مستند «مدرسه سازماندهی تونی کِید بامبارا» به کارگردانی لوئیس مسایا، پرتره‌ای زنده و متفاوت از نویسنده، فعال سیاسی و مستندساز برجسته‌ای است که به جای تبدیل شدن به یک اسطوره دور از دسترس، به انسانی واقعی و الهام‌بخش در قلب روایت بدل می‌شود.

چارسو پرس: در مستند «مدرسه سازماندهی تونی کِید بامبارا» (TCB – The Toni Cade Bambara School of Organizing)، کارگردانان لوئیس مسایا و مونیکا هنریکز از دام رایجی که بسیاری از فیلم‌سازان زندگینامه‌ای در آن گرفتار می‌شوند، با مهارت عبور کرده‌اند. بسیاری از مستندهای بیوگرافی، در تلاش برای روایت یک زندگی کامل در کمتر از دو ساعت، به خلاصه‌ای شبیه ویکی‌پدیا تبدیل می‌شوند. اما این فیلم، مسیر متفاوتی را طی می‌کند.


تونی کِید بامبارا نویسنده آثاری چون «گوریل عزیزم» و «نمک‌خورها»، مستندسازی درباره شخصیت‌هایی چون اسکار میشو و دبلیو. ای. بی. دو بویس، و از فعالان اجتماعی، ویراستاران ادبی و استادان دانشگاه شناخته‌شده بود. مجموعه‌ای از دستاوردهایی که به‌راحتی می‌توانند روایت را سنگین و پراکنده کنند، اما این مستند با تمرکز بر چرایی اهمیت زندگی و کار بامبارا، اثری صمیمی و انسانی خلق کرده که از زبان کسانی روایت می‌شود که او را خوب می‌شناختند و عمیقاً دوستش داشتند. نتیجه، تصویری زنده و ملموس از حضور بامباراست؛ انگار مخاطب در کنار او نشسته است.


بیشتر بخوانید: نقد فیلم مستند «تورا!» | چهره پنهان یک الهه سینمای«B-Movie» افسانه‌ای


فیلم که برنده دو جایزه مستند از جشنواره فیلم BlackStar شده، با دوران کودکی بامبارا در هارلم آغاز می‌شود و به‌ترتیب زمانی، مسیر زندگی‌اش از دوران دانشگاه، استقلال در نیویورک، تا تبدیل شدنش به نویسنده، مقاله‌نویس و فیلم‌سازی تأثیرگذار را مرور می‌کند. فیلم زمان قابل توجهی را به کتاب تأثیرگذار او در سال ۱۹۷۰، «زن سیاه‌پوست»، اختصاص می‌دهد؛ اثری که نوشته‌هایی از آدری لُرد، نیکی جیووانی و آلیس واکر را دربرمی‌گیرد و بر نسل‌های متعددی از زنان سیاه‌پوست تأثیر گذاشته است.


این مستند تنها روایت زندگی از تولد تا مرگ نیست. حتی برخی از نقاط عطف زندگی بامبارا و آثار مهمش تنها به‌صورت گذرا ذکر می‌شوند. اما همان‌طور که از عنوان فیلم برمی‌آید، تمرکز اصلی بر نحوه‌ی تأثیرگذاری او در جامعه و الهام‌بخشی‌اش در مسیر تغییر اجتماعی است؛ الگویی برای چگونگی زیستن با معنا.


فیلم با بهره‌گیری از ابزارهای مختلف مستندسازی از جمله تصاویر آرشیوی، صداهای ضبط‌شده، عکس‌ها و انیمیشن، روایتی چندلایه و پرانرژی از زندگی بامبارا ارائه می‌دهد. اما نکته‌ای که آن را از دیگر آثار مشابه متمایز می‌کند، استفاده‌ی خلاقانه و انسانی از این ابزارهاست. این اثر، به جای قدیس‌سازی، بامبارا را انسانی آزاد، فعال و الهام‌بخش نشان می‌دهد که در مسیر زندگی‌اش، دیگران را نیز به حرکت واداشته است.


یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت فیلم، انتخاب هوشمندانه مصاحبه‌شوندگان است: خانواده، شاگردان، دوستان، نویسندگان، مورخان، ویراستاران و فعالانی که در طول زندگی با بامبارا در تماس بودند. این افراد نه‌تنها او را می‌شناختند، بلکه داستان‌گویان ماهری هستند. در میان آن‌ها نام‌هایی چون تونی موریسون، برنده نوبل ادبیات، هایلی گریما فیلم‌ساز و نیکی فینی شاعر به چشم می‌خورد. آن‌ها از حضور بامبارا، حالت چهره‌اش، مدل مو، لباس، و حس و انرژی او صحبت می‌کنند؛ و درنهایت تصویری کامل از زنی ارائه می‌دهند که فراتر از فعالیت‌هایش، خود زندگی بود.


بیشتر بخوانید: نقد فیلم «Better Go Mad in the Wild» | در ستایش دیوانگی و دوری از شهر: سفری به جهان فراموش‌شده‌ی دو برادر در طبیعت


در ادامه فیلم، خود لوئیس مسایا نیز مقابل دوربین ظاهر می‌شود و با صدایی سرشار از عشق و اندوه، از نخستین دیدارش با بامبارا می‌گوید. همین بخش است که دلیل ساخت این مستند را روشن می‌سازد: این فیلم ادای دِینی است به انسانی که راهی برای زیستن نشان داد، و اکنون، این تجربه به مخاطب منتقل می‌شود تا شاید او نیز الهام بگیرد. تدوین هوشمندانه فیلم، از تبدیل آن به اثری صرفاً احساسی جلوگیری کرده و نتیجه، مستندی سرگرم‌کننده و آموزنده شده است.


موسیقی جروم جنینگز در کنار تصاویر، مخاطب را به زمان و مکان‌هایی می‌برد که بامبارا در آن‌ها زندگی و فعالیت می‌کرد. هرچند برخی لحظات فیلم اندکی ساختگی به نظر می‌رسد — مانند صحنه‌هایی که دوستان قدیمی‌اش عکس‌ها را نگاه می‌کنند یا گفت‌وگویی سه‌نفره در اتاق تدوین — اما این موارد اندک از قدرت کلی روایت نمی‌کاهند.


فیلمی که ساخت آن دهه‌ها طول کشیده، اکنون در بهترین زمان ممکن منتشر شده است. مسایا بخش‌هایی از مصاحبه با بامبارا را پیش از درگذشتش در سال ۱۹۹۵ ضبط کرده بود. در دورانی که جهان با بحران‌های اجتماعی و سیاسی مواجه است، الگوهایی مانند بامبارا بیش از همیشه مورد نیازند — و این مستند، تصویری روشن از چنین الگویی ارائه می‌دهد.


منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند