زنان در آستانه فروپاشی عصبی (پدرو آلمودوار، ۱۹۸۸)
این فیلم اولین همکاری باندراس و آلمودوار نیست ولی یکی از اولین‌ها و موفق‌ترین‌هاست. پیا برآشفته از اینکه محبوبش، ایوان، ناگهان او را رها کرده است، سخت در پی برقراری تماس با اوست و در حین این کوشش درمی‌یابد که ایوان از همسر سابقش، لوسیا، پسر بزرگی به نام کارلوس (باندراس) دارد و هم اینک نیز با وکیلی به نام پائولینا ارتباط دارد. این فیلم کاندیدای اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان در سال ۱۹۸۹شد.
دسپرادو (رابرت رودریگز، ۱۹۹۵)
مردی آمریکایی که نامش در طول فیلم گفته نمی‌شود وارد میخانه‌ای در مکزیک می‌شود. او داستانی از یک مرد قدبلند مکزیکی به نام ال ماریاچی (باندراس) که در جعبه گیتارش اسلحه پنهان کرده بود و میخانه‌ای که در آن بوده تعریف می‌کند. در داستان او همه افراد در میخانه به جز خود او توسط آن مرد مکزیکی کشته می‌شوند. همسر ال ماریاچی به دست یک خلاف‌کار به قتل رسیده و ال ماریاچی به دنبال بوچو سردسته خلاف‌کاران می‌گردد تا از او انتقام بگیرد. این فیلم در شهرت بین‌المللی باندراس نقش بسزایی داشت، خصوصا صحنه افتتاحیه آن و اجرای گیتار باندراس.
نقاب زورو (مارتین کمبل، ۱۹۹۸)
دیگو دلاوگا یا همان زورو (آنتونی هاپکینز) مشغول مبارزه با فساد و بی‌عدالتی است. اما در مبارزه با رافائل مونترو شکست می‌خورد. مونترو همسر زورو را می‌کشد و فرزند نوزاد دیگو دلاوگا یعنی النا را با خود می‌برد. بعد از بیست سال دیگو از تبعید در اسپانیا بازمی‌گردد. در این مدت النا (کاترین زیتا جونز) تبدیل به زنی زیبا شده و مونترو کالیفرنیا را به یک منطقه مستقل تبدیل کرده است. برای همین دیگو به دنبال نقشه‌ای برای انتقام است تا اینکه دیگو آلخاندرو مریتا (باندراس) را پیدا می‌کند. او که خود در زمان کودکی زورو را الگوی خود می‌دید، تصمیم می‌گیرد که راه زورو را ادامه دهد. زورو مبارزه را به او می‌آموزد و به جای یک نجیب‌زاده راهی خانه مونترو می‌کند. فیلم لحن کمیک و شوخ‌وشنگی دارد و زیاد خودش را جدی نمی‌گیرد و همین باعث مفرح بودنش می‌شود.
گناه اصلی (مایکل کریستوفر، ۲۰۰۱)
در اواخر قرن نوزدهم میلادی و در کشور کوبا، زن کلاه‌برداری خاطراتش را برای کشیشی بازگو می‌کند. زن کلاه‌بردار (آنجلینا جولی) با کمک همکار خود مردهای ثروتمند را گول می‌زند و ثروت‌شان را بالا می‌کشد. او با مردی تاجر به نام لوئیس وارگاس (باندراس) آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند و به او وابسته می‌شود، ولی با فشار همکارش مجبور می‌شود که همانند اشخاص دیگر اموال او را هم را بالا بکشد و لوئیس از اعتماد به او پشیمان می‌شود.
رنج و گنج (پدرو آلمودوار، ۲۰۱۹)
کارگردان اسپانیایی سالوادور مالیو که به علت ناخوشی‌های متعدد جسمی و روحی به نوعی بازنشسته شده است زندگی خودش را مرور می‌کند و خاطراتی از دوران کودکی، دوران مدرسه، عشق ناکام جوانی و... را به یاد می‌آورد. باندراس و آلمودوار که چندسالی میانه‌شان شکرآب شده بود و با هم کار نمی‌کردند، در این فیلم به هم رجعت کردند. فیلم در واقع شرح رابطه خود باندراس و آلمودوار بود و باندراس در واقع نقش خود آلمودوار را در فیلم بر عهده داشت. استقبالی که از فیلم در زمان اکرانش شد نشان داد که چرا دوستداران سینما سال‌ها منتظر همکاری مجدد این دو با هم بودند.
