فيلمِ جاندار پتانسيل قدرتمندي براي پيشبرد يك روايت پيچيده دارد اما خواسته يا ناخواسته براي سازندگان فيلم جاندار بيشتر از آنكه روايت پيچيدگي زياد تعليقها، كنشها و واكنش برخي شخصيتها اهميت داشته باشد چيدن يك پيرنگ عمده ساده و بيپيرايه مهمتر است كه در آن همگي بار ننگين اشتباهات همديگر را به دوش ميكشند اما راه گريزي را بر همديگر نيز دوچندان مشكلتر كردهاند.
فیلم «جاندار» که به تازگی نمایش خود را در سینماهای کشور آغاز کرده، داستان خانوادهایست که درگیر پدیده قصاص میشود؛ اما این معضل همه داستان نیست چرا که نوع مواجهه آدمهای قصه در این فیلم مساله است، آدمهایی که حالا دیگر نقش بازی نمیکنند و خود واقعیشان را به تصویر میکشند.
اولین ساخته مشترک حسین امیری دوماری وپدرام امیری درامی است اجتماعی که به بررسی مهمترین آسیبهای جامعه پرداخته است. دو کارگردان جوان این فیلم با انتخاب سوژه ای جنجالی که بارها در سینما و تلویزیون روایت شده با استفاده از فاکتورهایی سعی در جذب مخاطب داشته اند که مهمترین آنها انتخاب بازیگران کاربلد و محبوب مخاطبان سینماست. در مرحله بعد، از فیلمنامه ای استفاده کرده اند که پیچیدگی روایی دارد و این ایده باعث شده از همان ابتدای قصه مخاطب را درگیر و به دنبال خود تا انتها بکشاند.
“جاندار” موضوع تازهای ندارد؛ قتل و قصاص. فیلمهای زیادی از گدشته تا امروز در سینمای ایران یادمان هست که با این موضوع ساخته شدهاند. تفاوتشان اما در زاویه نگاهشان به ماجرا، پرداخت قصه و موقعیتهای متفاوتی است که کاراکترهای را در آن قرار میدهند.
پارادوکس آغاز فیلم تأثیرگذار است. تضاد میان شور زندگی و اندوه مرگ، شادی و غم، جشن و عزا، خنده و اشک و…
در مواجه با فیلمهایی با مضمون قصاص، یا قتل متوفی دیده میشود، یا اعدام کردن قاتل یا درد و رنج خانوادههایی که قصد گرفتن رضایت را دارند. هر سه وضعیت رنجآور است.