مستندساز پرکار، الکساندر او. فیلیپ، در تازهترین اثر خود با عنوان «سرگیجه کیم نواک» (Kim Novak's Vertigo)، تصویری صمیمی و خودمانی از این بازیگر افسانهای دوران طلایی هالیوود ارائه میدهد. این فیلم که پس از سالها کنارهگیری نواک از سینما ساخته شده، نه تنها به میراث او میپردازد، بلکه به سکوتهای معنادار و خاطرات شخصی او نیز نزدیک میشود.
چارسو پرس: الکساندر او. فیلیپ، مستندساز پرکار عاشق سینما، در تازهترین اثرش تصویری صمیمی و خودمانی از کیم نواک ارائه میدهد؛ اثری که اگرچه ساختاری ساده دارد و بیشتر بهدنبال همراهی با سوژه است، اما همین نزدیکی به بازیگر افسانهای دوران طلایی هالیوود کافی است تا مخاطب را جذب کند.
پس از سالها کنارهگیری از سینما و زندگی در انزوا، نواک در سال ۲۰۱۴ با حضور بهعنوان یکی از اهداکنندگان جوایز اسکار دوباره به چشم آمد؛ بازگشتی که برای دوستداران سینمای کلاسیک شادیآفرین بود اما در همان حال فرصتی برای رسانههای زرد و شبکههای اجتماعی ایجاد کرد تا ظاهر و صدای او را بهشدت مورد تمسخر قرار دهند. حتی دونالد ترامپ نیز با بیرحمی به او تاخت. نواک اما با واکنشی محترمانه علیه قلدری و تبعیض سنی نشان داد که زنستیزی هالیوود حتی دههها پس از دوران او هنوز زنده است؛ شاید همین دلیل اصلی کنارهگیری زودهنگامش از صنعت سینما باشد.
در مستند «سرگیجه کیم نواک»، او چندان به این ماجرا نمیپردازد، اما خاطرات و میراثش در گفتوگوهایی صمیمی و پر از احساس آشکار میشود. فیلیپ که پیشتر در مستند «۷۸/۵۲» به تحلیل صحنه معروف حمام در «روانی» آلفرد هیچکاک پرداخته بود، این بار به سراغ پرترهای انسانی رفته است. رابطه راحت و صمیمانه میان کارگردان و نواک باعث شده مصاحبهها حالتی روان و روشنفکرانه داشته باشند و حتی یادداشتهای صوتی که نواک برای کارگردان ارسال کرده، لایهای عاطفیتر و گاه اندوهناکتر به اثر افزودهاند.
بیشتر بخوانید: «صدای هند رجب»؛ مستندی تکاندهنده که دنیا را به شنیدن رنج غزه دعوت میکند
نواک در این مستند طیفی وسیع از خاطرات و احساسات را روایت میکند: از تجربههای نخستین در صنعت سینما و قرارداد با رئیس کلمبیا پیکچرز، هری کوهن، که نامش را تغییر داد و او را تحقیر میکرد، تا بازتابهای خانوادگی شهرتش و نقش مهم مادربزرگی آزاداندیش با خالکوبی پرنده آبی که الهامبخش او شد. او حتی از دوران سخت کودکی، تلاش والدینش و لحظات تلخ زندگیاش میگوید.
فیلم بهخوبی سیر ستاره شدن نواک را از روزهای اولیه در فیلم «پیکنیک» تا نقشهای زن اغواگر و سپس بازی متفاوتش در «افسانه لیلا کلر» دنبال میکند. اما بیتردید تمرکز اصلی بر شاهکار هیچکاک، «سرگیجه»، است. نواک در گفتوگوها هم از همکاری با هیچکاک سخن میگوید و هم از تأثیر ماندگار نقشی که هنوز او را دنبال میکند. او با پیدا کردن دوباره کت خاکستری شخصیت «مادلین»، با احساسی عمیق میگوید: «این بخشی از وجود من است. خوبی پیر شدن همین است که میتوانی به گذشته نگاه کنی و همه چیز زیبا به نظر برسد، چون بخشی از زندگی است.»
فیلیپ با ساختاری ساده اما عاشقانه، تنها به سوژهاش گوش میدهد و اجازه میدهد او خود روایتگر زندگی و احساساتش باشد. «سرگیجه کیم نواک» یادآور این است که صدای ستارگان دوران طلایی هالیوود هنوز شنیدنی است و روایتهای شخصیشان پنجرهای ارزشمند به تاریخ و ماهیت انسانی سینما میگشاید.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/72672