مارتین اسکورسیزی فیلمسازیست که توجه خاصی به هنرهای دیگر داشته و همیشه بسیار خلاقانه و کارآمد از آنها برای رسیدن به ایدهی فیلمهای خود استفاده میکند. ویژگی و مشخصهی هنر، تولید تجربهی زیباییشناختی است از اینرو آثار دیوید هاکنی، نقاش فضاهای چندبعدی و هنرمند نوآور به عنوان نقطه شروع و سنگبنای ساخت و شکلگیری فیلم «راننده تاکسی» (Taxi Driver) در ذهن اسکورسیزی بود.
چارسو پرس: هاکنی یکی از هنرمندان تحسینبرانگیز نسل خود محسوب میشود. او هرگز خود را پایبند و محدود به یک فرم مشخص نکرد و از استعداد ذاتیاش در هنرهای متعدد مانند نقاشی، چاپ، طراحی و عکاسی بهره برد و زندگی شخصیاش موضوع مستندی در سال ۱۹۷۳ با کارگردانی جک هازان شد. عنوان این مستند از نقاشی هاکنی به همین نام «یک شلپ بزرگتر» (A Begger Splash) گرفته شده و سبک آن با تلفیق عناصر تخیلی و فانتزی، جهانبینی شخصی و حرفهای از هنرمند مورد نظر را ارائه میدهد.
البته بدونشک تریلر جنایی «راننده تاکسی» که داستان آن درباره یک فرد بیخواب است و با تاکسی زرد رنگش در خیابانهای نیویورک گشت میزند و دوستیاش با یک کارگر جنسی کم سن تا نمایشی از یک مبارز سیاسی و برنامهریزیهایش برای یک ترور، مستقیماً از روی بوم برداشته نشده است. اما به وضوح میتوان، تاثیرپذیری از کیفیت، قاببندیها و البته حس و حال جهان آثار دیوید هاکنی را درون فیلم پیدا کرد.
«راننده تاکسی» کاملا مشابه آثار هاکنی نیست، اما در هر صورت عناصر بصری آنها بر قلمروی ذهنی اسکورسیزی تاثیر گذاشتهاند. این فیلم داستانی توسط فیلمنامهنویس پل شریدر نوشته شد و با هنرنمایی نمادین رابرت دنیرو در کنار جودی فاستر به شاهکاری ابدی تبدیل شد. اسکورسیزی دربارهی زیباییشناسی «راننده تاکسی» به انجمن کارگردانان آمریکا گفت: «من به فیلم جک هازان درباره دیوید هاکنی فکر میکردم و یک چیز بسیار عینی درمورد نحوهی قاببندی تصاویر وجود داشت».
با در نظر گرفتن این استدلال که عینیت یکی از روشهای ترجیحی اسکورسیزی برای قاببندی تراویس بیکل در طول فیلم بوده، قطعا میتوان گفت که همچنان تاثیر گرفتن از هاکنی، نادیده گرفتنی نیست. برای نمونه میتوان به زمانی اشاره کرد که راننده تاکسی در انتظار پایان خود غرق در خون حرکت میکند یا حتی فضایی از رئالیسم خارقالعاده همچون آثار هاکنی در حوادث و ماجراهای مختلف قهرمان داستان وجود دارد.
علاوه بر آن احتمالا کلاسیک اسکورسیزی الهام گرفته شده از اشخاص، پرتره و صحنههای زندگی این هنرمند باشد و به طور کل قاعده، معیار و ترکیببندیهای آثار هاکنی را در فیلم احساس میکنیم. بنابراین برای درک و شناخت بیشتر به شما پیشنهاد میدهیم که آثار این هنرمند عجیب و منحصربهفرد را نگاه کنید!
منبع: Faroutmagazine
البته بدونشک تریلر جنایی «راننده تاکسی» که داستان آن درباره یک فرد بیخواب است و با تاکسی زرد رنگش در خیابانهای نیویورک گشت میزند و دوستیاش با یک کارگر جنسی کم سن تا نمایشی از یک مبارز سیاسی و برنامهریزیهایش برای یک ترور، مستقیماً از روی بوم برداشته نشده است. اما به وضوح میتوان، تاثیرپذیری از کیفیت، قاببندیها و البته حس و حال جهان آثار دیوید هاکنی را درون فیلم پیدا کرد.
«راننده تاکسی» کاملا مشابه آثار هاکنی نیست، اما در هر صورت عناصر بصری آنها بر قلمروی ذهنی اسکورسیزی تاثیر گذاشتهاند. این فیلم داستانی توسط فیلمنامهنویس پل شریدر نوشته شد و با هنرنمایی نمادین رابرت دنیرو در کنار جودی فاستر به شاهکاری ابدی تبدیل شد. اسکورسیزی دربارهی زیباییشناسی «راننده تاکسی» به انجمن کارگردانان آمریکا گفت: «من به فیلم جک هازان درباره دیوید هاکنی فکر میکردم و یک چیز بسیار عینی درمورد نحوهی قاببندی تصاویر وجود داشت».
بیشتر بخوانید: ۸ فیلم برتر درباره رانندگان تاکسی که باید تماشا کنید
با در نظر گرفتن این استدلال که عینیت یکی از روشهای ترجیحی اسکورسیزی برای قاببندی تراویس بیکل در طول فیلم بوده، قطعا میتوان گفت که همچنان تاثیر گرفتن از هاکنی، نادیده گرفتنی نیست. برای نمونه میتوان به زمانی اشاره کرد که راننده تاکسی در انتظار پایان خود غرق در خون حرکت میکند یا حتی فضایی از رئالیسم خارقالعاده همچون آثار هاکنی در حوادث و ماجراهای مختلف قهرمان داستان وجود دارد.
علاوه بر آن احتمالا کلاسیک اسکورسیزی الهام گرفته شده از اشخاص، پرتره و صحنههای زندگی این هنرمند باشد و به طور کل قاعده، معیار و ترکیببندیهای آثار هاکنی را در فیلم احساس میکنیم. بنابراین برای درک و شناخت بیشتر به شما پیشنهاد میدهیم که آثار این هنرمند عجیب و منحصربهفرد را نگاه کنید!
منبع: Faroutmagazine
https://teater.ir/news/63192