چارسو پرس: فیلم برای چه کسی ساخته شده بود؟ این پرسش کلیدی پس از افتتاحیه ضعیف فیلم در ذهن همه باقی ماند. استودیو A24 — که معمولاً فیلمهای مستقل و هنری تولید میکند — «The Smashing Machine» را بهعنوان یک درام جدی با پتانسیل اسکار معرفی کرد و با اکران در جشنواره ونیز سعی داشت آن را در مسیر جوایز قرار دهد.
اما تماشاگران اصلی فیلم برخلاف انتظار، بیشتر مردان جوان بودند: طبق دادههای PostTrak، حدود ۷۰٪ مخاطبان مرد و ۶۴٪ بین ۱۸ تا ۳۶ سال داشتند. این دقیقاً همان گروه سنی طرفداران معمولی فیلمهای اکشن جانسون است، نه درامهای روانی و تلخ. از سوی دیگر تنها ۸٪ از مخاطبان بالای ۵۵ سال بودند — گروهی که معمولاً تماشاگر اصلی فیلمهای هنری به شمار میآیند. نتیجه؟ مخاطبان اصلی فیلمهای اکشن، از نبود صحنههای هیجانانگیز ناامید شدند و امتیاز نسبتاً پایین «B–» در نظرسنجی CinemaScore این را تأیید میکند.
هزینه ۵۰ میلیون دلاری بیدلیل
جانسون معمولاً دستمزد بالایی برای حضور در فیلمها دریافت میکند، و در فیلمهای بلاکباستر این منطقی است. اما «The Smashing Machine» یک پروژه متفاوت بود و بهتر بود بودجه تولید بر اساس ژانر واقعگرایانه و کمفروشتر آن تنظیم شود. هزینه تولید فیلم حدود ۵۰ میلیون دلار برآورد شد، و با اضافه شدن هزینه تبلیغات، استودیو برای رسیدن به نقطه سر به سر باید بیش از ۱۰۰ میلیون دلار فروش میداشت — رقمی که تنها سه فیلم از A24 تاکنون به آن دست یافتهاند.
در نتیجه، بهجای اکران محدود و تدریجی برای ایجاد تبلیغ دهانبهدهان، فیلم در بیش از ۳۰۰۰ سالن به نمایش درآمد. تصمیمی که ریسک شکست را چند برابر کرد.
«درامهای ورزشی معمولاً در بازار بینالمللی عملکرد خوبی ندارند، چون هر کشور افسانهها و قهرمانان ورزشی خودش را دارد»، دیوید اِی. گراس، تحلیلگر صنعت سینما میگوید. «کشتیکج آمریکایی پدیدهای محلی است و همین باعث میشود فروش خارجی فیلم محدود شود.»
سقوط آزاد پیشبینیها
در اوایل سپتامبر، پیشبینی میشد فیلم با ۱۷ میلیون دلار افتتاح شود — رقم قابلقبولی با توجه به محبوبیت راک. اما درست پیش از اکران، این عدد به ۱۵ میلیون کاهش یافت و برخی تحلیلگران حتی رقم ۸ میلیون را پیشبینی کردند. در نهایت، تخمینها باز هم پایینتر آمد و فروش واقعی به حدود ۶ میلیون دلار رسید.
این افت شدید ناشی از چه بود؟ پاسخ ساده است: تبلیغات دهانبهدهان منفی. با شروع نمایش عمومی، مخاطبان نظر منفی خود را در شبکهها منتشر کردند و موج اولیه اشتیاق فروکش کرد. حالا پیشبینی میشود فروش کل فیلم در آمریکای شمالی از ۱۵ میلیون دلار هم فراتر نرود.
شکست ترجمه موفقیت جشنوارهای به فروش واقعی
«The Smashing Machine» در جشنواره ونیز با استقبال زیادی روبهرو شد و حتی برنده جایزه بهترین کارگردانی برای بنی سفدی شد. تماشاگران ۱۵ دقیقه برای فیلم ایستاده تشویق کردند و منتقدان از تغییر چهره بازیگری راک شگفتزده شدند.
اما این تحسینها به فروش واقعی تبدیل نشدند. همانطور که بارها ثابت شده، تشویقهای طولانی جشنوارهها الزاماً به معنای بلیتفروشی بالا نیست. هنوز مشخص نیست این شکست تجاری بر شانس فیلم در فصل جوایز تأثیر بگذارد یا نه، اما ظاهراً برخی فیلمها فقط در فضای جشنواره بهتر درک میشوند تا در گیشه.
سینمایی که باید از دستش داد
مدیران سالنهای سینما همیشه بر یک نکته تأکید دارند: مخاطب باید احساس ضرورت کند. فیلمهایی که به پدیده فرهنگی تبدیل میشوند، مردم را وادار میکنند همان آخر هفته اول به سینما بروند تا از قافله عقب نمانند — مثل تب «باربنهایمر» یا موفقیت غیرمنتظره فیلمهای «Sinners» و «Weapons».
اما کمپین تبلیغاتی «The Smashing Machine» نتوانست چنین حس «الان باید ببینی» را ایجاد کند. فیلم اگرچه از نظر هنری قابلتوجه بود، اما در ذهن مخاطبان به رویدادی فرهنگی تبدیل نشد.
تب تیلور سوئیفت
در همان هفته، «The Official Release Party of a Showgirl» با محوریت تیلور سوئیفت با ۳۳ میلیون دلار در صدر جدول قرار گرفت — موفقیتی چشمگیر برای پروژهای که تنها دو هفته پیش از اکران اعلام شده بود.
برخی تحلیلگران معتقدند اشغال برخی سالنهای IMAX و فرمتهای ویژه توسط فیلم سوئیفت، بخشی از ظرفیت اکران A24 را محدود کرد، اما کارشناسان میگویند این تأثیر در حد ناچیز بوده است.
شاون رابینز، مدیر تحلیل Fandango، میگوید:
«بین طرفداران تیلور سوئیفت و مخاطبان درام ورزشی مردانه همپوشانی زیادی وجود ندارد. شاید چند سالن بزرگ از دست رفت، اما شکست "The Smashing Machine" دلایل بسیار عمیقتری دارد.»
یا به قول خود سوئیفت در دوران «Reputation»: "Don’t blame me."
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند