هالیوود در تمام سال‌های فعالیتش ثابت کرده است که یک بیگانه‌ستیزی خاصی دارد. در گذشته و در زمان سینمای کلاسیک حتی برای نقش‌هایی که باید از یک بازیگر غیرامریکایی استفاده می‌کرد هم ترجیح می‌داد یک بازیگر امریکایی را بیاورد و با گریم او را به یک غیرامریکایی تبدیل کند.
چارسو پرس: نمونه فاجعه‌بارش فیلم «صبحانه در تیفانی» (Breakfast at Tiffany’s) بلیک ادواردز و استفاده از میکی رونی در نقش صاحبخانه چینی بداخلاق هالی گولایتلی است که امروز اگرچه یک کلاسیک به‌یادماندنی محسوب می‌شود، مورد خشم و غضب بسیاری از مخاطبان سینما واقع شده است. البته در سال‌های بعد وضع از این بهتر شد اما همچنان مشکل پابرجاست. مثلاً ژانر اکشن مرتبط با هنرهای رزمی از اساس متعلق به سینمای شرق دور است و ستارگان بسیار خوب و ماهری دارد که در سینمای داخلی خودشان فوق‌العاده موفق‌ و تحسین‌شده هستند اما در هالیوود از اعتبار و جایگاه خود فرسنگ‌ها فاصله می‌گیرند. در حقیقت، این ناتوانی یا سیاست هالیوود است که چنین سرنوشتی را برای آن‌ها رقم می‌زند. در عوض، بازیگران امریکایی را تربیت می‌کند تا به رزمی‌کارهای حرفه‌ای تبدیل شوند.

سینمای هالیوود با عملکردش نشان داده است که در استفاده از ستارگان بین‌المللی در ژانر اکشن موفق نبوده است یا نمی‌خواهد که باشد. اگرچه استثنائاتی وجود دارد، شواهد زیادی هم هست که عکس آن را ثابت می‌کند. در مواردی شاید زمانی که این ستارگان به خاطر شاهکارهای ابرقهرمانی‌شان روی پرده نقره‌ای به توجه و موفقیت فرامرزی دست یافتند، از آن‌ها استفاده بهینه کرده باشد اما نتوانسته این موفقیت را تکرار کند. شاید کسی باور نکند که آرنولد شوارتزنگر یکی از نمادین‌ترین چهره‌های سینمای اکشن از معدود بازیگران غیرامریکایی‌ای است که هالیوود در این ژانر از او استفاده درست و متداوم کرده است. شوارتزنگر اتریشی است اما تا سال ۲۰۱۹ حتی در یک فیلم غیرامریکایی هم حضور نداشت. سال ۲۰۱۹ بود که به چین رفت تا در فیلم عجیب و غریب «ماسک آهنین» (Iron Mask) پرده نقره‌ای را با جکی چان شریک شود. بنابراین، کارت شوارتزنگر را هم نمی‌شود بازی کرد.



آرنولد شوارتزنگر بازیگر ژانر اکشن اگرچه اتریشی است، تا سال ۲۰۱۹ حتی در یک فیلم غیرامریکایی هم بازی نکرد.

بنابراین، گزینه مناسبی برای اثبات استفاده درست هالیوود از بازیگران غیرامریکایی ژانر اکشن به حساب نمی‌آیدجیسون استاتهام هم به حساب نمی‌آید، چرا که او بازیگر منزوی محبوب گای ریچی بود که تا وقتی به امریکا نرفته بود، حتی در یک فیلم اکشن هم بازی نکرده بود. تأثیر ژان کلود ون دام هم ناچیز است؛ با توجه به اینکه او به سرعت بعد از موفقیت اولیه در دهه ۱۹۸۰ در دام میان‌مایگی فیلم‌های ویدیوی گرفتار شد و ظرف یک چشم بهم زدن از ستاره اکشن بین‌المللی به بازیگری فراموش‌شده تبدیل شد. جکی چان هم با فیلم‌های اکشنی که ترکیبی از هنرهای رزمی و اسلپ استیک بودند، به موفقیت و شهرت فرامرزی رسید. اما حالا او هفتاد و اندی ساله است و مدت‌هاست که در یک فیلم اکشن امریکایی نقش و حضور مهمی نداشته که بخواهد به اکران گسترده جهانی برسد و همین را می‌توان درباره جت لی هم گفت؛ بازیگری که آمده بود جای جکی چان را بگیرد.

مشکل دیگر این است که این بازیگران دهه‌هاست که در سینما حضور دارند، اما هالیوود در تمام این سال‌ها موفق نشده است بازیگر اکشن بین‌المللی دیگری به جهان معرفی کند. درست است که چو یون فات با فیلم‌های خوب و موفقی مثل «فردایی بهتر» (A Better Tomorrow)، «شهر در آتش» (City on Fire)، «قاتل» (The Killer)، «سرسخت» (Hard Boiled) و «فول کنتاکت» (Full Contact) یکی از قهرمانان افسانه‌ای ژانر اکشن است اما حضورش در هالیوود فاجعه‌بار بود. هیچ‌ یک از تلاش‌های او در سینمای هالیوود به هیچ وجه به یادماندنی نبود، و هیچ‌کس نتوانست بهترین نتیجه را از بازیگری بگیرد که پیش از این کاملاً نشان داده و ثابت کرده بود که یکی از بهترین‌ بازیگران ژانر اکشن است. حتی در سال‌ها اخیر هم تأثیرگذارترین ستارگان اکشن به دلیل سوء استفاده هالیوود از توانایی‌های آشکارشان به کثافت کشیده شدند.

دانی ین هم یکی دیگر از بازیگران غیرامریکایی ژانر اکشن است که نسخه مدرن استیون سگال است. حتی اگر «جان ویک: فصل ۴» (John Wick: Chapter 4) اولین باری بود که به او اجازه داده شد به سبکی که مخاطبان هنگ کنگی چندین دهه شاهد آن بودند، توانایی‌هایش را روی پرده نقره‌ای به نمایش بکشد، و حتی این هم به پیشنهاد خودش اتفاق افتاد. یعنی ایده سازندگان امریکایی «جان ویک» نبود. با این حال، او در این فیلم نقش اول را نداشت، بنابراین او همچنان در جست‌وجوی یک فیلم آمریکایی است که در آن نقش اول را داشته باشد و ناامیدکننده هم نباشد.

با اینکه در «جان ویک: فصل چهارم» دانی ین بازیگر هنگ‌کنگی موفق شد پتانسیل‌های رزمی‌کاری‌اش را نشان دهد اما نقش اول مثل همیشه متعلق به یک امریکایی بود


تونی جا به معنای واقعی کلمه با آتش زدن خود و لگد زدن به سر کسی در فیلم تایلندی محصول ۲۰۲۳ «اونگ-بک: مبارز موای تای» (Ong-Bak: Muay Thai Warrior) توجه‌ها را به خود جلب کرد، اما در سینمای هالیوود حضور ویژه‌ای نداشت. در هفتمین فیلم مجموعه «سریع و خشمگین» (Fast & Furious) نقش یک مرد بی چهره را بازی کرد، در فیلم محصول ۲۰۱۷ «تریپل اکس: بازگشت زندر کیج» (xXx: Return of Xander Cage) با بازی وین دیزل آن گوشه‌ها برای خودش می‌پلکید، در فیلم بد «شکارچی هیولا» (Monster Hunter) با میلا جووویچ همبازی شد و در چهارمین فیلم مجموعه «بی‌مصرف‌ها» (Expendables) با بازی جیسن تاتنهام و مگان فاکس هم نقش فرعی داشت.

در همین چهارمین قسمت مجموعه «بی‌مصرف‌ها» که سیلوستر استالونه هم یکی از ستارگانش است، ایکو اویس، بازیگر رزمی‌کار اندونزیایی در نقش شخصیت شرور تلف شد. فیلم «یورش» (The Raid) که بعدها به مجموعه تبدیل شد، از ورود یک رزمی‌کار قدرتمند و فوق‌العاده ماهر خبر داد که واقعاً می‌توانست بازی کند و احساس هم داشته باشد، چیزی که به سختی می‌توان در فیلم متوسط «مایل ۲۲» (Mile 22) با بازی مارک والبرگ، کمدی رفاقتی غم‌انگیز «استوبر» (Stuber) یا «چشمان مار» (Snake Eyes) اسپین آف کسل‌کننده «جی.آی جو» (G.I. Joe) یافت.

 این بدان معنا نیست که هالیوود باید خودش را به آب و آتش بزند تا این بازیگران را در خودش جا بدهد، اما حقیقتاً در ژانر اکشن می‌توان از این نام‌ها استفاده کرد. تمام نام‌های فوق‌الذکر به دلیل مهارت‌های بسیار ویژه خود به ستاره‌های بین‌المللی در عرصه اکشن تبدیل شدند، اما به هر دلیلی، به محض اینکه به بزرگ‌ترین نظام استودیویی صنعت سینما می‌روند، متوجه می‌شوند که توانایی فوق‌العاده‌شان به هیچ تبدیل می‌شود.