سریال The Bondsman جدیدترین اثر از سرویس آنلاین آمازون پرایم ویدیو با هنرنمایی کوین بیکن است.
گسترش سریع این سریال در پلتفرم استریمینگ، موفقیت جهانی بچه گوزن در سال گذشته را به یاد میآورد.
سریال Dope Thief محصولی از سرویس آنلاین اپل تیوی پلاس به شمار میرود که نمرات خوبی از منتقدان گرفته است.
سریال Long Bright River محصول سرویس آنلاین پیکاک نمرات متوسطی را از منتقدان گرفته است.
منتقدان نظرات خودشان درباره فصل سوم سریال The Wheel of Time را بیان کردند و نمرات خوبی را به آن دادند.
نقدها برای فصل اول سریال Daredevil: Born Again منتشر شده و این سریال توانسته نمرات خوبی از منتقدان دریافت کند.
سریال The White Lotus محصول شبکه اچبیاو در فصل سوم خودش نیز توانسته مورد تحسین منتقدان قرار بگیرد.
فصل سوم سریال Yellowjackets از راه رسیده و این فصل نیز همانند فصول قبلی توانسته مورد تحسین منتقدان قرار بگیرد.
فصل دوم Squid Game پرسشهای زیادی را در ذهن هواداران ایجاد کرد، اما یکی از آنها بیشتر از همه مشغولمان میکند، آن هم اهداف شخصیت جلودار بازی است. تا جایی که میدانیم، اسم این شخصیت ماسکدار هوانگ این-هو است، نابرادری کارآگاه داستان، هوانگ جون-هو. او قبلاً یک افسر پلیس بود که از کارش اخراج شده، زن حامله و بچهی دنیا نیامدهاش جان خود را از دست دادند و همچنین روزی او هم به عنوان بازیکن در بازی مرکب شرکت داشته است. اما نیت اصلی او چیست؟
نتفلیکس مدتها است که بودجهای سرسامآور را به ساختن آثاری با محوریت داستان قاتلان دیوانه و سریالی اختصاص داده است. مستندهای سریالی تولید شده در این سالها توسط این پخش کننده چنان کیفیت بالایی دارند که اساسا دستهای جداگانه در بررسیهای سینمایی پیدا کردهاند و علاوه بر مستندسازان و علاقهمندان به سینما و منتقدان، حتی بازرسان جنایی را به مخاطب ثابت خود تبدیل کردهاند.
سریال Paradise اثری تازه از سرویس آنلاین هولو به شمار میرود که توانسته نمرات خوبی از منتقدان بگیرد.
انیمیشن سریالی Your Friendly Neighborhood Spider-Man از راه رسیده و توانسته نمرات خوبی از منتقدان بگیرد.
نقد سریال «روز شغال» را با تمرکز بر روند اقتباس آن از کتاب و فیلم زینهمان را بخوانید.
در نقد «تلماسه: پیشگویی» به ایراد بزرگ سریال در محدودیت زمانی و جاهطلبی داستانی میپردازیم که البته در بطن خود، همچنان پتانسیل بالایی دارد.
نتفلیکس برای آنکه درآمدش تضمین شود، از هیچ چیز فروگذار نمیکند. وقتی نتفلیکس دید که «ماهی مرکب» به چه موفقیت بیسابقهای دست یافته، تصمیم گرفت تا میتواند شیرهی آن را بکشد و برای همین سازندهی سریال، هوانگ دونگ هیوک، را مجبور کرد فصل دیگری برایش بسازد؛ فرقی هم ندارد که چقدر به داستان آب ببندد.
برای تصمیمگیری در مورد تماشای این سریال، بهتر است به علایق شخصی خود توجه کنید. اگر به دنبال یک سریال با تنوع بصری بالا و داستانهای کوتاه و جذاب هستید، «مرحله مخفی» یکی از بهترین انیمیشنهای اقتباسی از بازیهای ویدیویی است و میتواند گزینه مناسبی برای شما باشد. اما اگر به دنبال یک داستان طولانی و منسجم هستید، ممکن است از این سریال راضی نباشید.
«کبوتران سیاه» یکی از بهترین سریالهای جاسوسی اخیر نتفلیکس است با یک داستان مهیج تریلر-جاسوسی پر از اکشن و دراما؛ اما به همین کفایت نکرده و داستان جاسوسی خود را با طنز خشک انگلیسی درهمآمیخته و یک مجموعه با کاراکترهای جذاب ساخته که خودشان را جدی نمیگیرند
تنها ضعف سریال Nobody Wants This اتفاقاً در مهمترین نقطهی سریال قرار دارد، یعنی در رابطهی ربی یهودی و دختر آتئیست، آخر هر کاری هم کنید، این رابطه برای بیننده قابلباور نمیافتد، اما با توجه به پایان سریال، میتوان انتظار داشت که در فصل دوم سناریو چرخشی به خود بگیرد که آنگاه فصل اول هم ارزشمند و ضعفهای آن تبدیل به نکات مثبت شود.
سریال The Day of the Jackal اثری با هنرنمایی ادی ردمین است که توانسته امتیاز خوبی از منتقدان بگیرد.
به نظر میرسد صنعت فیلمسازی این روزها یک چیز جهانی است، درست مانند کتاب و ادبیات داستانی، اما چرا؟ چون اغلب ارزشهایی را منتقل میکند که بدون تغییر هستند، اما فقط فیلتر شده و با واقعیتهای امروزی سازگار شدهاند. با این حال، آنچه میتواند چهره سینما را تغییر دهد، فناوریهای جدید است که در کنار پیشرفت صنعت، خود فیلمها را نیز تغییر میدهد، به ویژه فیلمهای اکشن که مورد علاقه بسیاری از مخاطبان هستند. اما سوال اینجاست که آیا سریال مندلورین مثال خوبی برای این موضوع است؟
اگر خیلی ساده بخواهیم این سریال را توصیف کنیم، باید بگوییم که یک اثر تعلیقآمیز جاسوسیِ کمتر دیده شده است. همانند فیلم Tinker Tailor Solider Spy، در اینجا هم با یک فضای مربوط به سازمان اطلاعاتی بریتانیا همراه خواهیم شد؛ داستانی نسبتاً پیچیده که گری اولدمن ستارهی اصلی آن میباشد. میتوان گفت Slow Horses دربارهی مأمورهاییست که همواره در کرانهها و حاشیه هستند.
سریال Presumed Innocent اثر تازه منتشر شده اپل تی وی در ژانر درام، جنایی و رازآلود است که با حضور جیک جیلنهال مورد توجه قرار گرفته است.
«خرس» با فصل اول و دوم خود نشان داد که اگر بخواهد میتواند یکی از بهترین سریالهای تلویزیون باشد و کولهباری از جوایز امی، گیلد و گلدن گلوب نیز این حرف را تصدیق میکنند. اما با اینکه «خرس» با فصل سوم خود توانایی بازیگرانش را به رخ میکشد، اما تنها به موفقیتهای قبل و طرفداران دوآتشهاش تکیه کرده تا هرطور شده آنها را پای فصل بعدی سریال بکشاند.
فصل یکی مانده به آخر سریال The Boys، پیرامون ریاست جمهوری روایت میشود و ارجاعات زیادی به دونالد ترامپ دارد. با این وجود اگر بخواهیم جنبههای دیگر آن را هم در نظر بگیریم، سریال به خوبی توانسته ابرقهرمانان و جایگاه فرهنگی آنها در آمریکا را به ریشخند بگیرد.
به لطف بازی درخشان کالین فرل و تیم بازیگری یکدست توانستند متنی خوش ساخت که روایت تقریبا بی نقصی را در ژانر نئونوآر است، به اجرا دراوردهاند. انتظار میرود که سریال شوگر در فصل جوایز، رقیب سرسختی برای باقی سریالها باشد و درصد زیادی از جوایز را برباید.
«نل یاغی» سریالی است که مطمئناً برای دوستداران آثار فانتزی، ماجراجویی و داستانهایی درباره مبارزه بین خیر و شر، جذاب خواهد بود. این یعنی سریالی برای کسانی که به دنبال سرگرمیهای سبُک در دنیای افسانهای دیزنی هستند. در مجموع «نل» به دلیل روایت فراگیر و شیوهای که در آن زنان نقشی غالب در داستان ایفا میکنند و قوانین تاریخی قرن هفدهم بریتانیا را زیر و رو میکنند، اثری متمایز است.
سازندگان «پریش» از همان ابتدا با انتخاب جانکارلو اسپوزیتو به عنوان نقش اصلی گور خودشان را کندند. چطور میتوانید بازیگری چنین توانمند و کاربلد بیاورید، اما در زمینهی نویسندگی و کارگردانی او را دست خالی جلوی دوربین بفرستید؟ شاید اگر کاراکتر پریش به یک بازیگر ناشناخته سپرده شده بود، میشد از نقصهای سریال چشمپوشی کرد.
HBO تا پیش از پخش «همدرد» هیچ پروژهی اصلی نداشت که داستان آن در یکی از تکراریترین پسزمینههای فیلمهای هالیوودی اتفاق بیفتد، یعنی جنگ ویتنام. تا امروز که مینیسریال «همدرد» آمد تا این جای خالی را پر کند. داستان تازهی این سریال با لایههای پیچیدهاش، البته با همراهی عناصر فیلمهای جاسوسی هالیوودی، چیزی است که سریال «همدرد» HBO را به مجموعهای دیدنی تبدیل کرده است.
مینی سریال Echo یکی دیگر از آثار متعدد مارول است که صرفا برای گسترش جهان سینماییاش و همچنین گسترش تعداد محصولاتش ساخته است. این نکته که در این سریال به بومیان آمریکایی میپردازد و جهان مارول سعی در ایجاد تنوع در شخصیتها و موضوعاتش است اتفاق مثبتی است. اما مشکل اصلی این است که این سریال حتی سوژه و دستمایه مهمی برای ارائه نداشت و از اول تا آخر آن، اتفاق چندان مهمی نیفتاد و میتوان گفت حتی اگر این سریال ساخته نمیشد اتفاق خاصی نمیافتاد!
ما در بررسی سریال «فالآوت» این نکته را واکاوی خواهیم که آیا سازندگان این اثر موفق به ایجاد پروژهای شدهاند که هم طرفداران منبع اصلی بازی و هم بینندگان عادی را خوشحال کند یا خیر؟!