داستان موتورسواران یکی از داستانهایی است که حالا بیش از نیم قرن است که فیلمسازان و سینمادوستان را به وجد میآورد. آخرین نمونهی چنین فیلمهایی، فیلمی است که جف نیکولز ساخته. این فیلم را میتوان نامهای عاشقانه دانست برای گروههای موتورسوار دهههای ۱۹۶۰ میلادی.
چارسو پرس: مانند کتاب مصور متشکل از عکسهایی از موتورسواران از دنی لیون که الهامبخش فیلم «موتورسواران» بوده است، این فیلم هم مجموعهای است از تصاویر زندگی به عنوان یک موتورسوار و خشونت و نابودیای که اغلب به واسطهی چنین سبک زندگیای به وقوع میپیوندد؛ حتی اگر باشگاههایی که این موتورسواران عضو آنها بودهاند در ابتدا تاسیس شدند تا از یکدیگر حمایت کنند. بعد از تماشای این فیلم، احتمالا دوستداران چنین فیلمهای به دنبال چند فیلم دیگر شبیه فیلم «موتورسواران» خواهند گشت.
جودی کامر که یکی از ستارههای اصلی فیلم «موتورسواران» است، در مصاحبهی اخیرش با مجلهی ایندیوایر گفت: «باشگاه موتورسواران در ابتدا به عنوان یک عشق مشترک و در ستایش موتورسواری تاسیس شد، اما با گذشت زمان، تبدیل به چیزی تاریک، مجرمانه و خشن گشت.» خط روایی داستان این فیلم در بسیاری از فیلمهای دیگری که دربارهی موتورسواران بوده است هم مورد بررسی قرار گرفته؛ فیلمهایی که در آنها موتورسواران به عنوان شخصیتهایی لاابالی و تروریست معرفی شدهاند که چیزی به جز مقابله با سبک زندگی سنتی نمیخواهند. یکی از مضامینی که با این فیلمها گره خورده، مردانگی و خشونت است. این فیلمها معمولا به بررسی مردانگی و این که چگونه مقابله کردن با یک نیروی سرسختتر در چنین سبک زندگیای میتواند به مجموعه واکنشهایی خشونتآمیز ختم شوند میپردازند.
کومر در مصاحبهاش با ایندیوایر ادامه داد: «از آن جایی که شخصیت من در این فیلم در حاشیه قرار دارد و از آن جایی که او یک زن است، میتواند آن چه این مردها از آن اجتناب میکنند و با آن روبهرو نمیشوند و خطری که خودشان را در معرض آن قرار میدهند تا نشان دهند که از سبک خاصی از زندگی پیروی میکنند را ببیند.» این نقطهنظر زنانه به دنیای سرسخت و مردانهی موتورسواران، فیلم «موتورسواران» را از فیلمهای همانندش متفاوت میکند؛ اگرچه این فیلم در هستهی اصلی خود درست از الگوهای قدیمیتری مانند «وحشی» (The Wild One) پیروی میکند. در این فیلم، تماشا کردن وسیلهی نقلیهی مارلون براندو در نهایت باعث میشود شخصیت تام هاردی که جانی نام دارد، باشگاه موتورسواری خودش را راه بیاندازد؛ باشگاهی که باعث واکنشهای گاها وفادارانه و گاها خصومتآمیز شخصیت آستین باتلر یعنی بنی میگردد.
کومر، هاردی و باتلر در این فیلم روابطی شبیه به فیلم «چلنجرز» (Challengers) را با یکدیگر بر قرار میکنند و در تمام طول فیلم آن را حفظ مینمایند؛ کومر از یک سو و هاردی از سوی دیگر در تلاش هستند تا به باتلر نزدیک شوند و روح او را تحت تاثیر خود قرار دهند. با این وجود، تصویری که این فیلم از پسر بد سوار بر موتور ترسیم کرده است، تنها تصویر ترسیم شده در تاریخ سینما نیست. به مناسبت منتشر شدن این فیلم، در ادامه نگاهی میاندازیم به ۱۰ فیلم شبیه «موتورسواران» که بعضی از آنها ماهیتهای شورشی این افراد را به تصویر میکشانند و بعضی دیگر نشان دهندهی روحیهی آزادیخواهانهی آنها هستند. فیلمنامهی این فیلم جف نیکولز را خود او نوشته است.
این فیلم برای نخستینبار در پنجاهمین جشنوارهی فیلم تلوراید در تاریخ ۳۱ آگوست ۲۰۲۳ به نمایش در آمد و سپس در تاریخ ۲۱ ژوئن ۲۰۲۴ در ایالات متحدهی آمریکا به اکران عمومی رسید؛ البته در ابتدا تاریخ اکران عمومی این فیلم ۱ دسامبر ۲۰۲۳ اعلام شده بود، اما به دنبال اعتصاب انجمن بازیگران آمریکا، تاریخ اکران آن به تعویق افتاد. وبسایت اینترنتی راتن تومیتوز تا به اینجا به این فیلم امتیاز ۸۱ از ۱۰۰ را داده است. در وبسایت متاکریتیک هم ۵۳ منتقد به این فیلم رای دادهاند که تا به امروز این فیلم توانسته است میانگین امتیاز ۷۰ از ۱۰۰ را به دست آورد. امتیاز این فیلم در وبسایت IMDb هم تا به امروز ۷.۲ از ۱۰ بوده است. این فیلم که با بودجهی ۴۰ میلیون دلاری ساخته شده است، تا به امروز هنوز نتوانسته به سوددهی برسد و در گیشه فقط ۲۵.۴ میلیون دلار فروخته است.
بعد از نقشآفرینی درخشانش در «اتوبوسی به نام هوس» (A Streetcar Named Desire) و پیش از درخششاش در «در بارانداز» (On the Waterfront) براندو در این فیلم ایفاکنندهی نقش جانی بود. براندو در این فیلم قواعدی برای ایفاکردن نقش شخصیتهای خفن و ضد قهرمان تعیین کرد که حتی در فیلم «موتورسواران» هم شخصیت تام هاردی بر اساس آن نوشته شده است. فیلمنامهی این فیلم را جان پکستون و بن مادو بر اساس داستان شورش موتورسواران از فرانک رونی نوشتهاند. این فیلم برای نخستینبار در تاریخ ۳۰ دسامبر ۱۹۵۳ در شهر نیویورک به اکران در آمد و سپس در فوریهی سال بعد در ایالات متحدهی آمریکا به اکران عمومی رسید.
اکران این فیلم در بریتانیا به مدت ۱۴ سال ممنوع بود؛ چرا که به عقیدهی انجمن سانسور بریتانیا این فیلم ترویجکنندهی خشونت محسوب میشد. شخصیت جانی که براندو در این فیلم شبیه به فیلم «موتورسواران» ایفاکنندهی آن بود، خیلی زود در فرهنگ عامهی آمریکا طی دههی پنجاه میلادی تبدیل به شخصیتی محبوب شد. بعدها شخصیتهای معروف زیادی از جمله جیمز دین و الویس پرسلی مدل موی براندو در این فیلم را برای خود برگزیدند. جیمز دین حتی موتورسیکلتی شبیه به موتور براندو در این فیلم خرید تا بتواند بیشتر شبیه به او باشد. شخصیتهای سینمایی و موسیقیایی زیادی بعدها از این شخصیت الهام گرفتند و سعی کردند برای نشان دادن شورشی بودن خود، خودشان را شبیه به جانی کنند.
کومان به سبک همیشگی خود برای بیشتر کردن اصالت این فیلم از بعضی از اعضای گروه واقعی موتورسواران فرشتگان جهنمی و کافین چیترز به عنوان بازیگر در این فیلم استفاده کرده است. فیلمنامهی این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» را چالز بی. گریفیث با همراهی پتر باگدانوویچ نوشته است. بعدها سه فیلم دیگر به عنوان دنباله برای این فیلم ساخته شدند؛ «فرشتههای شیطان» (Devil’s Angels) محصول سال ۱۹۶۷، «استامپرهای باشکوه» (The Glory Stompers) محصول سال ۱۹۶۷ و «متولدین بازنده» (The Born Losers) محصول سال ۱۹۶۷. این فیلم که با بودجهی ۳۶۰ هزار دلاری ساخته شد، توانست در گیشه بیش از ۱۵.۵ میلیون دلار بفروشد.
راجر کومان بعد از دیدن عکسی از مراسم تشیع جنازهی یک موتورسوار در مجلهی لایف به ساختن فیلمی دربارهی گروه موتورسواران فرشتگان جهنم علاقهمند شد. اولین نسخهی فیلمنامهی گریفیث تقریبا یک فیلم صامت بود که کومان از آن خوشش نیامد و گریفیث مجبورشد یکبار دیگر فیلم نامه را بازنویسی کند. برای انجام تحقیقات پیش از ساختن این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» کومان جشنهایی برای گروه موتورسواران فرشتگان جهنم برگذار کرد و همراه با گریفیث در این جشنها شرکت کرد و شروع به یادداشتبرداری کرد. در ابتدا جرج کاکیریس و پیتر فوندا برای ایفای نقش های اصلی انتخاب شده بودند، اما از آن جایی که کاکیریس نمیتوانست چگونه موتورسواری کند، فوندا جای او را گرفت و نقشی که در ابتدا قرار بود فوندا ایفاکنندهی او باشد به بروس درن رسید.
این فیلم زیبایی آزادیخواهی و عشق آزادانه و سفرهای روانی تحت تاثیر مواد مخدر را به تصویر میکشاند، اما در کنار اینها حال و هوایی گمگشته دارد که باعث میشود سرنوشت وایات و بیلی تراژیک باشد. «ایزی رایدر» که یک فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» است نخستین فیلمی بود که از جنبش اعتراضی هیپیها سرچشمه گرفت و از فیلمهای مهم و نمادین این جنبش محسوب میشود. این فیلم سال ۱۹۹۸ به دنبال اهمیت تاریخی، اخلاقی و فرهنگی در فهرست ملی ثبت فیلم کتابخانهی کنگرهی آمریکا ثبت ملی شد. پخش این فیلم که برای نخستینبار در تاریخ ۱۴ ژوئیهی ۱۹۶۹ به اکران در آمد را شرکت کلمبیا بر عهده داشت.
