ستاره‌های زیادی در سینمای هالیوود هستند که هم سن و سال ردکلیف‌اند، مثل رابرت پتینسون، نیکلاس هولت، آستین باتلر و تارون. این‌ها به طور مداوم بین کارهای پرفروش بزرگ و نقش‌های غیرمعمول شخصیت‌محور در رفت و آمدند. با این حال، هیچ یک از آن‌ها به اندازه ردکلیف در رسانه‌های مختلف از خود تنوع و تطبیق‌پذیری نشان نداده‌اند.
چارسو پرس: دنیل ردکلیف در سال‌های نوجوانی با «هری پارتر» بیش از آنچه اکثر مردم در طول عمرشان به چشم می‌بینند، درآمد کسب کرده بود و به شهرتی جهانی رسیده بود. نقش شخصیت اصلی مجموعه کتاب‌های محبوب «هری پارتر» جی کی رولینگ باعث شده بود به طور کلی توجه و وسواس شدیدی نسبت به او وجود داشته باشد و همه‌جا دنبالش کند. هیچ‌کس هرگز حاضر نبود بپذیرد او از مرکز توجه کنار برود. او به عنوان چهره و قهرمان اصای مجموعه «هری پاتر» یکی از مشهورترین بازیگران روی کره زمین بود و تاریخ پر از داستان‌های جوانانی است که در کانون توجه قرار می‌گیرند و بعد نمی‌توانند از آن فراتر روند و پیشرفت کنند. در واقع، جهان آن‌ها را با همان تک نقش مهم به خاطر می‌سپارد و بعد هم فراموش می‌شوند. بازی او در «پسری که زندگی می‌کرد» (The Boy Who Lived)- فیلمی که بعد از «هری پاتر» در آن بازی کرد- هم چندان چنگی به دل نزد؛ خیلی خشک و تصنعی بود. اما او به طریقی موفق شد به جالب‌ترین بازیگر نسل خودش تبدیل شود.

ستاره‌های زیادی در سینمای هالیوود هستند که هم سن و سال ردکلیف‌اند، مثل رابرت پتینسون، نیکلاس هولت، آستین باتلر و تارون. این‌ها به طور مداوم بین کارهای پرفروش بزرگ و نقش‌های غیرمعمول شخصیت‌محور در رفت و آمدند. با این حال، هیچ یک از آن‌ها به اندازه ردکلیف در رسانه‌های مختلف از خود تنوع و تطبیق‌پذیری نشان نداده‌اند. همه تصور می کردند دنیل ردکلیف بعد از «هری پاتر» تا ابد همان در نقش‌های تکراری ظاهر می‌شود و زیر سایه این نقش که حرفه هنری‌ای را ساخت قرار می‌گیرد و هرگز از آن خارج نمی‌شود. البته که این تا اندازه‌ای درست است. چون هر بار صجبت از او به میان می‌آید، اولین چیزی که به ذهن می‌رسد و پیش کشیده می‌شود همین است. مخاطبان سینما در واقع دنیل ردکلیف را با همین نقش هری پاتر می‌شناسند. اما به نظر می‌رسد که او این را به عنوان یک چالش پذیرفته و در تمام سال‌های بعد از «هری پاتر» سعی کرده با پذیرش نقش‌های مختلف در فیلم‌های متفاوت بر آن غلبه کند و از زیر سایه این نقش بیرون بیاید.

دنیل ردکلیف در «هری پاتر» و «شاخ‌ها»

در دنیای سینما، او نقش آلن گینزبرگ شاعر و نویسنده امریکایی را در فیلم محصول ۲۰۱۳ «عزیزانت را بکش» (Kill Your Darlings) به کارگردانی جان کروکیداس و همان سال نقش یک کله‌خر شیطانی را در فیلم کمدی ترسناک «شاخ‌ها» (Horns) بر اساس رمانی به همین نام بازی کرد. سال ۲۰۱۳ سال پرکاری برای ردکلیف بود؛ او در فیلم کمدی رمانتیک «چه می‌شد اگر» (What If) هم بازی کرد. در کمدی درام سورئال محصول ۲۰۱۶ «مرد همه فن حریف» (Swiss Army Man) به کارگردانی دانیل ها نقش یک جسد را بازی کرد و همان سال در فیلم «امپراتوری» (Imperium) در نقش پلیس مخفی با سفیدپوستان نژادپرست همکاری کرد.

