تعداد فیلمهای طولانی افزایش یافته است که هم میتواند اتفاق مثبتی باشد و هم منفی. با وجود این، قابل درک است که چرا بسیاری از سینمادوستان، نسبت به این آثار سینمایی انتقاد دارند زیرا نمیخواهند حدود سه یا چهار ساعت از زمان خود را صرف تماشای یک فیلم کنند. بعضی از این فیلمها، قابل دفاع هستند، مدت زمان طولانی خود را درست و در راستای داستانگویی استفاده میکنند اما بعضی دیگر، تا حدودی سوالبرانگیز هستند.
چارسو پرس: شاید نیازی به گفتن نباشد که «بازه توجه» (Attention span) ما در عصر مدرن، به شدت کوتاه شده است. در دورانی که محتواهای کوتاه حکمرانی میکنند، تقریبا اکثر آدمها علاقهای به دنبال کردن محتواهای طولانیتر مانند مطالعه یا تماشای فیلم بلند ندارند. از سوی دیگر، ظهور سرویسهای استریم هم باعث شده تا تماشای فیلم در خانه، به اندازهی سینما رضایتبخش به نظر برسد و مخاطبان در سالهای اخیر، علاقهی کمتری به سینما رفتن نشان دادهاند. عدم علاقهی آنها میتواند ناشی از کیفیت پایین فیلمها باشد اما یک فاکتور را هم باید در نظر گرفت: افزایش افراطی مدت زمان فیلمها. چرا فیلمهای سالهای اخیر بیش از حد طولانی شدهاند؟
بسیاری از منتقدان، شکست تجاری فیلم «بابیلون» دیمین شزل در سال 2022 را به مدت زمان طولانی آن نسبت دادهاند. سینمادوستان عادی، همواره واکنش مثبت به فیلمهای سه ساعت -یا بیشتر- نشان ندادهاند، خصوصا اگر با شعار «یک حماسهی هالیوودی» تبلیغ شود. با این حال، از زمان «بابیلون»، چندین فیلم به شدت طولانی دیگر هم روی پرده رفتهاند، از جمله «قاتلان ماه گل»، «بروتالیست»، «شرور» و «تلماسه». اینجا ما با دو سوال روبهرو هستیم: در چه صورتی مدت زمان طولانی یک فیلم موجه است؟ و چرا تعداد فیلمهای طولانی افزایش پیدا کرده است؟
در وهلهی اول، میتوان اینگونه برداشت کرد که این فیلمها، در واقع نوعی شورش در مدیوم سینما هستند؛ انتقادی به صبر و حوصلهی کم سینمادوستان در سالهای اخیر. به عبارت دیگر، بعضی از فیلمسازان، آگاهانه فیلم بلند میسازند تا بازه توجه کوتاه مردم را به چالش بکشند و با ویدیوهای تیکتاکی و اینستاگرامی مبارزه کنند. آنها میخواهند مخاطبان را برای مدت طولانیتری در سینما نگه دارند. این رویکرد جالب است، اما مشکل اینجاست که سینمادوستان در همان قدم اول هم علاقهی زیادی به تماشای اکثر فیلمها نشان نمیدهند.
از طرف دیگر، همانطور که بالاتر هم اشاره شد، بعضی از فیلمها به حق و کاملا منطقی از مدت زمان خود استفاده میکنند، مانند «قاتلان ماه گل» که برای روایت داستان مورد نظرش، باید به فیلمی طولانی تبدیل میشد. مارتین اسکورسیزی هم نیازی به توجیه مدت زمان این فیلم ندارد، چون او مارتین اسکورسیزی است! اما فیلمسازان جدید و نوظهوری داریم که کاملا از این رویکرد سوءاستفاده میکنند و اهداف دیگری دارند که اغلب شخصی است.
ما قبلا فیلمهای سه ساعته را با «بزرگان صنعت سینما» مرتبط میدانستیم، مانند فدریکو فلینی، شانتال آکرمن و آکیرا کوروساوا که نبوغ خود را از طریق روایت داستانهای حماسی بزرگ به نمایش میگذاشتند و نشان میدادند که چرا فیلمساز مولف هستند و چه چیزی آنها را از دیگری متمایز میکند. ساخت فیلمهای طولانی در آن دوران، از هر کسی برنمیآمد؛ اگر همه این کار را میکردند، وزن و ارزش خود را از دست میداد. به همین دلیل بود که وقتی متوجه میشدیم یک فیلم طولانی است، حدس میزدیم که فیلم خوب یا مهمی است و ارزش تماشا دارد.
بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان
اما امروزه، به نظر میرسد که فیلمهای طولانی معنای خود را از دست دادهاند؛ بسیاری از فیلمسازان پروژههای طولانی را ظاهرا به خاطر پرستیژ کارگردانی میکنند، یا به خاطر اینکه ارتباط ما با قهرمان قصه را تحت تاثیر قرار دهند (کافی است نگاهی به طولانیترین فیلمهای جهان داشته باشید). فیلم «بروتالیست» که از نامزدهای اسکار 2025 است و شانس بالایی برای کسب جایزه بهترین فیلم دارد، یکی از این آثار طولانی است که اگرچه مدت زمان آن را به دلیل ترفندهای فیلمساز احساس نمیکنید اما حتما از خودتان میپرسید که چرا قصهاش تا این اندازه کش داده شده. فیلمساز آگاهانه، قصه را کند میکند، تا ما را مجبور کند تا با شخصیت اصلی بیشتر وقت بگذرانیم تا اینگونه با او ارتباط برقرار کنیم.
افزون بر این، مدت زمان بیش از حد برخی از این پروژهها میتواند فرار نویسنده از خلق شخصیتهای عمیق و خطوط داستانی معنادار باشد. به جای آن، نویسنده، دهها طرح داستانی کوچک و اغلب بیمعنا را کنار هم قرار میدهد تا حس ارتباط با افراد روی صفحه را به مخاطب القا کند. با خلق چیزی طولانی و غیرقابل فرار، شما ناخواسته جذب آن میشوید، زیرا پس از پس از گذراندن سه ساعت و نیم با شخصیت آدرین برودی به جای 90 دقیقه، همدردی بیشتری با او خواهید داشت. این همان چیزی است که باعث میشود سریالهای درجهدو یا حتی آبکی جذاب شوند، چون با شخصیتها وقت بیشتری میگذرانید و به آنها نزدیک میشوید. «بروتالیست» فیلم خوبی است اما در عین حال، اصرار آن برای اینکه به ما اثبات کند «حماسی» است، توی ذوق میزند. فیلم میخواهد ما را فریب دهد که عمیق و جدی است. اگر همین فیلم دو ساعته تمام میشد، قطعا حس متفاوتی به مخاطب منتقل میکرد.
هر فیلمی، جذابیت خاص خودش را دارد اما استفاده از تاکنیکهای گولزننده برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب، هرگز اتفاق مثبتی نیست، از انتخاب موسیقیهای دراماتیک تا زوایای دوربین ادایی تا مدت زمان طولانی و سوءاستفاده از سوژههای حساسیتزا. بله، فیلمهایی مانند «قاتلان ماه گل» از زمان طولانی خود به بهترین نحو استفاده میکنند اما برخی از فیلمسازان، فیلم طولانی میسازند تا برچسب «حماسی» بر آثارشان حک شود، غافل از اینکه یک فیلم توخالی، حتی اگر در لحظه هم مورد توجه قرار بگیرد، در گذر زمان به کلی فراموش خواهد شد.
https://teater.ir/news/69275