نمایش مارمولک از شبکه چهار که اساسا دخلی به تغییر نگرش کلی مدیران رسانه ملی ندارد و در واقعیت امر آنچه میتوان به دلایل و انگیزه پخش فیلم اشاره کرد، بیشتر معطوف به نگرانی از بایکوت رسانه ملی از طرف مردم و در خوشبینانهترین حالت تغییر نگرش مدیران فعلی نسبت به پیام فیلم و به تعبیری تلاش برای بازسازی اعتبار و اعتماد عمومی از روحانیت است که در ذهنیت مردم به درست یا غلط مسبب معضلات و مشکلات و بحرانهای ریز و درشت اجتماعی و سیاسی میدانند.
پادزهر اولین فیلم جواد رضویان است که به اکران وشرکت در مسابقه فیلم های فجر رسیده است. پی رنگ اصلی فیلم روایتی یک خطی وساده از تحول شخصیتی آدم هاست.اما در کنار این پی رنگ ،مخاطب شاهد خرده پی رنگ های متعددی با گرایش های واقعی وطنز است که اندازه های اثر را کمی متفاوت تر از نمونه های مشابه آن ساخته است.
بنفشه آفریقایی» جدیدترین ساخته ی مونا زندی حقیقی، فیلمی بی ادعا و خوش ساخت است که ایده ی مرکزی جالب توجهی دارد. زندی حقیقی به عنوان یک فیلمساز زن، از احساسات ناب زنانه خود بهره برده است تا درامی را شکل دهد که به لحاظ احساسی بی سانسور باشد و عواطف انسانی را به شکلی قیچی نشده و خالص بر مخاطب نمایان سازد.
آشفتگی ساخته فریدون جیرانی بازگشت او به نوستالژی های دوران جوانی و نوجوانی اوست.می خواهد ادای دینی کند به دوره ای از سینما که این نوع فیلمسازی رواج داشت.او قبلا با فیلم “خفگی”هم به دیگر نوستالژی خود پرداخته بود.
روایت پلیسی که به فیلم الصاق میشود، غلط املایی روایی فیلمساز است. چهل سالگی و این فیلم ثابت میکند که رئیسیان دریافت دقیقی از نحوه دخالت پلیس و دستگاه قضایی در پروندههای مختلف ندارد.
«معکوس» خروج نسبتاً موفقیتآمیز پسر از زیر سایه پدر است و شروع قابل قبولی در کارنامه فیلمسازی پولاد کیمیایی به شمار میآید
صدرعاملی با «سال دوم دانشکده من» نشان میدهد که درک درستی از روابط نسل جوان به خصوص در حوزه زنان و دختران جوان دارد و این درک با ورود و تولد نسل جدید بهروز میشود.
پوراحمد یک قصهگوی کلاسیک است و بهتر است به جایی بازگردد که در آن استاد است.
قدرت کارگردانی اسعدی هم نمیتواند، ضعفهای فیلمنامه را بپوشاند. اگر لایههای روایی فیلم را رج بزنیم و بکشافیم چندین مورد در محتوای فیلم قابل ارزیابی است.
گر «من ترانه ۱۵ سال دارم»، «دیشب باباتو دیدم آیدا» و «دختری با کفش های کتانی» را سه گانه موفق کارنامه رسول صدرعاملی به شمار آوریم که همواره نگاهی دغدغه مند به مسائل و مشکلات دختران جوان و نوجوان داشته است، «سال دوم دانشکده من» را باید نوعی عقبگرد در کارنامه ی این کارگردان به شمار آورد.
بهرام توکلی دیگر پابرهنه در بهشت و پرسه در مه و اینجا بدون من نمی سازد.او در تنگه ابوقریب همچنان کارگردان خوبی است اما سراغ قصه به معنای آن چه قبل تر در کارنامه اش دارد نرفته است .
رئیسیان در مردی بدون سایه فیلمنامه ای شلخته را به تصویر می کشد. فیلم شروع جذاب و نفسگیری دارد و در ادامه بستر لازم را برای رسیدن به اثری در خور را فراهم می آورد اما خیلی زودتمام داستانک هایی که قرار بود در امتداد داستان اصلی فیلم مکمل و پیش برنده کار باشند تبدیل به بار اضافی و نچسب فیلم می شوند.
مراسم معرفی کاندیداهای دریافت جوایز «اسکار 2019» عصر سهشنبه هفته گذشته در شهر لسآنجلس امریکا برگزار شد و «روما» ساخته نوستالژیک آلفونسو کوارون مکزیکی و «محبوب» فیلم درباری و سرشار از حقایق تلخ تاریخی یورگوس لانتیموس یونانی پیرامون «ملکه آن» حاکم لرزان قرن هفدهم بریتانیا هر یک با کسب 10 نامزدی پیشتاز جوایز امسال شدند؛ جوایزی که صبح دوشنبه 6 اسفند در تالار کداک تیاتر شهر لسآنجلس به برندگان نود و یکمین دوره این رقابت بشدت معروف اما تبلیغاتی و جهت دار اهدا خواهد شد.
«قانون مورفي» مصداق بارز تکچشم در شهر کورهاست و اين نميدانم تعريف است يا تحقير؛ اما ميشود اينگونه آغازيد که فيلم در ميان کمديهاي «بفروش» اين سالها، کمتر لودگي و بيشتر تلاش در راستای سينمايي تمامسرگرمي است و استراتژياش ديوانهبازي در راستاي «سرکاري»هاي هوشمندانه و آغازش نهچندان بد.
وجود سرمایه زیاد از مشکلات دیگر قانون مورفی است، وقتی که پول زیاد باشد مجموعهای از تکصحنههای جذاب و چشمنواز خواهی ساخت که در کنار هم بسیار بیربط است.
پيمان معادي در دومين فيلم خود «بمب، يک عاشقانه» باز هم روابط انساني را نشانه ميگيرد و در فضا و اتمسفري وسيعتر به آن ميپردازد. عشق روايت جذابي است که در خلال ويراني و بمباران، عاشقانه بمب را ميسازد.
«درساژ» یک درام روانکاوانه با تمرکز بر رفتارشناسی نسل نوجوان امروز با مختصاتی شناسنامه دار است. ویژگی که اهمیت این فیلم آسیب شناسنامه را دوچندان می کند.
«جنگل پنهان در ازدحام درختان!»؛ نکاتی در حد اشاره پیرامون نسبت سینمای ایران و جشنوارههای جهانی.
کیوان کثیریان گفت: « آقای هیات انتخاب عزیز اصلا چرا شما حاضر شدید دو سکانس را ببینید؟ آقای دبیر گرامی شما چرا دو سکانس را نشان هیات انتخاب دادید! آقای تهیه کننده و فیلمساز محترم شما چرا حاضر شدید فیلم تکه پاره و ناتمامتان را بدهید برای تماشا؟»
قانون مورفی تا ده دقیقه اول هم نشانه های همان کارگردان سرکش فیلم «نگار» را دارد، ولی بعد از ده دقیقه تا لایه های زیرین فاجعه در دم دستی بودن پیش می رود تا جایی که فکر می کنی رسمن دست ات انداخته اند.