مهین صدری، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر و سینما، در گفتگویی مشروح به مسیر هنری خود، از کانون پرورش فکری رشت تا همکاری طولانیمدت با امیررضا کوهستانی پرداخت. او با تاکید بر اینکه «هیچ لذتی بالاتر از کشف آدمهای معمولی نیست»، از فرایند شکلگیری آثارش، اهمیت صداقت در هنر و همچنین تجربیاتش در نوشتن نمایشنامه، کارگردانی و بازیگری سخن گفت.
حضور آتیلا پسیانی در نمایش «باغبان مرگ» و کارگردانی نمایش «دیابولیک؛ رومئو و ژولیت» بهانهای شد تا سؤالاتی را از آتیلا پسیانی بپرسم که جوابش را نمیدانستم. تأکیدم بر ندانستن دقیق جواب پرسشهایم به این دلیل است که من نه به عنوان روزنامهنگار که به عنوان یک همکار، از بسیاری از همکارانم پرسشهایی دارم که هیچ آگاه نیستم، پاسخ دریافتی چه خواهد بود. بیشک آنها نیز پرسشهایی از من یا دیگر همکارانشان دارند، بدون اینکه بدانند چه پاسخی دریافت خواهند کرد. اما درباره بخش زیادی از همکارانمان «پاسخ»ها قابل حدس است! به عنوان یک همکار، مایل بودم از رابطه اشتهار بهدستآمده آتیلا پسیانی از تلویزیون و سینما با فعالیتهای - به قول خودش آوانگارد –تئاتریاش بدانم؛ از بازیگری و رابطه یادگیری بازیگریاش با کارگاه نمایش، از روش تولید اجراهایش و از همه مهمتر برایم چند پرسش اساسی و «اکنونی» وجود داشت؛ یکی اینکه گروه «تئاتر بازی» به عنوان شاید تنها گروهی که به شکل قاطع در بروشورهایش بر فعالیت حول «تئاتر تجربی حرفهای» تأکید میکند- در سال ١٣٩٥ که یکی از اقتصادیترین و گیشهایترین سالهای تئاتر ایران است- آیا همچنان فرصتی برای جستوجوی تجربههای خود پیدا میکند یا نه؟ و اگر پاسخ مثبت است، دقیقا امروز جستوجوگر چه چیزی است؟ و دوم اینکه مواجهه آتیلا پسیانی با یونیفرم شکلگرفته امروز در تئاتر ایران چیست؟ من هشدارهای امروز ذهنم را با آتیلا پسیانی در میان گذاشتم. مایل بودم بدانم آیا کسی مانند آتیلا پسیانی هم نگران تماشاگر و گیشه هست یا نه؟ آیا انتخاب بازیگر برای او ریشه در نیاز اجرا دارد یا ضرورتی است برای رفع نگرانی گیشه؟ و اینکه تغییر سلیقه تماشاگر در تغییر احتمالی زیباییشناسی او مؤثر است یا نه؟ گروه «تئاتر بازی» و شخص «آتیلا پسیانی» را به صورت متمرکز و بیوقفه از سال ٧٥ دنبال کردهام. باافتخار میگویم قبل از هر چیز، به عنوان یک دوست و بعد از آن به عنوان یک همکار جوانتر به «آتیلا پسیانی» و تمام تلاشهای گروه تئاتر بازی در نزدیک به سه دهه احترام میگذارم و تمام نوسانات این گروه پرتولید را قابل بررسی میدانم و ای کاش جریان «بررسی» در تئاتر ایران بیش از «ستایش» و «تخریب» پویایی به خرج میداد. پرسشهای من از آتیلا پسیانی، پرسشهای یک دوست و همکار است از دوست و همکارش که فقط به قصد یادآوری و مرور و دقت در شرایط غریب کنونی انجام شده است.
«قطعاتی از ساموئل بکت»، عنوان تازهترین پروژه نمایشی گروه تئاتر ٨٤ است که از ٥ تا ١٧ دی به سرپرستی علیاکبر علیزاد، در قالب پروژه مرکز مطالعات اجرائی قشقایی و اجرای چند اثر نمایشی به نویسندگی ساموئل بکت روی صحنه خواهد رفت. براساس برنامهریزیهای انجامشده، بين ٥ تا ١٠ دی، یک اثر نمایشی سهاپیزودی با نامهای «بازی»، «فاجعه» و قطعه بيكلام٢ و همچنین از روز ١٢ تا ١٧ دی ماه نیز یک اثر نمایشی دو اپیزودی دیگر با نامهای «آخرین نوار کراپ» و «آمد و رفت»، به کارگردانی علیاکبر علیزاد، ساعت ١٨ با زمان ٦٥ دقیقه، اجرا میشود.
بعضي ميگويند صد رحمت به دولت سابق! و اين اصلا درست نيست. همان گذشتهبازي است كه بسيار با آن مخالفم. حتا اگر دولت فعلي بد باشد ما نبايد از بدتر ياد كنيم چون دولت گذشته فاجعه بود. عرصه فرهنگ و هنر ايران در نیمهی دوم دهه هفتاد يك دوره چهارسالهی فراموشنشدني را پشت سر گذاشت.
فوت نابهنگام دنیا فنیزاده، ما را بر آن داشت كه به سراغ یکی از باتجربهترین مردان تئاتر عروسکی برویم که از سر اتفاق با پرویز فنیزاده هم رفیق بوده است. با او درباره این هنرمند گفتوگو کردیم.
شاید در نگاه اول همکاری حمید پورآذری و سیامک احصایی اندکی دور از ذهن باشد؛ اما اگر به کارنامه کارگردانی آنها نگاه کنیم، علاقه آنها به فرمالیسم را میبینیم و شاید همین علاقه نقطه آغازی شده برای این همکاری مشترک. نمایش «خانه ابری» که به تازگی در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت، حاصل کارگردانی مشترک این دو کارگردان بود که به همین بهانه با پورآذری و احصایی به گفتوگو نشستیم.
ویشکا آسایش، بازیگر گزیدهکاری که در نقشهای خاص تلویزیون و سینما او را دیدهایم و برای بازی در «ورود آقایان ممنوع» رامبد جوان هم سیمرغ گرفت، این شبها با نمایش «میسیسیپی نشسته میمیرد» همایون غنیزاده در تالار وحدت برای دومین بار بازی روی صحنه را تجربه میکند. او که هرگز فعالیتش را محدود به بازیگری در سینما نکرده و در کنار بازیگری، مجسمهسازی و کوهنوردی از مشغلههای جدی اوست، میگوید اهل فتح قلههاست و ازهمینروست که جسارت و تلاشی به خرج داده تا پس از ٢٠ سال فعالیت جلوی دوربین، برای نخستین بار با «ملکه زیبای لینین» به کارگردانی همایون غنیزاده روی صحنه بیاید و برگی تازه برای مخاطبانش رو کند. با او به بهانه دومین تجربه تئاتریاش، از چالشپذیریها و ریسکهایش حرف زدیم.
آروند دشتآرای، کارگردان تئاتر ایران که تاکنون اجراهای بینالمللی موفقی نیز در سراسر دنیا داشته است، اخیرا پروژه بینافرهنگی «درباره تصویرت از من تجدید نظر کن» را با بازیگرانی از کشورهای آلمان، هلند و انگلستان روی صحنه تالار چارسوی تئاتر شهر آورده. نمایشی که فقط تا پایان همین ماه روی صحنه میرود و هدفش بازنگری روابط زوجهای بینافرهنگی است. دشتآرای که خود، هدفش از کارگردانی تئاتر را یک ویرگولگذاشتن و درنگ در برابر قواعد از پیش تعریف شده میداند، کمپانی هنرهای اجرائی ویرگول را سالهاست با همین هدف تأسیس کرده. دشتآرای البته در کنار کارگردانی تئاتر، براساس رشته تحصیلیاش طراحی صنعتی، سالهاست به طراحی نور نیز میپردازد و البته در اجراهای تئاترش نیز از این مهارت بهره برده. با آروند دشتآرای درباره کمپین «درباره تصویرت از من تجدید نظر کن» که از سه سال قبل با اجرای «تهران، رم، لندن، آمستردام» آغاز شده و بناست پس از این نیز در شهرهای مختلف دنیا با اجراهایی دیگر ادامه پیدا کند، گفتوگویی کوتاه داشتیم.
آثار شکسپیر در دهههای گذشته بارها ازسوی کارگردانهای مختلف اقتباس شده و هر کدام از نگاه خود به مهمترین نمایشنامههای این نویسنده بزرگ انگلیسی پرداختهاند. در بیشتر اقتباسهایی که از نمایشنامههای شکسپیر در ایران انجام شده، اغلب آنهایی مورد توجه تماشاگران و منتقدان تئاتر بودهاند که سعی در مدرنسازی محتوا، مفاهیم و ساختار کردهاند و نگاه تازه و جدیدی به این آثار داشتهاند. تقریبا همه نمایشنامههای شکسپیر با شیوههای تازهای در صحنه تئاترهای ایرانی اجرا شدهاند و معمولا نمونههای مدرنسازیشده و امروزی آن بیشتر با استقبال مواجه شدهاند. ندا هنگامی از جمله کارگردانانی است که اینروزها نمایشی با عنوان «نیمروز اسکاتلند» را براساس نمایشنامه «مکبث» در سالن «ارغنون» به صحنه برده است.
حمید امجد بعد از 13 سال به تئاتر بازگشت تا نمایش «سه خواهر و دیگران» را اجرا کند، این نمایش این روزها روی صحنه تالار اصلی تئاترشهر است.
امیررضا کوهستانی، کارگردان ایرانی و سرپرست گروه تئاتر «مهر» که در جشنوارههای مختلف دنیا با نمایشهایی همچون «شنیدن»، «سالگشتگی»، «در میان ابرها»، «١٧ دی کجا بودی؟» و... افتخارآفرین بوده و از چهرههای موفق تئاتر تجربی در ایران به شمار میآید، بهتازگی نمایش «ایوانف» را پس از پنج سال با بازی حسن معجونی، نگار جواهریان، رضا بهبودی، سعید چنگیزیان و... دوباره روی صحنه برده است. به همین بهانه آتیلا پسیانی، سرپرست گروه تئاتر «بازی» که خود یکی از پیشگامان تئاتر تجربی در ایران است با کوهستانی به بهانه اجرای مجدد این نمایش گفتوگو کرد که حاصل آن در ادامه آمده است.
ایرج راد از بازیگران و کارگردانان قدیمی است که این روزها در نمایش راپورتهای شبانه دکتر مصدق، نوشته و کار اصغر خلیلی، در نقش روزولت، از مأموران سیا، برای انجام کودتای ٢٨ مرداد بازی میکند. با او درباره این نمایش، وضعیت تئاتر و شیوههای تمرین، بازیگری و کارگردانی گفتوگو کردهایم.
صابر ابر را بيشتر به عنوان بازيگر ميشناسند.اما فعاليتهاي هنري او تنها به بازيگري محدود نمانده است. عكاسي، نقاشي، چاپ كتاب و... از جمله كارهايي است كه او در كنار بازيگري انجام ميدهد. او همچنين در آلبوم «در شعله، با تو رقصان» به همراه پانتهآ پناهيها با مهيار عليزاده همكاري داشته است. اما علاوه بر اينها صابر ابر كارگرداني نيز ميكند. «واوها و ويرگولها» و«۲۱ بار مردن در ۳۰ روز» دو نمايشي است كه صابر ابر آنها را كارگرداني كرده است. اما تازهترين تجربه كارگردانياش نمايشي به نام «پرتقالهاي كال» به نويسندگي سينا آذين است كه در تماشاخانه ايرانشهر به صحنه رفته است.
رضا گوران بهزودی نخستین فیلم بلندش را مقابل دوربین میبرد. گوران بیشتر با آثاری در تئاتر که بسیاری از آنها مورد تحسین قرار گرفته، شناخته شده است. «یرما»، «شب آوازهایش را میخواند» و «آدم آدم است»، برخی از آثاری است که او در تئاتر کارگردانی کرده، هرچند که به قول خودش همیشه جدا از تصویر و فیلمسازی هم نبوده و علاقهمند است در این مدیوم بیشتر فعالیت کند. با گوران درباره پررنگشدن حضورش در سینما و چگونگی ساخت فیلم اولش گپوگفتی داشتیم.
احسان گودرزی را در سالهای اولیه فعالیت هنریاش به عنوان ترانه سرا میشناسیم ،ترانه سرا و شاعر آلبومهای موسیقی رضا یزدانی. گودرزی در سال 1392 برای اولین بار در تماشاخانه آو، مونولوگ «اسلحه ناموس منه» را به اجرا درآورد و اهالی تئاتر را به این باور رساند که توانایی، بازیگری، کارگردانی و نوشتن متن نمایشنامه را دارد.
مترجم نمایشنامههای محمد یعقوبی به زبان ترکی استانبولی گفت: بعضی آثار ادبیات نمایشی ایران با آثار برتر نمایشی سایر کشورها قابل مقایسه است.
کارگردان نمایش «جیجک علیشاه» با اشاره به اینکه بعد از اجرای این نمایش متوجه مشکلات عدیده در تئاتر ایران شده است ابراز امیدورای کرد وضعیت تئاتر کشور همچون گذشته مساعد شود.
ستاره اسکندری گفت:كارنامه من در تئاتر نشان میدهد هیچگاه به كمیت توجه نداشتهام و با توجه به اینكه تعریف تئاتر نسبت به سینما و تلویزیون متفاوت است به همین دلیل سعی كردهام در این حوزه گزیده كار باشم.
رضا ثروتی کارگردان نمایش «فهرست»درباره اجرای این نمایش میگوید: اگر در دل این کار بمیرم، هیچ چیز دیگری از خدا نمیخواهم و نمیگویم که ناکام مردهام، بلکه معتقدم که هم این دنیا و هم آخرتم را خریدهام.
کارگردان نمایش «سه جلسه تراپی» در آستانه اجرای عمومی این نمایش در تئاترشهر؛ از دلایل انتخاب سالن و دشواریهایی گفت که گروه با آنها مواجه است.
احمد کاوری بازیگر نمایش «پاییز» با اشاره به ویژگی های نقشی که در این نمایش ایفا می کند، عنوان کرد دوری اش از تئاتر در سال های اخیر خودخواسته نبوده و شرایط او را به سمت سینما و تلویزیون سوق داده است.