یکی از هیجانانگیزترین استعدادهای در حال رشد هالیوود، "آستین باتلر" از سال 2005 با بازی بهعنوان بازیگر پسزمینه در برنامههای نیکلودئون از جمله "Ned's Declassified School Survival Guide"، "Unfabulous" و "Drake & Josh" بهتدریج در حال ساخت رزومه کاری خود بوده است. باتلر حتی در یکی از قسمتهای "Hannah Montana" نیز ظاهر شد که "لری دیوید" هم در آن حضور داشت. او با پیشرفت از نقشهای مهمان و تکراری در مجموعههای کمدی و درام نوجوانانه، جهشی شگفتانگیز از یک چهره محبوب نوجوان به یک بازیگر اصلی مورد تحسین منتقدان داشت، آن هم تقریباً بهصورت یکشبه.
در حالیکه او در هر دو حوزه فیلم و تلویزیون فعالیت زیادی داشت، باتلر همچنین در دنیای تئاتر نیز تحسینهایی دریافت کرد، بهویژه برای نقش "دان پریت" در نمایش "The Iceman Cometh" در اجرای سال 2018 برادوی در کنار "دنزل واشنگتن". اخلاق کاری او در طول اجرای آن نمایش بهقدری واشنگتن را تحت تأثیر قرار داد که این بازیگر افسانهای شخصاً باتلر را به "باز لورمن" معرفی کرد و همین توصیه به او کمک کرد تا یکی از ماندگارترین نقشهایش را بهدست آورد.
در دوران حرفهای نسبتاً جوان خود، باتلر نهتنها احترام بزرگان هالیوود را بهدست آورده بلکه بهدلیل تنوع گسترده نقشها و ژانرهایی که خود را به چالش کشیده، تحسین منتقدان را نیز برانگیخته است. بدون شک این فهرست باید هر پنج سال (حداقل) بازنگری شود، اما تا این لحظه، بهترین فیلمها و سریالهای "آستین باتلر" را رتبهبندی کردهایم.
10. "The Dead Don't Die"
من خودم را در میان مدافعان فیلم "The Dead Don't Die" میدانم؛ یکی از عجیبترین و گزندهترین فیلمهای زامبی که تاکنون ساخته شده است. با بازی "بیل موری" و "آدام درایور"، این فیلم پیامی نهچندان پنهان درباره محیط زیست ارائه میدهد، جاییکه حفاریهای قطبی در شمال باعث زنده شدن مردگان شده است. زامبیها در فیلم "The Dead Don't Die" با سایر آثار این ژانر متفاوتاند؛ آنها بهعنوان مصرفکنندگان افراطی و معتاد به اشیاء مادی به تصویر کشیده میشوند. نویسنده و کارگردان "جیم جارموش" با دیالوگهای فوقالعاده خشک و بیروح شخصیتها، بهویژه دو بازیگر اصلی، عناصر ابسورد و پوچی را به اوج میرساند و بر بیتفاوتی و رکود جهان تأکید میکند.
باتلر در این فیلم در کنار "سلنا گومز" و "لوکا سبات" بهعنوان سه جوان مسافر ظاهر میشود که برای یک شب به شهر "سنترویل" میآیند. فیلم پر از حضورهای کوتاه (کیمیو) است، از جمله "RZA" و "ایگی پاپ"، و تماشای "The Dead Don't Die" اکنون، با دانستن اینکه باتلر بعدها نامزد اسکار شد، تجربهای جالب است. اما در سال 2019، شهرت او بیشتر به خاطر حضور در برنامههای دیزنی و نیکلودئون بود (البته به میزان کمتر از گومز) و ظاهر شدنش اهمیت چندانی نداشت.
با وجود زمان کوتاه حضورش، "The Dead Don't Die" نقطه عطفی در مسیر سینمایی باتلر محسوب میشود؛ فیلمی که دوران آثار ضعیفتر مانند "Yoga Hosers" را از دوران موفقیت و تحسین بعدیاش جدا کرد. این فیلم از آن زمان در پلتفرمهای استریم موفقیت نسبی داشته و تماشایش برای کسانی که از آثار عجیب و غیرقابل پیشبینی لذت میبرند کاملاً ارزش دارد.
9. "The Carrie Diaries"
مشابه با "کندیس بوشنل"، نویسنده "Sex and the City"، من نیز طرفدار سریال دنبالهی HBO یعنی "And Just Like That" نیستم. اما پیشدرآمد سال 2013 شبکه CW با عنوان "The Carrie Diaries" جایگاه خاصی در قلب منِ عاشق "Sex and the City" دارد، با وجود تمام نقصهایش. این سریال در منهتن دهه 80 میلادی میگذرد، جاییکه "آناسوفیا راب" نقش "کری برادشاو" جوان را بازی میکند؛ دختری که از مرگ اخیر مادرش در غم است و رؤیای نویسنده مشهور شدن را در سر دارد.
این پیشدرآمد عمدتاً بر بیداری جنسی کری تمرکز دارد (در ادامه حال و هوای کلی فرنچایز) و زندگی او را پیش از آشنایی با "بیگ" نشان میدهد، زمانیکه رابطهای با "سباستین کید" با بازی آستین باتلر آغاز میکند. سباستین، پسر ثروتمند و جذاب شهر است که پس از اخراج از مدرسه شبانهروزی بهدلیل رابطه با معلم تاریخ هنر، وارد زندگی کری میشود. ظاهر خونسرد و جذاب او بهتدریج نرمتر میشود و به کری دل میبازد. البته رابطهی آنها پر از فراز و نشیب است. از جمله بوسیدن بهترین دوست کری و در پایان سریال، سباستین برای اداره شرکتش به مالیبو میرود و کری را ترک میکند، همانطور که بسیاری از فارغالتحصیلان دبیرستان چنین میکنند!
پس از نزدیک به یک دهه نقشهای کوتاه و مهمان، "The Carrie Diaries" اولین سریالی بود که باتلر از ابتدا نقش اصلی در آن داشت. هرچند سریال فقط دو فصل دوام آورد، اما استعداد باتلر کاملاً برای همبازیهایش آشکار بود. "آناسوفیا راب" در مصاحبهای با E! News در سال 2022 گفت: «همه ما میدانستیم آستین روزی یک ستاره بزرگ میشود.»
8. "Zoey 101"
مانند بسیاری از همدورهایهایش، شبکههای Disney Channel و Nickelodeon بخش زیادی از کارهای اولیه باتلر را تشکیل میدادند؛ از جمله حضور در "Hannah Montana" در نقش قرار عاشقانهی مایلی سایرس با یک پسر نابینا و بازی در نقش "جیک"، عشق کارلی در "iCarly". اما مهمترین نقش او در آن دوران در سریال "Zoey 101" بود؛ برنامهای از نیکلودئون با بازی "جیمی لین اسپیرز" در نقش "زویی"، دختری که وارد مدرسه شبانهروزیای میشود که پیشتر فقط مخصوص پسرها بود.
"Zoey 101" از سال 2005 تا 2008 پخش شد و در 4 فصل با 61 قسمت، محبوبیت زیادی کسب کرد، نامزد جایزه امی در سال 2005 شد و طرفداران وفاداری بهدست آورد (بهطوری که در سال 2015 یک فیلم کوتاه ویژه دهمین سالگرد و در سال 2023 دنبالهای با نام "Zoey 102" ساخته شد). باتلر در فصل چهارم بهعنوان "جیمز"، دانشآموز جدیدی از سانتافه و عشق جدید زویی، به جمع بازیگران پیوست. این نقش کاملاً با مسیر کاری یک بازیگر جوان در دهه 2000 همخوانی داشت. باتلر بعدها در مصاحبهای با مجله Backstage اعتراف کرد که در آن زمان مهارت بازیگریاش چندان بالا نبود، اما گفته بود: «میخواستم با همان انرژی بازی کنم که انگار قرار است "Raging Bull" بسازم.» این جمله نشان از انگیزه و جاهطلبی زودهنگام او دارد که مسیرش را به سوی موفقیتهای آینده هموار کرد.
7. "Life Unexpected"
با توجه به سیل سریالهای دبیرستانی که شبکه CW در دهه 2000 و اوایل 2010 پخش کرد، جای تعجب ندارد که برخی از آثار واقعاً ارزشمند آن دوران نادیده گرفته شدند، مانند "Life Unexpected". این سریال فقط 26 قسمت داشت و داستان "لاکس" (با بازی "بریت رابرتسون") را روایت میکرد، دختری که در سیستم فرزندخواندگی بزرگ شده و در تلاش برای رهایی قانونی از قیمها، والدین واقعیاش را پیدا میکند. هرچند فقط دو فصل دوام آورد، اما خالق سریال، "لیز تیگلار"، داستانی چندلایه و احساسی دربارهی دختری نوشت که در جستوجوی هویت خود در میان بیثباتی و بیخانمانی است و همین باعث شد منتقدان آن را با سریال محبوب "Gilmore Girls" مقایسه کنند.
در این سریال، باتلر نقش "جونز میجر"، بازیکن ستاره فوتبال دبیرستان را بازی کرد. او در آن زمان چندینبار نقش "پسر محبوب مدرسه" را بازی کرده بود، اما در نقش جونز عملکردی پختهتر و متعادلتر داشت و با ترکیب طنز، جذابیت و سرزندگی جوانی، شخصیتی دوستداشتنی خلق کرد. فیلمنامههای تیگلار گفتوگوهای قویای برای بازیگرانش فراهم میکرد و شیمی بین باتلر و رابرتسون نمونهای لطیف از عشق نوجوانی را به نمایش گذاشت. بهگونهای که بینندگان از پایان سریال با رابطهی پایدار آن دو خوشحال بودند.
6. "Masters of the Air"
پس از نقش موفق و نقطهعطفش در "Once Upon a Time in Hollywood" (که بعداً به آن خواهیم پرداخت)، باتلر مدتی از تلویزیون فاصله گرفت. رسانهای که آغازگر مسیرش بود. او در سال 2024 با سریال Apple TV+ به نام "Masters of the Air" بازگشت؛ اثری که در ادامهی درامهای جنگی موفق HBO یعنی "Band of Brothers" و "The Pacific" ساخته شد. این سریال گسترده و باشکوه با صحنههای خیرهکننده، داستان گروه بمبافکنهای سنگین آمریکایی موسوم به "گروه صدم" را در طول جنگ جهانی دوم دنبال میکند.
از بسیاری جهات، "Masters of the Air" بازگشتی باشکوه برای باتلر به تلویزیون است. او هنوز در قالب همان مرد جوان خوشچهره، قهرمان و کاریزماتیک ظاهر میشود، اما این بار با مهارتی که در دوران دیزنی و نیکلودئون نداشت. باتلر در نقش "میجر گِیل (Buck) کلوِون" عملکرد قابلقبولی دارد، اما فیلمنامه و اجرای کلی سریال عمق چندانی ندارد. به همین دلیل، این نقش و سریال در نیمه بالای این فهرست جای نمیگیرد، اما در مجموع، "Buck" نقطهای مهم در مسیر حرفهای او به شمار میرود.

5. "Switched at Birth"
ممکن است قرار دادن سریال "Switched at Birth" در جایگاه پنجم فهرست بهترین آثار آستین باتلر انتخابی عجیب به نظر برسد. او در کمتر از ۲۰ قسمت از مجموع پنج فصل و ۱۰۳ قسمت این مجموعه ظاهر شد؛ و خود سریال با اینکه موفقیتی انتقادی کسب کرد و حتی در سال ۲۰۱۳ جایزه افتخاری "Peabody Award" را برد هیچگاه به پدیدهای فرهنگی تبدیل نشد.
این سریال بیشتر بهدلیل نمایش جامعه ناشنوایان و کمشنوایان در داستانها و گروه بازیگرانش شناخته میشود؛ جاییکه زبان اشاره آمریکایی (ASL) در سراسر سریال بهطور طبیعی مورد استفاده قرار گرفته است. "کیتی لکلرک" و "ونسا مارانو" در نقش دو نوجوانی در غرب میانه آمریکا بازی میکنند که درمییابند به اشتباه در زمان تولد جابهجا شدهاند. "Switched at Birth" میتوانست بهآسانی به یک مجموعه احساسی و اغراقآمیز با شخصیتهای مصنوعی و پیامهای شعاری تبدیل شود، اما در عوض، سریال با گفتوگوهای تازه، مسیرهای شخصیتی قوی و واقعگرایی دلنشین خود (با وجود پیشفرض غیرقابل باور داستان) موفق شد.
در "Switched at Birth"، باتلر نقش چه کسی را بازی میکند؟ بله، همان نقش همیشگیاش؛ عشق موقتی خوشچهره شخصیت دافنه (با بازی لکلرک). او در نقش "ویلک" ظاهر میشود؛ شخصی که با دافنه درباره تجربههای مشابه دوران کودکیشان ارتباط برقرار میکند، باعث تجربه اولین شکست عشقی واقعی او میشود، و به او کمک میکند تا معنای این کشف بزرگ زندگیاش و چالشهای همراه آن را درک کند. پیش از آنکه سریال "Masters of the Air" فرصت بازی در نقشی چندلایه در یک مجموعه عظیم را به او بدهد، "Switched at Birth" اولین فرصت واقعی برای باتلر بود تا تواناییاش در ایفای نقشهای عمیق و باکیفیت در یک اثر قابل توجه را نشان دهد.
