فیلم بیوپیک جدید آگنیشکا هالند، «فرانتز»، زندگی فرانز کافکا را به‌صورت یک پرتره پراکنده و تجربی بازآفرینی می‌کند. اثر تلاش می‌کند با ساختاری نوآورانه و بازی با زمان و فضا، خلاقیت و فشارهای روانی نویسنده چک را به تصویر بکشد، اما هرچند جسورانه است، در یافتن یک نقطه تمرکز و پیام مشخص ناتوان است.

چارسو پرس: «فرانتز» ساخته آگنیشکا هالند، یکی از کارگردانان شاخص سینمای لهستان، تلاش می‌کند زندگی نویسنده آلمانی‌زبان چک، فرانز کافکا، را در قالبی تجربی و پراکنده بازآفرینی کند. فیلم با پرش‌های زمانی، ترکیب سبک‌های متفاوت و بازی با ساختار روایت، تصویری از خلاقیت، ناکامی‌ها و فشارهای روانی کافکا ارائه می‌دهد. هرچند این بیوپیک جسورانه است، اما گاهی از نظر داستانی و احساسی پراکنده به نظر می‌رسد و یافتن یک نقطه تمرکز مشخص در آن دشوار است.

کافکا؛ نویسنده‌ای متفاوت و دشوار برای بیوپیک

زندگی فرانز کافکا برای ساخت بیوپیک کلاسیک چالش‌برانگیز است. او کارمند ساده‌ای از خانواده‌ای متوسط و یهودی در پراگ بود و آثارش عمدتاً پس از مرگش شهرت یافتند. زندگی روزمره و کوتاه او، سرشار از محدودیت‌های اجتماعی و حرفه‌ای بود، و هر تلاشش برای نوشتن یا فرار از کسالت شغلی، تنها جلوه‌ای از خلاقیت محدودش را نشان می‌دهد. این سوژه‌ی کم‌دراماتیک، نیاز به خلاقیت بالای کارگردان برای روایت دارد.

ساختار فیلم؛ تجربه‌ای پراکنده و نوآورانه

هالند در «فرانتز» با ترکیب پرش‌های زمانی، آنارشی روایت و شکستن دیوار چهارم، مخاطب را وارد دنیایی می‌کند که همزمان واقعیت و تخیل را در هم می‌آمیزد. فیلم با ترکیبی از درام تاریخی، کمدی سبک و لحظات مدرن، تجربه‌ای پرانرژی اما پراکنده ارائه می‌دهد. موسیقی متنوع، زوم‌های ناگهانی و بازی با نورپردازی و طراحی صحنه، این اثر را از بیوپیک‌های سنتی متمایز می‌کند، اما گاهی انسجام داستانی آن کاهش می‌یابد.

زندگی شخصی کافکا و روابط انسانی او

فیلم بخش‌های کلاسیک زندگی کافکا را نیز در بر می‌گیرد: رابطه دشوار او با پدرش، تعاملاتش با مادر و خواهرش، عشق‌های ناکام و تلاش‌های او برای فرار از کسالت شغلی. بازیگر اصلی، ایدان وایس، با ارائه حضوری آرام و در عین حال پراکنده، شخصیت کافکا را به تصویر می‌کشد، اما توانایی ندارد همیشه صحنه‌های پراکنده و تکراری فیلم را زنده کند. به خصوص در صحنه‌های متعدد مواجهه او با پدرش، تکرار مشکلات خانوادگی گاهی حس کلیشه‌ای ایجاد می‌کند.


بیشتر بخوانید: نقد فیلم «Good News»؛ کمدی سیاسی درباره هواپیماربایی دهه ۷۰


خلاقیت و بازآفرینی آثار کافکا

تنها بخش‌های برجسته فیلم، زمانی است که هالند به آثار کافکا می‌پردازد و آن‌ها را به شکل بصری بازآفرینی می‌کند. برای مثال، صحنه‌ی خواندن داستان «در مستعمره کیفری» و نمایش خیالی آن، نمونه‌ای از توانایی فیلم در تلفیق واقعیت و تخیل است. این لحظات نشان می‌دهند که فیلم تا حدی موفق به بازتاب نبوغ تخیلی نویسنده شده است، هرچند این بخش‌ها کوتاه و محدودند.

نقد فرم و سبک روایت

«فرانتز» در فرم و سبک روایت بسیار جسورانه است. استفاده از آنارشی، پرش‌های زمانی و بازی با لحن فیلم، آن را از بیوپیک‌های معمول متمایز می‌کند. اما گاهی این تنوع فرم به پراکندگی منجر می‌شود و مخاطب را از پیگیری خط داستانی دور می‌کند. افزودن صحنه‌های کنونی، تورهای بازدید از موزه کافکا و اشاره طنزآمیز به «برگر کافکا»، لحظاتی از شوخ‌طبعی را ایجاد می‌کند، اما گاهی حس اغراق‌آمیز و خارج از متن دارد.

نتیجه‌گیری نهایی

«فرانتز» بیوپیکی جسورانه و تجربی است که جسارت هالند در بازی با زمان، فرم و روایت را به نمایش می‌گذارد، اما در ارائه یک پیام مشخص و تمرکز داستانی ناکام می‌ماند. بازی بازیگران به ویژه ایدان وایس، حس و حال کافکا را منتقل می‌کند، اما پراکندگی و تکرار صحنه‌ها گاهی تجربه‌ی مخاطب را کم‌رنگ می‌کند. با این حال، فیلم ارزش مشاهده دارد و علاقه‌مندان به ادبیات و زندگی فرانز کافکا می‌توانند از تلفیق واقعیت و تخیل، تجربه‌ای متفاوت و بصری جذاب کسب کنند.


منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند