عوامل و مجری برنامه "من و شما" به دلیل اتفاقاتی که در قسمت امروز(جمعه ۹ آذر) این برنامه تلویزیونی با حضور مسعود فراستی رخ داد، از سوی مدیر شبکه "شما" توبیخ شدند.
برنامه اخیر من و شما شاهد مجادله لفظی مسعود فراستی (کارشناس) و آرش ظلی پور (مجری) بود و در نهایت فراستی، برنامه زنده را به نشانه اعتراض، ترک کرد.
کتاب "زیباییشناسی نمایشی ژان ژنه" و دو نمایشنامه از والنتین کراسناگوروف روانه بازار کتاب شدند.
17 نمایش در هفته جاری در تالارهای نمایشی پایتخت به روی صحنه آمد.
این روزها نمایش «آهسته با گل سرخ» به نویسندگی زندهیاد اکبر رادی و کارگردانی هادی مرزبان در تماشاخانه سنگلج روی صحنه رفته است. نمایشی که به طور مشخص به روزهای منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ میپردازد. مرزبان پیش از این هم این نمایش را اجرا کرده بود و حالا دومین بار است که تجربه کارگردانی این نمایشنامه را میچشد. بازیگرانی مانند حبیب اسماعیلی، محمد حاتمی، میترا حجار، سام قریبیان و فریبا کوثری نیز در این نمایش بازی میکنند. مرزبان چهار دهه است که مشغول اجرای آثار رادی است و در این راه هم مویش را سفید کرده است. به همین مناسبت پای صحبتهای او نشستهایم.
حرص و طمع در تئاتر ايران بيداد ميكند. هنر واقعي را ناديده ميگيرند. رادي براي هنر واقعي جانش را گذاشت. اكبر رادي سالها وقت ميگذاشت و گاهي چند بار يك متن را بازنويسي ميكرد. رادي نمايشنامه «روزنه آبي» را در ۲۰ سالگي نوشته است
اين روزها نه تنها در تئاتر كه در تمام زمينههاي هنري و فرهنگي كشور با خيل عظيم جشنوارهها يا در اصطلاح دستاندركاران برگزاري با «رويدادها» مواجه هستيم، اما اين پرسش نيز به وجود ميآيد كه چه عاملي موجب ميشود باوجود برگزاري برنامههاي متعدد از اين دست هيچ اتفاق قابلتوجهي در عرصه فرهنگ و هنر رخ ندهد؟
مرزبان به هيچ عنوان سراغ دراماتورژي و بهروز رساني متن نرفته است و اثري به شدت شلخته و از هم پاشيده را روانه سنگلج كرده است. در واقع، از اين كارگردان كاركشته و با تجربه، اين كار بعيد به نظر ميرسد. پرسش اساسي كه براي تماشاگر پيش ميآيد اين است كه چرا مرزبان متني را كه درباره انقلاب ۵۷ است، بدون هيچ تغيير و بهروز رساني در سال ۱۳۹۷ روي صحنه برده است؟
مراسم افتتاحیه نمایشگاه و مسابقه پوسترهای منتخب نمایش «شاه لیر» با معرفی نفرات برگزیده این رویداد در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
. متاسفانه به دليل فضاي تاسفباري كه اين روزها در سينما حاكم است، پخشکنندهها حاضر نيستند فیلمهای خارج از بدنه و جريان اصلي سينما را اكران كنند هر چند اکثرشان معتقد بودند که فیلم ظرفیت ارتباط با مخاطب را دارد. همینکه اسم فيلم مستند مطرح میشود، حاضر به اكران فيلم نيستند.
برادران كوئن با «تصنيف باستر اسكراگز» اينچنين زايش تمدن غرب و حكايتهاي مرگ را با يكديگر عجين ميگردانند. ذوق و قريحه بصري كوئنها در تمام لحظات زيبا و تماشايي فيلم مثالزدني و ستايشآميز است و تواناييشان در روايت مجموعه داستاني چندلحني با همنشيني دقيق اجزاي گوناگون و توامان نوآوريهاي خلاقانه به پشتوانه سنت چيزي است كه قادر است دليجانِ سينما را از مرگ رهانده و كماكان زنده نگاه دارد. شبيه به تصوير اسبِ پشت جلد كتاب كه با آنكه به پشت سر نظر دارد همچنان رو به جلو حركت ميكند.
ما از مسائل عميق خوشمان ميآيد. مشتاقان مسائل عميق هستيم! اما معتقد نيستيم آثارمان با يكديگر در ارتباط و متصل هستند. اين يك جور نگاه نقادانه است. كار ما نيست.
درنهايت نمايش حريق را ميتوان يك پيشرفت براي افروز فروزند دانست كه در اين وانفساي كالايي شدن هنر و اتميزه شدن افراد، به توليد تئاتر كارگاهي جان دوباره بخشيده است و حتي در نگارش نمايشنامه توانسته از تجربيات اعضاي گروهش سود برد. حريق به راحتي با مخاطبان ارتباط برقرار كرده و در خلق شخصيتهاي به ياد ماندني، تواناست. در فقدان اميد، روايتگر ملال، اضمحلال و فروپاشي است. گامي رو به جلو براي افروز فروزند و تئاتر مورد علاقهاش، اما همچنان محافظهكار نسبت به فرمهاي تازه و امتحان نشده. آيا كشتي به راه خود ادامه خواهد داد يا اينكه فرمان تغيير مسير از جانب ناخدا صادر خواهد شد؟ بايد به انتظار نشست اگر كه حريق همه چيز را خاكستر نكرده باشد.
من از طريق نسلي از جوانها و موضوعات آنها سراغ چنين كشمكشهايي رفتم. موادي كه در دست داشتم، تعدادي جوانان جامعه بودند. نسلي از جوانها كه به نظرم حواسمان خيلي بايد به آنها باشد چراكه اينها بخشي از آينده را قرار است رقم بزنند و اگر درست مطالعه نشوند ممكن است آينده خوبي در انتظار هيچ كدام از ما نباشد.
دلخواه: جاي تاسف دارد كه بگويم همين حالا اگر در خيابان جلو يك رهگذر را بگيريد و او از قضا مايل به كارگرداني تئاتر باشد در صورت داشتن پول اين امكان برايش فراهم است. فقدان قدرت اجرايي در صنف موجب اين امر شده و دست همه را براي ايستادگي در برابر افرادي كه اعمال خلاف انجام ميدهند، بسته است.
بايد تلاش كنيم درماتورژي به عنوان يك جايگاه يا يك پست در سالنهاي تئاتر تعريف شود. اصلا كار جالبي نيست كه يك نمايشنامهنويس اسم خودش را با عنوان دراماتورژ بيان ميكند.
بیایید یک بار هم که شده برای بررسی مسالهمان، آن را با موارد مشابه خارجیاش مقایسه نکنیم و با مراجعه به عقل و استفاده از استدلال، بیآنکه ملاک را نمونههای اصطلاحا مترقی آن طرف آبی بگیریم، ببینیم که یک کار درست است یا غلط؟ دلایل پدید آمدنش چیست؟ نتایج آن چه چیزهایی میتواند باشد و اگر غلط است، راه اصلاح آن به چه شکل خواهد بود؟ بسیاری از هنرمندان و چهرههای مشهور سینمای ایران یا در کشورهای غربی ساکن هستند و فقط سالی یکی دو بار برای کار کردن به ایران میآیند، یا اخیرا بینشان مد شده که حتی فرزندانشان را در خارج از کشور به دنیا بیاورند تا این کودکان بتوانند تابعیت آن کشورها را داشته باشند.
همه حرفهایش را با گلایه و کنایه میزند؛ انگار دل پر دردی دارد از دیده نشدنها، از اعتراضها و سختگیریهایی که گاهی کار را برایش سخت میکند؛ گفتوگو را که میخواستیم شروع کنیم؛ گفت: «کاش سوالهایتان جدید باشد؛ که من هم حرفهای تکراری نزنم.» تا خواستم سوال بپرسم؛ دوباره گفت: «آخه برای چی باید اصلا حرف بزنم؟ یک موقعهایی آدم تصمیم به سکوت بگیرد بهتر است.» فیلمشان تازه اکران شده است. «سرو زیر آب»؛ فیلمی که بعد از پخش در جشنواره، حاشیههایی داشت اما محمدعلی باشهآهنگر مثل بقیه فیلمهایش برای همه سوالها جوابی داشت.
همه میدانیم که تا به همین الان هم بدون تماشای "همه میدانند" یک موقعیت فرهادی وار را دوباره تجربه کردیم، هیجان انگیز است، مرسی آقای فرهادی.
فیلمبرداری «خداحافظ دختر شیرازی» آخرین ساختهی افشین هاشمی بعد از فیلمهای «خسته نباشید!»، «گذر موقت» و «خاله قورباغه» این روزها در تهران ادامه دارد و به تازگی حسین یاری مقابل دوربینِ این کارگردان رفته است.