انیمه سینمایی Blue Giant نامهای عاشقانه برای دوست داران موسیقی جاز به شمار میرود که احساسات شما را جریحهدار خواهد کرد.
چارسو پرس: موسیقی را میتوان به مانند یک جادو توصیف کرد که روح انسان را مورد نوازش قرار داده و باعث میشود تا از زمان و مکان جدا شده و به دنیای فانتزی و بیانتهایی قدم بگذاریم که حس آرامش و بیوزنی را برای ما به همراه خواهد داشت. موسیقی که از ژانرهای و دستههای گوناگونی تشکیل شده که یکی از قدیمیترین و مورد احترامترین آنها جاز نام داشته است. ژانر جازی که از طرفداران خاص خود در جهان بهره برده و شاید که در دنیای امروز در حال فراموش میباشد؛ فراموش شدنی که پای انیمهای سینمایی بسیار زیبا را برای به یاد آوردنش به ماجرا باز کرده است.
اصولاً انیمههای سینمایی و تلویزیونی جذاب و ارزشمندی حول محور مفهوم موسیقی ساخته و پخش شدهاند که هر یک با بهره گیری از داستان و شخصیتهای گوناگون سعی داشتهاند تا جنبههای مختلفی از این جادوی شنیدنی را به معرض نمایش بگذارند. یکی از جدیدترین انیمههای مرتبط با موسیقی Blue Giant نام دارد که حکم نامهای عاشقانه برای طرفداران ژانر در حال فراموشی جاز را داشته و روایتی را به تصویر کشیده که در پایان ماجرا میتواند اشک را از چشمانتان سرازیر نماید. اثری که در معرفی انیمه این هفته به سراغش رفته تا نگاهی به کلیت داستانش داشته باشیم.
او در مدت زمانی چند ماهه تمام توان خود را به کار گرفته تا در کلاسهای یادگیری ساکسیفون شرکت کرده و شبها به کنار رودخانه رفته و تا صبح به نوازندگی بپردازد و به سبب عدم برخورداری از نفس و انرژی کافی، با چالشای گوناگونی مواجه میشود که روحیه تسلیم ناپذیری وی مانع از جا زدن شده و حتی در سرمای یخبندان زمستان نیز بیخیال نواختن این ساز در کنار رودخانه نمیشود. دای بالاخره پس از چندین و چند ماه تمرین و کسب تجربه تمرین سخت تصمیم میگیرد تا شهر محل زندگی خود را به مقصد توکیو ترک کرده تا رویای تبدیل شدن به مشهورترین نوازنده ساکسیفون دنیا را دنبال نماید.
پس از ورود به شهر توکیو با اتفاقات غیرمنتظرهای روبرو میشود. نخست برای زندگی به سراغ همکلاسی سابق خود به نام شونجی تامادا رفته که در دانشگاه ورزش فوتبال را دنبال میکند و سپس برای شنیدن اجرای زنده به کافهای ناشناخته رفته که در آنجا با پیانسیتی خبره به نام یوکینوری ساوابه آشنا میشود که به طرزی استادانه میتواند نتهای پیانو را به اجرا در آورده و هر بینندهای را در بهت و حیرت فرو ببرد.
دای در رویای تشکیل یک گروه موسیقی به سراغ یوکینوری رفته و با اجرای دیوانهوار خود موفق میشود تا نظر مثبت وی را برای چنین امری جلب نماید. البته که آنها به حداقل ۳ نفر نیاز داشته تا بتوانند یک گروه را تشکیل داده و برای این امر نیازمند درامری هستند که بتواند با ضرب گرفتن، در عملکرد نواختن ساکسیفون و پیانو به آنها کمک نماید. اینجاست که شونجی به صورت اتفاقی اجرای زنده دوستش را تماشا کرده و به موسیقی جاز علاقهمند میشود تا با کنار گذاشتن حرفه فوتبالی که در شهر توکیو جدی گرفته نمیشود، به دوستانش برای تحقق آرزوهایشان کمک نماید.
در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان گروه ۳ نفره دای، یوکینوری و شونجی به نام Jaas تشکیل شده و علیرغم این که در ابتدا از هماهنگی برخوردار نبوده و شونجی به عنوان یک درامر، شدیداً آماتور و نابلد بوده و اشتباهات متعدد و بزرگی را در حین اجرا مرتکب میشود اما آنها تسلیم نشده و به نوازندگی در یک کافه کوچک با تنها مشتریانی انگشت شمار روی میآورند. با این حال عشق دیوانهوار آنها به موسیقی جاز، دوستی برادرانهشان و تسلیم ناپذیری هر یک از آنها سبب میشود تا اصطلاحاً راه صد ساله را یک شبه طی نمایند.
این ۳ نفر در نهایت به گروهی محبوب و پرطرفدار تبدیل میشوند که هر یک از اجراهای آنها به مانند مراسم جادوگری، هر مخاطبی را شیفتهشان کرده و دای چنان استادانه ساکسیفون مینوازد که گویی خود را از زمان و مکان جدا کرده و به بعد دیگری رفته که تنها او میتواند تک تک نتها و ضربهای سازش را درک کرده و به نحو احسنت آنها را به مرحله اجرا دربیاورد. تحمل تمام سختیها و بیپولیها برای آن است که این گروه بتواند در کافه بسیار مشهوری به نام “سوبلو توکیو” اجرا داشته باشد؛ جایی که زندگی حرفهای آنها را میتواند متحول نماید. آرزویی که تحقق آن یکی از اعضای این گروه را با تراژدی دردناک و غم انگیزی روبرو کرده و باعث میشود تا احساسات شما جریحهدار شود.
اصولاً موسیقی جاز روحیه خشنی داشته و باب میل هر مخاطبی نخواهد بود؛ مسئلهای که سبب شده تا به ژانر بسیار سخت پسندی تبدیل شود. با این حال شاید که انیمه سینمایی Blue Giant جزو معدود آثار جاز محوری خطاب گیرد که به بهترین شیوه ممکن توانسته تا سختیها و چالشهای نوازندگان این حوزه را به معرض نمایش گذاشته و نشان دهد که صرفاً یک اجرای ساده از چه انرژی و نفس طاقت فرسایی بهره میگیرد تا بتواند دوست دارانش را به وجد بیاورد. اجراهایی که به سبب ماهیت انیمه، با تصویرگری بسیار زیبایی همراه شده و زمانی که نوازندگی دای نیاموتو و دوستانش به اوج میرسد، ما را به فضای بیکران هستی برده و جلوههای بصری چشم نوازی را در برابرمان قرار میدهد که امکان ندارد شیفته آن نشوید.
روایت داستان درگیر کننده به همراه جلوههای بصری تماشایی هرچقدر که زیبا و جذاب از کار در آمده باشد اما این شخصیتپردازی Blue Giant است که حسابی تاثیرگذار ظاهر شده است. از شخصیت اصلی این داستان یعنی دای نیاموتو گرفته که چیزی به اسم تسلیم شدن برایش تعریف نشده تا دوستانش که هر یک در زندگی با مسائل مختلفی دست و پنجه نرم کرده و موسیقی تنها امید آنها برای گذراندن روزها به شمار میرود که در نهایت کنار یکدیگر قرار گرفته و برای تحقق آرزویی مشترک، چنان خستگی ناپذیر میجنگند تا یاد دهند که برای رسیدن به اهداف و آرزوهایمان تحت هیچ شرایطی نباید پا پس بکشیم؛ حتی اگر عالم و آدم در برابر ما قرار گرفته باشند.
در پایان باید گفت که اگر به حوزه موسیقی مخصوصاً ژانر جاز علاقه دارید، انیمه سینمایی Blue Giant با پیامهایی که القا میکند، میتواند اثری به شدت تماشایی و به یاد ماندنی محسوب شود که شخصیتهایش را دوست خواهید داشت و برای تحقق آرزویشان لحظه به لحظه آنها را همراهی خواهید کرد تا در نهایت پایانبندی درگیر کننده و احساسی را شاهد باشید که تا مدتها ذهن شما را به چالش میکشد. Blue Giant آمده تا بار دیگر ثابت نماید که زندگی بدون وجود معجزه موسیقی، چیزی جز کابوس وحشتناک نخواهد بود؛ جادوی قدرتمندی که در تمام طول تاریخ حس آرامش و امنیت را برای بشر به همراه داشته است.
اصولاً انیمههای سینمایی و تلویزیونی جذاب و ارزشمندی حول محور مفهوم موسیقی ساخته و پخش شدهاند که هر یک با بهره گیری از داستان و شخصیتهای گوناگون سعی داشتهاند تا جنبههای مختلفی از این جادوی شنیدنی را به معرض نمایش بگذارند. یکی از جدیدترین انیمههای مرتبط با موسیقی Blue Giant نام دارد که حکم نامهای عاشقانه برای طرفداران ژانر در حال فراموشی جاز را داشته و روایتی را به تصویر کشیده که در پایان ماجرا میتواند اشک را از چشمانتان سرازیر نماید. اثری که در معرفی انیمه این هفته به سراغش رفته تا نگاهی به کلیت داستانش داشته باشیم.
- نام انیمه: Blue Giant
- نام انیمه به فارسی: غول آبی
- ژانر: سینن، موزیک و درام
- سال پخش: ۲۰۲۳
- مانگاکا: شینیچی ایشیزوکا
- کارگردان: یوزورو تاچیکاوا
- نویسنده: نامبر ایت
او در مدت زمانی چند ماهه تمام توان خود را به کار گرفته تا در کلاسهای یادگیری ساکسیفون شرکت کرده و شبها به کنار رودخانه رفته و تا صبح به نوازندگی بپردازد و به سبب عدم برخورداری از نفس و انرژی کافی، با چالشای گوناگونی مواجه میشود که روحیه تسلیم ناپذیری وی مانع از جا زدن شده و حتی در سرمای یخبندان زمستان نیز بیخیال نواختن این ساز در کنار رودخانه نمیشود. دای بالاخره پس از چندین و چند ماه تمرین و کسب تجربه تمرین سخت تصمیم میگیرد تا شهر محل زندگی خود را به مقصد توکیو ترک کرده تا رویای تبدیل شدن به مشهورترین نوازنده ساکسیفون دنیا را دنبال نماید.
پس از ورود به شهر توکیو با اتفاقات غیرمنتظرهای روبرو میشود. نخست برای زندگی به سراغ همکلاسی سابق خود به نام شونجی تامادا رفته که در دانشگاه ورزش فوتبال را دنبال میکند و سپس برای شنیدن اجرای زنده به کافهای ناشناخته رفته که در آنجا با پیانسیتی خبره به نام یوکینوری ساوابه آشنا میشود که به طرزی استادانه میتواند نتهای پیانو را به اجرا در آورده و هر بینندهای را در بهت و حیرت فرو ببرد.
دای در رویای تشکیل یک گروه موسیقی به سراغ یوکینوری رفته و با اجرای دیوانهوار خود موفق میشود تا نظر مثبت وی را برای چنین امری جلب نماید. البته که آنها به حداقل ۳ نفر نیاز داشته تا بتوانند یک گروه را تشکیل داده و برای این امر نیازمند درامری هستند که بتواند با ضرب گرفتن، در عملکرد نواختن ساکسیفون و پیانو به آنها کمک نماید. اینجاست که شونجی به صورت اتفاقی اجرای زنده دوستش را تماشا کرده و به موسیقی جاز علاقهمند میشود تا با کنار گذاشتن حرفه فوتبالی که در شهر توکیو جدی گرفته نمیشود، به دوستانش برای تحقق آرزوهایشان کمک نماید.
بیشتر بخوانید: ۲۵ انیمهی کارآگاهی برتر که نباید از دست بدهید
در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان گروه ۳ نفره دای، یوکینوری و شونجی به نام Jaas تشکیل شده و علیرغم این که در ابتدا از هماهنگی برخوردار نبوده و شونجی به عنوان یک درامر، شدیداً آماتور و نابلد بوده و اشتباهات متعدد و بزرگی را در حین اجرا مرتکب میشود اما آنها تسلیم نشده و به نوازندگی در یک کافه کوچک با تنها مشتریانی انگشت شمار روی میآورند. با این حال عشق دیوانهوار آنها به موسیقی جاز، دوستی برادرانهشان و تسلیم ناپذیری هر یک از آنها سبب میشود تا اصطلاحاً راه صد ساله را یک شبه طی نمایند.
این ۳ نفر در نهایت به گروهی محبوب و پرطرفدار تبدیل میشوند که هر یک از اجراهای آنها به مانند مراسم جادوگری، هر مخاطبی را شیفتهشان کرده و دای چنان استادانه ساکسیفون مینوازد که گویی خود را از زمان و مکان جدا کرده و به بعد دیگری رفته که تنها او میتواند تک تک نتها و ضربهای سازش را درک کرده و به نحو احسنت آنها را به مرحله اجرا دربیاورد. تحمل تمام سختیها و بیپولیها برای آن است که این گروه بتواند در کافه بسیار مشهوری به نام “سوبلو توکیو” اجرا داشته باشد؛ جایی که زندگی حرفهای آنها را میتواند متحول نماید. آرزویی که تحقق آن یکی از اعضای این گروه را با تراژدی دردناک و غم انگیزی روبرو کرده و باعث میشود تا احساسات شما جریحهدار شود.
اصولاً موسیقی جاز روحیه خشنی داشته و باب میل هر مخاطبی نخواهد بود؛ مسئلهای که سبب شده تا به ژانر بسیار سخت پسندی تبدیل شود. با این حال شاید که انیمه سینمایی Blue Giant جزو معدود آثار جاز محوری خطاب گیرد که به بهترین شیوه ممکن توانسته تا سختیها و چالشهای نوازندگان این حوزه را به معرض نمایش گذاشته و نشان دهد که صرفاً یک اجرای ساده از چه انرژی و نفس طاقت فرسایی بهره میگیرد تا بتواند دوست دارانش را به وجد بیاورد. اجراهایی که به سبب ماهیت انیمه، با تصویرگری بسیار زیبایی همراه شده و زمانی که نوازندگی دای نیاموتو و دوستانش به اوج میرسد، ما را به فضای بیکران هستی برده و جلوههای بصری چشم نوازی را در برابرمان قرار میدهد که امکان ندارد شیفته آن نشوید.
روایت داستان درگیر کننده به همراه جلوههای بصری تماشایی هرچقدر که زیبا و جذاب از کار در آمده باشد اما این شخصیتپردازی Blue Giant است که حسابی تاثیرگذار ظاهر شده است. از شخصیت اصلی این داستان یعنی دای نیاموتو گرفته که چیزی به اسم تسلیم شدن برایش تعریف نشده تا دوستانش که هر یک در زندگی با مسائل مختلفی دست و پنجه نرم کرده و موسیقی تنها امید آنها برای گذراندن روزها به شمار میرود که در نهایت کنار یکدیگر قرار گرفته و برای تحقق آرزویی مشترک، چنان خستگی ناپذیر میجنگند تا یاد دهند که برای رسیدن به اهداف و آرزوهایمان تحت هیچ شرایطی نباید پا پس بکشیم؛ حتی اگر عالم و آدم در برابر ما قرار گرفته باشند.
بیشتر بخوانید: ۱۵ انیمه تماشایی با محوریت سفر که باید تماشا کنید
در پایان باید گفت که اگر به حوزه موسیقی مخصوصاً ژانر جاز علاقه دارید، انیمه سینمایی Blue Giant با پیامهایی که القا میکند، میتواند اثری به شدت تماشایی و به یاد ماندنی محسوب شود که شخصیتهایش را دوست خواهید داشت و برای تحقق آرزویشان لحظه به لحظه آنها را همراهی خواهید کرد تا در نهایت پایانبندی درگیر کننده و احساسی را شاهد باشید که تا مدتها ذهن شما را به چالش میکشد. Blue Giant آمده تا بار دیگر ثابت نماید که زندگی بدون وجود معجزه موسیقی، چیزی جز کابوس وحشتناک نخواهد بود؛ جادوی قدرتمندی که در تمام طول تاریخ حس آرامش و امنیت را برای بشر به همراه داشته است.
https://teater.ir/news/62258