در ادامه نقدها و نمرات انیمیشن «درون و بیرون ۲» را بخوانید.
چارسو پرس: انیمیشن «درون و بیرون ۲» (Inside Out 2)، دنباله‌ی مستقیم و مورد انتظار انیمیشنی به همین نام که یکی از موفق‌ترین آثار پیکسار به شمار می‌رود، چند روز قبل (۱۲ جولای ۲۰۲۴) اکران شد.

این دنباله که از ماه‌ها پیش با تریلرهای متعدد، عکس‌ها و خبرهای هیجان‌انگیز طرفدارانش را مشتاق نگه داشته بود، در اولین اکران خصوصی مورد پسند و توجه منتقدان قرار گرفت و بسیاری آن را یکی از امیدهای آینده‌ی پیکسار برای شکل‌گیری فرنچایزی موفق دانستند. حالا هم با اکران سراسری مخاطبان استقبال خوبی از فیلم کردند تا جایی که عنوان پرفروش‌ترین افتتاحیه‌ی اکران تابستان را به خود اختصاص داد. 

انیمیشن «درون و بیرون ۲» که در ادامه‌ی داستان قسمت قبل اتفاق می‌افتد، رایلی نوجوان را نشان می‌دهد که بعد از کنار آمدن با احساسات شادی، غم، عصبانیت، ترس و انزجار حالا به سن بلوغ رسیده است و باید با احساسات جدیدی چون شرم، بیزاری، حسادت و اضطراب دست‌وپنجه نرم کند. این دنباله توسط کلسی مان و بر اساس فیلمنامه‌ای از مگ لفاوه و دیو هلستاین ساخته شده است و ستارگانی چون ایمی پولر، مایا هاوک و تونی هیل صداپیشگی شخصیت‌های اصلی را برعهده دارند.

نقدها و نمرات انیمیشن «درون و بیرون ۲» موفقیت این دنباله را نشان می‌دهند



انیمیشن «درون و بیرون ۲» با نقدها و نمرات خوب و قابل توجهی از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شد و در اکران افتتاحیه توانست ۱۵۵ میلیون دلار بفروشد. این در حالی است که فروش ۸۰ یا نهایتا ۹۰ میلیون دلاری برای این انیمیشن پیش‌بینی شده بود. «درون و بیرون ۲» برای جبران بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری و رسیدن به سوددهی تقریبا ۱۰۰ روز فرصت دارد و با توجه به نقدها و نمرات عالی، احتمالا به پدیده باکس آفیس ۲۰۲۴ تبدیل خواهد شد. «درون و بیرون ۲» در راتن تومیتوز امتیاز ۹۲ از ۱۰۰، در IMDb نمره‌ی ۸ از ۱۰ و در متاکریتیک از مجموع ۵۴ رای (۴۹ رای مثبت و ۵ رای میانه) امتیاز ۷۴ از ۱۰۰ بدست آورد.

هشدار: در ادامه بخشی از داستان فیلم فاش می‌شود

هالیوود ریپورتر- دیوید رونی | ۹۰ از ۱۰۰

انیمیشن «درون و بیرون» محصول سال ۲۰۱۵ پیکسار که به سرعت به یک کلاسیک ماندگار تبدیل شد، بهترین بسته‌ی آموزشی روانشناسی برای کودکان کنجکاو بود. این فیلم با نمایش خلاقانه‌ی کارکردهای پیچیده‌ی ذهن کودکان به صورت یک ماجراجویی هیجان‌انگیز و در عین حال مفرح و تاثیرگذار برای بزرگسالان، انقلابی در این زمینه به پا کرد. اما احتمال اینکه دنباله‌ای با فاصله‌ی تقریبا یک دهه و با تیم خلاق تقریبا جدید بتواند جادوی خالص و تاثیر فیلم قبلی را به تصویر بکشد چقدر بود؟ گذر از دوران کودکی به میدان مین احساسی اوایل نوجوانی، شاید حتی باعث بهتر شدن آن هم شده باشد.

کلسی مان کهنه‌کار صنعت استوری‌برد پیکسار با اولین کارگردانی انیمیشن بلند خود یعنی «درون و بیرون ۲» به موفقیت بزرگی دست یافته است. فیلمنامه‌ی این انیمیشن توسط مگ لفاوه، تنها عضو باقیمانده از تیم اصلی و دیو هلستاین نوشته شده است. آن‌ها با درایت، طوفان احساسات متناقض و ویرانگر درون سر رایلی ۱۳ ساله را شخصیت‌پردازی کرده‌اند.

بر خلاف بسیاری از دنباله‌ها که صرفا به دلیل الزامات ساخت قسمت‌های بعدی، تعداد شخصیت‌های اصلی را افزایش می‌دهند، فیلمنامه‌ی این انیمیشن منطق درستی را دنبال می‌کند؛ احساسات نسبتا ساده‌ی دوران کودکی ناگهان با ورود به نوجوانی، با مجموعه‌ای کاملا جدید از احساسات متزلزل و انگیزه‌های سردرگم، برای به دست آوردن فضا با هم دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این ترکیب روانشناسی پایه‌ای با مفاهیم انتزاعی و طنز الهام‌گرفته‌شده از مشاهدات است که باعث می‌شود این انیمیشن به داستانی کاملا جذاب درباره‌ی ورود به سن بلوغ تبدیل شود.

دقیقا همان‌طور که فیلم اول با صحنه‌های خنده‌داری همراه بود که فرآیندهای پیچیده‌ی فکری را در موقعیت‌های بغرنج به تصویر می‌کشید، «درون و بیرون ۲» نیز با استفاده از عناصری نظیر جریان سیال ذهن، جلسه‌ی طوفان فکری، کنایه، کارمندان اداره سرزمین خیال که مشغول سفارش بدترین سناریوهای ممکن برای اضطراب هستند طنز و هیجان خلق می‌کند.

فیلم از نظر ریتم، صحنه‌های اکشن و لحظات احساسی به طرز ماهرانه‌ای تنظیم شده و جلوه‌های بصری خیره‌کننده آن نیز به همین ترتیب است. به نظر می‌رسد رنگ‌ها نسبت به گذشته حتی زنده‌تر هستند و شخصیت‌ها هم در دنیای بیرونی و هم در دنیای درونی پیچیده ذهن رایلی، واضح‌تر شده‌اند. موسیقی متن پرانرژی آندره‌آ داتزمن، جذابیت همه چیز را دوچندان می‌کند. شاید باورش سخت باشد، اما منطقی است که مان (کارگردان) اذعان کند که در خلق ضرباهنگ نفس‌گیر و تنش رو به فزونی فیلم، از فیلم «جواهرات تراش‌نخورده» (Uncut Gems) ساخته برادران سفدی الهام گرفته است.

صداپیشه‌های قدیمی مثل پولر در نقش شادی، بلک در نقش عصبانیت و اسمیت فوق‌العاده در نقش غم کار خود را انجام داده‌اند. آن‌ها ضمن وفاداری به اصول راهنمای شخصیت‌هایشان، برای تطبیق با احساسات دیگر نیز انعطاف‌پذیری نشان می‌دهند. هیل در نقش ترس و لاپیرا در نقش انزجار به ترتیب جانشین‌های بیل هیدر و میندی کالینگ شده‌اند.

هاوک یک شخصیت منفی عالی و یک رقیب شایسته است که با دیپلماسی یک بلشویک کنترل را به دست می‌گیرد، اما در نهایت نشان می‌دهد که نسبت به بقیه‌ی احساسات در برابر فشار آسیب‌پذیرتر نیست. دوست داشتم حضور فوق‌العاده‌ی ادبری پررنگ‌تر می‌بود، اما خجالت با صدای هاوزر با وجود دیالوگ‌های کم، دوست‌داشتنی است. این موجود عظیم‌الجثه با خجالت کشیدن رنگ صورتی‌اش حتی تیره‌تر می‌شود. بیزاری با صدای اگزارکوپولوس شاید بامزه‌ترین تجسم تحقیر متکبرانه در پیکسار از زمان اِدنا مود (شخصیت طراح لباس در انیمیشن شگفت‌انگیزان) باشد.

پیام «درون و بیرون ۲» به همان اندازه قسمت قبلی جهانی و دلنشین است. شاید شما از یک دقیقه به دقیقه دیگر ندانید چه احساسی ذهن یک نوجوان را هدایت می‌کند، اما هر بخش به هم ریخته‌ی این مکانیزم، هم کاربردی و هم زیبا است. حتما تا انتهای تیتراژ پای فیلم بنشینید تا با یک شوخی بامزه بعد از تیتراژ روبرو شوید که تمایل جوانان به بزرگنمایی مسائل را به درستی به تصویر می‌کشد.

ورایتی- اوون گلیبرمن | ۹۰ از ۱۰۰

«درون و بیرون ۲» نمی‌تواند ما را با جسارت خلاقانه و نابش به اندازه‌ی قسمت اول شگفت‌زده کند. اما کارگردان فیلم، کهنه‌کار انیمیشن پیکسار یعنی کلسی مان (که اولین کارگردانی فیلم بلند خود را تجربه می‌کند)، و فیلمنامه‌نویسان، مگ لفاوه و دیو هلستاین، بر اساس درخشش بازیگوشانه فیلم اول عمل کرده‌اند.

جدیدترین احساسات روی صحنه، گروهی فوق‌العاده سرگرم‌کننده هستند؛ از حسادت نیش‌دار (آیو ادبری) گرفته تا خجالت‌زدگی‌ای که مدام بینی‌اش را بالا می‌کشد (پاول والتر هاوزر) و بیزاری (آدل اگزارکوپولوس). اما شخصیت کلیدی تازه‌وارد – به همان اندازه که شادی برای فیلم اول مهم بود – اضطراب (مایا هاوک) است. در ابتدا، دیدن او به شکل یک آدم عصبی و آشفته با موهای نارنجی شبیه به فرچه‌ی گردگیری و چهره‌ای با چشم‌های بیرون‌زده، ابروهای بالارفته و دهانی کشیده با دندان‌های زیاد، اصلا عجیب نیست. او به نظر می‌رسد شبیه‌ نسخه‌ی انیمیشنی اما استون در نقش یک فضایی لاستیکی از کارتون‌های والاس و گرومیت باشد. اما معلوم می‌شود اضطراب اصلا یک شخصیت عصبی و آشفته نیست. او قطعا یک دسته‌ی کامل از عصب‌های تحریک‌پذیر است، اما کل وجود او بر این اصل است که از اضطراب برای انجام کارها استفاده کند.

«درون و بیرون ۲» یک افسانه‌ی تاثیرگذار درباره‌ی میل به پذیرفته شدن و تایید شدن است، فرهنگی که به طور فزاینده‌ای به مهر تایید و موفقیت جمعی ما تبدیل شده است. این فیلم در حالی که یک تجربه‌ی پویانمایی دلنشین و مهیج است (خودتان را برای کمک به نجات گیشه تابستانی توسط این فیلم آماده کنید)، شاید همچنین گویاترین روایت از سردرگمی‌های اوایل نوجوانی از زمان فیلم «کلاس هشتم» (Eighth Grade) باشد.

این فیلم به اندازه‌ی قسمت اول خنده‌دار و دیوانه‌وار نیست، چون فاکتور شگفت‌انگیز اولیه‌ی آن را ندارد. با این حال، پر از لحظات دلپذیر است. همچنین گاه و بی‌گاه حضور طنزآمیز احساسی را شاهد هستیم که رایلی هنوز برای آن خیلی کوچک است. مثل نوستالژی (جون اسکویب) که به طرز خنده‌داری به شکل یک زن اشراف‌زاده‌ی ظریف با یک فنجان چای به تصویر کشیده شده است.

«درون و بیرون ۲» نشان‌دهنده‌ی بازگشت پیروزمندانه‌ی پیکسار است. این استودیو در بهترین حالتش توانایی برقراری ارتباط با هر دو گروه سنی کودکان و بزرگسالان را به شکلی استادانه داشته است و «درون و بیرون ۲» نیز به خوبی از پس این کار برآمده است. این فیلم در واقع درباره‌ی انتخاب‌های کوچکی است که همه‌ی ما در زندگی انجام می‌دهیم و شخصیت‌مان را به واسطه آن‌ها شکل می‌دهیم. آیا اجازه می‌دهیم اضطراب بر شادی‌مان غلبه کند؟ آیا می‌گذاریم نیاز به پذیرفته شدن، هویت واقعی‌مان را تحت‌الشعاع قرار دهد؟ این فیلم به این پرسش‌ها به شیوه‌ای مهیج پاسخ می‌دهد که باعث می‌شود بی‌صبرانه منتظر دنباله‌ی دیگری از آن باشیم؛ دنباله‌ای که طوفان درون رایلی را در مسیر بزرگ شدنش به تصویر بکشد.


اسکرین دیلی- تیم گریسون | ۸۰ از ۱۰۰

در قلب انیمیشن «درون و بیرون ۲» که دنباله‌ای ماهرانه برای انیمیشن موفق ۲۰۱۵ پیکسار است، درد دوران بلوغ نهفته است. انیمیشن اول احساسات را به معنای واقعی کلمه در سر یک دختربچه‌ی دوازده ساله، شیرین و حساس به تصویر کشید. در دنباله، احساسات جدید (و در نتیجه شخصیت‌های جدید) ظهور پیدا می‌کنند و ایمی پولر بار دیگر با صداپیشگی تاثیرگذار خود، نقش شخصیت همواره خوش‌بین و در عین حال دائما درگیر چالش شادی را ایفا می‌کند. اما تحسین ویژه‌ای باید نثار صداپیشگی مایا هاوک در نقش اضطراب شود که مشکلات فراوانی با خود به ارمغان می‌آورد.

شوخی‌های کلامی و تصویری این فیلم به پای موفقیت بالای «درون و بیرون» نمی‌رسند و مان (کارگردان) در دادن نقش پررنگ به احساسات مکمل که قبلا حضور داشتند، با مشکل مواجه می‌شود. با این حال، این دنباله با صحنه‌های خنده‌دار فراوان همراه است که اغلب از غیرمنتظره‌ترین منابع سرچشمه می‌گیرند.

قوی‌ترین حالت «درون و بیرون ۲» زمانی است که بر ماهیت چگونگی تعریف شدن ما توسط احساساتمان و گاه گمراه شدن توسط آن‌ها تاکید می‌کند. اما مان (کارگردان) هرگز هیچ یک از احساسات رایلی را محکوم نمی‌کند و تشخیص می‌دهد که هر کدام جایگاه خود را دارند. همانطور که انتظار می‌رفت، این انیمیشن از لحاظ بصری شگفت‌انگیز است؛ به درخشندگی و زیبایی رفتار شادی. اما تاثیرگذارترین عنصر این فیلم، تمایل آن برای گفتن این موضوع به بچه‌ها (و والدینشان) است که نباید به خاطر ترس از قضاوت شدن، بخش‌هایی از وجودشان را سرکوب کنند. دنیا جایگاه اضطراب است – به خصوص درون سر ما – و «درون و بیرون ۲» فضایی را برای تمام آن پیچیدگی‌های احساسی به هم ریخته ایجاد می‌کند.

گاردین- پیتر بردشاو | ۶۰ از ۱۰۰

در این فیلم لحظات خنده‌داری وجود دارد، اما گذار به نوجوانی را به شکل یک بحران اخلاقی ترسیم می‌کند، بحرانی که در آن شخصیت اصلی باید از مهربانی و معصومیت کودکانه‌اش دور شود و بعد دوباره آن را پس بگیرد. این فیلم کمی پیچیده و تکراری است و به شیوه‌ی دیزنی‌وارش نمی‌تواند به مهم‌ترین احساس تازه‌ی نوجوانی اشاره کند. آیا سازندگان بزرگسال این فیلم واقعا آن را فراموش کرده‌اند؟

یکی از با نمک‌ترین شوخی‌های ضمنی فیلم اول این بود که داستان درست قبل از بحران بلوغ متوقف شد، که با یک دکمه‌ی وحشت قرمز رنگ روی داشبورد نمایش داده می‌شد. این دکمه نشان می‌داد که تمام نگرانی‌ها و آشوب‌هایی که به تازگی از سر گذرانده بودیم، با مجموعه‌ای از مشکلات جدید و غیرقابل تصوری جایگزین می‌شود. خب، حالا آن لحظه فرا رسیده است – رایلی اکنون ۱۳ ساله است (با یک جوش ریز روی چانه‌اش که ظاهرا اصلا او را آزار نمی‌دهد). او قرار است دبیرستان را شروع کند و به همراه دو تا از بهترین دوستانش به یک کمپ معتبر هاکی روی یخ برود. اما زمانی که رایلی متوجه می‌شود این دو دوست رازی را از او پنهان کرده‌اند، ناراحت و گیج می‌شود و فکر می‌کند باید از آن‌ها فاصله بگیرد و با ستاره‌‌‌های فوق‌العاده باحال و بزرگ‌تر کمپ هاکی دوست شود که در عوض دوستان قدیمی‌اش را ناراحت می‌کند.

در همین حال، پنج احساس اصلی که کنترل را به عهده دارند، با رهبری شادی نگران می‌شوند که کوچک‌ترین لمس روی صفحه‌ی کنترل در سر رایلی، که زمانی بسیار خونسرد بود، واکنش‌های نامناسبی را به وجود می‌آورد. حالا او به راحتی گریه می‌کند و عصبانی می‌شود. علاوه بر این، احساسات جدید از جمله اضطراب و بیزاری وارد می‌شوند. این احساسات جدید با نگهبانان قدیمی برای کنترل روح رایلی می‌جنگند و داستان با نقشه‌های پیچیده‌تری درمورد توپ‌های خاطره و دیگر شخصیت‌های گذشته‌ی فراموش‌نشده‌ی رایلی همراه می‌شود.

اما شما مدت زیادی را صرف انتظار برای رسیدن به کلیدی‌ترین احساس نوجوانان، یعنی عشق می‌گذرانید. ما متوجه می‌شویم که در منظرگاه درونی و تخیلی رایلی، یک کوه عظیم دل‌باختگی با چهار چهره‌ی نامشخص وجود دارد. اما قضیه همین‌جا تمام می‌شود. آیا ممکن است فیلم نسبت به واقعیت تجربه‌ی نوجوانان وسواس داشته باشد یا نمی‌خواسته در هیچ بحثی درباره‌ی هویت درگیر شود؟ من به این موضوع شک می‌کنم.

به هر حال، نگاه «درون و بیرون ۲» به بلوغ، هیچ‌ شباهتی به قدرت یا تاثیر آهنگ «زمانی که دوستم داشت» (When She Loved Me) از «داستان اسباب‌بازی ۲» (Toy Story 2) ندارد، اما لحظات سرگرم‌کننده‌ی زیادی وجود دارد، از جمله نمایش فوق‌العاده‌ای از اینکه غرولند کنایه‌آمیز نوجوانانه چه بلایی سر احساسات شما می‌آورد. خود شادی هم یک بحران جدی اقتدار را با گفتن این جمله تجربه می‌کند: «شاید این همان چیزی است که با بزرگ شدن برایت اتفاق می‌افتد… احساس شادی کم‌تری می‌کنی.» اما خب، اصلا اینطور نیست. این فقط نوع متفاوتی از شادی است. شاید «درون و بیرون ۳» (Inside Out 3) که درباره‌ی دوران دانشجویی رایلی است، ما را به این برداشت نزدیک‌تر کند.