارد.
در همین دوران که رابطه‌ای عاطفی با بن افلک را تجربه می‌کرد، با او به ایفای نقش در فیلم درام و روان‌شناختی Deep Water پرداخت که علی‌رغم تریلرها و تبلیغات پرزرق و برقش، توفیق چندانی در جلب رضایت مخاطبینش حاصل نکرد و خیلی زود از یادها فراموش شد. او در همین سال ۲۰۲۲ میلادی جنجالی‌ترین نقش آفرینی کارنامه بازیگری‌اش را بر عهده گرفت تا در فیلم Blonde ساخته اندرو دامینیک دوران پرفراز و نشیب زندگی مریلین مونرو را به تصویر بکشد؛ اثری به شدت پرسر و صدا برای کمپانی نتفلیکس که حتی دوران ساخت و فیلم‌برداری حاشیه برانگیزی را سپری کرد. آنا د آرماس برای آن که بتواند لهجه مادرزادی خود را کنار گذاشته و شیوه بیان مریلین مونرو را تمام و کنال ادا نماید، مدت زمانی معادل ۱ سال را با یک مربی گویش تمرین کرد.

همه چیز درباره چارلز برانسون؛ از کارگری در معادن زغال‌سنگ تا نماد مردانگی در هالیوود


او همچنین به تماشا و مطالعه صدها عکس، فیلم، فایل صوتی و کتاب حول محور زندگی مریلین مونرو پرداخت بتواند تمام و کمال خود را در قامت وی قرار بدهد. با وجود تمامی حواشی و انتقاداتی که آنا د آرماس را برای نقش آفرینی در فیلم Blonde هدف قرار داده بود اما موفق شد تا حضور موثری در مقابل دوربین داشته و به شکلی ترسناک، تعهد خود را نسبت به تصویر کشیدن زندگی مریلین مونرو ادا نماید. رویکرد قابل تحسینی که نامزدی در جشنواره‌های گوناگونی را برایش به همراه داشت و همچنین برای نخستین‌بار در زندگی‌اش موفق شد تا برای کسب جایزه بهترین بازیگر زن در آکادمی اسکار نامزد دریافت جایزه شود.


او سپس به شکل پشت سر هم ۲ فیلم اکشن به نام‌های The Gray Man و Ghosted را با حضور کریس ایوانز به ارمغان آورد که فیلم دوم یعنی Ghosted ساخته دکستر فلچر یکی از ضعیف‌ترین فیلم‌های کارنامه بازیگری وی لقب گرفت که حتی بازخورد چندانی از سوی مخاطبین عام سینما را نیز در پی نداشت. در سمت دیگر ماجرا اما ساخته پرمدعا برادران روسو یعنی The Gray Man حسابی گل کاشت و توانست تا تعداد بینندگان قابل توجهی را روانه سرویس استریم نتفلیکس نماید.

آنا د آرماس ۳۶ ساله حال به بازیگری تراز اول و دوست داشتنی تبدیل شده که عموماً در ژانر اکشن حضور پیدا کرده و پروژه بعدی او اسپین‌آفی از فرنچایز جان ویک به نام John Wick Presents: Ballerina می‌باشد که برای اکران در سال ۲۰۲۵ میلادی برنامه ریزی شده است. فیلمی که او را در قامت یک بالرین آدمکش قرار داده تا پس از ۹ سال باری دیگر با همکار قدیمی خود یعنی کیانو ریوز در مقابل دوربین حاضر شده و فیلم اکشنی را به تصویر بکشد که تمام و کمال به خود وی تعلق داشته است.

این بازیگر کوبایی پس از پشت سر گذاشتن مسیری سخت و چالش برانگیز که می‌تواند هر انسانی را تسلیم نماید، به عنوان بازیگر و مدل درجه یکی شناخته می‌شود که زندگی عاطفی پرفراز و نشیبی را تجربه کرده است. آنا د آرماس در اواسط سال ۲۰۱۰ میلادی با مارک کلوتت آشنا شد و به ازدواج با یکدیگر در آمدند تا زندگی مشترک آن‌ها تنها ۳ سال دوام داشته باشد و خیلی زود از یکدیگر جدا شدند. پس از آن بود که در اواخر دهه ۲۰۱۰ با بن افلک آشنا شد و رابطه عاطفی آن‌ها نیز دوام چندانی نداشت و خیلی زود از یکدیگر جدا شده تا آنا د آرماس بتواند عشق واقعی زندگی خود یعنی پل بوکاداکیس را پیدا کرده و در حال حاضر روزهای خوشی را کنار وی سپری می‌نماید.


منبع: گیمفا