4. "Once Upon a Time in Hollywood"
بیتردید، نقش انفجاری و نقطهعطف حرفه باتلر در فیلم "Once Upon a Time in Hollywood" ساخته کوئنتین تارانتینو در سال ۲۰۱۹ رقم خورد؛ جاییکه او در نقش "تِکس واتسون"، یکی از اعضای خانواده "منسن" بازی کرد. شخصیتی واقعی که اکنون بهدلیل قتلهای "ابیگیل فولجر"، "وویچخ فریکوفسکی"، "استیون پرنت"، "شارون تیت پولانسکی"، "جی سیبرینگ"، "لِنو لابیانکا" و "روز ماری لابیانکا" دوران حبس ابد خود را میگذراند.
در سال ۲۰۲۴، باتلر فاش کرد که از شرکت در تست بازیگری فیلم "Top Gun: Maverick" صرفنظر کرده تا پیشنهاد تارانتینو برای نقش تِکس را بپذیرد. هرچند بلاکباستر تام کروز با بازی "مایلز تلر" در نقش "روستر" موفقیت عظیمی کسب کرد و رکوردهای گیشه را شکست و چندین نامزدی اسکار بهدست آورد، اما تصمیم باتلر در نهایت درست از آب درآمد. هرچند "روستر" زمان بیشتری روی پرده دارد، اما نقش "تِکس" فرصت بیشتری به باتلر میدهد تا مهارتهای دراماتیک خود را نشان دهد و او این کار را بهطرز خیرهکنندهای انجام داد. همانند کاری دشوار مانند همزمان لمس سر و مالیدن شکم، باتلر موفق شد تهدیدها را با اقتدار بیان کند، در حالی که با زبان بدن متزلزل و درونگرا، تصویری از مردی پریشان و تأثیرپذیر خلق کرد.
فیلم "Once Upon a Time in Hollywood" کمی بیش از یک ماه پس از "The Dead Don't Die" در سینماها اکران شد و بهطور رسمی باتلر را بهعنوان عضوی از نسل جدید ستارگان هالیوود به جهانیان معرفی کرد، و در نتیجه به او اجازه داد تصویر نوجوانانهاش در دیزنی و نیکلودئون را کنار بگذارد.
3. "Elvis"
هر بازیگر موفقی یک نقش تعیینکننده دارد نقشی که صرفنظر از آنچه بعدها انجام دهد یا چقدر پیشرفت کند، همیشه در ذهن عموم و رسانهها با او پیوند خورده است. برای "آستین باتلر"، آن نقش چیزی نیست جز "الویس پریسلی" در فیلم زندگینامهای "Elvis".
کارگردان "باز لورمن" پس از پنج ماه آزمون و انتخاب، باتلر را برای ایفای نقش سلطان راک انتخاب کرد؛ در فیلمی که در نهایت هشت نامزدی اسکار از جمله اولین نامزدی باتلر برای بهترین بازیگر مرد را بهدست آورد. لورمن با انرژی پر زرق و برق و سبکی که خاص خود اوست، زندگی و حرفه این موسیقیدان افسانهای را روایت میکند، از دوران شهرت و هیاهو تا سقوط دردناک او. علاوه بر نامزدی اسکار، باتلر تحسین یکدست منتقدان را برانگیخت و جایزههای "بفتا" و "گلدن گلوب" را نیز برای بازی درخشان خود به خانه برد.
اما درخشش باتلر فراتر از جوایز و تحسینهاست. نزدیک به پنجاه سال پس از مرگ ناگهانی الویس در سال ۱۹۷۷، این خواننده دوباره در فرهنگ عامه و حتی در چارتهای موسیقی زنده شده است؛ و بسیاری از طرفداران جدید از جمله خود نویسنده بهدلیل فیلم "Elvis" جذب او شدهاند. باتلر در ایفای نقش الویس، همدلی و احترام فراوانی از خود نشان داد، دو ویژگی که در سالهای اخیر معمولاً با این ستاره افسانهای همراه نبودهاند و چهرهای کمتر دیدهشده از این اسطوره ممفیس را به تصویر کشید. حتی در پایینترین لحظات زندگی الویس، باتلر انسانیت پسر جوانی از توپلو را حفظ کرد که با وجود تمام سختیها، رؤیای خود را زندگی کرد.
2. "The Bikeriders"
بر اساس کتاب تصویری "Danny Lyon" که نخستینبار در سال ۱۹۶۸ منتشر شد، فیلم "The Bikeriders" ساخته "جف نیکولز" سال گذشته پس از تغییر غیرمنتظره شرکت پخشکنندهاش، سرانجام پس از نخستین نمایش در جشنواره "Telluride" در اوت ۲۰۲۳ اکران شد. در این فیلم، باتلر در نقش "بنی"، یکی از اعضای باشگاه موتورسواران "Vandals Motorcycle Club" ظاهر میشود و "جودی کومر" نقش همسر آیندهاش "کتی" را بازی میکند. داستان فیلم از میانه دهه ۱۹۶۰ تا دهه ۱۹۷۰، سیر تحول این باشگاه مستقر در شیکاگو را دنبال میکند.
اگرچه فیلم در اکران اولیهاش در گیشه ناموفق بود، اما در پلتفرم Prime Video با استقبال علاقهمندان سینما مواجه شد و بسیاری از بینندگان زیبایی آرام و عمیق آن را کشف کردند. در حالی که ظاهراً درباره گروهی از مردان عاشق موتورسواری است، نیکولز توجه خود را به تغییرات فرهنگی آمریکا در آن دوران معطوف میکند؛ تغییری که در آثار لاین نیز ثبت شده بود. گروههایی مانند "Vandals" از باشگاههای دوستانه علاقهمندان موتورسیکلت به باندهای تبهکار تبدیل شدند که مواد مخدر و خشونت بر آنها غلبه داشت. فیلم "The Bikeriders" دلایل این تغییر و پیامدهایش بر ساختار اجتماعی کشور را با دقت بررسی میکند.
این فیلم نشاندهنده تمایل باتلر به روایتگری عمیق بهجای نمایش پرزرق و برق است. در مقطعی از حرفهاش که میتوانست با فیلمهای تجاری دستمزدهای کلان بگیرد، او پروژهای هنری و تأملبرانگیز را برگزید. بازی او بهصورت آرام و درونی پیش میرود و در پایان با فوران احساسی به اوج میرسد. هرچند این نقش در فصل جوایز گذشته نادیده گرفته شد، اما در آینده جایگاه ویژهای در فیلموگرافی باتلر بهعنوان یکی از جواهرات پنهانش خواهد یافت.
1. "Dune: Part Two"
شاید این انتخاب بهدلیل تازگی فیلم باشد یا شاید بهدلیل نبوغ "دنی ویلنوو".
تجسم غیرممکن ویلنوو از رمان کلاسیک علمیتخیلی "فرانک هربرت"، یعنی "Dune"، نهتنها یک شاهکار فنی سینمایی است بلکه نمایش خیرهکنندهای از تواناییهای این فیلمساز کانادایی در کارگردانی محسوب میشود؛ از جمله مهارتش در گردآوردن بازیگران فوقالعاده و بیرون کشیدن بهترین بازیها از آنها. در "Dune: Part Two"، ویلنوو صفی از ستارگان نسل جدید هالیوود را گرد هم آورده است: "تیموتی شالامه"، "زندایا"، "فلورنس پیو"، و البته، "آستین باتلر".
باتلر در نقش "فِید-راوثا"، برادرزاده "بارون ولادیمیر هارکونن" با بازی "استلان اسکارسگارد"، چهرهای روانی، بیرحم و شرور را به تصویر میکشد. با سری تراشیده، پوستی سفید و بیروح، و عطش خون غیرقابل مهار، او بهطور کامل در نقش فرو میرود و یکی از منفورترین سادیستهای ادبیات را زنده میکند (البته این بار مرز میان خود و شخصیتش را بهتر از زمان "Elvis" حفظ کرد). فِید-راوثا بزرگترین چالش پل آتریدیز (با بازی شالامه) را تا آن نقطه رقم میزند؛ دو جوانی که دو روی یک سکه را نمایندگی میکنند. فیلم با نبرد نهایی آنها به پایان میرسد، صحنهای که استعداد چندوجهی هر دو بازیگر را در نمایش فیزیکی و دراماتیک به رخ میکشد.
"Dune: Part Two" جوایز و نامزدیهای فراوانی از نهادهای مختلف دریافت کرد، هرچند گروه بازیگران آن مانند قسمت اول در سال ۲۰۲۱ نادیده گرفته شدند. شاید عملکرد قدرتمند هر یک باعث تحتالشعاع قرار گرفتن دیگری شده باشد؛ اما در هر صورت، بازی خشن و پرقدرت باتلر یکی از بهترین اجراهایش تاکنون است، و بدون شک، "Dune: Part Two" چشمگیرترین، پویاترین و کاملترین فیلم کارنامهاش تا امروز محسوب میشود.
منبع: slashfilm
نویسنده: نسرین پورمند