فیلمنامهی این فیلم شبیه «موتورسواران» را پتر فوندا، دنیس هاپر و تری ساترن نوشتند. این فیلم در دو رشتهی بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نامزد دریافت اسکار شد. نیکلسون برای نقشآفرینی درخشان خود توانست نامزد دریافت جایزهی بفتا و گلدن گلوب شود. حلقهی منتقدان فیلم کانزاس، حلقهی منتقدان فیلم نیویورک و حلقهی منتقدان هیأت ملی بازبینی فیلم هم جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به این بازیگر اهدا کرد. دنیس هاپر توانست برای این فیلم که نخستین تجربهی کارگردانی سینماییاش بود، جایزهی بهترین فیلم اول را از جشنوارهی فیلم کن دریافت کند.
در حالی که نسخههای سینمایی پیشین فیلمهایی که دربارهی موتورسواران ساخته شده بودند، مانند «وحشی»، موتورسواران را شخصیتهایی بد معرفی کرده بودند، این مستند کمک کرد تا باور و عقاید عمومی نسبت به این افراد تغییر پیدا کند. این فیلم که با بودجهی ۳۱۳ هزار دلاری ساخته شده بود، توانست در گیشه ۱.۲ میلیون دلار بفروشد. از این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» اغلب به عنوان بهترین و مهمترین مستند تاریخ که دربارهی موتورسیکلت ساخته شده است یاد میشود. حضور مالکولم اسمیت در این فیلم برای او شهرت جهانی به ارمغان آورد و این شهرت در نهایت او را تبدیل به یکی از موفقترین تاجرها در دنیای موتورسیکلتهای آفرود کرد.
طی سالهای بعد چندین دنباله برای این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» ساخته شدند؛ «در هر یکشنبهای که بشود ۲» (On Any Sunday II) محصول ۱۹۸۱، «در هر یکشنبهای که بشود: دیدار مجدد» (On Any Sunday: Revisited) محصول ۲۰۰۰، «در هر یکشنبهای که بشود: موتورکراس، مالکولم و بیشتر» (On Any Sunday: Motorcross, Malcolm, & More) محصول ۲۰۰۱ و «در هر یکشنبهای که بشود: فصل بعدی» (On Any Sunday, The Next Chapter) محصول ۲۰۱۴. بعضی از برندهای موتورسیکلت که در این فیلم به نمایش در آمدند عبارت بودند از سوزوکی، یاماها، مونتسا، بولتاکو، هوداکا، هارلی-دیویدسون و هوندا.
در حقیقت آن چه این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» سعی دارد نشان دهد این است که اغلب حضور شخصیتهایی که به آنها لقب یاغی داده میشود باعث بروز هیولاهای درونی کسانی میشود که خودشان را افرادی عادی و مطیع قانون میدانند. فیلمنامهی این فیلم را کارگردانهای آن نوشتهاند. فیلمبرداری این فیلم که در سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد تنها ۲۲ روز به طول انجامید. مرکز مطالعهی فیلم موما از بیگلو و مونگمری حمایت کرد تا این کارگردانها بتوانند نگاه هنری خود را به این فیلم تزریق کنند. عنوان این فیلم دو مرتبه تغییر کرد. نام این فیلم در ابتدا قرار بود «یو. اس ۱۷» (U.S 17) باشد و کمی بعد قرار شد نام «طلوع» (Breakdown) بر آن نهاده شود، اما این فیلم در نهایت «بیعشق» نام گرفت.
مانند بسیاری دیگر از فیلمهایی که دربارهی موتورسواران ساخته شدهاند، این فیلم داستان دو دوست موتورسوار را روایت میکند که وقتی یکی از آنها دچار حادثهی رانندگی میشود، از یکدیگر جدا میشوند. تفاوت این انیمه با فیلمهای کلاسیکی که دربارهی موتورسواران ساخته شدهاند، از آن جایی رقم میخورد که خط داستانی آن در شهر ضد آرمانیای به نام نیوتوکیو به وقوع میپیوندد و تصادف به قربانی قدرت این را میدهد تا تمام شهر را تهدید کند. این فیلم طرفداران زیادی دارد و بیشک باید از آن به عنوان یکی از پدیدههای سینمایی محبوب فرهنگ عامه یاد کرد. این فیلم که با بودجهی ۵.۷ میلیون دلاری ساخته شد، در نهایت توانست ۴۹ میلیون دلار بفروشد.
کام کلارک، جی رابسون، تونی پوپ و استیو کرامر از صداپیشههای نسخهی انگلیسی این انیمه هستند. اوتومو وقتی که در حال خلق کردن مانگای «آکیرا» بود، قصد این را نداشت که یک فیلم سینمایی از روی آن بسازد، اما با گذشت زمان او ترغیب به انجام این کار شد. او به شرط آن که کنترل کامل بر روی پروژهی سینمایی این انیمه را داشته باشد قبول کرد که آن را بسازد. ضبط صدای شخصیتهای این انیمه بر خلاف روند همیشگی انیمههایی که حتی امروزه ساخته میشوند، پیش از شروع مراحل تولید انجام گرفت تا حرکت لبهای شخصیتهای انیمه با صدای صداپیشگان یکسان باشد. یکی از اصلیترین انیماتورهای این انیمه ماکیکو فوتاکی بود که بعدها تبدیل به یکی از اصلیترین انیماتورهای استودیوی گیبلی شد و انیمههایی مانند «پرنسس مونونوکه» (Princess Mononoke) محصول ۱۹۹۷ و «قلعهی متحرک هاول» (Howl’s Moving Castle) محصول ۲۰۰۴ را پیش از این که سال ۲۰۱۶ فوت کند، خلق کرد.
از سال ۲۰۰۲ قرار است شرکت برادران وارنر نسخهی لایواکشن این انیمه را بسازد. از آن سال تا به امروز پنج کارگردان و ده نویسندهی مختلف به ساخت این پروژه مرتبط شدهاند، اما مراحل تولید این فیلم همواره با شکست روبهرو شدند. شرکت برادران وارنر سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که تایکا وایتیتی قرار است کارگردان این انیمه باشد و قرار بود که مراحل تولید آن خیلی زود آغاز شود و این فیلم در تاریخ ۲۱ می ۲۰۲۱ اکران گردد، اما از آن جایی که وایتیتی انتخاب کرد که کارگردانی دو دنبالهی مجموعه فیلمهای ابرقهرمانی تور یعنی «تور: عشق و صاعقه» (Thor: Love and Thunder) محصول ۲۰۲۲ و «تور: رگناروک» (Thor: Ragnarok) محصول ۲۰۱۷ را کارگردانی کند، این پروژه باز هم به تعویق افتاد.
اگرچه شاید این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» به اندازهی «ایزی رایدر» تاثیرگذار به نظر نرسد، اما توانست نگاه مخصوص خود را وارد ژانر موتورسواری کند و خودباوری بیش از حد و خرد بچهگانهی موتورسواران را به سخره بگیرد. فیلمنامهی این فیلم را هم ابه وول نوشته است. این فیلم برای نخستینبار در تاریخ ۲۷ مارس ۱۹۹۲ به اکران عمومی در آمد. هال هینسن، منتقد روزنامهی واشنگتن پست این فیلم را یک نوع قصهی پریان خواند که نسخهی دههی ۹۰ میلادی فیلم «ایزی رایدر» است. فیلمبرداری این فیلم در ایالتهای لاس وگاس و ناوادا صورت گرفت. نامگذاری این فیلم اشاره دارد به شخصیتهایی که ستارههای این فیلم در مسیر حرکت خود در کنار جادهها با آنها روبهرو میشوند.
این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» داستان سفری در سال ۱۹۵۳ را روایت میکند. این سفر توسط اسطورهی انقلابی مارکسیست آمریکای جنوبی، پیش از به شهرت رسیدنش، و دوست او وقتی که تنها ۲۳ سال داشت انجام شده است. چه گوآرا در این سفر به واسطهی مشاهدهی مردم بومیای که فقر به آنها تحمیل شده است، دچار تحول میشود. فیلمنامهی این فیلم را خوزه ریورا بر اساس کتاب «خاطرات موتورسیکلت» از ارنستو چه گوارا نوشته است. این فیلم برای نخستینبار در تاریخ ۱۵ ژانویهی ۲۰۰۴ در جشنوارهی فیلم ساندنس اکران شد و سپس در ۱۹ می همان سال در جشنوارهی فیلم کن به نمایش در آمد. نخستین اکران عومی این فیلم در ۲۴ سپتامبر سال ۲۰۰۴ به وقوع پیوست.
این فیلم توانست در گیشه بیش از ۵۷.۵ میلیون دلار بفروشد. این فیلم توانست جایزهی فرانسوا شاله، جایزهی ویژهی هیأت داوران و جایزهی بزرگ تکنیکی را از جشنوارهی فیلم کن فرانسه دریافت کند. اسکار بهترین ترانه هم به این فیلم تعلق گرفت. سالس توانست برای ساختن این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» جایزهی بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را از جشنوارهی جوایز بفتا هم دریافت کند. راجر ایبرت منتقد معروف آمریکایی، این فیلم را یک فیلم سیاسی صادق خواند و در ادامه چنین نوشت: «به نظرم با چه گوارا مخالف بودن کار جالبی نیست.» ایبرت نسبت به شخصیتپردازیهای این فیلم انتقاداتی وارد کرد و آنها را ساده انگارانه خواند.
آن چه دربارهی این مستند خیرهکننده است، ارتباط آن است با فیلمهایی مانند «وحشی» و «موتورسواران». این فیلم به خوبی موفق میشود متولد شدن یک شورشی در سنین کم را به نمایش بگذارد؛ در سنی که افراد هنوز درک درستی هم از این واژه ندارند. این فیلم برای نخستینبار در جشنوارهی فیلم جنوب از جنوب غربی به نمایش در آمد و سپس در جشنوارهی فیلم مریلند. گروه پسرهای ساعت ۱۲ اوایل قرن ۲۱ به عنوان یک گروه موتورسوار غیرقانونی وارد خیابانها شدند و دو نفر از اعضای آن طی سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ فیلمهایی از خودشان منتشر کردند.
منبع: دیجیمگ
جودی کامر که یکی از ستارههای اصلی فیلم «موتورسواران» است، در مصاحبهی اخیرش با مجلهی ایندیوایر گفت: «باشگاه موتورسواران در ابتدا به عنوان یک عشق مشترک و در ستایش موتورسواری تاسیس شد، اما با گذشت زمان، تبدیل به چیزی تاریک، مجرمانه و خشن گشت.» خط روایی داستان این فیلم در بسیاری از فیلمهای دیگری که دربارهی موتورسواران بوده است هم مورد بررسی قرار گرفته؛ فیلمهایی که در آنها موتورسواران به عنوان شخصیتهایی لاابالی و تروریست معرفی شدهاند که چیزی به جز مقابله با سبک زندگی سنتی نمیخواهند. یکی از مضامینی که با این فیلمها گره خورده، مردانگی و خشونت است. این فیلمها معمولا به بررسی مردانگی و این که چگونه مقابله کردن با یک نیروی سرسختتر در چنین سبک زندگیای میتواند به مجموعه واکنشهایی خشونتآمیز ختم شوند میپردازند.
کومر در مصاحبهاش با ایندیوایر ادامه داد: «از آن جایی که شخصیت من در این فیلم در حاشیه قرار دارد و از آن جایی که او یک زن است، میتواند آن چه این مردها از آن اجتناب میکنند و با آن روبهرو نمیشوند و خطری که خودشان را در معرض آن قرار میدهند تا نشان دهند که از سبک خاصی از زندگی پیروی میکنند را ببیند.» این نقطهنظر زنانه به دنیای سرسخت و مردانهی موتورسواران، فیلم «موتورسواران» را از فیلمهای همانندش متفاوت میکند؛ اگرچه این فیلم در هستهی اصلی خود درست از الگوهای قدیمیتری مانند «وحشی» (The Wild One) پیروی میکند. در این فیلم، تماشا کردن وسیلهی نقلیهی مارلون براندو در نهایت باعث میشود شخصیت تام هاردی که جانی نام دارد، باشگاه موتورسواری خودش را راه بیاندازد؛ باشگاهی که باعث واکنشهای گاها وفادارانه و گاها خصومتآمیز شخصیت آستین باتلر یعنی بنی میگردد.
کومر، هاردی و باتلر در این فیلم روابطی شبیه به فیلم «چلنجرز» (Challengers) را با یکدیگر بر قرار میکنند و در تمام طول فیلم آن را حفظ مینمایند؛ کومر از یک سو و هاردی از سوی دیگر در تلاش هستند تا به باتلر نزدیک شوند و روح او را تحت تاثیر خود قرار دهند. با این وجود، تصویری که این فیلم از پسر بد سوار بر موتور ترسیم کرده است، تنها تصویر ترسیم شده در تاریخ سینما نیست. به مناسبت منتشر شدن این فیلم، در ادامه نگاهی میاندازیم به ۱۰ فیلم شبیه «موتورسواران» که بعضی از آنها ماهیتهای شورشی این افراد را به تصویر میکشانند و بعضی دیگر نشان دهندهی روحیهی آزادیخواهانهی آنها هستند. فیلمنامهی این فیلم جف نیکولز را خود او نوشته است.
این فیلم برای نخستینبار در پنجاهمین جشنوارهی فیلم تلوراید در تاریخ ۳۱ آگوست ۲۰۲۳ به نمایش در آمد و سپس در تاریخ ۲۱ ژوئن ۲۰۲۴ در ایالات متحدهی آمریکا به اکران عمومی رسید؛ البته در ابتدا تاریخ اکران عمومی این فیلم ۱ دسامبر ۲۰۲۳ اعلام شده بود، اما به دنبال اعتصاب انجمن بازیگران آمریکا، تاریخ اکران آن به تعویق افتاد. وبسایت اینترنتی راتن تومیتوز تا به اینجا به این فیلم امتیاز ۸۱ از ۱۰۰ را داده است. در وبسایت متاکریتیک هم ۵۳ منتقد به این فیلم رای دادهاند که تا به امروز این فیلم توانسته است میانگین امتیاز ۷۰ از ۱۰۰ را به دست آورد. امتیاز این فیلم در وبسایت IMDb هم تا به امروز ۷.۲ از ۱۰ بوده است. این فیلم که با بودجهی ۴۰ میلیون دلاری ساخته شده است، تا به امروز هنوز نتوانسته به سوددهی برسد و در گیشه فقط ۲۵.۴ میلیون دلار فروخته است.
۱. وحشی (The Wild One)
- سال تولید: ۱۹۵۳
- کارگردان: لاسلو بندک
- بازیگران: مارلون براندو، مری مورفی، لی ماروین، رابرت کیت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
بعد از نقشآفرینی درخشانش در «اتوبوسی به نام هوس» (A Streetcar Named Desire) و پیش از درخششاش در «در بارانداز» (On the Waterfront) براندو در این فیلم ایفاکنندهی نقش جانی بود. براندو در این فیلم قواعدی برای ایفاکردن نقش شخصیتهای خفن و ضد قهرمان تعیین کرد که حتی در فیلم «موتورسواران» هم شخصیت تام هاردی بر اساس آن نوشته شده است. فیلمنامهی این فیلم را جان پکستون و بن مادو بر اساس داستان شورش موتورسواران از فرانک رونی نوشتهاند. این فیلم برای نخستینبار در تاریخ ۳۰ دسامبر ۱۹۵۳ در شهر نیویورک به اکران در آمد و سپس در فوریهی سال بعد در ایالات متحدهی آمریکا به اکران عمومی رسید.
اکران این فیلم در بریتانیا به مدت ۱۴ سال ممنوع بود؛ چرا که به عقیدهی انجمن سانسور بریتانیا این فیلم ترویجکنندهی خشونت محسوب میشد. شخصیت جانی که براندو در این فیلم شبیه به فیلم «موتورسواران» ایفاکنندهی آن بود، خیلی زود در فرهنگ عامهی آمریکا طی دههی پنجاه میلادی تبدیل به شخصیتی محبوب شد. بعدها شخصیتهای معروف زیادی از جمله جیمز دین و الویس پرسلی مدل موی براندو در این فیلم را برای خود برگزیدند. جیمز دین حتی موتورسیکلتی شبیه به موتور براندو در این فیلم خرید تا بتواند بیشتر شبیه به او باشد. شخصیتهای سینمایی و موسیقیایی زیادی بعدها از این شخصیت الهام گرفتند و سعی کردند برای نشان دادن شورشی بودن خود، خودشان را شبیه به جانی کنند.
۲. فرشتگان وحشی (The Wild Angels)
- سال تولید: ۱۹۶۶
- کارگردان: راجر کومان
- بازیگران: پتر فوندا، نانسی سیناترا، بروس درن، دیانا لد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۶ از ۱۰
کومان به سبک همیشگی خود برای بیشتر کردن اصالت این فیلم از بعضی از اعضای گروه واقعی موتورسواران فرشتگان جهنمی و کافین چیترز به عنوان بازیگر در این فیلم استفاده کرده است. فیلمنامهی این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» را چالز بی. گریفیث با همراهی پتر باگدانوویچ نوشته است. بعدها سه فیلم دیگر به عنوان دنباله برای این فیلم ساخته شدند؛ «فرشتههای شیطان» (Devil’s Angels) محصول سال ۱۹۶۷، «استامپرهای باشکوه» (The Glory Stompers) محصول سال ۱۹۶۷ و «متولدین بازنده» (The Born Losers) محصول سال ۱۹۶۷. این فیلم که با بودجهی ۳۶۰ هزار دلاری ساخته شد، توانست در گیشه بیش از ۱۵.۵ میلیون دلار بفروشد.
راجر کومان بعد از دیدن عکسی از مراسم تشیع جنازهی یک موتورسوار در مجلهی لایف به ساختن فیلمی دربارهی گروه موتورسواران فرشتگان جهنم علاقهمند شد. اولین نسخهی فیلمنامهی گریفیث تقریبا یک فیلم صامت بود که کومان از آن خوشش نیامد و گریفیث مجبورشد یکبار دیگر فیلم نامه را بازنویسی کند. برای انجام تحقیقات پیش از ساختن این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» کومان جشنهایی برای گروه موتورسواران فرشتگان جهنم برگذار کرد و همراه با گریفیث در این جشنها شرکت کرد و شروع به یادداشتبرداری کرد. در ابتدا جرج کاکیریس و پیتر فوندا برای ایفای نقش های اصلی انتخاب شده بودند، اما از آن جایی که کاکیریس نمیتوانست چگونه موتورسواری کند، فوندا جای او را گرفت و نقشی که در ابتدا قرار بود فوندا ایفاکنندهی او باشد به بروس درن رسید.
۳. ایزی رایدر (Easy Rider)
- سال تولید: ۱۹۶۹
- کارگردان: دنیس هاپر
- بازیگران: پتر فوندا، دنیس هاپر، جک نیکلسون، لوک اسکیو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
این فیلم زیبایی آزادیخواهی و عشق آزادانه و سفرهای روانی تحت تاثیر مواد مخدر را به تصویر میکشاند، اما در کنار اینها حال و هوایی گمگشته دارد که باعث میشود سرنوشت وایات و بیلی تراژیک باشد. «ایزی رایدر» که یک فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» است نخستین فیلمی بود که از جنبش اعتراضی هیپیها سرچشمه گرفت و از فیلمهای مهم و نمادین این جنبش محسوب میشود. این فیلم سال ۱۹۹۸ به دنبال اهمیت تاریخی، اخلاقی و فرهنگی در فهرست ملی ثبت فیلم کتابخانهی کنگرهی آمریکا ثبت ملی شد. پخش این فیلم که برای نخستینبار در تاریخ ۱۴ ژوئیهی ۱۹۶۹ به اکران در آمد را شرکت کلمبیا بر عهده داشت.
بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان
فیلمنامهی این فیلم شبیه «موتورسواران» را پتر فوندا، دنیس هاپر و تری ساترن نوشتند. این فیلم در دو رشتهی بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نامزد دریافت اسکار شد. نیکلسون برای نقشآفرینی درخشان خود توانست نامزد دریافت جایزهی بفتا و گلدن گلوب شود. حلقهی منتقدان فیلم کانزاس، حلقهی منتقدان فیلم نیویورک و حلقهی منتقدان هیأت ملی بازبینی فیلم هم جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به این بازیگر اهدا کرد. دنیس هاپر توانست برای این فیلم که نخستین تجربهی کارگردانی سینماییاش بود، جایزهی بهترین فیلم اول را از جشنوارهی فیلم کن دریافت کند.
۴. در هر یکشنبهای که بشود (On Any Sunday)
- سال تولید: ۱۹۷۱
- کارگردان: بروس براون
- بازیگران: بروس براون، استیو مککوئین، مرت لاول، مالکولم اسمیت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
در حالی که نسخههای سینمایی پیشین فیلمهایی که دربارهی موتورسواران ساخته شده بودند، مانند «وحشی»، موتورسواران را شخصیتهایی بد معرفی کرده بودند، این مستند کمک کرد تا باور و عقاید عمومی نسبت به این افراد تغییر پیدا کند. این فیلم که با بودجهی ۳۱۳ هزار دلاری ساخته شده بود، توانست در گیشه ۱.۲ میلیون دلار بفروشد. از این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» اغلب به عنوان بهترین و مهمترین مستند تاریخ که دربارهی موتورسیکلت ساخته شده است یاد میشود. حضور مالکولم اسمیت در این فیلم برای او شهرت جهانی به ارمغان آورد و این شهرت در نهایت او را تبدیل به یکی از موفقترین تاجرها در دنیای موتورسیکلتهای آفرود کرد.
طی سالهای بعد چندین دنباله برای این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» ساخته شدند؛ «در هر یکشنبهای که بشود ۲» (On Any Sunday II) محصول ۱۹۸۱، «در هر یکشنبهای که بشود: دیدار مجدد» (On Any Sunday: Revisited) محصول ۲۰۰۰، «در هر یکشنبهای که بشود: موتورکراس، مالکولم و بیشتر» (On Any Sunday: Motorcross, Malcolm, & More) محصول ۲۰۰۱ و «در هر یکشنبهای که بشود: فصل بعدی» (On Any Sunday, The Next Chapter) محصول ۲۰۱۴. بعضی از برندهای موتورسیکلت که در این فیلم به نمایش در آمدند عبارت بودند از سوزوکی، یاماها، مونتسا، بولتاکو، هوداکا، هارلی-دیویدسون و هوندا.
۵. بیعشق (The Loveless)
- سال تولید: ۱۹۸۱
- کارگردان: کاترین بیگلو، مونتی مونگمری
- بازیگران: ویلم دفو، رابرت گوردون، مارین کانتر، جی. دان فرگوسن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
در حقیقت آن چه این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» سعی دارد نشان دهد این است که اغلب حضور شخصیتهایی که به آنها لقب یاغی داده میشود باعث بروز هیولاهای درونی کسانی میشود که خودشان را افرادی عادی و مطیع قانون میدانند. فیلمنامهی این فیلم را کارگردانهای آن نوشتهاند. فیلمبرداری این فیلم که در سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد تنها ۲۲ روز به طول انجامید. مرکز مطالعهی فیلم موما از بیگلو و مونگمری حمایت کرد تا این کارگردانها بتوانند نگاه هنری خود را به این فیلم تزریق کنند. عنوان این فیلم دو مرتبه تغییر کرد. نام این فیلم در ابتدا قرار بود «یو. اس ۱۷» (U.S 17) باشد و کمی بعد قرار شد نام «طلوع» (Breakdown) بر آن نهاده شود، اما این فیلم در نهایت «بیعشق» نام گرفت.
۶. آکیرا (Akira)
- سال تولید: ۱۹۸۸
- کارگردان: کاتسوهیرو اوتومو
- بازیگران: میتسو ایواتا، نوزومی ساساکی، مامی کویاما، تارو ایشیدا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
مانند بسیاری دیگر از فیلمهایی که دربارهی موتورسواران ساخته شدهاند، این فیلم داستان دو دوست موتورسوار را روایت میکند که وقتی یکی از آنها دچار حادثهی رانندگی میشود، از یکدیگر جدا میشوند. تفاوت این انیمه با فیلمهای کلاسیکی که دربارهی موتورسواران ساخته شدهاند، از آن جایی رقم میخورد که خط داستانی آن در شهر ضد آرمانیای به نام نیوتوکیو به وقوع میپیوندد و تصادف به قربانی قدرت این را میدهد تا تمام شهر را تهدید کند. این فیلم طرفداران زیادی دارد و بیشک باید از آن به عنوان یکی از پدیدههای سینمایی محبوب فرهنگ عامه یاد کرد. این فیلم که با بودجهی ۵.۷ میلیون دلاری ساخته شد، در نهایت توانست ۴۹ میلیون دلار بفروشد.
کام کلارک، جی رابسون، تونی پوپ و استیو کرامر از صداپیشههای نسخهی انگلیسی این انیمه هستند. اوتومو وقتی که در حال خلق کردن مانگای «آکیرا» بود، قصد این را نداشت که یک فیلم سینمایی از روی آن بسازد، اما با گذشت زمان او ترغیب به انجام این کار شد. او به شرط آن که کنترل کامل بر روی پروژهی سینمایی این انیمه را داشته باشد قبول کرد که آن را بسازد. ضبط صدای شخصیتهای این انیمه بر خلاف روند همیشگی انیمههایی که حتی امروزه ساخته میشوند، پیش از شروع مراحل تولید انجام گرفت تا حرکت لبهای شخصیتهای انیمه با صدای صداپیشگان یکسان باشد. یکی از اصلیترین انیماتورهای این انیمه ماکیکو فوتاکی بود که بعدها تبدیل به یکی از اصلیترین انیماتورهای استودیوی گیبلی شد و انیمههایی مانند «پرنسس مونونوکه» (Princess Mononoke) محصول ۱۹۹۷ و «قلعهی متحرک هاول» (Howl’s Moving Castle) محصول ۲۰۰۴ را پیش از این که سال ۲۰۱۶ فوت کند، خلق کرد.
از سال ۲۰۰۲ قرار است شرکت برادران وارنر نسخهی لایواکشن این انیمه را بسازد. از آن سال تا به امروز پنج کارگردان و ده نویسندهی مختلف به ساخت این پروژه مرتبط شدهاند، اما مراحل تولید این فیلم همواره با شکست روبهرو شدند. شرکت برادران وارنر سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که تایکا وایتیتی قرار است کارگردان این انیمه باشد و قرار بود که مراحل تولید آن خیلی زود آغاز شود و این فیلم در تاریخ ۲۱ می ۲۰۲۱ اکران گردد، اما از آن جایی که وایتیتی انتخاب کرد که کارگردانی دو دنبالهی مجموعه فیلمهای ابرقهرمانی تور یعنی «تور: عشق و صاعقه» (Thor: Love and Thunder) محصول ۲۰۲۲ و «تور: رگناروک» (Thor: Ragnarok) محصول ۲۰۱۷ را کارگردانی کند، این پروژه باز هم به تعویق افتاد.
۷. پیامبران کنار جاده (Roadside Prophets)
- سال تولید: ۱۹۹۲
- کارگردان: ابه وول
- بازیگران: جان دو، آدام هوروویتز، دیوید کارادین، جان کیوسک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
اگرچه شاید این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» به اندازهی «ایزی رایدر» تاثیرگذار به نظر نرسد، اما توانست نگاه مخصوص خود را وارد ژانر موتورسواری کند و خودباوری بیش از حد و خرد بچهگانهی موتورسواران را به سخره بگیرد. فیلمنامهی این فیلم را هم ابه وول نوشته است. این فیلم برای نخستینبار در تاریخ ۲۷ مارس ۱۹۹۲ به اکران عمومی در آمد. هال هینسن، منتقد روزنامهی واشنگتن پست این فیلم را یک نوع قصهی پریان خواند که نسخهی دههی ۹۰ میلادی فیلم «ایزی رایدر» است. فیلمبرداری این فیلم در ایالتهای لاس وگاس و ناوادا صورت گرفت. نامگذاری این فیلم اشاره دارد به شخصیتهایی که ستارههای این فیلم در مسیر حرکت خود در کنار جادهها با آنها روبهرو میشوند.
۸. خاطرات موتورسیکلت (The Motorcycle Diaries)
- سال تولید: ۲۰۰۴
- کارگردان: والتر سالس
- بازیگران: گاتل گارسیا برنال، رودریگو د لا سرنا، مرسدس موران، ژان پیر نوهر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» داستان سفری در سال ۱۹۵۳ را روایت میکند. این سفر توسط اسطورهی انقلابی مارکسیست آمریکای جنوبی، پیش از به شهرت رسیدنش، و دوست او وقتی که تنها ۲۳ سال داشت انجام شده است. چه گوآرا در این سفر به واسطهی مشاهدهی مردم بومیای که فقر به آنها تحمیل شده است، دچار تحول میشود. فیلمنامهی این فیلم را خوزه ریورا بر اساس کتاب «خاطرات موتورسیکلت» از ارنستو چه گوارا نوشته است. این فیلم برای نخستینبار در تاریخ ۱۵ ژانویهی ۲۰۰۴ در جشنوارهی فیلم ساندنس اکران شد و سپس در ۱۹ می همان سال در جشنوارهی فیلم کن به نمایش در آمد. نخستین اکران عومی این فیلم در ۲۴ سپتامبر سال ۲۰۰۴ به وقوع پیوست.
این فیلم توانست در گیشه بیش از ۵۷.۵ میلیون دلار بفروشد. این فیلم توانست جایزهی فرانسوا شاله، جایزهی ویژهی هیأت داوران و جایزهی بزرگ تکنیکی را از جشنوارهی فیلم کن فرانسه دریافت کند. اسکار بهترین ترانه هم به این فیلم تعلق گرفت. سالس توانست برای ساختن این فیلم شبیه فیلم «موتورسواران» جایزهی بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را از جشنوارهی جوایز بفتا هم دریافت کند. راجر ایبرت منتقد معروف آمریکایی، این فیلم را یک فیلم سیاسی صادق خواند و در ادامه چنین نوشت: «به نظرم با چه گوارا مخالف بودن کار جالبی نیست.» ایبرت نسبت به شخصیتپردازیهای این فیلم انتقاداتی وارد کرد و آنها را ساده انگارانه خواند.
۹. پسرهای ساعت ۱۲ (۱۲ O’Clock Boys)
- سال تولید: ۲۰۱۳
- کارگردان: لطفی ناتان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
آن چه دربارهی این مستند خیرهکننده است، ارتباط آن است با فیلمهایی مانند «وحشی» و «موتورسواران». این فیلم به خوبی موفق میشود متولد شدن یک شورشی در سنین کم را به نمایش بگذارد؛ در سنی که افراد هنوز درک درستی هم از این واژه ندارند. این فیلم برای نخستینبار در جشنوارهی فیلم جنوب از جنوب غربی به نمایش در آمد و سپس در جشنوارهی فیلم مریلند. گروه پسرهای ساعت ۱۲ اوایل قرن ۲۱ به عنوان یک گروه موتورسوار غیرقانونی وارد خیابانها شدند و دو نفر از اعضای آن طی سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ فیلمهایی از خودشان منتشر کردند.
منبع: دیجیمگ
https://teater.ir/news/62947