رد انیمیشن دهه نودی را میتوان در جایجای تریلر «بتمن: شوالیهی شنلپوش» دید؛ شاید طراحی کاراکترها فرق کرده باشند، اما کامپیوترها هنوز اندازهی یک اتاق جا میگیرند، همهی تلویزیونها سیاه و سفیدند و تمام گانگسترها مسلسل دستیهای تامسن در دست گرفتهاند.
چارسو پرس: در سال ۱۹۹۲ بروس تیم سریال انیمیشنی بتمن را راه انداخت که دستتنها به الگوی تازهی فرنچایز بتمن تبدیل شد؛ الگویی که اگر نبود، فیلم «شوالیه تاریکی» نیز محقق نمیشد. با سبک گوتیک انیمیشن و یک بروس وین پختهتر، این برداشت متفاوت از ابرقهرمان محبوب دیسی توانست جلوهای تاریکتر از بتمن به تصویر بکشد که مانند آن را نه پیش از آن دیده بودیم و نه پس از آن دوباره در دنیای انیمیشن محقق شد. اکنون با سریال انیمیشنی تازهی پلتفرم پرایم ویدیو تحت عنوان «بتمن: شوالیهی شنلپوش» (Batman: Caped Crusader) بروس تیم تا حد زیادی حال و هوای بتمن دههی نود را بازگردانده و البته به طرز ماهرانهای آن را با المانهای مدرن ترکیب کرده است.
تریلری که پرایم ویدیو از «بتمن: شوالیهی شنلپوش» منتشر کرده نشان میدهد که موجودی چون شبح از میان تاریکیها حرکت کرده و سایهی تهدیدآمیز او بر دیوارها و ساختمانهای شهر گاتهام میافتد. با این تصاویر به نظر میرسد این کارتون تازه از کمیک سال ۱۹۸۷ بتمن یعنی «بتمن: سال اول» (Batman: Year One) الهام میگیرد و البته، مجموعهی انیمیشنی اصلی کلاسیک را نیز فراموش نکرده است.
رد انیمیشن دهه نودی را میتوان در جایجای تریلر «بتمن: شوالیهی شنلپوش» دید؛ شاید طراحی کاراکترها فرق کرده باشند، اما کامپیوترها هنوز اندازهی یک اتاق جا میگیرند، همهی تلویزیونها سیاه و سفیدند و تمام گانگسترها مسلسل دستیهای تامسن در دست گرفتهاند.
البته شباهتهای بین «شوالیهی شنلپوش» و «بتمن: مجموعهی انیمیشنی» تصادفی نیست. هردوی آنها از فیلتر بروس تیم رد شدهاند؛ هنرمندی که طراحیهایش مهمترین عامل شهرت مجموعهی کلاسیک انیمیشنی بتمن، سوپرمن (Superman: The Animated Series) و «لیگ عدالت» (Justice League) بود و آنها را به چندی از بهترین انیمیشنهای سریالی مبتنی بر کمیکها تبدیل کرد. تیم به عنوان ناظر هنری اصلی بر «بتمن: شوالیهی شنلپوش» نظارت داشته و در کنار او، جی. جی. آبرامز و مت ریوز به عنوان تهیهکننده روی این سریال انیمیشنی کار کردهاند.
اما در مقام مقایسه میتوان گفت «شوالیهی شنلپوش» بیشترین شباهت را به فیلم «بتمن آغاز میکند» (Batman Begins) کریستوفر نولان دارد که ۱۹ سال پیش اکران شد. فیلم نولان هم از «بتمن: سال اول» الهام گرفته بود و چند هفتهی آغازین تبدیل او به این ابرقهرمان دیسی را نشان میداد.
دنبالهی این فیلم، یعنی «شوالیه تاریکی» (The Dark Knight)، یک سال داستان بتمن را جلو میبرد و او را به عنوان شخصیت افسانهای که میشناسیم به تصویر میکشید که با پلیس کار میکند. رابطهی بتمن به عنوان همکار پلیس گاتهام در فیلم «بتمن» (The Batman) ۲۰۲۲ مت ریوز نیز بررسی شده بود. اما شوالیهی شنلپوش» قرار است اولین مواجهات بتمن با پلیس را به تصویر بکشد؛ نیروی پلیسی که هنوز او را به عنوان قهرمان گاتهام قبول ندارد.
تریلر با بروس وین شروع میشود که با کمک دستیار خود، آلفرد لباس مخصوصش را به تن میکند. این پیشفرض همیشگی بتمن است که مانند آن را در فیلم «بتمن» ۲۰۲۲ ریوز نیز دیده بودیم. بتمن در ابتدا پلیسهایی مانند جیم گوردون و سیاستمدارانی مانند هاروی دنت را به عنوان شرکای مخفی بالقوه در کنارش دارد.
اما اکشن ماجرا به سرعت بالا میگیرد و ما بتمن را میبینیم که در بتموبیل خود در میان پلیسها ویراژ میدهد و آنها به بتمن شلیک میکنند. واضح است که بسیاری از آدمهای قدرتمند شهر نمیخواهند کسانی را ببیند که خودسرانه به مبارزه با جنایتکاران میروند. با این تریلر، به نظر میرسد قرار است بین پلیسها و سیاستمداران اختلاف نظر زیادی وجود داشته باشد.
برخیها بتمن را به عنوان قهرمانی میبینند که میتواند آن کارهایی را بکند که خودشان در فکرش بودند، اما توانایی عملی کردن آن را نداشتند. با این حال، قانون قانون است. این با داستانهایی که در فیلمهای «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان دیده بودیم شباهت پیدا میکند. پلیسها و دیگر رجل در قدرت نمیخواهند بتمن برایشان دستوپاگیر شود و جلوی رسیدن به منافعشان را بگیرد. برخی از شهروندان نیز فکر میکنند روشهای خشن بتمن باعث میشود جنایتکاران گاتهام هم به همان نسبت خشنتر شوند.
در تریلر همچنین میتوانید انواع شرورهای سرکش و معروف دنیای بتمن را ببینید؛ برای مثال، دوچهره (Two-Face) نشان داده میشود که مخصوصا دربارهی ماهیت بتمن و آیندهای که حضور این قهرمان در شهر گاتهام به بار خواهد آورد حرف میزند؛ این در حالی است که خود دوچهره قرار است روح خود را از دست داده و به دشمن شهر تبدیل شود.
همهی اینها به گونهای کنار هم تنظیم شده که نشان دهد شاید فلسفهای که بتمن برای خودش تعیین کرده است آنقدرها هم جواب نمیدهد. البته نمیتوانید توقع همان هاروی دنتی را داشته باشید که پیش از این در داستانهای دیگر بتمن دیدهاید. به نظر میرسد این بار دنت حتی پیش از آنکه به دوچهره تبدیل شود، شرور بزرگتری برای بتمن به حساب میآید.
این رویکرد به کاراکتر هاروی دنت با بتمن کمیک فرق دارد. در مجموعهی انیمیشنی ۱۹۹۲ بتمن هاروی دنت یکی از معدود دوستان بروس وین بود و از بین رفتن صورتش حادثهای تراژیک برای او و بتمن که فکر میکرد در نجات دوستش شکست خورده است. این دوستی البته در کمیکهای مختلف به اشکال گوناگونی به تصویر کشیده شده است؛ اما مثلث بتمن، گوردون و هاروی دنت یکی از آن عناصر کمیکها بود که حتی در فیلم «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان نیز اقتباس شد.
با این حال، رابطهی دنت با بتمن در «شوالیهی شنلپوش» با همیشه متفاوت است. تیم فاش کرده که مجموعهی انیمیشنی تازه هاروی را به عنوان یک دادستان فاسد نشان میدهد که مدتها پیش از آنکه صورتش از بین برود و به صف اول شرورهای دنیای بتمن بپیوندد، با بتمن دشمنی دارد. سپس وقتی روی صورت دنت اسید پاشیده شده و به دوچهره تبدیل میشود، برای اولین بار در زندگیاش، و برای اولین بار در داستانهای بتمن، واقعا با دیگران احساس همدردی میکند. خلاف آنچه فکر میکنید، در «بتمن: شوالیهی شنلپوش» قسمت زخمی صورت دوچهره نمایانگر جنبهی خوب او خواهد بود که به قول بروس تیم، به کاراکتر شاهزاده زوکو از «آواتار: آخرین بادافزار» (Avatar: The Last Airbender) شبیه میشود.
در تریلر بتمن به نبرد با گانگسترها و مجرمان مشهور مجموعه میرود. فالکونها، مارونیها و سایر گانگسترها از جمله کسانی هستند که شوالیهی شنلپوش به سراغش خواهد رفت. دشمنان دیگر دنیای بتمن نیز حضور دارند مثل پنگوئن و هارلی کوئین؛ که البته به خودی خود نکتهی جالبی است؛ زیرا، سریال «پنگوئن» خود ریوز قرار است از پلتفرم Max پخش شود. به نظر میرسد هیوگو استرنج نیز در تریلر حضور دارد که البته به خاطر چهرهی کج و معوج او شاید همان کلیفیس (Clayface) باشد که بیش از آنکه بخواهد شبیه یک تودهی گلی متحرک به نظر برسد، چهرهای ترسناک دارد.
در این میان به ویژه حضور دو کاراکتر در سریال تازه برجسته میشود که اولین بار در انیمیشن دهه نود به مخاطبان تلویزیون معرفی شدند: یکی هارلی کوئین و دیگری رنی مونتویا که البته ظاهرشان فرق کرده است. این نسخه از هارلی کوئین مانند یک قاتل واقعی به تصویر کشیده شده. البته مشخص نیست هارلی در «بتمن: شوالیهی شنلپوش» ارتباطی با جوکر پیدا کند، اما او در یکی از صحنهها میگوید شاهان مردهاند و این میتوان نشانهای از هارلی باشد که دیگر میخواهد خودش کنترل اوضاع را به دست بگیرد.
تصاویری که تاکنون از هارلی کوئین در «شوالیهی شنلپوش» دیدهایم هر دو وجه او را، هم به عنوان روانپزشک هارلین کوئینزل و هم شرور بتمن نشان میدهند. اما این نسخه از هارلی کوئین یک تفاوت عمده دارد و آن اینکه هارلی یک زن آسیایی-امریکایی خواهد بود که البته خطرناکتر، آرامتر و حسابشدهتر از هارلیهای سابق دنیای بتمن عمل میکند.
بروس تیم دربارهی تغییر در شخصیت هارلی کوئین توضیح داده است: «من خودم به خلق این شخصیت کمک کردم و بنابراین علاقهی زیادی به او دارم؛ اما فکر کردم شاید پتانسیل بیشتری برای آوردن هارلی به کارتون وجود داشته باشد، البته نه به عنوان دوستدختر جوکر. راه انجامش نیز یک چرخش ۱۸۰درجهای بود. در گذشته هر بار شخصیت دکتر کوئینزل را میدیدیم، او آدمی جدی و آرام بود و وقتی هارلی در او حلول میکرد، تبدیل به یک آدم شوخ با رفتارهای احمقانه میشد. بنابراین فکر کردیم که این بار این جریان را معکوس کنیم. یعنی وقتی او دکتر کوئینزل است کمی و عجیب و بامزه به نظر میرسد و وقتی به هارلی کوئین تبدیل میشود ترسناکتر است.»
همچنین معلوم شده که هارلی کار خود را رها نمیکند تا فقط برود و به یک آدمبد تبدیل شود. در عوض، هارلی به عنوان روانپزشک کار خود را در تیمارستان گاتهام ادامه میدهد و حتی به درمان بروس وین هم میپردازد. این ذهن بتمن را به روی یکی از مهمترین شرورهای داستانش باز میکند و دست بالاتر را به هارلی کوئین میدهد.
با این حساب، به نظر میرسد تمرکز داستان بر جوکر به عنوان شرور اصلی نخواهد بود. اما یک چیز مشخص است و آن اینکه با وجود گانگسترها، شرورها و پلیسهای فاسدی که گاتهام را به آشوب کشاندهاند، حضور بتمن ضروری خواهد بود تا به اوضاع سروسامان دهد.
کتومن (کریستینا ریچی) هم در تریلر دیده میشود که شنل دارد و لباسش یادآور طراحی کاراکتر او از دههی ۱۹۴۰ میلادی و دوران طلایی کمیکهای دیسی است. او را میبینیم که بالای سقف ساختمانی با بتمن مواجه میشود؛ اما طرفداران باید صبر کنند تا ببینند آیا آنها به هویت یکدیگر پی خواهند برد و آیا رابطهای بین بروس و سلینا کایل شکل خواهد گرفت یا نه.
در دوران عصر طلایی کمیکهای بتمن، این قهرمان از احساسات خود نسبت به کتومن دست کشید تا بتواند او را دستگیر کند. اما کتومن همیشه یکی از نقطه ضعفهای بزرگ بتمن بوده است و همین پیشبینی آیندهی این دو نفر را سخت میکند. حضور کتومن البته اتفاقی نیست و ارتباط او با فالکونها و مارونیها در کمیکهای مدرن بتمن نیز وجود دارد. به طور خلاصه کتومن نقش اساسی در بههم ریختن گنگهای گاتهام ایفا میکند و رابطهی او با بتمن نیز همیشه جذاب بوده است.
با اینکه «شوالیهی شنلپوش» شبیه دیگر کارتونهای بتمن به نظر میرسد، اما جنبههای فانتزی نیز در تریلر آن وجود دارد؛ مثل بتمن که از درون مه حرکت کرده و از دست گلولهها جاخالی میدهد. یک صحنه هم بین بروس و آلفرد در جایی مثل جنگل وجود دارد که در آنجا آلفرد با دودی سیاه و از سوی نیرویی ناشناخته مورد حمله قرار میگیرد. البته دشمنهای فراطبیعی در دنیای بتمن چیز تازهای نیست و میتوان به کسانی چون اتریگن روح خبیث اشاره کرد و حتی انیمیشن دهه نودی از این دست موجودات کم نداشت مثل جیسون بلاد و الغولها. فیلم انیمیشنی ۲۰۱۸ «بتمن با گازلایت» (Gotham By Gaslight) نیز به پدیدههای ماورای طبیعی اشاره داشت.
اما در این صحنه چیزی که بیشتر ما را مشتاق دیدن «بتمن: شوالیهی شنلپوش» میکند، ارتباط بین بروس و آلفرد است. درحالی که نیروهای فراطبیعی بتمن را به استفادهی تمام و کمال از قدرتهایش سوق میدهند، اما اگر دشمنان او آلفرد را هدف بگیرند، قضیه حتی از حالت عادی پیچیدهتر میشود. هرگاه بتمن به خاطر پیچیدگیهای احساسی بین تصمیم مبتنی بر عقل یا قلب خود بازمیماند، میتوانید مطمئن باشید که با یک داستان خوب و چندلایه طرف هستید. خانواده هم که همیشه در داستان بتمن نقشی محوری دارد و اگر جان آلفرد به خطر بیفتد، ممکن است آن روی خشنتر بروس وین نیز بالا بزند.
داستان «بتمن: شوالیهی شنلپوش» در گذشتهای نهکاملا تاریخی در حوالی سال ۱۹۴۰ میلادی اتفاق میافتد. این سریال به طور مشخص بینندگان را با بتمن به روزهای اول حضورش در گاتهام میبرد که یادآوری و ادای احترامی به «بتمن: سال اول» فرانک میلر است. در این دوران پلیسها در شهر گاتهام بتمن را یک جنایتکار تلقی میکردند و شهروندان نیز از کارهای او خسته شده بودند؛ تازه آلفرد هم هنوز موهایش سفید نشده است.
بروس تیم در مصاحبهای با «امپایر» (Empire) توضیح داده که بتمن در این کارتون در ابتدای کار خود است و حتی در قسمت اول هیچکس او را نمیشناسد. تیم «بتمن: شوالیهی شنلپوش» را در مقایسه با کمیک نمادین فرانک میلر و دیوید مازوچلی «سال اول»، به عنوان «هفتهی دوم» توصیف کرده است. کمیک «سال اول» خود در سال ۲۰۱۱ میلادی در قالب انیمیشن اقتباس شده بود.
اما تازگی این بتمن تنها در خامی و بیتجربگی او خلاصه نمیشود؛ بلکه بروس وین «شوالیهی شنلپوش» با هر چیزی که طرفداران تاکنون از بتمن دیدهاند متفاوت خواهد بود. تیم عمدا کاراکتر او را به صورت آدمی ترسناک و ضداجتماعی به تصویر کشیده. او در این باره توضیح داده است: «من میخواستم او [بتمن] عجیب و غریب باشد. مثلا اگر در اتاقی با بتمن تنها افتادهاید، چه کمیسر گوردون باشید، چه باربارا یا رنه مونتویا، احساس راحتی نمیکنید. شما زیرلبی به خودتان میگویید این دیگر کیست؟ این ادا و اطوارهایش دیگر چه معنی دارد؟»
این فضیه حتی برای نزدیکترین همراه بتمن نیز صدق میکند، یعنی خدمتکار وفادار او آلفرد. بتمن در کارتون تازه یاد میگیرد که از تواناییهای آلفرد استفاده کند. او دیگر به چشم یک پدر جانشین به آلفرد نمینگرد؛ بلکه برای بروس آلفرد به یاری تبدیل میشود که در مسیر مبارزه با جرم و جنایت به او نیاز دارد. این یک رویکرد متفاوت به بتمن است که رابطهی او با همراهانش را به نحوی به تصویر میکشد که پیش از این دیده نشده است.
بیانهی رسمی پرایم ویدیو داستان «بتمن: شوالیهی شنلپوش» را اینگونه توصیف کرده است: «تعداد آدمهای فاسد از افراد خوب بالا زده، مجرمان در شهر جولان میدهند، آن هم در حالی که شهروندان قانونمدار شهر گاتهام هر روز در محیطی زندگی میکنند که ترس بر آن حاکم شده است. بروس وین، که در آتش تراژدی آبدیده شده، با نقاب تازهای حلول میکند؛ نقابی کمابیش انسانی، نقاب بتمن. جنگ تکنفرهی او برای عدالت، متحدان غیرمنتظرهای را به سمت او میکشاند، اما اقدامات قهرمانانهی او نیز پیامدهای مرگبار و غیرقابل پیشبینی به دنبال خواهد داشت.»
سازندگان «بتمن: شوالیهی شنلپوش» اصرار دارند که سریال تازه تنها یک بازخوانی صرف از انیمیشن دهه نودی نیست؛ بلکه کارتون جدید یک بتمن کمتجربه را نشان میدهد و متمرکز شدن روی کمیکهای دههی چهل بر این موضوع تأکید دارد؛ به ویژه بر اولین حضور بتمن در سال ۱۹۳۹ میلادی و در شمارهی ۲۷ کمیکهای کارآگاهی (Detective Comics) که بعدها به کمیکهای کارآگاهی بتمن تغییر نام پیدا کرده و در آخر تحت نام دیسی خلاصه شد.
در «شوالیهی شنلپوش» میبینیم که به جای بتمنی که تیم برای کارتون دهه نود کشیده بود، او حالا قهرمانی است با جثهای معمولیتر که طراحی آن به باب کین و جری رابینسون برمیگردد. یکی دیگر از کاراکترهایی که همه منتظر دیدن او در «بتمن: شوالیهی شنلپوش» بودند، کتومن است که ظاهر او این کاراکتر را به دوران کلاسیکش بازمیگرداند که باری دیگر لباس نمادین بنفش خود را به تن کرده است.
حتی سبک زیباییشناسی «بتمن: شوالیهی شنلپوش» نیز به سبک کلاسیک، نوآر و رترو آیندهنگرانه (Retrofuturism) شباهت دارد که مانند آن را میتوانید در فیلمهایی مثل «کاپیتان اسکای و دنیای فردا» (Sky Captain and the World of Tomorrow) محصول ۲۰۰۴ میلادی و «موشکزن» (The Rocketeer) محصول ۱۹۹۱ پیدا کنید. با این حال، میتوانید مطمئن باشید که سریال انیمیشنی تازه قرار نیست مثل بتمن دوران پدر و مادرتان، یا حتی پدربزرگ و مادربزرگهایتان باشد؛ بلکه ترکیبی است از تمام بتمنهای گذشته، با پیچشی امروزی.
اگر از طرفداران سوپرمن هم باشید، میتوانید «بتمن: شوالیهی شنلپوش» را معادل کارتون «ماجراجوییهای من با سوپرمن» (My Adventures with Superman) تلقی کنید. این مجموعه داستان اولین روزهای سوپرمن و واکنش مردم متروپلیس به او را نشان میدهد. البته به خاطر ماهیت علمی-تخیلی داستان سوپرمن سبک نقاشی این کارتونها به شدت با هم فرق دارند؛ کارتون سوپرمن برای نشان دادن ریشههای این ابرقهرمان زیباییشناسی فضایی و بیگانهها را به تصویر میکشد و در مقابل، ریشههای بتمن او را به دههی چهل میلادی و زیباییشناسی نوآر آن میبرد.
مهمترین وجه تمایز «بتمن: شوالیهی شنلپوش» از انیمیشنهای سابق لحن تازهی سریال است. در اوایل تریلر، مصاحبهشوندهای در تلویزیون نشان داده میشود که با لحنی اعتراضی معتقد است «گاتهام دیگر جهنم شده است» که برای پخش برنامهای در شبکهای مثل فاکسبچهها خشنتر از حد معمول به نظر میرسد.
در یکی از صحنهها بتمن با شمشیر مبارزه میکند و میخواهد از شر گروهی از اوباش مختلف خلاص شود. در این جا میتوانید به وضوح ببینید که اسلحههایی که به سمت بتمن نشانه گرفته میشوند حس واقعیتری دارند؛ به ویژه در مقایسه با آنهایی که پیش از این در کارتون قدیمی دیده بودیم و بیشتر حس اسلحههای اسباببازی پلاستیکی داشتند. بتمن همچنین اجساد دو نفر را پیدا میکند که از زمان انفجاری که آنها را به کام مرگ کشانده همچنان چشمهایشان باز مانده و عنکبوتی روی کرهی چشم یکی از این اجساد میخزد.
هر کسی که کارتون قدیمی بتمن را دیده باشد میداند که این برنامه توانایی آن را داشت که هرازگاهی به جنبههای تاریکتر کمیکها سری بزند؛ به ویژه از نظر عمق احساسی و داستانی. اجسادی که جوکر در «بتمن: نقاب شبح» (Batman: Mask of the Phantasm) به جا میگذارد، یا سرنوشت تیم دریک جوان در اسپینآف «بتمن: بازگشت جوکر» (Batman: The Return of the Joker) مثالهایی از میزان خشونتی است که کارتون قدیمی حاضر بود نشان دهد. با این حال، انیمیشن بتمن همچنان برنامهای برای کودکان بود که بعدازظهرها پخش میشد و میزان خشونت آن حد و حدودی داشت.
در مقابل، «بتمن: شوالیهی شنلپوش» در یک پلتفرم پخش آنلاین منتشر میشود که کنار دستش میتوانید سریالهایی مثل «پسران» (The Boys) را ببینید. با توجه به تغییر ذائقهی مخاطب، میتوان قاطعانه گفت که خشونت موجود در مجموعهی سابق دیگر نمیتواند به اندازهی سی سال پیش بیننده را شوکه کند. برای همین تیم و دیگر همکاران او مثل ریوز و آبرامز توانستهاند داستان بتمن را به مسیری تاریکتر و خشنتر ببرند که برای مخاطب بزرگسال محتوای پختهتری ارائه میدهد.
اد برابیکر در مصاحبهای با «کمیک بوک کلاب» توضیح داده که «بتمن: شوالیهی شنلپوش» لحن نوآر و خشونت بصری بیشتری نسبت به انیمیشنهای قبلی بتمن دارد و دیگر اکثریت صحنههای اکشن بیرون از قاب اتفاق نمیافتند؛ بلکه قرار است مشتهای محکمی که به صورت افراد میخورد تمام و کمال نشان داده شوند.
البته بروس تیم در همان دههی نود میخواست همین لحن خشن را در کارتون بتمن پیاده کند؛ اما به دلیل محدودیتهای استودیو این امر محقق نشد. اما خشونت کارتون تازه به نحوی خواهد بود که بینندگان را دو دسته می کند: کسانی که از خشونت شدید مجموعه لذت میبرند و کسانی که از این عناصر شوکه میشوند.
اگر سریال انیمیشنی را به عنوان نقطهی شروع در نظر بگیریم، میتوانید مطمئن باشید که آنها همچنین میتوانند در داستان سرایی خود پیجیدگی بیشتری اضافه کرده و داستانهای غنیتری از بتمن خلق کنند. به خصوص در کنار هم قرار گرفتن این هنرمندان ما را به آیندهی «بتمن: شوالیهی شنل پوش» امیدوار کرده و نوید آن بازراهاندازی را میدهد که کاراکتر بتمن سالها بود به آن نیاز داشت.
همیش لینکلیتر صداپیشهی جدید بتمن است که تلاش کرده تا صدای کوین کانروی را تقلید کند؛ یا حداقل برداشت او از کوین کانروی، اگر او در پیشدرآمدی برای بتمن حضور پیدا میکرد. لینکلیتر برای نقشهایش در فیلم «رکود بزرگ» (The Big Short)، سریال «عشاء ربانی نیمه شب» (Midnight Mass)، «تعقیب» (Manhunt) و سریالهای کمدی «ماجراهای جدید کریستین پیر» (The New Adventures of Old Christine) و «دیوانهها» (The Crazy Ones) و همچنین برای بازی در نقش کلارک دبوسی در سریال «لژیون» (Legion) مارول شناخته میشود.
علاوه بر لینکلیتر، صداپیشگان اصلی مجموعه شامل کریستینا ریچی در نقش کتومن، جیمی چانگ در نقش هارلی کوئین و دیدریک بیدر در نقش دوچهره هستند. ریچی به جز بازی در نقش ونزدی آدامز در فیلم کلاسیک «خانوادهی آدامز» دههی نود، در سریال تازهی «ونزدی» نیز حضور داشت و در نقش یکی از کاراکترهای اصلی «ژاکت زردها» (Yellowjackets) نیز بازی میکند. او در برخی از اپیزودهای «ریک و مورتی» (Rick and Morty) نیز حضوری کوتاه داشته است.
بیدر هم پیش از این صداپیشگی شوالیهی تاریکی را در مجموعههای انیمیشنی «بتمن: شجاع و جسور» (Batman: The Brave and the Bold) و «هارلی کوئین» برعهده داشت و همچنین صداپیشگی کاراکتر لکس لوتر در فیلم «سوپرمن: پسر قرمز» (Superman: Red Son) نیز کار او بود.
جیمز توکر، که یکی از سازندگان اصلی «شجاع و جسور» بوده و روی «شوالیهی شنلپوش» نیز کار کرده است، به تازگی افشا کرده که در ابتدا با انتخاب بیدر به عنوان دوچهره مخالفت کرده؛ زیرا بیدر پیش از این بتمن بوده و چگونه میتوان دوباره او را در کارتون بتمن آورد و کاراکترش را تغییر داد؟ اما توکر پس از دیدن اجرای بیدر در نقش دوچهره حرف خود را پس گرفته و اذعان کرده که در اجرای بیدر هیچ ردی از بتمن دیده نمیشود؛ بلکه بلافاصله هاروی به ذهن آدم میآید.
به جز بازیگران اصلی، اسامی بازیگران دیگری که در کارتون «بتمن: شوالیهی شنلپوش» حضور خواهند داشت معرفی شدهاند، اما اینکه در نقش چه کاراکترهایی بازی میکنند هنوز مشخص نشده است؛ از جمله مینی درایور، مککنا گریس، اریک مورگن استوارت، میشل سی. بونیا، کریستال جوی براون، جان دیماژیو و پل شیر.
دربارهی سازندگان انیمیشن نیز باید گفت به جز تیم، ریوز و توکر، اد برابیکر، دنیل پیپسکی و ریچل راش ریچ جزء سازندگان اصلی مجموعه هستند. برابیکر در کنار گرگ راکا و مارک برناردین نویسندگی «بتمن: شوالیهی شنلپوش» را برعهده داشتهاند که پیش از این هم خودشان داستانهای بتمن زیادی برای دیسی نوشته بودهاند.
خبر ساخت کارتون «بتمن: شوالیهی شنلپوش» اولین بار در سال ۲۰۲۱ میلادی منتشر شد و در ابتدا قرار بود این مجموعهی انیمیشنی برای شبکهی HBO Max ساخته شود. اما در کنار برنامههای دیگری از دنیای بتمن، استودیوی برادران وارنر به خاطر کمبود بودجه ساخت همهی آنها را در آگوست ۲۰۲۲ متوقف کرد؛ از جمله «بتمن کوچولو مبارک» (Merry Little Batman) و «خانوادهی خفاشی» (Bat-Family).
خوشبختانه طرفداران بتمن شانس آوردند و پرایم ویدیو به سرعت هر سه این پروژهها را گرفته و حقوق آنها را در سال ۲۰۲۳ به دست آورد. «بتمن کوچولو مبارک» اولین پروژهی دیسی بود که در دسامبر ۲۰۲۳ از این پلتفرم پخش شد. «شوالیهی شنلپوش» پروژهی بعدی خواهد بود و هنوز خبری از تاریخ انتشار برای «خانوادهی خفاشی» نداریم. پرایم ویدیو سفارش دو فصل برای «بتمن: شوالیهی شنلپوش» داده است که اولین فصل آن ده اپیزود خواهد داشت و همهی آنها در تاریخ یک آگوست امسال (۱۱ مرداد) از پلتفرم پرایم ویدیو منتشر خواهند شد.
تریلری که پرایم ویدیو از «بتمن: شوالیهی شنلپوش» منتشر کرده نشان میدهد که موجودی چون شبح از میان تاریکیها حرکت کرده و سایهی تهدیدآمیز او بر دیوارها و ساختمانهای شهر گاتهام میافتد. با این تصاویر به نظر میرسد این کارتون تازه از کمیک سال ۱۹۸۷ بتمن یعنی «بتمن: سال اول» (Batman: Year One) الهام میگیرد و البته، مجموعهی انیمیشنی اصلی کلاسیک را نیز فراموش نکرده است.
رد انیمیشن دهه نودی را میتوان در جایجای تریلر «بتمن: شوالیهی شنلپوش» دید؛ شاید طراحی کاراکترها فرق کرده باشند، اما کامپیوترها هنوز اندازهی یک اتاق جا میگیرند، همهی تلویزیونها سیاه و سفیدند و تمام گانگسترها مسلسل دستیهای تامسن در دست گرفتهاند.
البته شباهتهای بین «شوالیهی شنلپوش» و «بتمن: مجموعهی انیمیشنی» تصادفی نیست. هردوی آنها از فیلتر بروس تیم رد شدهاند؛ هنرمندی که طراحیهایش مهمترین عامل شهرت مجموعهی کلاسیک انیمیشنی بتمن، سوپرمن (Superman: The Animated Series) و «لیگ عدالت» (Justice League) بود و آنها را به چندی از بهترین انیمیشنهای سریالی مبتنی بر کمیکها تبدیل کرد. تیم به عنوان ناظر هنری اصلی بر «بتمن: شوالیهی شنلپوش» نظارت داشته و در کنار او، جی. جی. آبرامز و مت ریوز به عنوان تهیهکننده روی این سریال انیمیشنی کار کردهاند.
اما در مقام مقایسه میتوان گفت «شوالیهی شنلپوش» بیشترین شباهت را به فیلم «بتمن آغاز میکند» (Batman Begins) کریستوفر نولان دارد که ۱۹ سال پیش اکران شد. فیلم نولان هم از «بتمن: سال اول» الهام گرفته بود و چند هفتهی آغازین تبدیل او به این ابرقهرمان دیسی را نشان میداد.
دنبالهی این فیلم، یعنی «شوالیه تاریکی» (The Dark Knight)، یک سال داستان بتمن را جلو میبرد و او را به عنوان شخصیت افسانهای که میشناسیم به تصویر میکشید که با پلیس کار میکند. رابطهی بتمن به عنوان همکار پلیس گاتهام در فیلم «بتمن» (The Batman) ۲۰۲۲ مت ریوز نیز بررسی شده بود. اما شوالیهی شنلپوش» قرار است اولین مواجهات بتمن با پلیس را به تصویر بکشد؛ نیروی پلیسی که هنوز او را به عنوان قهرمان گاتهام قبول ندارد.
تریلر با بروس وین شروع میشود که با کمک دستیار خود، آلفرد لباس مخصوصش را به تن میکند. این پیشفرض همیشگی بتمن است که مانند آن را در فیلم «بتمن» ۲۰۲۲ ریوز نیز دیده بودیم. بتمن در ابتدا پلیسهایی مانند جیم گوردون و سیاستمدارانی مانند هاروی دنت را به عنوان شرکای مخفی بالقوه در کنارش دارد.
اما اکشن ماجرا به سرعت بالا میگیرد و ما بتمن را میبینیم که در بتموبیل خود در میان پلیسها ویراژ میدهد و آنها به بتمن شلیک میکنند. واضح است که بسیاری از آدمهای قدرتمند شهر نمیخواهند کسانی را ببیند که خودسرانه به مبارزه با جنایتکاران میروند. با این تریلر، به نظر میرسد قرار است بین پلیسها و سیاستمداران اختلاف نظر زیادی وجود داشته باشد.
برخیها بتمن را به عنوان قهرمانی میبینند که میتواند آن کارهایی را بکند که خودشان در فکرش بودند، اما توانایی عملی کردن آن را نداشتند. با این حال، قانون قانون است. این با داستانهایی که در فیلمهای «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان دیده بودیم شباهت پیدا میکند. پلیسها و دیگر رجل در قدرت نمیخواهند بتمن برایشان دستوپاگیر شود و جلوی رسیدن به منافعشان را بگیرد. برخی از شهروندان نیز فکر میکنند روشهای خشن بتمن باعث میشود جنایتکاران گاتهام هم به همان نسبت خشنتر شوند.
در تریلر همچنین میتوانید انواع شرورهای سرکش و معروف دنیای بتمن را ببینید؛ برای مثال، دوچهره (Two-Face) نشان داده میشود که مخصوصا دربارهی ماهیت بتمن و آیندهای که حضور این قهرمان در شهر گاتهام به بار خواهد آورد حرف میزند؛ این در حالی است که خود دوچهره قرار است روح خود را از دست داده و به دشمن شهر تبدیل شود.
همهی اینها به گونهای کنار هم تنظیم شده که نشان دهد شاید فلسفهای که بتمن برای خودش تعیین کرده است آنقدرها هم جواب نمیدهد. البته نمیتوانید توقع همان هاروی دنتی را داشته باشید که پیش از این در داستانهای دیگر بتمن دیدهاید. به نظر میرسد این بار دنت حتی پیش از آنکه به دوچهره تبدیل شود، شرور بزرگتری برای بتمن به حساب میآید.
این رویکرد به کاراکتر هاروی دنت با بتمن کمیک فرق دارد. در مجموعهی انیمیشنی ۱۹۹۲ بتمن هاروی دنت یکی از معدود دوستان بروس وین بود و از بین رفتن صورتش حادثهای تراژیک برای او و بتمن که فکر میکرد در نجات دوستش شکست خورده است. این دوستی البته در کمیکهای مختلف به اشکال گوناگونی به تصویر کشیده شده است؛ اما مثلث بتمن، گوردون و هاروی دنت یکی از آن عناصر کمیکها بود که حتی در فیلم «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان نیز اقتباس شد.
با این حال، رابطهی دنت با بتمن در «شوالیهی شنلپوش» با همیشه متفاوت است. تیم فاش کرده که مجموعهی انیمیشنی تازه هاروی را به عنوان یک دادستان فاسد نشان میدهد که مدتها پیش از آنکه صورتش از بین برود و به صف اول شرورهای دنیای بتمن بپیوندد، با بتمن دشمنی دارد. سپس وقتی روی صورت دنت اسید پاشیده شده و به دوچهره تبدیل میشود، برای اولین بار در زندگیاش، و برای اولین بار در داستانهای بتمن، واقعا با دیگران احساس همدردی میکند. خلاف آنچه فکر میکنید، در «بتمن: شوالیهی شنلپوش» قسمت زخمی صورت دوچهره نمایانگر جنبهی خوب او خواهد بود که به قول بروس تیم، به کاراکتر شاهزاده زوکو از «آواتار: آخرین بادافزار» (Avatar: The Last Airbender) شبیه میشود.
جیمز گوردون که همیشه یکی از متحدین کلیدی بتمن بوده است در این انیمیشن نیز حضور دارد.
در تریلر بتمن به نبرد با گانگسترها و مجرمان مشهور مجموعه میرود. فالکونها، مارونیها و سایر گانگسترها از جمله کسانی هستند که شوالیهی شنلپوش به سراغش خواهد رفت. دشمنان دیگر دنیای بتمن نیز حضور دارند مثل پنگوئن و هارلی کوئین؛ که البته به خودی خود نکتهی جالبی است؛ زیرا، سریال «پنگوئن» خود ریوز قرار است از پلتفرم Max پخش شود. به نظر میرسد هیوگو استرنج نیز در تریلر حضور دارد که البته به خاطر چهرهی کج و معوج او شاید همان کلیفیس (Clayface) باشد که بیش از آنکه بخواهد شبیه یک تودهی گلی متحرک به نظر برسد، چهرهای ترسناک دارد.
در این میان به ویژه حضور دو کاراکتر در سریال تازه برجسته میشود که اولین بار در انیمیشن دهه نود به مخاطبان تلویزیون معرفی شدند: یکی هارلی کوئین و دیگری رنی مونتویا که البته ظاهرشان فرق کرده است. این نسخه از هارلی کوئین مانند یک قاتل واقعی به تصویر کشیده شده. البته مشخص نیست هارلی در «بتمن: شوالیهی شنلپوش» ارتباطی با جوکر پیدا کند، اما او در یکی از صحنهها میگوید شاهان مردهاند و این میتوان نشانهای از هارلی باشد که دیگر میخواهد خودش کنترل اوضاع را به دست بگیرد.
تصاویری که تاکنون از هارلی کوئین در «شوالیهی شنلپوش» دیدهایم هر دو وجه او را، هم به عنوان روانپزشک هارلین کوئینزل و هم شرور بتمن نشان میدهند. اما این نسخه از هارلی کوئین یک تفاوت عمده دارد و آن اینکه هارلی یک زن آسیایی-امریکایی خواهد بود که البته خطرناکتر، آرامتر و حسابشدهتر از هارلیهای سابق دنیای بتمن عمل میکند.
بروس تیم دربارهی تغییر در شخصیت هارلی کوئین توضیح داده است: «من خودم به خلق این شخصیت کمک کردم و بنابراین علاقهی زیادی به او دارم؛ اما فکر کردم شاید پتانسیل بیشتری برای آوردن هارلی به کارتون وجود داشته باشد، البته نه به عنوان دوستدختر جوکر. راه انجامش نیز یک چرخش ۱۸۰درجهای بود. در گذشته هر بار شخصیت دکتر کوئینزل را میدیدیم، او آدمی جدی و آرام بود و وقتی هارلی در او حلول میکرد، تبدیل به یک آدم شوخ با رفتارهای احمقانه میشد. بنابراین فکر کردیم که این بار این جریان را معکوس کنیم. یعنی وقتی او دکتر کوئینزل است کمی و عجیب و بامزه به نظر میرسد و وقتی به هارلی کوئین تبدیل میشود ترسناکتر است.»
همچنین معلوم شده که هارلی کار خود را رها نمیکند تا فقط برود و به یک آدمبد تبدیل شود. در عوض، هارلی به عنوان روانپزشک کار خود را در تیمارستان گاتهام ادامه میدهد و حتی به درمان بروس وین هم میپردازد. این ذهن بتمن را به روی یکی از مهمترین شرورهای داستانش باز میکند و دست بالاتر را به هارلی کوئین میدهد.
با این حساب، به نظر میرسد تمرکز داستان بر جوکر به عنوان شرور اصلی نخواهد بود. اما یک چیز مشخص است و آن اینکه با وجود گانگسترها، شرورها و پلیسهای فاسدی که گاتهام را به آشوب کشاندهاند، حضور بتمن ضروری خواهد بود تا به اوضاع سروسامان دهد.
کتومن (کریستینا ریچی) هم در تریلر دیده میشود که شنل دارد و لباسش یادآور طراحی کاراکتر او از دههی ۱۹۴۰ میلادی و دوران طلایی کمیکهای دیسی است. او را میبینیم که بالای سقف ساختمانی با بتمن مواجه میشود؛ اما طرفداران باید صبر کنند تا ببینند آیا آنها به هویت یکدیگر پی خواهند برد و آیا رابطهای بین بروس و سلینا کایل شکل خواهد گرفت یا نه.
در دوران عصر طلایی کمیکهای بتمن، این قهرمان از احساسات خود نسبت به کتومن دست کشید تا بتواند او را دستگیر کند. اما کتومن همیشه یکی از نقطه ضعفهای بزرگ بتمن بوده است و همین پیشبینی آیندهی این دو نفر را سخت میکند. حضور کتومن البته اتفاقی نیست و ارتباط او با فالکونها و مارونیها در کمیکهای مدرن بتمن نیز وجود دارد. به طور خلاصه کتومن نقش اساسی در بههم ریختن گنگهای گاتهام ایفا میکند و رابطهی او با بتمن نیز همیشه جذاب بوده است.
با اینکه «شوالیهی شنلپوش» شبیه دیگر کارتونهای بتمن به نظر میرسد، اما جنبههای فانتزی نیز در تریلر آن وجود دارد؛ مثل بتمن که از درون مه حرکت کرده و از دست گلولهها جاخالی میدهد. یک صحنه هم بین بروس و آلفرد در جایی مثل جنگل وجود دارد که در آنجا آلفرد با دودی سیاه و از سوی نیرویی ناشناخته مورد حمله قرار میگیرد. البته دشمنهای فراطبیعی در دنیای بتمن چیز تازهای نیست و میتوان به کسانی چون اتریگن روح خبیث اشاره کرد و حتی انیمیشن دهه نودی از این دست موجودات کم نداشت مثل جیسون بلاد و الغولها. فیلم انیمیشنی ۲۰۱۸ «بتمن با گازلایت» (Gotham By Gaslight) نیز به پدیدههای ماورای طبیعی اشاره داشت.
اما در این صحنه چیزی که بیشتر ما را مشتاق دیدن «بتمن: شوالیهی شنلپوش» میکند، ارتباط بین بروس و آلفرد است. درحالی که نیروهای فراطبیعی بتمن را به استفادهی تمام و کمال از قدرتهایش سوق میدهند، اما اگر دشمنان او آلفرد را هدف بگیرند، قضیه حتی از حالت عادی پیچیدهتر میشود. هرگاه بتمن به خاطر پیچیدگیهای احساسی بین تصمیم مبتنی بر عقل یا قلب خود بازمیماند، میتوانید مطمئن باشید که با یک داستان خوب و چندلایه طرف هستید. خانواده هم که همیشه در داستان بتمن نقشی محوری دارد و اگر جان آلفرد به خطر بیفتد، ممکن است آن روی خشنتر بروس وین نیز بالا بزند.
داستان «بتمن: شوالیهی شنلپوش» چیست؟
داستان «بتمن: شوالیهی شنلپوش» در گذشتهای نهکاملا تاریخی در حوالی سال ۱۹۴۰ میلادی اتفاق میافتد. این سریال به طور مشخص بینندگان را با بتمن به روزهای اول حضورش در گاتهام میبرد که یادآوری و ادای احترامی به «بتمن: سال اول» فرانک میلر است. در این دوران پلیسها در شهر گاتهام بتمن را یک جنایتکار تلقی میکردند و شهروندان نیز از کارهای او خسته شده بودند؛ تازه آلفرد هم هنوز موهایش سفید نشده است.
بروس تیم در مصاحبهای با «امپایر» (Empire) توضیح داده که بتمن در این کارتون در ابتدای کار خود است و حتی در قسمت اول هیچکس او را نمیشناسد. تیم «بتمن: شوالیهی شنلپوش» را در مقایسه با کمیک نمادین فرانک میلر و دیوید مازوچلی «سال اول»، به عنوان «هفتهی دوم» توصیف کرده است. کمیک «سال اول» خود در سال ۲۰۱۱ میلادی در قالب انیمیشن اقتباس شده بود.
اما تازگی این بتمن تنها در خامی و بیتجربگی او خلاصه نمیشود؛ بلکه بروس وین «شوالیهی شنلپوش» با هر چیزی که طرفداران تاکنون از بتمن دیدهاند متفاوت خواهد بود. تیم عمدا کاراکتر او را به صورت آدمی ترسناک و ضداجتماعی به تصویر کشیده. او در این باره توضیح داده است: «من میخواستم او [بتمن] عجیب و غریب باشد. مثلا اگر در اتاقی با بتمن تنها افتادهاید، چه کمیسر گوردون باشید، چه باربارا یا رنه مونتویا، احساس راحتی نمیکنید. شما زیرلبی به خودتان میگویید این دیگر کیست؟ این ادا و اطوارهایش دیگر چه معنی دارد؟»
این فضیه حتی برای نزدیکترین همراه بتمن نیز صدق میکند، یعنی خدمتکار وفادار او آلفرد. بتمن در کارتون تازه یاد میگیرد که از تواناییهای آلفرد استفاده کند. او دیگر به چشم یک پدر جانشین به آلفرد نمینگرد؛ بلکه برای بروس آلفرد به یاری تبدیل میشود که در مسیر مبارزه با جرم و جنایت به او نیاز دارد. این یک رویکرد متفاوت به بتمن است که رابطهی او با همراهانش را به نحوی به تصویر میکشد که پیش از این دیده نشده است.
بیانهی رسمی پرایم ویدیو داستان «بتمن: شوالیهی شنلپوش» را اینگونه توصیف کرده است: «تعداد آدمهای فاسد از افراد خوب بالا زده، مجرمان در شهر جولان میدهند، آن هم در حالی که شهروندان قانونمدار شهر گاتهام هر روز در محیطی زندگی میکنند که ترس بر آن حاکم شده است. بروس وین، که در آتش تراژدی آبدیده شده، با نقاب تازهای حلول میکند؛ نقابی کمابیش انسانی، نقاب بتمن. جنگ تکنفرهی او برای عدالت، متحدان غیرمنتظرهای را به سمت او میکشاند، اما اقدامات قهرمانانهی او نیز پیامدهای مرگبار و غیرقابل پیشبینی به دنبال خواهد داشت.»
سازندگان «بتمن: شوالیهی شنلپوش» اصرار دارند که سریال تازه تنها یک بازخوانی صرف از انیمیشن دهه نودی نیست؛ بلکه کارتون جدید یک بتمن کمتجربه را نشان میدهد و متمرکز شدن روی کمیکهای دههی چهل بر این موضوع تأکید دارد؛ به ویژه بر اولین حضور بتمن در سال ۱۹۳۹ میلادی و در شمارهی ۲۷ کمیکهای کارآگاهی (Detective Comics) که بعدها به کمیکهای کارآگاهی بتمن تغییر نام پیدا کرده و در آخر تحت نام دیسی خلاصه شد.
میتوانید سبک نوآر دههی چهل میلادی را در «بتمن: شوالیهی شنلپوش» ببینید.
در «شوالیهی شنلپوش» میبینیم که به جای بتمنی که تیم برای کارتون دهه نود کشیده بود، او حالا قهرمانی است با جثهای معمولیتر که طراحی آن به باب کین و جری رابینسون برمیگردد. یکی دیگر از کاراکترهایی که همه منتظر دیدن او در «بتمن: شوالیهی شنلپوش» بودند، کتومن است که ظاهر او این کاراکتر را به دوران کلاسیکش بازمیگرداند که باری دیگر لباس نمادین بنفش خود را به تن کرده است.
حتی سبک زیباییشناسی «بتمن: شوالیهی شنلپوش» نیز به سبک کلاسیک، نوآر و رترو آیندهنگرانه (Retrofuturism) شباهت دارد که مانند آن را میتوانید در فیلمهایی مثل «کاپیتان اسکای و دنیای فردا» (Sky Captain and the World of Tomorrow) محصول ۲۰۰۴ میلادی و «موشکزن» (The Rocketeer) محصول ۱۹۹۱ پیدا کنید. با این حال، میتوانید مطمئن باشید که سریال انیمیشنی تازه قرار نیست مثل بتمن دوران پدر و مادرتان، یا حتی پدربزرگ و مادربزرگهایتان باشد؛ بلکه ترکیبی است از تمام بتمنهای گذشته، با پیچشی امروزی.
اگر از طرفداران سوپرمن هم باشید، میتوانید «بتمن: شوالیهی شنلپوش» را معادل کارتون «ماجراجوییهای من با سوپرمن» (My Adventures with Superman) تلقی کنید. این مجموعه داستان اولین روزهای سوپرمن و واکنش مردم متروپلیس به او را نشان میدهد. البته به خاطر ماهیت علمی-تخیلی داستان سوپرمن سبک نقاشی این کارتونها به شدت با هم فرق دارند؛ کارتون سوپرمن برای نشان دادن ریشههای این ابرقهرمان زیباییشناسی فضایی و بیگانهها را به تصویر میکشد و در مقابل، ریشههای بتمن او را به دههی چهل میلادی و زیباییشناسی نوآر آن میبرد.
مجموعهی انیمیشنی بتمن نسبت به گذشته خشنتر شده است
مهمترین وجه تمایز «بتمن: شوالیهی شنلپوش» از انیمیشنهای سابق لحن تازهی سریال است. در اوایل تریلر، مصاحبهشوندهای در تلویزیون نشان داده میشود که با لحنی اعتراضی معتقد است «گاتهام دیگر جهنم شده است» که برای پخش برنامهای در شبکهای مثل فاکسبچهها خشنتر از حد معمول به نظر میرسد.
در یکی از صحنهها بتمن با شمشیر مبارزه میکند و میخواهد از شر گروهی از اوباش مختلف خلاص شود. در این جا میتوانید به وضوح ببینید که اسلحههایی که به سمت بتمن نشانه گرفته میشوند حس واقعیتری دارند؛ به ویژه در مقایسه با آنهایی که پیش از این در کارتون قدیمی دیده بودیم و بیشتر حس اسلحههای اسباببازی پلاستیکی داشتند. بتمن همچنین اجساد دو نفر را پیدا میکند که از زمان انفجاری که آنها را به کام مرگ کشانده همچنان چشمهایشان باز مانده و عنکبوتی روی کرهی چشم یکی از این اجساد میخزد.
هر کسی که کارتون قدیمی بتمن را دیده باشد میداند که این برنامه توانایی آن را داشت که هرازگاهی به جنبههای تاریکتر کمیکها سری بزند؛ به ویژه از نظر عمق احساسی و داستانی. اجسادی که جوکر در «بتمن: نقاب شبح» (Batman: Mask of the Phantasm) به جا میگذارد، یا سرنوشت تیم دریک جوان در اسپینآف «بتمن: بازگشت جوکر» (Batman: The Return of the Joker) مثالهایی از میزان خشونتی است که کارتون قدیمی حاضر بود نشان دهد. با این حال، انیمیشن بتمن همچنان برنامهای برای کودکان بود که بعدازظهرها پخش میشد و میزان خشونت آن حد و حدودی داشت.
در مقابل، «بتمن: شوالیهی شنلپوش» در یک پلتفرم پخش آنلاین منتشر میشود که کنار دستش میتوانید سریالهایی مثل «پسران» (The Boys) را ببینید. با توجه به تغییر ذائقهی مخاطب، میتوان قاطعانه گفت که خشونت موجود در مجموعهی سابق دیگر نمیتواند به اندازهی سی سال پیش بیننده را شوکه کند. برای همین تیم و دیگر همکاران او مثل ریوز و آبرامز توانستهاند داستان بتمن را به مسیری تاریکتر و خشنتر ببرند که برای مخاطب بزرگسال محتوای پختهتری ارائه میدهد.
اد برابیکر در مصاحبهای با «کمیک بوک کلاب» توضیح داده که «بتمن: شوالیهی شنلپوش» لحن نوآر و خشونت بصری بیشتری نسبت به انیمیشنهای قبلی بتمن دارد و دیگر اکثریت صحنههای اکشن بیرون از قاب اتفاق نمیافتند؛ بلکه قرار است مشتهای محکمی که به صورت افراد میخورد تمام و کمال نشان داده شوند.
البته بروس تیم در همان دههی نود میخواست همین لحن خشن را در کارتون بتمن پیاده کند؛ اما به دلیل محدودیتهای استودیو این امر محقق نشد. اما خشونت کارتون تازه به نحوی خواهد بود که بینندگان را دو دسته می کند: کسانی که از خشونت شدید مجموعه لذت میبرند و کسانی که از این عناصر شوکه میشوند.
اگر سریال انیمیشنی را به عنوان نقطهی شروع در نظر بگیریم، میتوانید مطمئن باشید که آنها همچنین میتوانند در داستان سرایی خود پیجیدگی بیشتری اضافه کرده و داستانهای غنیتری از بتمن خلق کنند. به خصوص در کنار هم قرار گرفتن این هنرمندان ما را به آیندهی «بتمن: شوالیهی شنل پوش» امیدوار کرده و نوید آن بازراهاندازی را میدهد که کاراکتر بتمن سالها بود به آن نیاز داشت.
صداپیشگان «بتمن: شوالیهی شنلپوش» چه کسانی هستند؟
همیش لینکلیتر صداپیشهی جدید بتمن است که تلاش کرده تا صدای کوین کانروی را تقلید کند؛ یا حداقل برداشت او از کوین کانروی، اگر او در پیشدرآمدی برای بتمن حضور پیدا میکرد. لینکلیتر برای نقشهایش در فیلم «رکود بزرگ» (The Big Short)، سریال «عشاء ربانی نیمه شب» (Midnight Mass)، «تعقیب» (Manhunt) و سریالهای کمدی «ماجراهای جدید کریستین پیر» (The New Adventures of Old Christine) و «دیوانهها» (The Crazy Ones) و همچنین برای بازی در نقش کلارک دبوسی در سریال «لژیون» (Legion) مارول شناخته میشود.
علاوه بر لینکلیتر، صداپیشگان اصلی مجموعه شامل کریستینا ریچی در نقش کتومن، جیمی چانگ در نقش هارلی کوئین و دیدریک بیدر در نقش دوچهره هستند. ریچی به جز بازی در نقش ونزدی آدامز در فیلم کلاسیک «خانوادهی آدامز» دههی نود، در سریال تازهی «ونزدی» نیز حضور داشت و در نقش یکی از کاراکترهای اصلی «ژاکت زردها» (Yellowjackets) نیز بازی میکند. او در برخی از اپیزودهای «ریک و مورتی» (Rick and Morty) نیز حضوری کوتاه داشته است.
بیدر هم پیش از این صداپیشگی شوالیهی تاریکی را در مجموعههای انیمیشنی «بتمن: شجاع و جسور» (Batman: The Brave and the Bold) و «هارلی کوئین» برعهده داشت و همچنین صداپیشگی کاراکتر لکس لوتر در فیلم «سوپرمن: پسر قرمز» (Superman: Red Son) نیز کار او بود.
جیمز توکر، که یکی از سازندگان اصلی «شجاع و جسور» بوده و روی «شوالیهی شنلپوش» نیز کار کرده است، به تازگی افشا کرده که در ابتدا با انتخاب بیدر به عنوان دوچهره مخالفت کرده؛ زیرا بیدر پیش از این بتمن بوده و چگونه میتوان دوباره او را در کارتون بتمن آورد و کاراکترش را تغییر داد؟ اما توکر پس از دیدن اجرای بیدر در نقش دوچهره حرف خود را پس گرفته و اذعان کرده که در اجرای بیدر هیچ ردی از بتمن دیده نمیشود؛ بلکه بلافاصله هاروی به ذهن آدم میآید.
به جز بازیگران اصلی، اسامی بازیگران دیگری که در کارتون «بتمن: شوالیهی شنلپوش» حضور خواهند داشت معرفی شدهاند، اما اینکه در نقش چه کاراکترهایی بازی میکنند هنوز مشخص نشده است؛ از جمله مینی درایور، مککنا گریس، اریک مورگن استوارت، میشل سی. بونیا، کریستال جوی براون، جان دیماژیو و پل شیر.
دربارهی سازندگان انیمیشن نیز باید گفت به جز تیم، ریوز و توکر، اد برابیکر، دنیل پیپسکی و ریچل راش ریچ جزء سازندگان اصلی مجموعه هستند. برابیکر در کنار گرگ راکا و مارک برناردین نویسندگی «بتمن: شوالیهی شنلپوش» را برعهده داشتهاند که پیش از این هم خودشان داستانهای بتمن زیادی برای دیسی نوشته بودهاند.
در مجموعهی تازه هارلین کوئینزل یک روانشناس آسیایی-امریکایی است.
خبر ساخت کارتون «بتمن: شوالیهی شنلپوش» اولین بار در سال ۲۰۲۱ میلادی منتشر شد و در ابتدا قرار بود این مجموعهی انیمیشنی برای شبکهی HBO Max ساخته شود. اما در کنار برنامههای دیگری از دنیای بتمن، استودیوی برادران وارنر به خاطر کمبود بودجه ساخت همهی آنها را در آگوست ۲۰۲۲ متوقف کرد؛ از جمله «بتمن کوچولو مبارک» (Merry Little Batman) و «خانوادهی خفاشی» (Bat-Family).
خوشبختانه طرفداران بتمن شانس آوردند و پرایم ویدیو به سرعت هر سه این پروژهها را گرفته و حقوق آنها را در سال ۲۰۲۳ به دست آورد. «بتمن کوچولو مبارک» اولین پروژهی دیسی بود که در دسامبر ۲۰۲۳ از این پلتفرم پخش شد. «شوالیهی شنلپوش» پروژهی بعدی خواهد بود و هنوز خبری از تاریخ انتشار برای «خانوادهی خفاشی» نداریم. پرایم ویدیو سفارش دو فصل برای «بتمن: شوالیهی شنلپوش» داده است که اولین فصل آن ده اپیزود خواهد داشت و همهی آنها در تاریخ یک آگوست امسال (۱۱ مرداد) از پلتفرم پرایم ویدیو منتشر خواهند شد.
https://teater.ir/news/62983