تبلیغات حمایتیِ واحد تبلیغات فرهنگی و مشارکتهای مردمی سازمان زیباسازی شهرداری تهران در دو قالب انجام میشود؛ یکی اطلاعرسانی در مورد اتفاقات فرهنگی مانند تئاترها و دیگری کمپینهای فرهنگی مثل «نگارخانهای به وسعت یک شهر»، «سبک زندگی» و غیره اما نسبتها چگونه تعیین میشود؟
سالهاست که تبلیغات بخش قابل توجهی از فضای سمعی و بصری زندگی ما را اشغال کرده است و با گسترش وسایل ارتباطی و دسترسی همگانی به فضای مجازی و ابزارهای ارتباط جمعی، هر روز نیز شاهد اشکال جدیدتری از تبلیغات هستیم. در هر ردهی سنی که باشیم و به هر شغل و فعالیتی مشغول باشیم، هر روزه با حجم گسترده و غیرقابل چشمپوشی از تبلیغات به اشکال گوناگون روبرو هستیم. از اشکال قدیمیتر تبلیغات مانند بیلبوردها و تابلوها، تبلیغات کاغذی که در خیابان به دستمان میدهند یا به در و دیوار و ماشینها میزنند، به اصطلاح «دادزن»ها و «بفرمازن»ها که صدایشان را در خیابان میشنویم و ما را به خرید از فروشگاهی یا دستفروشی یا خوردن در رستورانی دعوت میکنند و اشکال نسبتاً جدیدتر مانند تبلیغات رادیویی و تلویزیونی گرفته تا تبلیغات جدیدتر مانند پیامک، ایمیل، بنرهایی که در گوشهی وبسایتها جا خوش کردهاند و جدیدتر از همه تبلیغاتی که از طریق رسانههایی چون اینستاگرام، تلگرام و… منتشر میشوند. تبلیغاتی که به ما میگویند چه بخوریم، چه بپوشیم، چه ماشینی سوار شویم، کجا برویم و در یک کلام، چطور زندگی کنیم. به موازات این جریان در تئاتر نیز شاهد ورود انواع تبلیغات مختلف برای جلب مخاطب هستیم. اگر به تئاتر علاقمند باشید و یا به این حرفه مشغول باشید، احتمالاً در فضای مجازی عضو خبرنامهها و گروههای اطلاعرسانی رویدادهای تئاتری هستید و از این طریق اخبار و اطلاعات دنیای تئاتر را دنبال میکنید. در این صورت حتماً هر روزه با سیل عظیم انواع و اقسام تبلیغات پیامکی، پستهای اینستاگرام، گروههای تلگرامی، ایمیل و… مواجه میشوید که قرار است اطلاعرسانی کنند، اما گاه تا حدی تکراری و بیش از اندازه میشوند که ممکن است نخوانده از کنارشان رد شوید. اما این تبلیغات چه میگویند؟ از ما چه میخواهند؟ چه هدفی دارند؟ و چرا به این شکل عمل میکنند؟