«مارک با سوفیا»، اولین مستند سوفیا کوپولا، به رونمایی از کالکشن بهار ۲۰۲۴ مارک جیکوبز میپردازد و در عین حال، مروری کوتاه بر بیش از سی سال فعالیت حرفهای این طراح مد ارائه میدهد. این فیلم که حاصل گفتوگوهای دوستانه میان دو دوست دیرینه است، تجربهای خوشایند و شیک از حضور یک غول مد به دست میدهد.
چارسو پرس: «مارک با سوفیا» اولین اثر مستند غیر داستانی سوفیا کوپولا است که حول رونمایی از کالکشن بهار ۲۰۲۴ مارک جیکوبز ساخته شده و در عین حال مرور کوتاهی بر بیش از سی سال فعالیت حرفهای او ارائه میدهد.
مارک جیکوبز همانطور که انتظار میرود، پیژامههای فوقالعادهای میپوشد: راحت اما خوشفرم، از جنس جاکارد متالیک شبیه به پارچههای لوکس مبلمان. ما بارها این لباسها را در «مارک با سوفیا» میبینیم و چه به لباس روزمره او نزدیک باشند، چه نباشند، به نوعی نشانهای از لحن کلی مستند هستند: راحتی و آرامش، همان چیزی که این مستند عمدتاً حول گفتوگوهای دوستانه دو دوست دیرینه شکل گرفته است.
این مستند هرچند به عمق شخصیت مارک جیکوبز به عنوان هنرمند، مدیر یا انسان وارد نمیشود، اما تجربهای خوشایند و شیک از حضور او ارائه میدهد.
فیلم که در جشنواره ونیز بدون رقابت اکران شد و توسط A24 پشتیبانی شده است، احتمالاً برای علاقهمندان به مد جذابتر از طرفداران کوپولا خواهد بود. با اینکه این اثر اولین مستند غیر داستانی کارگردان است و جذابیت نوآورانهای دارد، ساختار آن ساده و سنتی است و امضای سبک بصری کوپولا چندان در آن مشهود نیست. او عمدتاً اجازه میدهد که لحن فیلم توسط خود جیکوبز، شخصیتی پرانرژی و پرحرف، هدایت شود.
جیکوبز در گفتوگو با کوپولا میگوید اگر زندگی دیگری داشت، دوست داشت کارگردان تئاتر باشد، چون معتقد است مهارتهای مورد نیاز آن مشابه اجرای نمایشهای مد اوست؛ جایی که همیشه نقش هدایت و تصمیمگیری با اوست.
تمرکز فیلم بر آمادهسازی و رونمایی از کالکشن بهار ۲۰۲۴ اوست؛ مجموعهای بامزه و درخشان که سبک دهه شصت با اشاره به Supremes را با ظرافتهای مدرن و اکسنتهای عجیب مانند شلوارکهای بزرگ و تقریبا بادیشکل ترکیب میکند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم «خانه دینامیت»؛ تریلری هیجانزده که به واقعگرایی نمیرسد
برخلاف مستندهای قبلی مشابه، مانند «Dior and I» فدریک شنک، این مجموعه به شدت تعیینکننده یا تحولآفرین نیست؛ جیکوبز فصل جدیدی از خلاقیت خود را آغاز نمیکند. اما نکته مثبت فیلم، لذت تماشای یک غول مد در محیط طبیعی خود و هیجانی است که از انجام کارش میگیرد.
در میان بررسی روند آمادهسازی کالکشن، فیلم به مرور کوتاهی بر کارنامه جیکوبز نیز میپردازد؛ از فارغالتحصیلی او از مدرسه طراحی پارسونز در دهه هشتاد، کار در Perry Ellis و کالکشن جنجالی «گرنج» او در اوایل دهه نود گرفته تا دوستی او با کوپولا در همان زمان، زمانی که او هنوز مدل و شخصیت مد بود.
جیکوبز بیش از همه زمانی اشتیاق نشان میدهد که درباره الهاماتش صحبت میکند: از سلبریتیها گرفته تا مادربزرگ دوستداشتنی و شیکپوشش که بعد از مرگ پدرش او را بزرگ کرده است. او نخستین فیلمی که دیده «Hello, Dolly!» است و کارهای باب فاسه تاثیر ماندگاری بر سبک و حرکات او گذاشته است.
این صحبتها سرگرمکنندهاند، اگرچه سطحی هستند؛ و عجیب نیست که کوپولا، خود فردی کمحرف و دور از رسانه، پرسشهای چالشی زیادی مطرح نمیکند. با این حال، گرمای رابطه دوستانه میان او و جیکوبز و حضور دیگر چهرهها مانند جوزف کارتر، مدیر خلاق جیکوبز، و گریس کادینگتون، دیدگاهی تازه و مفید ارائه میدهد.
در پایان، ما با استرس، هیجان و در نهایت احساس موفقیت جیکوبز همراه میشویم. او لحظهای بعد از ارائه مجموعه را «Post-art-done» توصیف میکند؛ احساسی شبیه به فرود پس از یک دوران خلق هنری، تا دوباره طراحی را آغاز کند.
«مارک با سوفیا» هرچند اثر بزرگی نیست، اما همکاری دوستانه و راحتی است که هم برای کارگردان و هم برای سوژهاش تجربهای دلپذیر فراهم میکند.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/72677