ردکلیف در فیلم محصول ۲۰۱۹ «اسلحه‌های آکیمبو» (Guns Akimbo) به کارگردانی جیسن لی هاودن که به دلیل همه‌گیری کووید-۱۹ با شکست مواجه شد، اسلحه به دست شد. در درام زندگی‌نامه‌ای «جنگل» (Jungle) نقش اول را داشت. سال ۲۰۱۸ در «جانور بارکش» (Beast of Burden) به کارگردانی جسپر گانسلانت در نقش خلبان مواد مخدر به آسمان‌ها برده شد. سال ۲۰۲۰ در «فرار از پرتوریا» (Escape from Pretoria) نقش یک زندانی سیاسی اهل آفریقای جنوبی را بازی کرد و سال ۲۰۲۲ در فیلم عجیب و غریب «ویرد: داستان ال یانکوویک» (Weird: The Al Yankovic Story) به کارگردانی اریک اپل، پابلو اسکوبار غول مواد مخدر را به خاطر ربودن مدونا به ضرب گلوله کشت.
در تلویزیون او با جان هام در کمدی سیاه دورانی، «دفترچه یادداشت پزشک جوان» (A Young Doctor’s Notebook) همبازی شد و در هر چهار فصل مجموعه آنتالوژی «معجزه‌گران» (Miracle Workers) نقش شخصیتی کاملاً متفاوت را بازی کرد. دنیل ردکلیف از صحنه هم غافل نبود. در نمایش «چلاق آینیشمان» (The Cripple of Inishmaan) اثر مارتین مک‌دونا، «روزنکرانتز و گیلدنسترن مرده‌اند» نمایشنامه شکسپیری تام استوپارد (Rosencrantz و Guildenstern Are Dead) و نمایش موزیکال استیون سوندهایم «ما با شادی پیش می‌رویم» (Merrily We Roll Along) به روی صحنه رفت؛ آخری برای او جایزه تونی بهترین بازیگر نقش اول مرد را به ارمغان آورد.

بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان


این کارنامه حیرت‌انگیز نشان از آن دارد که دنیل ردکلیف برای تبدیل شدن به یک بازیگر خوب دست به هر گونه تلاشی زده و سعی کرده تمام مدیوم‌ها را امتحان کند. این یعنی آشکارا نمی‌خواسته فقط به نقش هری پاتر محدود شود. با نهایت احترام به ردکلیف باید گفت که هرگز از او به عنوان بهترین بازیگر نسل خود به معنای متعارف یاد نخواهد شد، اما از سوی دیگر، هیچ کس دیگری در سن و سال او نیست که مثل او راه خودش را برود، نقش‌های خاص و عجیب و غریب انتخاب کند و به‌طور قابل‌توجهی سازگار باشد. او به طور مداوم در تمام مدیوم‌های تصویری از سینما و تلویزیون تا صحنه تئاتر فعال بوده و توانایی‌اش را ثابت کرده است. آخرین کار او «دیوید هولمز: پسری که زندگی کرد» (David Holmes: The Boy Who Lived) مستندی درباره دیوید هولمز بدلکار سینما بوده که در جریان تصادفی در دوارن فیلمبردای «هری پاتر و یادگاران مرگ – قسمت اول» (Harry Potter and the Deathly Hallows – Part 1) فلج شد. اما وقتی به کارنامه ردکلیف و آنچه از خود بر جا گذاشته نگاه می‌کنیم بیشتر شبیه مردی است که شکوفا شد.