تاریخ پر از عشق‌های نافرجام است و عشق غلامحسین ساعدی، نویسنده نامدار ایرانی به دختری تبریزی به نام طاهره کوزه‌گرانی هم یکی از آنهاست.

چارسو پرس: دوم آذر سالروز درگذشت نویسنده مطرح ایرانی، غلامحسین ساعدی بود که در زمان حیات خود، بارِ عشق نافرجامی را به دوش کشید که هرگز به وصال آن نرسید و بعد از مرگ او در سال ۱۳۶۴ و مرگ طاهره کوزه‌گرانی در سال ۱۳۸۳، نامه‌های عاشقانه ساعدی به گوزه‌گرانی در کتابی با عنوان «طاهره، طاهره عزیزم» با عنوان فرعی: نامه‌های عاشقانه‌ غلامحسین ساعدی‌ به طاهره کوزه‌گرانی منتشر شد و پرده از این راز طولانی را کنار زد و آن را فاش کرد. این اثر شامل چهل‌ویک نامه‌ عاشقانه، شرح‌حال عاشقی، دل‌تنگی و فراغ این نویسنده‌ بزرگ نسبت به معشوقه‌اش «طاهره» است که او هیچ‌گاه جواب «ساعدی» را نداد. این نویسنده‌ شناخته شده در این اثر احساسات عمیق و نابش را به تصویر کشیده و با نثری خواندنی و روان آن‌ها را برای نسل‌های بعد از خودش به ارث گذاشته است.



این نامه‌ها که در طی سال‌های ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۵ نوشته شده، نشان می‌دهد که ساعدی به شدت طاهره را دوست داشته و به گفته چندی از دوستانش تا آخر عمر به این عشق وفادار مانده است. طاهره در مورد این نامه‌ها و بعضی یادگاری‌های دیگر که آنها را چون گنجینه‌ای حفظ می‌کرده، گفته است که تا وقتی زنده هستم، آنها را به کسی نشان ندهید ولی پس از مرگم هر کاری که دوست داشتید با آنها بکنید. طاهره در آذرماه ۸۳ فوت کرد و در گورستان مارالان تبریز به خاک سپرده شد و روی سنگ گورش این جمله حک شده است: «آرام جای کسی که میان استخوان‌های گوهرمراد آواز می خواند»(گوهرمراد نامه مستعار غلامحسین ساعدی بوده است) نامه‌ها سرشار از احساسات عمیق قلبی است؛ نامه‌هایی که ساعدی طی سال‌ها با همه وجود برای طاهره نوشته به شدت زیبا و احساسی است. طاهره تا پایان عمر به این عشق وفادار ماند اما ساعدی پنج سال پیش از مرگش ازدواج کرد. کتاب فقط شامل نامه‌های یک طرفه ساعدی به طاهره است و جواب نامه‌ها یا داستان این عشق ذکر نشده است. اطلاعات اندکی از وجوه شخصیتی طاهره در دسترس است، این‌که او عکاس بوده و تحصیل کرده بوده است.

بیشتر بخوانید: مطالب مربوط به تئاتر ایران


«مهرداد کامروز»، خواهرزاده‌ طاهره، گفته است: «خاله‌ام سال‌ها در مورد ساعدی سکوت کرد و هیچگاه هم ازدواج نکرد.» او یکی از علل بی‌ثمری عشق ساعدی و طاهره را تفاوت موجود میان خانواده‌ مرفه و طرفدار استبداد کوزه‌گرانی و خانواده‌ متوسط و طرفدار مشروطه ساعدی دانسته است. بنابر گفته خواهرزاده طاهره، فاصله‌ طبقاتی دلیل اصلی به ثمر نرسیدن این رابطه‌ عاشقانه بود: «مادرم می‌گفت مادر ساعدی به این وصلت رضایت نداد. واقعیت دیگری هم بود؛ میان خانواده‌ ما و خانواده‌ ساعدی تفاوت طبقاتی وجود داشت.» خانواده‌ طاهره فئودال بودند و ساعدی یک چپ عاشق پرولتاریا. جد خانواده‌ طاهره، حاج علی کوزه‌کنانی(برادر حاج مهدی کوزه‌کنانی) در حمایت از نیروهای استبداد فعالیت می‌کرد اما خانواده‌ ساعدی قطب مخالف بود؛ پدربزرگ ساعدی، حاج حسن نانوا از مجاهدان مشروطه بود و تفاوت ریشه‌ای میان دو خانواده وجود داشت.