حالا با تمام تجربیات سه سال اخیر، چه کسانی قرار است بر کرسی ریاست تکیه بزنند؟ اصلا چه افرادی شایستگی دارند تا مسوولیت سنگین حوزه فرهنگ و هنر به آنها واگذار شود؟ وزیر فرهنگ و ارشاد و رییس سازمان سینمایی خوب چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
ما با تورج اصلانی مدیر فیلمبرداری و فیلمساز سینمای ایران گفتوگویی انجام دادیم و این مباحث را با او مطرح کردیم .
بیشتر بخوانید: درخواست شفاف سازی مالی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی
جناب اصلانی اجازه داریم بحث را با سوال شخصی آغاز کنیم؟
بله. خواهش میکنم
شما در انتخابات شرکت کردید؟
خیر.
چرا؟
خاطرم هست یک بار به آقای موسوی رای دادم که تاوانش را دیدیم، و یکبار هم در مرحله اول به آقای روحانی رای دادم. دیگر در انتخابات شرکت نکردم و دراین دوره هم رای ندادم، من جزو آن 60 درصد افراد خاموش جامعه هستم که در انتخابات شرکت نکردند، برای اینکه انقدر مطالباتمان را بیان کردیم و پاسخی نگرفتیم ترجیح دادیم در انتخابات شرکت نکنیم، هم نسل من و هم نسل قبلتر از من آنقدر از مشکلات کشور گفتیم اما با کمال تاسف به حرفهای ما توجه نشد، انگار تنها نگاه آماری به انتخابات میشود و از طرف دیگر آقایان در مراسمها و مقابل دوربینها بسیار خوش بیان هستند ولی وقتی انتخابات تمام میشود و پیروز میدان میشوند ما فیلمسازها میمانیم و وعده و و عیدهایی که شکل اجرایی به خود نمیگیرد. ترجیح دادم در انتخابات شرکت نکنم.
نظرتان درباره شخص آقای پزشکیان چیست؟
در مورد آقای پزشکیان آن طوری که از شواهد معلوم است او به تنوع عقاید اعتقاد دارد، درمناظرهها هم آنچه از منش و اخلاق او مشخص بود مرد راستینی است و این در کنار مردم بودن او بسیار اهمیت دارد. در همین چند روز که ایشان عهدهدار مسوولیت ریاستجمهوری شدند زود است که نظر بدهیم باید مدتی بگذرد تا عملکرد او را قضاوت کنیم. اما آرزو میکنم درحوزه فرهنگ مطالعه بیشتر داشته باشند و خودشان شنونده مشکلات اهالی فرهنگ و هنر باشند . تجربه ثابت کرده رییسجمهور میخواهد مشکلات مردم را برطرف کند اما آن کسانی که به او گزارشهای مشکلات میدهند نکات را به او اشتباه میگویند و در واقع مانعی میشوند تا مسائل مردم حل نشود. معتقدم تشخیص درست بیماری باعث میشود نسخهای دقیق و مناسب برای بیمار تجویز شود، حالا که آقای پزشکیان خودشان پزشک حاذقی هستند میتوانند با تشخیص درست مشکلات حوزههای مختلف کشور راه چارهای درست برای حل آنها بیندیشند . حوزه فرهنگ ما دچار بیماری بدی است نه فقط سینما که تئاتر، ادبیات، نقاشی، تجسمی و موسیقی هم دچار بیماریهای زیادی است. آقای پزشکیان با انتخاب هر متخصصی میتواند باگهای این حوزهها را شناسایی کند، و در مرحله بعد از تشخیص مشکلات، نکته مهم این است که آیا گوش شنوایی برای حل مشکلات وجود دارد؟ به نظرم لازم است که برای رفع این مشکلات حتما حرف متخصصین حوزهها شنیده شود.امیدوارم تیم آقای پزشکیان دراین مسیر موفق باشند معتقدم ما هم باید به آنها کمک کنیم تا بتوانیم دوره سخت را پشت سر بگذاریم.
جناب اصلانی مهمترین مشکلات سینما و مدیران در دولت سیزدهم چه بود؟
ببینید، صریح بگویم که ما وزارت فرهنگ و ارشاد نمیخواهیم، ما وزارت فرهنگ و هنر میخواهیم، مهمترین مشکل مدیران سینما در دولت قبل این بود که پاسخگو نبودند، بیشتر فعالیت درحوزه ارشاد، عقیدتی و دینی بود، در حالی که اگر وزارت فرهنگ و هنر باشد و افراد متخصص پای کار باشند، ما سینماگران حق داریم که در صنعت فرهنگ و هنر فعالیت کنیم و باید تولید اثرگذار داشته باشیم . متاسفانه دولت قبل مسائل سینما را با مباحث عقیدتی گره زده بودند، و اساسا با هر کسی که با آنها و با عقیده آنها موافق بود کار میکردند، کاملا مشهود بود که متخصصان این حرفه را کنار میگذاشتند، بسیاری از سینماگران که بالهای سینما در محافل سینمایی جهانی بودند کنار گذاشتند و یک کلونی داخلی آن هم برای خودشان راه انداختند، این نکته مهمی است که بسیار به سینمای ایران آسیب وارد کرد . نکته دیگر اینکه آنها با سیاستهایشان خیلی از فیلمسازان را ساکت کردند، فیلمهای مبتذل را رواج دادند، سینمای اجتماعی را تخریب کردند طوریکه امروز سینمای ایران از فیلم اجتماعی محروم است، این در حالی است که سینمای اجتماعی، مسالهای کمتر گفته شده و مشکلات اجتماع را بیان میکند تا مسوولان و وجدان آنها را در برابر مشکلات بیدار کند، گروه مدیران قبلی نمیخواستند ما از مشکلات اجتماع امروز حرف بزنیم. به نظر من تا زمانی که از فیلمهای اجتماعی به عنوان سیاهنمایی نام برده میشود من فیلمساز حرفی برای گفتن ندارم، مدیر و رییسی که ارتباطش با جامعه و اجتماع قطع باشد متاسفانه آن مدیر شایسته و مطلوب ریاست نیست، این در حالی است که فیلمهای اجتماعی فقط واقعیت اجتماع را میگویند و وقتی این به عنوان اصل در سینما پذیرفته شود ما فیلمسازها هم در زمینه بحرانها در زمینه آموزش و چه و چه حرفی برای گفتن داریم و میتوانیم حرفمان را بزنیم و راهکار ارایه دهیم.فیلم تخیلی که قرار نیست بسازیم .
باید اذعان داشت که سینمای اجتماعی در سالهای اخیر کارکرد خودش را ازدست داده بود.
تا وقتی که به فیلمهای واقعگرا برچسب سیاهنمایی زده میشود چه توقعی از من فیلمساز اجتماعی دارند؟ اصلا من معتقدم دولت قبل سینمای تماشاچی میخواست نه سینمای مخاطب.
بیشتر بخوانید: وزیر فرهنگ و ارشاد آینده به حضور گروههای متحجر ناآشنا با سینما پایان دهد/ سیستم نظارت و ارزشیابی تغییر کند
بیشتر توضیح میدهید؟
سینما را به شکل شهربازی برای مردم میخواستند، اینکه فیلم تولید کنند و خانوادهها برای گذران وقتشان به سینما بروند حرفی در فیلمها خطاب به کسی گفته نمیشد . سینمای مخاطب یعنی وقتی مردم به سینما میروند که حرفی به آنها گفته شود و مورد خطاب واقع شوند و در پی تصحیح خودشان باشند و به فکر فرو بروند و مشکلات را بتواند در آینده ببینید و حل کنند، به نظر شما خیل فیلمهای کمدی در چند وقت اخیرحرفی برای مردم داشت؟ فیلم اجتماعی خوب چارهاندیشی برای معضلات دارد و مسوولیتی با خودش میآورد، وقتی در حاشیه شهر فقر گریبان مردم را میفشارد، باید کرامت انسانی آنها را حفظ کنیم، نباید این افراد نادیده گرفته شوند و صورت مساله را پاک کنیم و از مشکلات آنها حرفی زده نشود، اتفاقا ما باید فیلم بسازیم فقط برای اینکه نمایندگان و مسوولان کشور ببینند حتی اگر مخاطب سینما این فیلمها را ندیدند. ولی مسوولان آنها ببینند و بدانند مردم چه میکشند، من به شخصه نه به دنبال جایزه هستم و میدانم همکارانم در حوزه اجتماعی که کار میکنند برای جایزه فیلم نمیسازند، آنها برای اینکه مسائل و مشکلات کشور دیده شود فیلم میسازند، نتیجه چه میشود؛ در کشور ما به این فیلمها اهمیتی نمیدهند اما در خارج این نگاه را تشویق میکنند و جایزه میدهند.
نکتهای که کارشناسان زیادی به آن اذعان دارند این است که اگر فیلمسازان از مشکلات اجتماع نگویند و نکات انتقادی در فیلمها بیان نشود چه تصویری از زمان حاضر، برای نسلهای بعد خواهیم داشت؟
من فکر میکنم با نساختن فیلم مشکل اجتماعی و سد مقابل آن قرار دادن هیچ مشکلی حل نمیشود، فیلم انتقادی که برای بهبود اجتماع ساخته میشود باید ساخته شود. متاسفانه طرز فکر مسوولان این است که برای تخریب میسازیم و جلوی آن را گرفتند. انگار ترسی از ساخت فیلم اجتماعی داشتند. در دوسه سال اخیر کاملا محصولاتشان مشخص است، سینمای تکمحصولی، تکسلیقهای. گو اینکه فقط یک عده مخاطب خاص، این سینما دارد، در حالی که هر عقل سلیمی میداند سینما با گونههای مختلف است که نفس میکشد، آنقدر سینما گران شده، آنقدر بخش خصوصی را ترساندند که بخش خصوصی اصلا جرات تولید فیلم ندارد. از طرفی بخش دولتی که هیچ کمکی به فیلمسازان مستقل نمیکند، به نظر من مسوولی که اجتماع خودش را نادیده میگیرد و جلوی پروبال دادن فیلم اجتماعی را میگیرد و اجازه تاثیر سینمای اجتماعی را میگیرد انگار که میخواهد ما فیلمسازان را از سینما دور کند و ما هم به این نقطه میرسیم که حرفی برای گفتن نداریم. میخواهم بگویم ما جزو 60 درصدی هستیم که حرفمان شنیده نمیشود ولی اینجا از آقای پزشکیان میخواهم مسوول باشد و برای پاسخ به شهروندان تلاش کند. ما رییس نمیخواهیم.
جناب اصلانی به نظر شما رییس سازمان سینمایی خوب چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
اولین و مهمترین مساله اینکه مدیر خوب، سینما را با سیاست نیامیزد، اگر یک فرد متخصص برای ریاست سینما انتخاب شود تکلیف ما سینماگران با او مشخص است حرفهای ما با او از جنس سینماست و نه چیز دیگر . به نظر من رییس سازمان سینمایی باید جامعهاش را بشناسد، با طبقات هنر آشنایی داشته باشد، ادبیات بداند، هنرهای تجسمی بداند، با هنر آمیخته باشد و مهمترین نکته اینکه ارتباط جهانی بداند، ما کوپن بسیار گرانقیمتی در جهان داریم که متاسفانه از این کوپن گرانبها استفاده نمیکنیم . میتوانیم با حضور در مجامع جهانی و بینالمللی اعتبار سینمای ایران را بیشتر کنیم، اما ما فیلمسازان به خاطر همان فیلمها به جای تشویق در ایران جریمه میشویم اما در دنیا ارزش و اعتبار کارمان را میدانند. از این حیث معتقدم مدیر سینمایی ما تنبیهگر نباشد توسعهگر باشد. متاسفانه مدیران فعلی سینما تهدیدگر هستند؛ هیچ کمک مالی که به فیلمساز نمیکنند تا میتوانند فیلمسازان و هنرمندان را تهدید میکنند چرا؟
به نظر من اولین کاری که مدیر سینمایی بعد از استقرار در سازمان سینمایی میتواندانجام دهد، اینکه خط قرمزها را برای ما فیلمسازان مشخص کند، چه فیلمی در سینمای ایران میتواند تولید شودکه پخش و حمایت میشود، چه فیلمی در سینمای ایران تولید شود ولی به آن ویترین داده نمیشود، چه فیلمی اصلا نباید در سینمای ایران تولید و پخش شود و فاند سینما اصلا به آن تعلق نمیگیرد.
بیشتر بخوانید: چرا تغییرات در مدیران سینمای ایران ضروری است؟
متناسب با تحولات جامعه قوانین فیلمسازی را بیان کند.
من سینماگر نباید تهدید شوم، من باید خط قرمزها را بدانم ومتناسب با خط قرمزها با سرمایهگذار به نتیجه برسم و از بلاتکلیفی رها شده و فیلم آگاهانه تولید کنم، وقتی سیاستها را شفاف بدانیم مریض نیستیم که سرمایه را دور بریزیم. نمیشود که یکبار پروانه ساخت بگیریم و بعد از تولید پروانه نمایش آن صادر نشود.آنقدر شرایط ساخت فیلم در سینما سخت شده که ژانر در سینما از بین رفته است، فقط سینما یک طعم و یک سلیقه را پوشش میدهد و این بسیار اسفبار است . اصلا مهمترین نکته اینکه باید پروانه ساخت در دولت جدید برچیده شود. همین.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: تینا جلالی