فیلمهای «پستچی» ساخته داریوش مهرجویی، «سفر» به کارگردانی بهرام بیضایی و آثار اسکاری اصغر فرهادی شامل «جدایی» و «فروشنده» در جشنواره بینالمللی «سینما ریترواتو» در ایتالیا به نمایش درمیآیند. این جشنواره از ۳۱ خرداد تا ۹ تیر با محوریت سینمای کلاسیک و بازسازیشده در بلونیا برگزار میشود.
نسخه ترمیمشده فیلم «غریبه و مه» (۱۳۵۲) بهرام بیضایی، فرصتی دوباره فراهم آورده تا به یکی از مهمترین آثار سینمای ایران بازگردیم. این فیلم، در کنار «رگبار»، از جمله آثار مرمتشده توسط بنیاد سینمای مارتین اسکورسیزی است که اهمیت حفظ و بازسازی کلاسیکهای سینمای ایران را بیش از پیش آشکار میسازد.
فیلم «غریبه و مه»، از آثار برجسته بهرام بیضایی و سینمای ایران پیش از انقلاب، پس از ترمیم کیفی در آزمایشگاه بولونیای ایتالیا و با همکاری بنیاد مارتین اسکورسیزی، منتشر شد. این نسخه پیشتر در جشنواره «ایل چینما ریتروواتو» به نمایش درآمده بود.
برای این نویسنده که زاده قلم بهرام بیضایی بود، حضرت علی (ع) آمیزهای بود از روشنفکری و شجاعت و ذوالفقار؛ آیینهای برای دیدن زشتیهایمان، نه تیغی دو دم!
بهرام بیضایی، نمایشنامهنویس و کارگردان هوشمند ایرانی، آبانماه ۱۳۹۹ مقالهای برای ارائه به کنفرانسی دربارهی شاهرخ مسکوب در دانشگاه استنفورد نوشت که حرف و حدیثهای فراوانی بهویژه در میان روشنفکران چپ رادیکال ایجاد کرد.
کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر، نخستین شب نمایشنامهنویس را به مناسبت سالروز تولد بهرام بیضایی و به یاد اکبر رادی برگزار میکند.
فیلمتئاتر «عروسکها» به کارگردانی بهرام بیضایی در سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش در میآید.
کار و وجود شخصیتی چون بهرام بیضایی، فرهنگ هر ملتی را غنا میبخشد و آن را برای آیندگان حفظ میکند. ما قدردان او هستیم و او باوجود همه بیمهریهایی که دیده، همچنان استوار و قوی به راهش ادامه میدهد. وجود نازکش آزرده گزند مباد.
به روی صحنه رفتن «داشآکل به گفته مرجان»، نه فقط لزوم بازخوانی داشآکل، بلکه داستانی از نویسندهای تاریخگراست و اجرا، طبعا چیزی فراتر از یک نمایش ساده، یک مانیفست تاریخنگارانه است.
گفتگوی اخیر بهرام بیضایی با یکی از رسانههای خارج از کشور بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشته است.
زمانی که بهرام بیضایی نمایشنامه «داش آکل به گفته مرجان» را دهه ۹۰ نوشت قرار بود نمایش آن روی صحنه برود که به خاطر شیوع کرونا این کار صورت نگرفت و حالا بیضایی این نمایش را روی صحنه برده است.
ایوب آقاخانی قصد دارد با ادای احترام به بهرام بیضایی نمایش «ترانههای تب: داستانهای عبرتآموز برای خوابیدن کودکان امروز» را روی صحنه ببرد.
فیلم سینمایی «غریبه و مه» ساخته بهرام بیضایی در پنجاهمین سال تولیدش، مرمت و آماده نمایش شده است.
تعزیه، این هنر عامه یکی از عمیقترین هنرهای ایرانی است که در دوره مدرن توجه بسیاری از هنرمندان تراز را در شیوههای مختلف هنری به خود جلب کرده است، از جمله آن هنرمندان در سینما حداقل سه سینماگر با نوشتن و یا ساختن و یا الگوگرفتن از پیشنهادهای تعزیه اثری جدید و بدیع خلق کردند، بهرام بیضائی، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی سه هنرمندی هستند که جلوههایی از این هنر را به امروز و آثارشان گرهزدهاند.
فیلمهای بهرام بیضایی موفق میشوند ویژگیهای اساسی این جریان را کاملا با هم درآمیزند. (یعنی): سبک شاعرانه و تمثیلی، زیباییشناسی واقعگرایانه، علایق شخصی او به جهان روستایی و بیش از همه نفی نگاه مردانه با ارجگذاری به ذهنیتی زنانه.
آکادمی علوم و هنرهای سینمایی اسکار از ۴۸۷ هنرمند فعال در عرصه سینما برای پیوستن به این نهاد سینمایی در شاخههای مختلف دعوت کرد.
رگبار نخستین فیلمِ بلندِ بهرام بیضایی در سال ۱۳۵۰ ساخته و در اردیبهشت ۱۳۵۱ اکران شد. این فیلم گرچه از لحاظ تجاری چندان موفق نبود اما تنها فیلم ایرانی بود که در نخستین دور جشنوارهی جهانی فیلم تهران درخشید و جایزهی مخصوص هیات داوران را به دست آورد.
بیضایی به آمریکا کوچ کرد چون خودش به عنوان هنرمند خسته شده بود از این همه بکن و نکن، از این همه حذف کردنها و ممنوعیتها و دستورات عجیب و غریب که از هر سو به طرفش میبارید به تنگ آمده بود و باعث شد از سرزمینش کوچ کند.
مشاهدۀ چهرۀ تازۀ بهرام بیضایی خاطرۀ تلخ نوروز 95 و چهرۀ دور از انتظار محمد رضا شجریان را تازه کرده خاصه این که کنار خنیاگر دیگر موسیقی - شهرام ناظری - نشسته.
حمید امجد از دوستان نزدیک استاد بهرام بیضایی در متنی امیدبخش متنی را درباره سلامتی استاد بیضایی منتشر کرد.
همزمان با انتشار خبر بیماری استاد بهرام بیضایی، صحبتهای چند سال قبل پرویز پرستویی در گفت و گو با فریدون جیرانی درباره دیدارش با این کارگردان و عدم حضور و فیلم نساختن او در ایران بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. روایت دوری یکی از بزرگترین نامهای سینمای ایران از وطنش و سینمایی که هر روز نامهای بزرگش کمتر میشوند.
انتشار تصویری از بهرام بیضایی در کنار شهرام ناظری طی دو روز گذشته بازتابهای فراوانی داشته است.
ایلنا نوشت: انتشار تصویری از بهرام بیضایی در کنار شهرام ناظری در ۲۴ ساعت اخیر بازتابهای زیادی داشته است. تاریخ این تصویر فروردین امسال ذکر شده و ظاهرا این قاب در آمریکا ثبت شده. بنا به شنیدهها، کارگردان بزرگ سینمای ایران درگیر بیماری سرطان شده است.
در چند روز گذشته صحبتهایی درباره بیماری استاد بهرام بیضایی با عکسی خاص منتشر شده است. پرویز پرستویی درباره این عکس نوشت: آرزوی سلامتی برای استاد بی بدیل دارم، اما خداوند نگذرد از جفاکاران که قدر گوهران گرانبها را نمیدانند و باعث غربت نشینی این بزرگواران میشوند.
تصویری که از ساعاتی قبل در فضای مجازی از بهرام بیضایی نویسنده و کارگردان سرشناس ایرانی دست به دست می شود اسباب نگرانی شده است...
۲۴ سال پیش که بهرام بیضایی تصمیم گرفت که سفارش نوشتن یک نمایشنامه با موضوع امام علی را بپذیرد، شاید خودش هم فکرش را نمیکرد که این نمایشنامه به بهترین متنی که درباره این شخصیت نوشته شده، تبدیل شود.
با نگاه به همه اين سالها ميتوان فهميد، چه بر سر سينما آمده است.سينماگران برجسته دهه چهل و پنجاه سالها بعد هر يك بهگونهاي دچار مشكل شده و از ادامه راه بازمانده بودند.
روایت بیضایی در مرگ یزدگرد، همان طور که در ابتدای فیلم آورده است، نوعی طعنه به واقعیت آن تاریخی است که مورخان گفتهاند. او در این فیلم، نقبی بازیگوشانه به این تاریخ رسمی زده است و از لابهلای جنبههای مختلف «واقعیتِ» منقول، به دنبال «حقیقتِ» مغفول است؛ و چه نیک و درست و دقیق به این گستره نگریسته شده است.
حقیقتش این است که اگر اصرار مهدی هاشمی و پرویز پورحسینی نبود، شاید اصلا این نمایشنامه، رنگ صحنه به خود نمیدید ولی بهرام بیضایی، وقتی پافشاری و گذشت آنان را دید، چارهای جز موافقت نیافت.
گفت وگوی دکتربهمن مقصولو با بهرام بیضایی در دو مقطع زمانی، یکی در سال ۱۳۸۱ در تهران و دیگری ۱۵ سال بعد، در سانفرانسیسکوی آمریکا انجام شده است. در بند بندِ متن ویراسته و آماده شده برای چاپ، بیضایی با دلشکستگی و حتی گاهی با خشم و اندوه ، ازتجربه ها یش می گوید.
روزنامه اعتماد نوشت: در سینمایی که بزرگانی چون بیضایی و تقوایی فرصت کار پیدا نمیکنند و کیارستمی از یک دورهای به بعد هر آنچه ساخت در خارج ایران بود، خالصسازی در جریان است.
مسئولان وقت با نوشته شدن اسم سوسن تسلیمی روی پرده مخالف بودهاند! «بعدا گفتند اسم این خانم نمیتواند قبل از اسم مرد بیاید. گفتند هر جوری هست اول اسم یک مرد را بیاورید و بعد اسم این خانم را.
جهانِ بازساختهی بیضایی البته دارای نشانههایی روشن است. نخستینِ آن، قهرمانها و شخصیتهایی هستند ـ عمدتاً زنان ـ که اگرچه در روزگارِ امروز میزیند، اما پیوندی ناگسستنی با افسانهها و اسطورههای ایرانی دارند. دو دیگر اشیاء و ابزاریاند ـ همچون آینه و شمشیر ـ که از تاریخ میآیند و در جهان ما بدل به نشانههایی روشن میشوند برای گسترش صلح و عشق و زیستن و سوم آیینها و تشریفاتی که ریشه در طبیعت، زمین و باروری دارد.
همزمان با پنجم دیماه زادروز بهرام بیضایی و سالمرگ اکبر رادی، چهرههای مطرح عرصه هنرهای دراماتیک ایران، شماره سوم کتاب آواژ با عنوان «سرفصل» با یادکردی از نصرتالله نویدی نمایشنامهنویس سالهای دور ایران منتشر شد.
فیلم سینمایی «غریبه و مه» ساخته بهرام بیضایی با بازی زنده یاد پروانه معصومی در جشنواره فیلم سنگاپور به نمایش گذاشته میشود.
سیروس حسنپور در یک کارگاه کارگردانی تعریف کرد که چگونه در هفت سالگی با تمرینهای پنهانی به بازی در فیلم «عمو سیبیلو» رسیده است.
نسخه ترمیمشده فیلم «رگبار» از معروفترین آثار بهرام بیضایی در دوره جدید جشنواره فیلم تلوراید آمریکا به نمایش گذاشته میشود.
برای فیلمنامهای که در کمتر از یکماه نوشته شده بود، 10 سال زمان برد تا کارگردان پیدا شود. تقریباً تمام نگاهها روی این مسئله متمرکز بود که بیضایی در کسوت کارگردان این فیلم ظاهر نشود.
نکته جالب درباره آثار بیضایی این است که علیرغم داشتن دغدغههای پررنگ ملی و بومی، فیلمهای او «مردانه» نیستند و اتفاقا خیلی وقتها زنانی مقتدر و عملگرا قهرمان آن هستند.
نسخههای ترمیمشده دو فیلم از ساختههای بهرام بیضایی در جشنواره سینمای کشفشده بولونیا در کشور ایتالیا به نمایش گذاشته شد.
کارگردان «کت چرمی» گفت: در سینمای اجتماعی باید ترکیب متعادلی از تیرگی و روشنایی را به مخاطب تحویل دهیم تا آن را بپذیرد.
نمایشنامه «مجلس شبیه در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندش رخشید فرزین» از جمله نمایشنامههایی است که با حضور جمع پرشماری از بازیگران روی صحنه رفته است.
سلسله نشستهای نمایشنامهخوانی کانون نمایشنامه نویسان و مترجمان تئاتر ایران با عنوان «ما» با نمایشنامهای از بهرام بیضائی و نمایشنامهخوانی محمد رحمانیان آغاز میشود.
محمود دولت آبادی گفت: یک بار بهرام بیضایی گفت «مردم حافظه تاریخی ندارند» بسیار قابل تامل بود این سخن او برای من در همان حدود نیم قرن پیش. اکنون لازم است بیفزایم حاکمان بر ما هم نیازی به حافظه تاریخی و تجربهاندوزی از آن احساس نمیکنند.
زن در سینمای بهرام بیضایی موضوعی است که توسط سارا آصفی، نویسنده و پژوهشگر اصفهانی موردتوجه قرار گرفته و با تمرکز بر فیلمهای «کلاغ»، «مرگ یزدگرد»، «باشو غریبه کوچک» و «چریکه تارا»، در کتاب خود با نام «چهار زن در دو دهه از سینمای بهرام بیضایی» به آن پرداخته است.
علی نصیریان گفت که عمدی نبوده که در طول سالهای فعالیتش با مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی کار نکرده است زیرا فرصتی برای این همکاری پیش نیامده است.
داریوش فرهنگ با بیان خاطراتی از همکاری با مهدی هاشمی و ساخت «سلطان و شبان»، درباره بهرام بیضایی و حضورش در فیلمی از این کارگردان گفته است: بیضایی سوالهای نه زمان حال بلکه آینده را هم میداند و در حرفه خود یعنی سینما و تئاتر یک فیلسوف است.
گلاب آدینه نمایش «پرده خانه » نوشته بهرام بیضایی را اواخر مهرماه روی صحنه میبرد.
محمد رحمانیان تنها کسی بود که نسبت به مساله پیش آمده اعتراض کرد. او در یادداشتی انتقادی نوشت: «به لغوهای پیاپی، برگزار نشدنها و توقیفها و تعطیلیها عادت کردهایم... میشد این سمینارها برپا شود و گفتوگوها شکل بگیرد و آیینها (نکوداشت) به سرانجام رسد و هیچ آسیبی هم به گوشهای از میز هیچ مدیری نرسد.»
انجمن صنفی نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران اعلام کرد که برنامههای اردیبهشت این انجمن که با نکوداشت بیضایی نیز همراه بود لغو شده است.