در سالی که در پایانش هستیم، خانواده تئاتر شرایط عجیبی را تجربه کردند. آنها قرار بود بعد از دو سال کرونا کار کنند و نمایش روی صحنه ببرند و مخاطب داشته باشند، اما اتفاقاتی افتاد آنها باز هم خانهنشین شدند.
چهارمین نشست از سلسله نشستهای پژوهشی سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر با موضوع «گشایش فضای عمل جدید تئاتری: بررسی امکانات، تمهیدات و زیبایی شناسی تئاتر در فضای مجازی» با همکاری دفترپژوهش، آموزش و انتشارات اداره کل هنرهای نمایشی در تماشاخانه نوفل لوشاتو برگزار شد.
مدیر سالن تئاتر مستقل تهران تأکید کرد که شرایط موجود برای فعالیت سالنهای خصوصی و گروههای تئاتری در صورت مناسب نشدن شرایط، منجر به ورشکستگی اقتصادی سالنها خواهد شد.
تا زمانی که تعریف درست و دقیقی برای مفهوم تهیهکننده در تئاتر وجود نداشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که یک تهیهکننده به وظایف خود آگاه باشد و حتی گروه اجرایی یک نمایش بدانند، قرار است این فرد چه مسئولیتی را در گروه برعهده بگیرد و چگونه میتواند به رشد اقتصادی اثرشان کمک کند. تعریف درست آن نیازمند آموزههای آکادمیک، پژوهش و بررسی درباره فعالیت شرکتهای بزرگ تئاتری (که هنوز در ایران شکل نگرفته) و تهیهکنندگان معتبری است که در تئاتر غرب فعال هستند، در حالی که تاکنون دوره آموزشی تهیهکنندگی تئاتر در ایران به طور رسمی برگزار نشده است.
تئاتر در ايران تبديل به يك هنر پيچيده شده است. اين موضوع را ابتدا بايد در «اقتصاد تجاري» و «اقتصاد سياسي» تئاتر جستوجو كنيم. اغلب تئاترهاي ايراني زيانده هستند. تعداد تماشاگران وفادار تئاتري كه بهطور مستمر به ديدن نمايش ميروند بسيار محدود است. از سوي ديگر، بخش اعظمي از اطلاعات پولها و هزينهها تيره و تار است. هيچ شفافيتي وجود ندارد. اقتصاد زيرزميني و روزميني هنر در ايران در هم پيچيده شده است.
این روزها هنگامی که صحبت از اجرای تئاتر میشود، بیش از هر موضوع دیگری پرسشهایی را به اشکال گوناگون میشنویم که همگی حول محور یک موضوع اصلی هستند: چند نفر تماشاگر؟ یا به عبارت دیگر چند بلیت و چه میزان فروش؟ در وهلهی اول شاید چنین موضوعی عجیب به نظر برسد، اما با نگاهی به وضعیت امروز سالنها و گروههای تئاتری میتوان دید که چرا این موضوع به دغدغهی تئاتریها تبدیل شده است.
فاطمه معتمدآریا: ما تا وقتي تعريف درستي از این حرفه نداشته باشيم، وارد كردن بخش خصوصي بادكنكي است كه بادش ميكنيم. ما ابتدا بايد ريشهها را درست كنيم. چرا تئاتر شهر بخشي از بودجه خود را از طريق درصد فروش بليت تامين ميكند؟ چيزهاي ديگري هم هست كه ترجيح ميدهم راجع به آنها حرف نزنم.
این روزها تعداد نمایشهایی که تحت عنوان تئاترهای آزاد در نقاط مختلف شهر اجرا میشود در حالی به عدد 40 نزدیک میشود که تماشای تئاتر در سبد فرهنگی خانوادههای ایرانی نیست و به همین دلیل این میزان افزایش تئاترهای آزاد پرسشهای زیادی را مطرح ساخته است.
یکی از ویژگیهایی که تئاتر را از سایر هنرها مثل سینما، موسیقی و یا نقاشی متمایز میکند، عدم ماندگاری و موقتی بودن آن است. به این معنا که یک تئاتر هر چقدر هم جذاب و تماشاگرپسند باشد تنها در یک دوره زمانی مشخص میتواند به صحنه برود،خصوصا در ایران!
متوجه شرایط سخت مالی کشور هستم و میپذیرم دولت از نظر مالی با کاستیهایی مواجه است اما فرد عاقل کسی است که راهی برای عبور از این شرایط اندیشه کند.
رونق اقتصاد تئاتر را فقط در بودجه تخصیصی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نبینیم.