چارسو پرس دو سال پیش، یک تراژدی توجه جهان را به خود جلب کرد؛ اما نه لزوماً با همدلی. زیردریایی تایتان در مسیر سفر به محل غرقشدهی تایتانیک، دچار انفجار فاجعهبار شد و پنج سرنشین آن، از جمله «استاکتون راش»، مدیرعامل و همبنیانگذار شرکت «اوشنگیت»، جان باختند. در حالیکه تأیید این فاجعه زمانبر بود، روایت اصلی بهسرعت شکل گرفت: مردی ماجراجو و خودشیفته که هشدارهای کارشناسان را نادیده گرفت و مسافران ثروتمندش را به کام مرگ کشاند.
ساختن با خطر: ماجراجویی به قیمت جان
استاکتون راش، بهجای پیروی از استانداردهای ایمنی، از قوانین فرار کرد. او مقررات آمریکا را «مانعی بیدلیل در برابر نوآوری تجاری» میدانست و این ایده را با جان خود آزمود. مستند «تایتان: فاجعه اوشنگیت» به کارگردانی مارک مونرو، بدون تلطیف واقعیتها، این روایت را تأیید میکند.
راش با اعتمادبهنفسی بیحد در مصاحبهها ظاهر میشود؛ اما روایت همکاران سابقش تصویر دیگری از او میسازد — مردی خودشیفته، عاشق مقایسه با جف بزوس و ایلان ماسک، که انتقادها را با تهدید و اخراج پاسخ میداد. صداقت تکاندهنده مدیر عملیات سابق شرکت، دیوید لاکریج، در مستند برجسته است: «راش دنبال شهرت بود — و به آن رسید.»
نقد فیلم مستند «Militantropos»؛ دفاعی پرشور و فرمگرایانه از مردم اوکراین در برابر جنگ
فریب تکنولوژی: ساختار خطرناک زیردریایی
راش بهجای استفاده از تیتانیوم برای بدنهی زیردریایی، به سراغ الیاف کربن رفت — مادهای که پیشتر هرگز برای چنین عمقی استفاده نشده بود. هشدارهایی نظیر صدای شکستن الیاف تحت فشار، به جای رفع نگرانیها، به ابزار بیاثر گوشدادن تبدیل شد. این صداها در مستند پخش میشوند و حس گیر افتادن در یک جعبهی در حال انفجار را القا میکنند.
با اجتناب عمدی از بررسی ایمنی، ثبت بینالمللی و هرگونه نظارت، او عملاً در خلأ قانونی حرکت میکرد. بسیاری از کارکنان باتجربه، پس از هشدارهای بینتیجه، اخراج یا مجبور به استعفا شدند. در نهایت، افراد بیتجربه جایگزین آنان شدند.
سقوط اجتنابناپذیر: هشدارهایی که شنیده نشدند
زیردریایی تایتان در طی دو سال پنج سفر موفق انجام داده بود؛ اما کارشناسان بارها اعلام کرده بودند که شکست ساختاری تنها «مسئلهی زمان» است. راش این هشدارها را نادیده گرفت. او حتی در مصاحبهای تلویزیونی گفت: «شانس، قدرت برتر شمارهی یک است.»
در ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳، در نخستین سفر فصل سوم، این «قدرت برتر» پایان یافت. پنج مسافر، از جمله خود راش، «پل-آنری نرژولت» متخصص مشهور تایتانیک، ماجراجوی بریتانیایی «هامیش هاردینگ»، تاجر پاکستانی «شهزاده داوود» و پسر ۱۹ سالهاش، «سلیمان» کشته شدند. همهی مسافران پیش از سفر، فرمهایی را امضا کرده بودند که بارها احتمال مرگ را یادآور میشد.
روایت مستند: مهیج، اما کمی کشدار
مستند در بسیاری لحظات پرتنش است؛ بهویژه با شهادتها و آرشیوهای ویدئویی با کیفیت. اما در بخش پایانی، از شدت و ضرباهنگ داستان کاسته میشود؛ شاید بهدلیل نبود ویدئو یا صوتی از لحظات پایانی زیردریایی، یا اینکه بیشتر تمرکز روی راش و نرژولت است و درباره دیگر قربانیان اطلاعات زیادی ارائه نمیشود.
گواهیها و مصاحبهها در مقطعی تکراری میشوند و شاید میشد مستند را با تدوینی تیزتر، مؤثرتر ساخت. با این حال، موسیقی اورجینال اندرو اسکیت و ناتان کلاین با فضایی حزنانگیز، حس تهدید را بهخوبی منتقل میکند.
نتیجهگیری: بین آرمان و غرور
مستند «تایتان: فاجعه اوشنگیت» نهفقط بازگویی یک حادثهی تلخ، بلکه نمادی از تنش میان جاهطلبی تکنولوژیک و مسئولیتپذیری انسانیست. مرز باریک میان نوآوری و بیملاحظگی، در این روایت تصویری، با شفافیت و دقت به تصویر کشیده میشود. تماشای این مستند، تنها با حس اندوه برای جانباختگان همراه نیست، بلکه بیننده را وامیدارد تا به این بیندیشد که در عصری که نوآوری و خودنمایی درهمتنیدهاند، کجا باید ایستاد و گفت: کافیست.منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند