مرتضي ميرمنتظمي بعد از كارگرداني نمايشهاي «p٢»، «مالي سوييني» و «پنج ثانيه برف» در سه سال گذشته حالا به تجربه نمايش «بكت» نوشته ژان آنوي رسيده است؛ نمايشي كه قرار است در آن شاهد بازي بازيگران در لايههاي تودرتوي قدرت باشيم. اما در سطحي ديگر كارگردان با تمهيد فرستادن بازيگران به ميان جمعيت حاضر در سالن تلاش دارد بگويد اين بازي نه تنها بين اهل سياست كه در ميان مردم- جامعه- نيز در جريان است و چه بسا هريك از ما در روابط روزمره خود مشغول شكل دادن به بازيهايي پيچيده هستيم. به روابط حاكم بر محيط كار، دانشگاه و حتي خانواده دقت كنيد! در سطح ديگر استفاده از بازي بسكتبال به عنوان بستري كه قرار است ماجراي نمايش در ميانه ميدانش طرح شود نيز جلبتوجه ميكند و البته اين پرسش را به وجود ميآورد كه آيا روابط حاكم بر بازي به فرم مورد نظر كارگردان كمك ميكند. آيا مجموعه بازيگران به هارموني و كيفيت مورد نظر براي ارايه همزمان دو بازي- بسكتبال و ايفاي نقش در مقام شخصيتهاي نمايشنامه- را به دست آوردهاند؟ به هرترتيب گروه تئاتر «مشق» با نمايش «بكت» وارد فضاي آزمون و خطايي تازه شده است؛ به اين معني كه خودش را با چالشي جديد مواجه كرده و قدم در مسيري گذاشته كه با در نظر گرفتن شرايط اقتصادي حاكم بر تئاتر نبايد انتظار داشته باشيم گروهها به آن تن دهند؛ كاري كه گروه تئاتر مشق فارغ از اينكه نمايش «بكت» به كيفيت مطلوب دست يافته باشد يا نه انجام داده و روحيه تجربهگراي خود را همچنان حفظ كرده است.