نقد فیلم Keeper تازه‌ترین اثر اسگود پرکینز، بار دیگر مخاطب را به دنیایی می‌برد که در آن وحشت، توهم و خشونت در قالبی تجربی و غیرمتعارف با هم ترکیب می‌شوند. این فیلم با وجود فضاسازی قدرتمند و لحظه‌های واقعاً دلهره‌آور، از نظر انسجام روایی چالش‌های زیادی دارد و بیش از آن‌که یک داستان منسجم ارائه دهد، شبیه پازلی از تصاویر و ایده‌های پراکنده است.

چارسو پرس: اسگود پرکینز در سال‌های اخیر با ساخت آثاری مانند Longlegs و Monkey نشان داده که علاقه شدیدی به خلق ترس روان‌شناختی در قالب‌های غیرخطی دارد. Keeper نیز دقیقاً ادامه همین مسیر است؛ فیلمی که حتی بسیاری از منتقدان از آن با عنوان «وحشت تجربی» یاد کرده‌اند. اما این تجربه تا چه اندازه موفق است؟ آیا فیلم توانسته میان تصاویر وهم‌آلود، منطق داستانی و شخصیت‌پردازی تعادل برقرار کند؟ در این نقد، فیلم را از زاویه ساختار، فضاسازی، بازی‌ها و انسجام روایی بررسی می‌کنیم.

تجربه‌ای در ژانر قتل‌های زنجیره‌ای

فیلم Keeper اثری است که نمی‌توان آن را در قالب‌های مرسوم سینمای ترسناک جای داد. همان‌طور که برخی منتقدان اشاره کرده‌اند، فیلم از یک سو تلاش می‌کند به داستان یک قاتل زنجیره‌ای بپردازد، و از سوی دیگر با ساختاری «تأثیری» و تکه‌تکه، روایت را عمداً از منطق دور می‌کند. این همان نقطه‌ای است که تجربه فیلم را هم جذاب و هم آزاردهنده می‌سازد.


در مقایسه با آثار تجربی موفق مانند Skinamarink، Keeper به‌جای خلق وحشت از دل سکوت و فضا، سعی می‌کند لحظات پراکنده‌ای از ترس و توهم را کنار هم بگذارد. نتیجه، مجموعه‌ای از ایده‌هاست که الزاماً به یکدیگر گره نمی‌خورند.

شروعی قوی با یک نگاه تکان‌دهنده

فیلم با مونتاژی از دیدگاه شخصیت اصلی آغاز می‌شود؛ مجموعه‌ای از زنان که او با آن‌ها رابطه داشته و سپس رهایشان کرده است. این شروع به شکل هوشمندانه‌ای هم شبیه دفتر خاطرات یک «تک‌همسر سریالی» است و هم زیرپوستی اشاره می‌کند که ممکن است این رفتار با الگوی قاتلان زنجیره‌ای هم‌پوشانی داشته باشد. همین تضاد جذاب باعث می‌شود مخاطب تصور کند قرار است با یک تحلیل روانی عمیق روبه‌رو شود، اما فیلم چنین مسیری را ادامه نمی‌دهد.


نقد فیلم Double Happiness؛ کمدی درام تایوانی پرهیاهو


سفر به کابین جنگلی؛ مقدمه‌ای برای یک فاجعه احتمالی

لیز، با بازی تاتیانا مسلنی، به همراه نامزدش مالکوم به کلبه خانوادگی او در خارج شهر می‌رود. این کلبه بسیار تمیز و مدرن، در ظاهر یک مکان آرامش‌بخش است، اما از همان ابتدا حس می‌شود که چیزی در زیر پوست این آرامش پنهان است.


مالکوم مردی ساکت، جدی و تا حدی مشکوک است؛ یک پزشک منزوی که رفتارش مخاطب را به یاد بسیاری از شخصیت‌های کلاسیک قاتلان زنجیره‌ای می‌اندازد. اما آیا مالکوم واقعاً قاتل است؟ فیلم مدام همراه با سوال، نشانه‌هایی می‌دهد اما هیچ‌وقت پاسخ روشنی ارائه نمی‌کند.

مهمانی ناخوانده؛ ورود آشفتگی

با ورود دارن، پسرعموی مالکوم، و دختر جوانی به نام مینکا، فضا کاملاً تغییر می‌کند. این دو نفر انرژی تند، بی‌ثبات و حتی ناخوشایندی وارد محیط آرام خانه می‌کنند. رفتارهای عجیب مینکا، از جمله اولین جمله‌اش درباره طعم کیک، زمینه را برای اتفاق‌های نگران‌کننده بعدی فراهم می‌سازد.


نقد فیلم Keeper؛ ترسناک و تجربی از اسگود پرکینز

کیک به‌نوعی به یکی از نمادهای فیلم تبدیل می‌شود؛ کیکی که ابتدا طعم «وحشتناک» دارد اما بعداً برای لیز عادی است. سپس او در نیمه‌شب به شکل خشمگینانه‌ای تمام آن را می‌بلعد. از اینجا به بعد، تصاویر وهم‌آلود یکی پس از دیگری ظاهر می‌شوند:
چهره‌های خاکستری، اجساد زنان، دود و گرمای مرموز جنگل، و حتی فلش‌بکی عجیب از روزگاری که دو پسر نوجوان با تفنگ زنی شبیه لیز را کشته بودند. این صحنه‌ها عمداً بدون توضیح ارائه می‌شوند و نه تنها گره‌ای نمی‌گشایند بلکه سؤال‌های بیشتری می‌سازند.

تلاش ناکام برای ایجاد منطق در کابوس

در نیمه دوم فیلم، مالکوم برای رسیدگی به بیمار به شهر می‌رود و دارن دوباره به کلبه بازمی‌گردد. در این مرحله فیلم به‌طور کامل وارد قلمرو بی‌منطقی می‌شود. بارها سؤال‌هایی مطرح می‌شود — از جمله اینکه قاتل واقعی کیست — اما هر بار بدون نتیجه رها می‌شود. برخی شخصیت‌ها کاری می‌کنند که هیچ پیامد داستانی ندارد، و برخی صحنه‌ها فقط اضافه شدن تصاویر عجیب‌وغریب هستند.


نقد فیلم زمستان کلاغ؛ تریلر جنگ سرد با هنرنمایی لزلی منویل


زیبایی بصری در خدمت روایتی آشفته

فیلم از نظر بصری قدرتمند است. تصویربرداری جرمی کاکس، با تنالیته سرد جنگل‌ها و نورپردازی مینیمال، فضایی وهم‌آلود می‌سازد که تا مدت‌ها در ذهن می‌ماند. اما مشکل اصلی این است که زیبایی تصویر نمی‌تواند نبود روایت قوی را جبران کند.

در لایه زیرتر، انتخاب موسیقی — از پگی لی تا الون بیشاپ — نشان می‌دهد پرکینز تلاش داشته فیلم را تبدیل به اثری «درباره رابطه قاتلان زنجیره‌ای با تعهدگریزی» کند. اما هیچ‌یک از این مفاهیم به شکل منسجم اجرا نمی‌شود.

جمع‌بندی

Keeper فیلمی است که میان تجربه‌گرایی و روایت‌گری گیر کرده است. از یک سو صحنه‌هایی واقعاً ترسناک، قاب‌بندی‌های زیبا و بازی‌های خوب دارد. اما از سوی دیگر، فقدان انسجام داستانی باعث می‌شود فیلم بیشتر شبیه دفترچه یادداشت ذهنی اسگود پرکینز باشد تا یک اثر کامل. اگر به فیلم‌های ترسناک تجربی علاقه دارید، Keeper ارزش امتحان کردن دارد؛ اما اگر انتظار یک داستان منظم دارید، احتمالاً ناامید می‌شوید.


سوالات متداول

فیلم Keeper درباره چیست؟

داستان درباره زنی است که همراه نامزدش به یک کلبه جنگلی می‌رود و به مرور درگیر توهم‌ها، تصاویر مخوف و رفتارهای مشکوک اطرافیان می‌شود.

آیا Keeper یک فیلم ترسناک کلاسیک است؟

خیر. فیلم بیشتر یک اثر ترسناک تجربی با ساختاری غیرخطی و مبهم است.

آیا شخصیت‌ها در پایان توضیح داده می‌شوند؟

نه. یکی از نقدهای اصلی همین است؛ فیلم عمدتاً سؤال می‌سازد بدون اینکه به آن‌ها پاسخ دهد.

نقطه قوت اصلی فیلم چیست؟

فضاسازی، فیلم‌برداری و لحظه‌های واقعاً دلهره‌آور.

نقطه ضعف اصلی فیلم چیست؟

نبود انسجام روایی و تکیه بیش از حد به تصاویر عجیب بدون توضیح داستانی.


منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند