فیلم Off the Grid با بازی جاش دوهامل، تلاش می‌کند اثری در سبک اکشن بقا (Survival Thriller) باشد، اما آن‌قدر در کلیشه‌ها، شخصیت‌پردازی ضعیف و اکشن‌های بی‌رمق غرق می‌شود که حتی حضور یک قهرمان تنها در دل طبیعت هم نمی‌تواند آن را نجات دهد.
چارسو پرس: در دنیای فیلم‌های اکشن، مخصوصاً آن‌هایی که با تم "فرار از سیستم"، "زندگی در دل طبیعت" یا "قهرمان تک‌رو" ساخته می‌شوند، همیشه جایی برای خلق هیجان، تنش و شخصیت‌های به‌یادماندنی وجود دارد. از رمبوی افسانه‌ای گرفته تا شکارچیان تنها در دل برف و جنگل، این ژانر پتانسیل بالایی دارد — اما فقط وقتی که فرمولش درست پیاده شود.

فیلم Off the Grid یکی از تازه‌ترین تلاش‌ها برای جان‌بخشی دوباره به این ژانر است؛ با حضور بازیگری نسبتاً شناخته‌شده یعنی جاش دوهامل و کارگردانی جانی مارتین. اما آیا این تلاش موفق از آب درآمده یا مثل خیلی از آثار فرمول‌زده‌ی این سال‌ها، در همان نیمه راه کم می‌آورد؟

در این نقد به‌صورت مفصل بررسی می‌کنیم که چرا Off the Grid نتوانست حتی در میان آثار متوسط اکشن، جایگاه قابل دفاعی پیدا کند.

آغاز یک سفر تکراری

از همان دقایق ابتدایی فیلم Off the Grid، مشخص است با چه چیزی طرف هستیم: داستان مردی که علیه سیستم می‌شورد، به دل طبیعت می‌زند، و با ابزار ابتدایی در برابر نیروهای تا دندان مسلح مقاومت می‌کند. فرمولی که شاید در دهه ۸۰ میلادی جواب می‌داد، اما امروز اگر نویسنده و کارگردان چیزی فراتر از این کلیشه‌ها ارائه نکنند، خیلی زود مخاطب را خسته خواهد کرد. متأسفانه، جانی مارتین به عنوان کارگردان و تیم نویسندگی این فیلم، دقیقاً در همین تله افتاده‌اند.

قهرمانی که تنهاست... اما چرا باید برایش اهمیت بدهیم؟

جاش دوهامل در نقش "گای" بد نیست. بازی‌اش را بلد است، فیزیک مناسبی برای نقش دارد و تلاش می‌کند چیزی شبیه «رمبوی امروزی» باشد. اما مشکل اینجاست که شخصیت "گای" به‌طرز دردناکی سطحی و پرداخت‌نشده است. فیلم هیچ تلاشی برای ساخت عمق درونی او نمی‌کند. فقط می‌دانیم که او دانشمندی بوده، فهمیده شرکتش قصد دارد اختراعش را تسلیحاتی کند، و حالا فرار کرده و در طبیعت زندگی می‌کند.


نه گذشته‌ای داریم که به ما انگیزه‌های شخصیت را نشان دهد، نه رابطه‌ای احساسی که حس همدلی ایجاد کند. حتی آن چند صحنه‌ای که با شخصیت‌هایی مثل "چیس" (نوجوان باهوش فروشگاه) یا "خوزه" (زن لاتینای مهمان‌خانه‌دار) دارد، بیشتر به «تیک زدن» لیست اجزای استاندارد فیلم‌نامه شبیه است تا ارتباط واقعی.


بیشتر بخوانید: نقد فیلم «بدون اجاره»: کمدی تلخ‌وشیرین درباره دوستی، بی‌خانمانی و بحران مالی نسل امروز


شرورهایی از جنس پارودی

فیلم‌های اکشن همیشه به یک آنتاگونیست قوی نیاز دارند. اینجا اما با "مارکوس" طرف هستیم؛ مزدوری با قیافه‌ای ترکیبی از آنتون چیگور و اسنیپ، ولی با کاریزمایی نزدیک به صفر. از همان صحنه اول، که می‌فهمیم گای قراره توی آخر فیلم مارکوس رو تیکه‌پاره کنه، تمام حس تعلیق داستانی دود می‌شه می‌ره هوا. چرا باید نگران رویارویی این دو نفر باشیم وقتی نتیجه‌اش رو قبل از شروع ماجرا می‌دونیم؟


مارکوس و دار و دسته‌اش — که بیشتر شبیه «مزدوران کرایه‌ای کارتونی» هستند — نه فقط تهدیدی واقعی نیستند، بلکه بعضی‌ وقت‌ها به حدی دست‌پاچه و بی‌دقتند که آدم یاد فیلم‌های اکشن طنز مثل Hot Shots 2 می‌افته.

کشمکش‌های سطحی، اکشن‌های بی‌جان

بخش زیادی از فیلم به زندگی روزمره گای در دل جنگل می‌گذره؛ چوب می‌شکنه، تله می‌ذاره، با تبر برگ می‌زنه، باز چوب می‌شکنه، Red Bull می‌خوره... و خب، بعدش هم با بدمن‌ها درگیر می‌شه. مشکل اینجاست که هیچ‌کدوم از صحنه‌های درگیری یا تعقیب‌وگریز، نه طراحی خوبی دارند، نه تنش کافی. صحنه‌ها معمولاً کوتاه، کات‌خورده و بی‌رمق‌اند.

کارگردان حتی از طبیعت وحشی و فضای بسته‌ی جنگل هم استفاده دراماتیک نمی‌کنه. نه نورپردازی خاصی داریم، نه زاویه دوربین خلاقانه‌ای. سرتاسر فیلم، حس می‌کنی که انگار با یک اپیزود طولانی از سریال‌های ارزان‌قیمت طرفی.

طنز ناخواسته؛ تنها نقطه قوت فیلم؟

تنها چیزی که گهگاه تماشای Off the Grid را از حالت شکنجه خارج می‌کند، طنز ناخواسته فیلم است. مثل جایی که "رانیش" (با بازی گرگ کینر) به کلانتر توضیح می‌دهد که مارکوس در حال فیلم‌برداری از درخت‌هاست و اضافه می‌کند: «آره، طرف یک آرتیسته... رابرت برسونِ واقعی!» این دیالوگ، در دل یک فیلم جدی و بی‌نمک، حکم نور در تاریکی را دارد.


بیشتر بخوانید: نقد فیلم «The Best You Can» | وقتی پیری مانع عشق نمی‌شود


جمع‌بندی: فرمولی برای فراموشی

Off the Grid با تمام تلاش‌هایش برای ساخت یک تریلر بقا محور، بیشتر به یک پروژه‌ی سفارش‌محور یا حتی تولید شده توسط هوش مصنوعی شباهت دارد. فیلم‌نامه‌ی ضعیف، شخصیت‌های کلیشه‌ای، نبود تنش واقعی و صحنه‌های اکشن بی‌روح باعث شده‌اند این فیلم نه‌تنها هیجان‌انگیز نباشد، بلکه خیلی زود از ذهن تماشاگر پاک شود.


اگر دنبال یک اکشن پرادویه با داستان مهیج و شخصیت‌های باورپذیر هستید، Off the Grid نه‌تنها ناامیدتان می‌کند، بلکه شاید باعث شود قدر فیلم‌های سطح متوسط را هم بیشتر بدانید.


 Off the Grid نه تنها نتوانست از پتانسیل ژانر تریلر بقامحور استفاده کند، بلکه به نمونه‌ای واضح از این تبدیل شد که تکیه بر کلیشه‌ها و نبود نوآوری چگونه می‌تواند یک فیلم را به اثری فراموش‌شدنی بدل کند.

با اینکه جاش دوهامل سعی خودش را کرده، و حضور چند چهره‌ی آشنا مثل گرگ کینر و پیتر استورمار کمی به فیلم رنگ و لعاب داده، اما بدون داستانی منسجم، شخصیت‌پردازی عمیق و اکشن‌هایی درست طراحی‌شده، هیچ‌کدام از این‌ها به تنهایی کافی نیست.

اگر تنها هدف‌تان دیدن یک فیلم اکشن ساده و بی‌دردسر برای گذر زمان است، شاید Off the Grid جواب دهد — ولی اگر دنبال چیزی با کیفیت، هیجان و عمق هستید، پیشنهاد می‌کنم به سراغ گزینه‌های بهتری در همین ژانر بروید.

منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند