در حال حاضر سواد و علم و تجربه‌ی عوامل اجرایی مهم برای تولید تئاتر در ایران وجود ندارد و همه‌ی این‌ها جای خود را به پول داده است؛ به طوری که هیچ‌کس نمی‌تواند بدون سرمایه‌ی اولیه، تئاتر تولید کند و گاهی پس از تولید نیز به همین دلیل (یعنی پول)، هنرمندان مجبور به صرف ‌نظر كردن از ایده‌ها و افکار خود می‌شوند تا شاید بتوانند سرمایه‌ی اولیه را بازگردانند و چه بسا آثارشان در این راه به ابتذال کشیده شود.

چارسو پرس: علی محمدرحیمی، پس از چندین سال دوری از تئاتر به تازگی با نمایش پشت هم‌اندازها در مقام نویسنده، بازی‌گر و كارگردان به صحنه سالن چهارسوی مجموعه‌ی تئاتر شهر بازگشته است. او پیش از این چندین نمایش را نوشته و كارگردانی كرده بود. از جمله این آثار می‌توان به نمایش‌های در [نوشتهی علی محمدرحیمی، سالن نو تئاتر شهر / 1383]، طناب [بر اساس طناب نوشته‌ی آلفرد هیچکاک، سالن شماره‌‌ی دو تئاتر شهر / 1385]، عروسک [نوشته‌ی علی محمدرحیمی، تالار هنر / 1386]، چشم‌اندازی از پل [نوشته‌ی آرتور میلر، سالن نخلستان کیش / 1385]، به من می‌گن مک گنا [نوشته‌ی دان شا، برگردان هوشنگ حسامی، خانه‌ی نمایش / 1387]، مرا با خود می‌برد [نوشته‌ی علی محمدرحیمی، پلاتو مرکزی دانش‌کده‌ی سینما تئاتر دانش‌گاه هنر / 1388]، گلاک [نوشته‌ی علی محمدرحیمی، پلاتو مرکزی دانش‌کده‌ی سینما تئاتر دانش‌گاه هنر / 1395] و پرنده و نی‌لبک [کارگردانی مشترک با بهزاد صدیقی، اجرای عمومی: آمفی تئاتر فرهنگ‌سرای فردوس / 1393] اشاره كرد. در نمایش پشت هم‌اندازها که این شب‌ها با موسیقی نیما عظیمی‌نژاد در تالار چهارسوی تئاتر شهر به روی صحنه می‌رود، علی فروتن، حمید گلی، محمد حاجی‌بابایی، علی محمدرحیمی، مهرداد مسنن، علی‌رضا باقری، امیرحسین فارسی و محمدعلی شریعت بازی می‌کنند. به انگیزه‌ی اجرای این نمایش با علی محمدرحیمی به گفت‌وگو نشستیم كه در ذیل می‌خوانید.

 

ایده‌ی اولیه‌ی نمایش پشت هم‌اندازها از کجا آمد؟ در خصوص روند خلق و تولید نمایش‌نامه توضیحاتی بدهید.

-ایده‌ی اولیه‌ یا بهتر بگویم قصه‌ی نمایش برگرفته از نمایش‌نامه‌ی پاتلن وکیل از نمایش‌نامه‌های قرون وسطاست. تلاش من با وفاداری نود درصدی به قصه‌ی اصلی، نزدیک کردن اجزای دیگر نمایش‌نامه به احوال و شخصیت‌های امروز بود.

 

با توجه به کمدی بودن نمایش‌نامه و انسجام گروه و عوامل اجرایی آیا در روند تمرینات تغییراتی در متن ایجاد دادید یا خیر؟

-نمایش‌نامه در روند تمرینات صرفن تغییرات معمول به لحاظ هارمونی و برخی بداهه‌سازی‌های کلامی و حرکتی بازی‌گران را درخود جای داد و چندین نکته هم در بازبینی سانسور شد؛ اما از تغییراتی که اساس آن کمدی بودن نمایش‌نامه باشد در روند تمرینات پرهیز شد.

 

با توجه به وجود داستانک‌ها و ماجراهای متنوع و متعدد در متن، آیا نگران کم‌رنگ شدن انسجام و روایت اصلی نمایش‌نامه نبودید؟ چگونه این مشکل را حل کردید؟

-داستانک‌های متعدد را که ذات شخصیت‌پردازانه دارد، به بدنه‌ی اصلی قصه اضافه کردم که در روند قصه‌ی اصلی نقش رنگ‌آمیزی دارد و به همین دلیل تقریبن مطمئن بودم که نه تنها پی‌رنگ اصلی را کم‌رنگ نمی‌کند، بل‌که به منطق روایی داستان نیز كمک عمده‌ای كرده است.

 

در نمایش‌نامه به موضوعات اجتماعی و فرهنگی جامعه با نگاهی طنز و کمدی پرداخته شده است. چقدر از این روی‌کرد، حاصل مطالعه و تحقیق بوده و چقدر جنبه خلاقانه و تخیلی داشته است؟

-موضوعات اجتماعی و فرهنگی مطروحه در نمایش‌نامه، موضوعات و معضلاتی پررنگ در جامعه هستند که به صورت انتقادهای ریز و درشت درجامعه جریان دارند؛ بنا بر این نیازی به تحقیقات خاصی نبود که البته برای زدودن تلخی، از عنوان کردن و اجرای آن‌ها از تخیل و خلاقیت بازی‌گران استفاده شد.

 

مخاطب نمایش کیست؟ آیا متن برای مخاطب بزرگ‌سال نوشته شده یا مخاطب نوجوان را مد نظر داشته‌اید؟ درست است که در توضیح پوستر به مخاطب بالای ۱۴ سال اشاره شده، ولی برخی شوخی‌ها و مشخصن بازی‌گران اصلی مخاطب کودک و نوجوان را در نظر دارند. 

- مخاطب این نمایش‌نامه، همه‌ی آدم‌های بالغ هستند که اکنون در ایران و در کف جامعه و نه در اخبار و سخنرانی‌ها زندگی می‌کنند؛ اگر کسی در سن پنج سالگی به بلوغ فکری رسیده و در این جامعه زندگی می‌کند، مخاطب ماست. البته من نمی‌دانم کدام شوخی درکجای نمایش مخاطب خود را کودکان قرارداده است!

 

با توجه به اشارات انتقادی اجتماعی و... که در نمایش می‌بینیم، آنچه بر صحنه اجرا می‌شود، چند درصد از متنی است که قصد داشتید اجرا كنید؟

- اجرایی که روی صحنه شاهد آن هستید، ۹۰ درصد متن است، اما ۶۰ درصد اجرایی‌ست که در ذهن داشتم. مسائل و مشکلات متعددی مانند سرمایه‌ی اولیه، زمان اجرا، مدت تمرین، مشکلات بازی‌گران، محل اجرا، دو اجرایی بودن نمایش و... باعث شد که ۴۰ درصد از ذهنیت من قابلیت اجرایی پیدا نكند.

 

اگر نکته‌ای باقی مانده که در سوآلات اشاره نشده یا مطلب دیگری دارید، بفرمایید.

- به نظرم بحث همیشگی و تکراری حمایت از تئاتر و هنرمندان هم‌چنان وجود دارد که البته دراین مجال نمی‌گنجد؛ اما به‌ طور کلی می‌توانم بگویم در حال حاضر سواد و علم و تجربه‌ی عوامل اجرایی مهم برای تولید تئاتر در ایران وجود ندارد و همه‌ی این‌ها جای خود را به پول داده است؛ به طوری که هیچ‌کس نمی‌تواند بدون سرمایه‌ی اولیه، تئاتر تولید کند و گاهی پس از تولید نیز به همین دلیل (یعنی پول)، هنرمندان مجبور به صرف ‌نظر كردن از ایده‌ها و افکار خود می‌شوند تا شاید بتوانند سرمایه‌ی اولیه را بازگردانند و چه بسا آثارشان در این راه به ابتذال کشیده شود.



نویسنده: رامین فناییان